gallerybanoo

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

دل خواسته ها


    تا سراي او

    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty تا سراي او

    پست من طرف catuyoun الثلاثاء أبريل 29, 2008 3:03 pm

    با تشکر از پادمای عزیز برای توضیحات زیر و همچنین راهنماییش برای مطالعه این کتاب


    از روزنامه ی تایمز ایندیا 18 فوریه 2007

    ایا تا حالا کسی جرئت کرده به سلمان خان ( تو نحوه بازیگری )چیزی رو گوش زد کنه؟

    نه تا حالا کسی این کار رو نکرده خود من به فکر ارتقا ی اکتینگ و رقصم بوده ام و یک ماه به اموزشگاه خانم مروارید ایرانی مخصوص حرکات نمایشی رفتم ما سه نفربودیم ( چانکی پاندی ) ( ساجد خان ) و من . وقتی که اون خانم دوره هاش رو با ما تمام کرد ما دیگه تکمیل بودیم روز اول که به اموزشگاهش رفتم به هر کداممان دو صفحه بزرگ از سخنان پیاسا روداد و باهامون تا اخر ساعت کار کرد اما ما همگی خوب نتونستیم اجراش کنیم تا اینکه مجبور شد برامون ده دفعه فیلمش رو بگذاره اما باز هم برامون نشدنی بود بعدش خانم ایرانی به ما گفت : شماها چیکار دارید میکنید (( توم لوگون کا کیا هوگا مری اکتینگ اسکول بند هه کروا دوگه )) . با توجه به این حرفش ماشاالله ما به حال خودمون حسابی دلمون سوخت


    همه ما برای انجام کارها به تمرکز نیاز داریم فرهنگ شرق مملو از درسهایی برای یافتن تمرکز و ارامش و انجام دادن بهتر امور است ...راه ابیاسا عنوان کتابی ایست که در آن روش مراقبه حقیقی و صحیح را به آسانی در اختیار مراقبه کنندگان و کسانی که نیاز به تمرکز دارند قرار می دهد


    سلمان خان در مصاحبه خود عنوان می کند که برای ارتقا سطح کاری خود (بازی و رقص )ازمتن های ابیاسا استفاده کرده است این به آن معنی می تواند باشد که چون رقص بخصوص در فرهنگ شرق نیاز به تمرکز و آرامش بیشتری دارد بنابراین یک رقصنده و یا بازیگر می بایست بتواند هماهنگی لازم را میان مغز و حرکات خود ایجاد کند و مانند یک یوگی بتواند بر روی همه اجزا و اعمال بدنش احاطه و آگاهی داشته باشد.

    این شیوه به همه ما کمک می کند تا بتونیم با ساده ترین روش آرامش و سکوت را به همراه تمرکز و بینشی عمیق به زندگی خود وارد کنیم و در انتها نه تنها با رسیدن به سکوت درونی آرامشی عمیق را تجربه کنیم بلکه با همه وجود جاری بودن عبادت و حضور خداوند را در همه امور و لحظات زندگی شاهد باشیم

    تا سراي او 00110

    راه ابیاسا

    تا سرای او

    مراقبه حقیقی

    نوشته جی . پی . وسوانی


    اين مطلب آخرين بار توسط catuyoun در الثلاثاء أبريل 29, 2008 3:10 pm ، و در مجموع 3 بار ويرايش شده است.
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun الثلاثاء أبريل 29, 2008 3:04 pm

    بخش نخست


    بیایید در سکوت دعا کنیم ،

    مراقبه کنیم ،

    نام های الهی را تکرار نماییم ،

    به اندیشه های معنوی بپردازیم

    و در گفتگویی عاشقانه و صمیمی با خدا

    غرق شویم !


    هر روز سکوت را تمرین کنید
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun الثلاثاء أبريل 29, 2008 3:11 pm



    هر روز سکوت را تمرین کنید


    ما در دنیایی آکنده از صداهای ناهنجار زندگی می کنیم . این همهمه ها همچون غباری به روح ما میچسبد ، باید آنها را در دریای سکوت بشوییم . سکوت پاک می کند ، التیام می بخشد و نیرومند می سازد .

    و سکوت آشکار می نماید . سکوت شما را با خودتان رو به رو می کند . شما که هستید ؟ دیگران چیزهای زیادی درباره ی شما به شما گفته اند که برخی از آنها خوشنودتان می کند و برخی دیگر نه . اما همه ی آنها حقیقت وجود شما نیستند . ابتدا باید دریابید که چه کسی هستید . این بزرگترین چالش زندگیست . باید خودتان را کشف کنید . چنین کاری ساده نیست ، اما امکان پذیر است !

    ملا نصر الدین در خیابان پی چیزی می گشت .

    کسی از او پرسید : دنبال چه می گردی ؟

    ملا گفت : کلیدهایم را گم کرده ام .

    آن شخص پرسید : آنها را کجا گم کرده ای ؟

    و ملا پاسخ داد : آنها را در خانه گم کرده ام .

    رهگذر با حیرت گفت : پس چطور اینجا دنبال آنها می گردی ؟

    ملا گفت : چون داخل خانه تاریک است و این بیرون خیلی روشن !

    ما نیز خودمان را در بیرون می جوییم ، اما تا زمانی که به درون ننگریم قادر نیستیم خود را بیابیم ، مگر آنکه به سوی درون ، یعنی همان مکان تاریک رو کنیم .

    بیایید هر روز در زمان و مکانی که بهتر است معین باشد _ برای ملاقات روزانه با خودمان ، خود حقیقی ، خود واقعی و خود الهی مان یا به بیان رساتر همان که خدا می نامیم _ تمرین سکوت کنیم . با پانزده دقیقه شروع کنید و کم کم این زمان را افزایش دهید تا به یک ساعت برسید . ابتدا ممکن است این تمرین بی معنا و یک اتلاف وقت کامل به نظر برسد ، اما اگر پیگیری داشته باشید ، سکوت نیرو خواهد گرفت و کلام خدا با شما سخن خواهد گفت .

    آنگاه در می یابید که چه بسا تمرین سکوت ارزشمند ترین فعالیت روزانه ی شماست .

    بیایید در سکوت دعا کنیم ، مراقبه کنیم ، نام های الهی را تکرار نماییم ، به اندیشه های معنوی بپردازیم و در گفتگویی عاشقانه و صمیمانه با خدا غرق شویم .

    دعا کار پیچیده ای نیست ، بلکه بسیار ساده است ؛ به سادگی صحبت کردن با یک دوست ! فرض کنید دوستی را دیده اید ، برای شما بسیار طبیعی است که بلند پروازی ها و آرزوها ، نقشه ها ، برنامه ها ، ضعف ها و ناکامی هایتان را با او در میان بگذارید و بخواهید که یاری تان کند . با خدا نیز به همین گونه رفتار کنید .

    خدا یگانه دوست حقیقی و جاودانه ی ماست ؛ سر آمد همه ی دوستان ! او همیشه در دسترس ماست . مجبور نیستیم برای برقراری ارتباط با او به مکانی ویژه برویم ، زیرا خدا همه جا هست . همه ی آنچه باید انجام دهیم این است : چشمانمان را ببندیم ، از پیرامون خود جدا شویم ، قلبمان را بگشاییم ، او را بخوانیم و آنگاه او در برابرما خواهد بود . در آغاز ، قادر نیستیم او را ببینیم ، اما باید مطمئن باشیم که او ما را می بیند . همانگونه که در ابتدا نمی توانیم ندایش را بشنویم ، اما باید مطمئن باشیم که او صدای ما را می شنود . سرانجام روزی فراخواهد رسید که ما نیز او را ببینیم و ندایش را بشنویم .

    اگر می خواهیم خدا را ببینیم ، باید تلاش کنیم . این تلاش مایه ی پرورش تمنای عمیق قلبی برای دیدن خدا و اشتیاقی پر شور برای شنیدن ندای یگانه محبوب ازلی و ابدیست . همانگونه که شری راما کریشنا می گوید :


    خدا را بطلبید

    چنان عاشقی که معشوقش را

    از صمیم دل می خواهد .

    همچون آزمندی

    که در حسرت طلاست .

    همانند کودکی که

    در تمنای مادر گمشده اش می باشد .


    با چشمانی اشکبار به او بگویید :


    خدایا !

    به تو محتاجم .

    به هیچ چیز دیگری نیاز ندارم

    نه لذت ، نه جاه و نه قدرت !

    من تو را می خواهم ،

    فقط تو را !


    وقتی خدا مطمئن شد که شما واقعا" به او نیازمند هستید و نه هیچ چیز دیگر ، خودش را بر شما آشکار خواهد کرد .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun الثلاثاء أبريل 29, 2008 3:12 pm

    خداوند را به هر شکلی که می خواهید تصور کنید . او بی شکل است ، اما در چشم دوستدارانش اشکال مختلف به خود می گیرد و بارها و بارها به جلوه های گوناگون بر زمین دیده می شود . او را با هر نامی که برای شما دلنشین است ، بخوانید . او بی نام است ، هرچند که قدیسان ، او را با اسامی بسیار می نامند . با اسامی و اشکال گوناگون آن یگانه کلنجار نروید . خود را با نام و شکلی که برایتان جذاب است پیوند دهید و بگذارید دیگران نیز باآنکه برایشان جذابیت دارد پیوند برقرار کنند ، چرا که تمامی اشکال و نام ها سرانجام به سوی او رهنمون می شوند ؛ کسی که ورای تمامی اشکال است و خود شکلی ندارد . خداوند در باگاواد گیتا فرموده است : (( در هر راهی که مردم به سو من گام بردارند ، من در همان راه به پیشوازشان می روم ، زیرا تمامی راه ها راه من است ، بی تردید از آن من است ! ))

    به همین دلیل ما نیازمند پروراندن عشق و اشتیاق قلبی در وجود خود هستیم و از این روست که بارها و بارها دعا می کنیم تا عشق نسبت به خدا در وجودمان رشد یابد . هرگونه که مایل هستید دعا کنید ، اما اجازه دهید که دعاهای شما از ژرفای قلب سرشار از عشقتان برآید .


    خدایا !

    تو را دوست دارم !

    می خواهم تو را بیشتر و بیشتر

    دوست داشته باشم !

    می خواهم تو را بیشتر از هر چیز

    در دنیا دوست بدارم .

    می خواهم تو را تا سرحد

    سرمستی و شوریدگی دوست بدارم .

    عشق و ایمانی ناب

    _ در خور درگاه نیلوفرینت _

    به من عطا کن

    و چنان متبرکم گردان

    که توهمات سحرانگیز این دنیا

    نتواند مرا به گمراهی بکشاند .

    چنان متبرکم کن

    ای استاد مبارک

    که وسیله ی تو در راه کمک و التیام بخشیدن

    در این دنیای پر درد و رنج باشم .


    وقتی دعایی از یک قلب آکنده از عشق برخیزد ، چشمان را از اشک لبریز می گرداند و نمی گذارد ذهن پرسه بزند . افسوس که بسیاری از مردم فقط با لب های خود دعا می کنند و ذهن آنها پریشان است !

    این سخن درستی است که خداوند دعاهای ما را نمی شمارد و به واژه های پر طمطراق آن ، هرقدر هم زیبا توجهی ندارد ، موسیقی دعاهایمان نیز هر اندازه خوش نوا برای او اهمیتی ندارد ، همچنین نظم و منطق دعاهایمان را در نظر نمی گیرد ، اما خلوص و صداقت آن که چه اندازه از صمیم قلب بر می آید ، برایش مهم است . در واقع هدف ، رسیدن به خدایی ست که سرچشمه ی سلامتی ، شادمانی و کام یابی می باشد . اگر می خواهید در زندیگ موفق شوید ، به سرچشمه باز گردید و خدا را به طور واقعی در زندگی هر روزه ی خود دریابید و نگذارید او به موجودی موهوم و دست نیافتنی مبدل شود . او را در فعالیت های روزانه ی خود سهیم کنید ، آنگاه در میابید که هر روز معجزه ای در زندگی تان رخ می دهد . مطمئن باشید که هیچ مشکلی وجود ندارد که شما و خدا نتوانید با هم آن را حل کنید . موقعیتی وجود ندارد که شما و خدا نتوانید با هم آن را اداره کنید . هیچ مسئولیتی وجود ندارد که شما و خدا نتوانید با هم از عهده ی آن بر آیید .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun الثلاثاء أبريل 29, 2008 3:15 pm

    و من طعم شیرین نشستن در سکوت را خواهم چشید !


    تا سراي او 00--te10
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:49 pm



    همه چیز خوب است

    دعا خدا را به سوی ما نمی کشاند ، بلکه ما را به سوی او می کشاند . هر اندازه بیشتر دعا کنیم ، بیشتر الهی می شویم و در می یابیم که به هیچ چیز نیاز نداریم زیرا همه چیز خوب است ، خوب بوده و امروز ، فردا و صد ها سال دیگر هم خوب خواهد بود .


    آرام باشید و گوش کنید

    هنگام دعا ما آنقدر با خدا حرف می زنیم که نمی توانیم صدای او را بشنویم . اگر بیاموزید که آرام باشید و گوش بسپارید ، صدای او را خواهید شنید . تا زمانی که او را نشنوید ، نمی توانید ارتباط حقیقی با او برقرار کنید .


    سرگردان نشو

    آه ای ذهن ! چرا از موضوعی به موضوع دیگر پرسه می زنی ؟ هر چه که اتفاق افتاده ، اتفاق افتاده است . این نکته را بدان و نگران گذشته و در بند آینده مباش !

    به دامان نیلوفرین خدا بیاویز تا در آنجا زیبایی ، شادمانی و آرامش حقیقی را بیابی .


    احساس نزدیکی

    آنچه در دعا اساسی ست واژه ها نیستند ، بلکه سکوت ژرف وصال است . هنگامی که دو قلب عاشق هستند ، نیاز ندارند که با یکدیگر صحبت کنند . آنها فقط از بودن با همدیگر احساس شادمانی می کنند . ما باید در نیایش از نزدیکی به خدا احساس سرور کنیم . در این میان کلمات غیر ضروری ، بی حاصل هستند .



    بخش دوم


    هر بار که در سکوت نشسته ام

    و ذهنم همچون پرنده ای به پرواز در می آید ،

    آن را با سرعت و نرمی به درگاه الهی باز می گردانم .

    اگر ساعت ها کاری بیش از بازگرداندن ذهنم نزد خداوند

    _ هر بار که او دورتر پرواز می کند _

    انجام ندهم ،

    باز هم وقت خود را بیهوده هدر نداده ام .

    به تدریج ذهنم آرام می گیرد

    و من طعم شیرین نشستن در سکوت را خواهم چشید !
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:50 pm

    [size=18]مراقبه چیست ؟[/size]


    واژه ی (( مراقبه )) از ریشه ی لاتین به مفهوم (( التیام بخشیدن )) مشتق شده است .

    ما در دنیای آشفتگی ها و اغواگری ها زندگی می کنیم . پیکان نوک تیز خواهش ، ولع ، امیال حیوانی ، شهوت ، غرور ، نادانی ، خشم ، کینه و آزمندی بارها و بارها روحمان را نشانه می روند . روح ما نشان از زخم های بیشماری دارد . این جراحات نیازمند التیام یافتن هستند و برای این منظور ، سکوت درمانگر خوبی است .

    اگر می خواهیم التیام بیابیم ، پاک شویم ، وارسته گردیم و برای پرداختن به کارهای روزمره نیرومند شویم ، هر روز باید در اقیانوس سکوت فرو رویم . با وجود آنکه بسیاری از مردم مراقبه را هنری دشوار می دانند ، اما در واقع کاری بسیار ساده است . در حین مراقبه توجه ما به پدیده های جاودانه جلب می شود و زمانی بر آنها معطوف باقی می ماند . در هر یک از ما قلمروی صلح ، قدرت و کمال وجود دارد . با تمرین می توانیم وارد این سرزمین شویم و با خداوند ارتباط بر قرار کنیم . در این حالت به آن نیروی بی زوال آگاه می شویم ، به آرامشی شگفت انگیز می رسیم و در می یابیم که همه چیز کامل است و در جای خود قرار دارد .

    برای آنکه بدانیم مراقبه چیست باید به درون خود برویم ، چنانکه سادو واسوانی گفته است : (( فرو بروید ، عمیق تر و عمیق تر ! ))

    هیچ کس دیگری نمی تواند چنین کاری برای ما انجام دهد . لازم است که خودمان این کار را انجام دهیم . ما باید هیاهوی ذهن سرکشمان را آرام کنیم ، لازم است خود را از غرور ، امیال ، خودخواهی ، بی بند و باری و رخوت برهنه کنیم .

    ضروری ست تا حجاب ها را یکی یکی پس بزنیم تا به نهفته ترین ژرفای وجودمان برسیم ، تا به آن نور ناب سفید دست بیابیم و لمسش کنیم .

    ابتدا باید زباله ها را از ذهن بیرون بریزیم . ریشی های بزرگ در هند باستان چنین آموزش می دادند : (( هر کس همان گونه است که فکر می کند ، پس مراقب افکار خود باشید . ))

    اسقف فولتن جی. شین در این باره گفته است : (( ذهن همچون ساعتی پیوسته در حال کار کردن است و باید هر روز با اندیشه های خوب آن را کوک کرد . ))

    ذهن خود را سرشار از اندیشه های عالی کنید . متاسفانه ذهن های بی شماری وجود دارند که لبریز از افکار زیان بخش و خطا هستند . افکاری که نمی گذارند زندگی سالم ، شاد و موفقی داشته باشیم .

    بیشتر اوقات ما به افکار خود توجه کافی نمی کنیم . می گوییم : (( بگذریم ، این فقط یک فکر است . )) اما هرگز نباید از یاد ببریم که افکار چنان نیرومند هستند که زندگی ما را می سازند . با همین افکار است که زندگی و آینده ی خود را بنا می کنیم . مردم ستارگان و تقدیر را مقصر می شمارند . جان الیور هوبس می گوید : (( مردم خطا های زندگی خود را جمع می کنند ، از آن هیولایی می آفرینند و نامش را سرنوشت می گذارند . ))

    تقدیر ثمره ی بخت و اقبال نیست ، بلکه حاصل انتخاب است . ما هر روز خودمان سرنوشت خود را با افکاری که در سر داریم ، می سازیم . یک فکر اگر پیوسته در ذهن نگه داشته شود ما را به کنش وا می دارد . کنش نیز هنگامی که تکرار شود به عادت تبدیل می گردد و این عادت های ماست که شخصیت ما را شکل می دهد و این شخصیت ماست که سرنوشت ما را تعیی می کند . بنابر این اگر بخواهیم که سرنوشت خود را تغییر دهیم ، باید از افکارمان آغاز کنیم ، الگو های فکری خود را دگرگون سازیم و ذهنمان را از غباری که طی سالیان دراز در آن انباشته ایم ، بروبیم . ذهن ما نیاز دارد که از شهوت ، نفرت ، طمع ، تعصب ، غرور ، خود پسندی ، خود بینی ، مال اندوزی ، حسد ، کینه و آزردگی زدوده شود .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:50 pm

    مراقبه نیز مانند تمامی تجربه های معنوی ، چیزی نیست که بتواند از بیرون به ما القا شود . این حقیقت دارد که در مراحل ابتدایی رازگشایی معنوی ، زندگی بیرونی تا حد زیادی زندگی درونی ما را می سازد . تمامی آنچه فکر و احساس می کنیم ، آنچه می خوانیم و می شنویم و آنچه انجام می دهیم و می گوییم در لحظات سکوت ما بازتاب می یابد . از این رو باید به شدت مراقب زندگی بیرونی خود باشیم . ما باید همچون نگهبانی از افکار و احساسات ، آرزوها و تمنا ها ، گفتار و کردارمان پاسداری کنیم .

    مراقبه ، نگریستن به درون از میان دریچه ای تازه گشوده در ذهن است . چنین نگرشی ذهن را از تمامی موضوعات بیرونی پس می کشد و به سوی او هدایت می کند ؛ همان کسی که ریشی ها اکامواد ویتیام می خوانندش ، کسی که یکتاست و حقیقت مطلق است . مراقبه ، زیارتی درونی برای دریدن لایه های دروغین و غیر واقعی ، یکی پس از دیگریست . بنابر این زیارت ، روند نفی کردن است : نه ، نه ! این نیست ، این نیست ! هیچ یک از اینها الهی نیستند : من فقط در طلب اویم !

    زایر ، مرحله به مرحله بیشتر و بیشتر وارد سکوت می شود . در سکوت است که انسان راز آزادی حقیقی را در می یابد . در سکوت کشف می کند او آفریده ای محدود به زمان و مکان نیست ، بلکه بر عکس فرزند ابدیت است و ابدیت اینجا و در اکنون است . او آنگونه که فکر می کند مخلوقی منزوی نیست ، بلکه همچون موجی ژرف و بیکران است . آدمی با تمامی زندگی و آفرینش یکی ست ؛ او در همه هست و همه در اویند .

    بیایید زمانی که در سکوت نشسته ایم به جهانی بیندیشیم که بسیار همانند این جهان است ، اما از تمامی آشفتگی ها و هرج و مرج ها رهاست . جایی که همه چیز در آن فقط برای عشق انجام می پذیرد ، جایی که همه از صمیم قلب دست کمک به سوی همدیگر دراز می کنند ، جایی که همه چیز به شیوه ای کاملا" موزون در مسیر صحیح خود و در زمان درست قرار دارد . هنگامی که چنین تصور کنیم حضور کامل و آرام خداوند را در می یابیم که همچون رودخانه ای جاودانه در زندگی ما جاریست .

    در این سفر به سوی بی نهایت ، برخورداری از تبرک و راهنمایی یک آموزگار معنوی یا یکی از مردان خدا _ آنانکه زندگی ، کردار و تمامی وجودشان در راه پروردگار است _ سودمند می باشد . چنین افرادی را معلم یا گورو می نامیم . چنین فردی یک فرد وارسته ، نورانی و چنان که سادو واسوانی گفته است ، بهتر از هزاران انسانی ست که هزاران کتاب خوانده اند . اگر شما بخواهید که پرده از راز برگیرید _ همان رازی که آن را خدا می نامیم _ بروید و در جست و جوی کسی بر آیید که خالص ، مقدس و وارسته باشد . با تبرک چنین کسی شما به سادگی می توانید در مسیری گام بردارید که اوپانیشاد ها آن را (( لبه ی تیغ )) می نامند .

    من برای رشد در زندگی درونی ، یا همان زندگی معنوی ، نیازمندم که دنیای سرشار از هیاهو و تنش بیرون را ترک کنم . هر روز باید زمانی را _ حداقل یک ساعت _ در سکوت بگذرانم . در بیشتر موارد شاید ابتدا یک ساعت ساکت نشستن دشوار باشد . پس بهتر است که تمرین سکوت را حدود یک ربع ساعت و چهار بار در روز انجام دهیم .

    زمانی که در سکوت می نشینم ، چه چیزی را می فهمم ؟ ممکن است در کنج خلوتی در باغ یا ساحل رودخانه به دور از جماعت سرسام زده به سکوت بنشینم . اما به محض آغاز مراقبه می فهمم که غوغا و هیاهوی دیگری مرا فرا گرفته است . زیرا هیاهو دوگونه است : بیرونی و درونی . دوری کردن از هیاهوی بیرونی آسان است : در هر کجا مکانهای خلوت و آرامی وجود دارد که همهمه و هیاهوی شهر را راهی به آنجا نیست . اما خاموش کردن هیاهوی درونی کاری بس دشوار است : غوغای اندیشه های ستیزنده .

    داستان زیبایی درباره ی گورو ناناک استاد بزرگ راه سکوت نقل شده است . روزی یک پیشوا ی روحانی به او می گوید : (( تو از یگانگی تمامی ادیان سخن می گویی و ادعا می کنی که مسلمان و هندو ها هردو نزد خداوند عزیز هستند ، چون همگی ما بندگان او هستیم . پس با من بیا و خدا را به شیوه ی ما عبادت کن ! )) گورو پیشنهاد او را با رویی گشاده می پذیرد . مرد روحانی شیوه ی نیایش خود را به مرد قدیس می آموزد ، سپس به عبادت کردن می پردازد ، اما پس از چند لحظه متوجه می شود که گورو ناناک ایستاده و به او می نگرد ، پس با لحنی معترضانه می گوید : (( چرا مانند یک تکه چوب آنجا ایستاده ای و عبادت نمی کنی ؟! )) مرد قدیس لبخندی زده ، به نرمی پاسخ می دهد : (( برادرم ، اگر تو فقط به عبادت مشغول بودی من نیز همین کار را می کردم اما افسوس ، هنگامی که ذکر های مقدس بر لبانت جاریست ، فکر تو در طویله ، جایی که مادیانت در حال زائیدن کره ای ست پرسه می زند و تو دغدغه ی رنگ پوستش را داری و آرزو می کنی که ای کاش سفید باشد ! ))
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:51 pm

    چه کار باید بکنم ؟ هیچ ! بگذار فقط در سکوت بنشینم و همچون تماشاگری ساکت نظاره گر صحنه های متغیر ذهن ناپایدارم باشم . بگذار مانند سال ها پیش که در سالن تئاتری می نشستم و نمایش را می دیدم ، آرام بنشینم . بازیگران روی صحنه ظاهر می شدند ، نقش های ویژه ی خود را ایفا می کردند و سپس ناپدید می شدند . به تماشای نمایش ادامه می دادم ! بگذار اینک نیز به تماشای افکاری که از اعماق ناشناخته به صورت صفی بی انتها هجوم می آورند ادامه دهم . گویی آنها افکار من نیستند و مرا با آنها هیچ کاری نیست . آنها می آیند ؛ اجازه می دهم که بیایند . آنها به زودی عبور خواهند کرد و اکنون فضای وارهیده ی ذهن من پاک تر و شفاف تر از گذشته خواهد شد . آنها پلشتی ها و آلودگی هایی هستند که در یاخته های ذهن من طی سالیان دراز ، یا شاید هم تمامی عمر انباشته شده اند . اگر این ناپاکی ها شسته شوند ، تمامی شالوده های شادمانی از آن من خواهد بود . بوی نامطبوعی که در این روند بر می خیزد ، نه مرا می رماند و نه ذهنم را مشوش می کند .

    طی این دگرگونی ، ذهن پاک و آرام خواهد شد ؛ صاف مانند سطح دریاچه ای در یک روز آرام و بدون باد . چنین ذهنی به منبعی وصف ناشدنی از شادمانی و آرامش تبدیل خواهد شد . این عبارت تاثیر گذار در اوپانیشاد آمده است : (( ذهن ، تنها عامل اسارت انسان و همچنین یگانه وسیله ی رهایی اوست . ))

    هنگام سکوت باید بیاموزم که آرام باشم و هیچ کاری نکنم . یک عارف انگلیسی می گوید : (( انسان هرچه بیشتر کار کند ، بیشتر وجود دارد و زندگی می کند و پرداختن هرچه بیشتر او به زندگی روزمره موجب شده است که خدا کم تر در کنارش باشد و با او زندگی کند . ))

    باید آرام باشم و هنر جدا کردن خود را از تغییر حالت های ذهن بیاموزم ؛ از پرواز ذهن که سریعتر از جت های پر شتاب به دورترین مکان انجام می گیرد .

    یک تمرین بسیار ساده و موثر این است که ذهن را به شکل اتاقی تصور کنیم . بگذارید گوشه ای از این اتاق را انتخاب کنم و آن را بروبم . سپس در آن کنج بنشینم و به بازیگوشی های عجیب و مضحک ذهن خود بنگرم . فقط اگر بتوانم ارتباطم را با آنها قطع کنم ، خواهم توانست خود را از اسارت ذهن برهانم . باید منیت ستمگر خود را در هم بشکنم که یگانه مانع میان من و خداست . آنگاه به هوشیاری واقعی دست می یابم و قلبم در کشاکش کار های روزمره بر آن یگانه ی حقیقی متمرکز خواهد بود .

    اکنون تمرین بعدی می تواند بسیار مفید باشد . هر بار که در سکوت نشسته ام و ذهنم همچون پرنده ای به پرواز در می آید ، آن را به سرعت و نرمی به درگاه الهی باز می گردانم . اگر ساعتها کاری بیش از بازگرداندن ذهنم نزد خداوند _ هر بار که او دورتر پرواز می کند _ انجام ندهم ، باز هم وقت خود را بیهوده هدر نداده ام . به تدریج ذهنم آرام می گیرد و من طعم شیرین نشستن در سکوت را خواهم چشید .

    در حالی که رد سکوت نشسته ام نام مقدس او را تکرار می نمایم ، یا بر جنبه های حقیقت الهی و یا رویداد های مقدس تمرکز می کنم . این حقیقت دارد که خداوند بی نام است اما قدیسان ع او را با نامهای بیشماری می خوانند . هر کدام از آنها را که برای شما دلنشین است ،انتخاب کنید. بارها و بارها آنرا تکرار نمایید ، اما نه فقط با زبانتان ، بلکه آنرا با چشمانی لبریز از اشک تکرار کنید ، تا آنجا که می توانید ، تا آن اندازه که بیش از آن دیگر نتوانید ، تا زمانی که از خودتان غافل شوید ، تا هنگامی که منیت شما محو گردد و در پیشگاه محبوب ابدی حضور یابید .

    ابوسعید کسی بود که اشعار کفرآمیز می سرود و سروده های او نزد مردم عامی عربستان قدیم شهرت بسیاری داشت . روزی فردی آگاه به سراغش آمد . او پس از آشنایی با این مرد از شهرت خود چشم پوشید و در دامان آن آموزگار معنوی پناه گرفت . استاد به او گفت : (( ابوسعید ، تمامی یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر فرستاده شدند تا فقط یک کلمه را موعظه کنند . آنها مردم را به سوی (( الله )) خواندند تا خود را وقف او نمایند . آنان که این کلمه را فقط با گوش خود شنیدند از گوش دیگرشان خارج شد ، اما آنها که این کلمه را با روح خود شنیدند ، آن را بر روحشان حک کردند و این کلمه تمامی وجود آنان شد و چنان مجذوب آن گشتند که دیگر از هستی خود آگاهی نداشتند . ))

    من گاهی اوقات فکر میکنم که نام الهی همانند دری بسته است . اگر فقط بتوانیم آنرا بگشاییم ، ما نیز در پیشگاه جاودانه محبوب خواهیم شد . . راه گشودن این در ، راه عشق است .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:51 pm

    ما همچنین می توانیم بر نشانه های الهی مراقبه کنیم . این نشانه می تواند فردی مقدس یا یکی از مردان خدا باشد ، گرچه خداوند بی شکل است . یکی از این نماد ها را انتخاب کنید و تجسم نمایید و بر آن مراقبه کنید . در هر حال نباید به این نشانه ها وابسته گردید ، چرا که سر انجام باید تمامی آنها را پشت سر بگذارید .گفته های میستراکهارت در این زمینه مهم هستند : (( آنکه در جست و جوی خدا در اشکال جایگزین است ، نه تنها به خدا نمی رسد ، بلکه او را انکار می کند . ))

    بر همان شکلی که خدا را احساس و تجسم می نمایید مراقبه کنید ، سپس آن را پشت سر بگذارید . اینک به مرحله ای گام بگذارید که آن بی شکل را ملاقات کنید !

    بودا از پنج نوع مراقبه سخن می گوید :

    نخست ، مراقبه ی عشق است چنان که قلب خود را به گونه ای بپرورانیم تا شادمانی تمامی موجودات زنده حتی دشمنانمان را آرزو کنیم .

    دوم ، مراقبه ی شفقت است چنان که به رنج تمامی موجودات هستی بیندیشیم ، آنگونه که اندوه و تشویش آنها در خیالمان جان بگیرد و حس شفقت و همدلی نسبت به آنان در درونمان بیدار شود .

    سوم ، مراقبه ی شادمانی است چنان که به فکر بهروزی دیگران باشیم و از شادمانی آنها شاد شویم .

    چهارم ، مراقبه بر ناپاکی هاست چنان که به پیامد های شیطانی گناه و گمراهی بیندیشیم .در این نوع مراقبه درک می کنیم که خوشی های آنی چه اندازه حقیر هستند و می توانند چه عواقب مصیبت باری به بار آورند .

    پنجم ، مراقبه ی متانت و بزرگواریست ، چنان که از عشق و نفرت ، ظلم و جور ، فقر و غنا فراتر رویم و به سرنوشتمان با آرامشی منصفانه و صفا و آسودگی کامل بنگریم .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:52 pm

    مراقبه باید با زندگی روزمره و کار آمیخته شود ، زیرا نباید وظایف و تعهدات کاری خود را بری مراقبه زیر پا بگذاریم . گرچه لازم است مدتی از دنیا چشم بپوشیم و سراپا خود را وقف خداوند کنیم ، اما پس از چندی باید به کارهای روزانه بازگردیم و انرژی الهی را در آنها جاری کنیم . چنین کاری جهان را متبرک خواهد کرد . از طریق چنین کاریست که خدا خود بر زمین نازل خواهد شد . کار حقیقی پلی بین خدا و انسان است . پس بیایید با یک دست دامن نیلوفرینش را چنگ بزنیم و با دیگری به وظایف روزانمان بپردازیم .

    سوال این است که چگونه می توانم خدا را در میان کارهای متنوعی که انجام می دهم ، یاد کنم ؟ اگر هنگام دعا کردن می توانیم به موضوعات دنیوی فکر کنیم ، چرا نتوانیم هنگام انجام کارهای دنیوی به خدا فکر کنیم ؟

    1 _ سکوت کنید ! در هر لحظه تا آنجا که می توانم در بین کارهای روزانه ، در میان توفان و هیاهوی کارهای روزمره بگذارید دمی درنگ کنم و قلبم را در گفت و گویی صمیمانه با خدا التیام بخشم . بگذارید چنان با او صحبت کنم گویی با مادر عزیز یا دوست مهربانم حرف می زنم . نباید دقیقا" کلماتم را از پیش آماده کنم ، یا ضرورتی ندارد که حتما" آنها را از کتب مقدس نقل نمایم . آنچه به خدا می گویم باید به صورتی طبیعی و خود به خود باشد و از خلوص و سادگی قلبم نشات بگیرد و جاری گردد .

    روزی هنگامی که سادو واسوانی در بستر بیماری به سر می برد ، واژه های زیر بر لبانش جاری شد:

    خدایا ،

    قلبم تشنه ی نور

    و عشق توست !

    هر روز در افکارم و آرزوهایم

    به سوی من بیا .

    در رویاهایم ، در خنده ی نشسته بر لبانم

    و در اشک چشمانم به سوی من بیا .

    در عبادت و کارم ، در زندگی و مرگم ،

    به سوی من بیا .

    تو با من باش با رحمت و عشقت .

    به هنگام آزمون در برابر وسوسه ها بگذارید فریاد بر آورم و خدا را بخوانم ، بگویم : (( کمکم کن ! ای یاریگر بی یاوران ! )) حتی هنگامی که پایم می لغزد ، بگذارید دستانم را به سوی او دراز کنم و بگویم : (( پروردگارا ! مرا از خاک برگیر ! )) زمانی که مشغول انجم وظایف معمولی خود هستم بگذارید از خدا بخواهم تا در کنار من و با من باشد . این چنین است که هر عمل کوچکی به رابطه ای با او تبدیل می شود ، اویی که هیچ نیازی به دعاهای ما ندارد ، اما بسیار مشتاق پذیرفتن هدیه ی عشق است .

    آشنایان درگاه خداوند قلب های خود را به سوی شیرینی عشق سوق می دهند . آرام باشید و بگذارید آرامش الهی در شما جریان یابد ! فقط هنگامی روح به آرامش می رسد که انسان کارهایی بر اساس حقیقت انجام دهد و جسم و ذهن او نیروی صبر و شکیبایی را داشته باشد .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:52 pm

    2 _ آرام باشید ! اجازه دهید کاری نکنم که آرامش ذهن و قلبم بر هم بریزد . بگذارید زندگی روزانه ام را به گونه ای تنظیم کنم که آرامش درونم را تقویت کند ، نه آنکه آرامش را از وجودم براند . بنابر این اجازه دهید از کار شدید دوری کنم و در انجام هیچ کاری شتاب نداشته باشم . بگذارید با متانت ، آرامش و عشق به کارم بپردازم و اینچنین ذهن و قلبم را بر درگاه نیلوفرین خداوند پیشکش کنم . آن هنگام است که روح من نیز نیرومند می شود و همه ی دنیا به رویم می خندد .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:53 pm

    3 _ به جست و جوی خدا بر آیید ! در حین کارهایم _ آری ، حتی در میان پرستش و نیایشم _ بگذارید بارها و بارها دمی به اتاقک قلبم سری بزنم و در آنجا با خدا صحبت کنم ، بر جمال زیبایش خیره شوم ، و بر دامن نیلوفرین او چنگ بزنم . بگذارید هرازگاهی در سراسر شبانه روز چنین کنم . به راستی این لحظات کوتاه دیدار درونی با خداوند متبرک هستند ، آن زمان که به ژرفای روحم نفوذ می کنم ، همه ی آنچه را که دارم و هستم به او تقدیم می کنم و او را برای رحمت جاودانه و مهربانی عاشقانه اش شکر می گویم .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:53 pm

    ممکن است این کار طی یک روز ، یک هفته و یا یک ماه انجام پذیر نباشد ، اما هیچ چیز برای هر که با ایمان و اعتقاد در راه ابیاسا _ راه تمرین _ گام بر می دارد ، ناممکن نیست . مگر نه اینکه در گیتا آمده است :

    هر اندازه که دشوار و غیر ممکن به نظر برسد ،

    تو ای آرجونا ! هنوز می توانی به آن نایل شوی .

    پس با عظمی راسخ و اخلاصی از صمیم دل ،

    قدم در راه ممارست بگذار !

    همانگونه که چینی ها می گویند : (( سفری هزار فرسنگی فقط با یک گام آغاز می شود . ))

    ممکن است که ما از هدف بسیار دور باشیم ، اگر فقط یک گام در راه درست برداریم ، در آن مسیر پیشرفت خواهیم کرد . با هر قدمی که در راه رسیدن به خدا بر می داریم ، خدا یکصد قدم به ما نزدیکتر می شود . از این روست هنگامی که فکر می کنیم در جست و جوی خدا هستیم ، در حقیقت این خداست که در جست و جوی ماست .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:53 pm

    مسیح چه گفت


    اینک ، من بر آموزش سه گانه ی مسیح (ع) به حواری محبوب خود پطروس ، هنگامی که سوار بر قایقی بودند ، متمرکز می شوم . در این آموزش مسیح حاصل و نتیجه ی تمرین سکوت و مراقبه را بیان می دارد .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:54 pm

    1 _ (( پطروس کمی از زمین دور شو ! )) این سخن بدان مفهوم است که ما از زمین و زمینی نیستیم . خود را از زمین وارهانید . نگذارید که زمین _ خوشی ها ، دارایی ها و قدرتش _شما را اسیر خود کند . زمین را ترک بگویید و بدانید که شما فرزند روح القدس هستید .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:54 pm

    2 _ (( در اعماق غوطه ور شو ! )) این سخن بدان مفهوم است که به درون خود ، به اعماق بروید . او در اعماق درون شما حضور دارد ، آنکه سرور و خدای ماست . به اعماق بروید و عشق ، فرزانگی ، اقتدار ، سرور و آرامش او را بنگرید . در اعماق درونتان با آن تنها ، تنها باشید و بگذارید که عشق و شفقت او سراسر وجودتان را پر کند .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:54 pm

    3 _ (( تور خود را برای گرفتن ماهی بگستران ! )) این سخن بدان مفهوم است که قلبهای خود را بگشایید تا گنج های ارزشمندی را دریافت کنید . گنجهایی که خداوند به وفور به آنان که برای دیدارش راهی سفر پر خطر به اعماق درون می شوند ، می بخشد . این موهبت ها را دریابید ، سپس اوقات خود را در راه خدمت به آنانی که رنجور و دردمند هستند ، صرف کنید تا همچون مجرای رحمت خداوند برای این دنیای آشفته باشید .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:54 pm

    بخش سوم


    تا زمانی که حتی یک موجود ،

    هوای زندگی را تنفس می کند ،

    شما زنده هستید .

    اگر با گلها و درختان یکی باشید ،

    تا زمانی که حتی

    یک برگ در باد می رقصد ،

    شما زنده هستید .

    آری ، شما نامیرا ، ابدی

    و فنا ناپذیر می باشید !
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:55 pm

    چگونه پیشرفت کنم

    چگونه پیشرفت کنم


    در اینجا چند ( رهنمود ) که اجرای آنها نیاز دقت موشکافانه ندارد ، آمده است . مراقبه ، شخصی ترین تجربه ای است که بر ژرف ترین و حقیقی ترین بخش وجود هر فرد تاثیر می گذارد .

    هر کسی به شیوه ی خود مراقبه می کند ، زیرا که (( روح آدمی به سوی آنجا که می خواهد ، روان می شود . )) آنکه گام در راه مراقبه می نهد ، به یک زایر معنوی مبدل می شود که همواره در حرکت است و پیوسته مشتاق فرو رفتن عمیق و عمیقتر در وجود خود می باشد ، تا آنجا که خود را در آن روشنایی سفید و ناب گم کند . در اینجا فقط به آوردن چند پیشنهاد عملی برای گام نهادن در این راه می پردازیم .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:55 pm

    1 _ اتاق یا گوشه ای ساکت را انتخاب کنید ، جایی که بتوانید هر روز بدون مزاحمت زمانی را در آن بگذرانید . چنین مکانی بهتر است دور از صدای تلفن و دارای نور ملایم باشد .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:55 pm

    2 _ توصیه می شود تا آنجا که ممکن است صبح ها زود بیدار شوید ، هنگامی که هنوز خورشید طلوع نکرده باشد . سه ساعت پیش از طلوع خورشید را برهما _ ماهورات می نامند که به ویژه زمانی مناسب برای مراقبه است . در آن هنگام فضا بدون تنش و آرام می باشد ، بدن سرحال و آسوده و ذهن هوشیار است ، در حالی که بیش از اندازه نیز فعال نیست . غروب نیز برای مراقبه زمانی مناسب به شمار می آید . در هر حال اگر مراقبه در این اوقات برای شما ممکن نیست ، می توانید خودتان زمان مناسبی را تعیین کنید .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:56 pm

    3_ اگر هنگام مراقبه احساس خستگی و خواب آلودگی کردید ، نوشیدن یک فنجان چای یا قهوه ، قدم زدن برای مدتی کوتاه و یا انجام نرمش های سبک موثر است .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:56 pm

    4 _ مراقبه بهتر است هر روز در زمان و مکانی معین انجام شود . این شیوه به تدریج به شکل عادتی در می آید که موجب می شود با نزدیک شدن ساعت مقرر خود به خود در حالت مراقبه قرار بگیرید .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 57
    Registration date : 2008-02-27

    تا سراي او Empty رد: تا سراي او

    پست من طرف catuyoun السبت سبتمبر 27, 2008 6:56 pm

    5_ مراقبه باید زمانی انجام شود که بدن خسته نباشد و دست کم دو ساعت از غذا خوردن گذشته باشد .

      اكنون الثلاثاء مايو 14, 2024 9:56 am ميباشد