يکشنبه 11/4/1385
فیلم سازی كه چند روز بعد از تولدش، درگذشت
« او ازآغازگران موج نو سینمای ایران بود. در هر كجای دنیا كه فیلمی ساخته میشود و مورد استقبال قرار میگیرد،دیگران نیز آن راه را ادامه میدهند. ولی در ایران این اتفاق نمیافتد، در دهه 1340 كسی علاقهای به كار با ما نداشت تا این كه فیلمهای «قیصر» و «گاو» ساخته شدند كه تاثیر گذار بودند. ما هم به تدریج احساس كردیم كه برای ادامه سینما باید خودمان به فكر باشیم . كانون سینماگران پیشرو را تاسیس كردیم كه «طبیعت بیجان» سهراب شهید ثالث اولین نتیجهاش بود.»
این سخنان بخشی از گفتههای ناصر تقوایی بود كه در مراسمی كه چند سال قبل در بزرگداشت شهید ثالث برگزار شد، مطرح كرد.
شهید ثالث 7 تیر ماه سال 1322 در تهران متولد و 10 تیرماه 1377 درغربت درگذشت.سهراب شهیدثالث، کارگردان هم دوره و هم عصر با ناصر تقوایی، علی حاتمی، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، پرویز كیمیایی، مسعود كیمیایی و عباس كیارستمی بود.
فیلمسازی را با همنسلان خود شروع كرد و در مسیری متفاوت از حاتمی، مهرجویی، تقوایی و بیضایی و از حیث آزامیشگری و بدعت در مسیری گام نهاد، كه كیمیایی و كیارستمی رفتند.
همان طور كه تقوایی در همان نشست ضمن اشاره به فیلمسازان نسل موج نو سینمای ایران گفته بود:« این فیلمسازان همگی همسن و سال بودند و جریان موج نو در عرض چهار پنج سال بسیار رشد پیدا كرد.
این فیلمسازان اگرچه با هم دوست بودند و رفت و آمد داشتند ولی آثارشان هیچ شباهتی با هم نداشت. آنها میخواستند كار خود را با صداقت و خلوص انجام دهند.»
سهراب شهید ثالث در اندكی بیش از نیم قرن عمرش، 22 فیلم كوتاه و بلند مستند و دوازده فیلم سینمایی ساخت.
دست كم دو فیلم نخست كه در ایران ساخت؛ در شمار آثار ماندگار سینمای ایران است. شهید ثالث در فاصله سالهای 1346 -1343 تحصیلات عالی خود را در مدرسه پروفسور كراوس وین در رشته سینما آغاز كرد و در فرانسه ادامه داد.
دربازگشت به ایران در وزارت فرهنگ و هنر مشغول به كار شد و فیلم مستند ساخت. بیست و سومین فیلم او قرار بود یك اثر بیست دقیقهای باشد كه به یك فیلم داستانی تبدیل شد، یك فیلم نود دقیقهای به نام « یك اتفاق ساده» فیلمی آرام با نماهای ساكن و ثابت در فضای گرفته بندرانزلی با نور ملایم و در هوای ابری.
« یك اتفاق ساده » به نمایش عمومی در نیامد و مورد بیمهری و بیاعتنایی قرار گرفت.
شهید ثالث دو سال بعد «طبیعت بیجان» را ساخت و زمانی فیلم در ایران به نمایش درآمد كه او به آلمان غربی مهاجرت كرده بود و «در غربت» را میساخت.
وی ،فعالیت در سینما را از سال 1345 با ساخت فیلم كوتاهی به نام «آیا» آغاز كرد. كارش را به عنوان نویسنده و مترجم سینما بین سالهای 1352 تا 1354 ادامه داد. در سال 1355 بعد از درخشش فیلمهای اول و دومش « یك اتفاق ساده» (1352) و « طبیعت بیجان» (1354) به آلمان مهاجرت كرد.
از فیلمهای شهید ثالث در آلمان میتوان به «در غربت» 1354، «قرنطینه» 1355، «زمان بلوغ» 1355، « آخرین تابستان گرابه» 1359، « یك زندگی، چخوف » 1360 اشاره كرد.
وی چند سال قبل از مرگش از آلمان به آمریكا رفت و در شیكاگو اقامت گزید و از آن پس دیگر فیلمی نساخت.
فیلم « گلهای سرخ برای آفریقا»، 1370 ، مورد توجه زیاد منتقدان غربی قرار گرفت و توانست جوایزی برای شهید ثالث به ارمغان بیاورد.
وی در آخرین روزها عمرش با سرطان دست به گریبان بود و در سال 1377 دار فانی را وداع گفت.
شهید ثالث كه به تعبیر خودش چخوف برایش « مسالهای است شخصی و خصوصی» و نمیتواند خود را از زیر باراثرات فرهنگی دیدگاههای او خلاص كند، گفته است:« من فیلمهایم را از زاویه نگاه یك نظارهگر میسازم و با این روش اجازه میدهم مخاطبانم خودشان به قضاوت بنشینند.»
آیدین آغداشلو نیز سالها قبل در مراسم بزرگداشت این فیلمساز گفته بود:« سهراب، مردمگریزی بود كه مردم را دوست داشت. او میدانست كجا ایستاده و چه میكند.»
آغداشلو مطرح كرده بود: پنج مقاله درباره او نوشتم و بیم داشتم كه از یاد برود و بعدها مطمئن شدم كه از یاد نخواهد رفت. سهراب همیشه در كارهایش حدیث نفس میكند. او از شعار، سانتیمانتالیزم و احساسات گرایی بسیار نفرت داشت و هر چیز نحیف و پیش پاافتادهای او را رنج میداد. او مهر سرشاری نسبت به هر موجودی داشت كه در معرض مخاطره قرار میگیرند. او مردمگریزی بود كه هرگز مردم را تحقیر نكرد. سهراب شهید ثالث رفقای اندكی داشت و معتقد بود كه تناقض هر هنرمند از طریق اثرش حل میشود.
سهراب بیجایگزین بود و شیوهاش را در دورانش كسی تكثیر نكرد. حرف تلخی به كسی نمیزد و با كسی تندی نمیكرد. انسان شریفی به تمام معنا بود و وقتی سهراب درگذشت، جهان جای تنگتری شد.»
به گزارش ایسنا،دربخشی از مقالهای كه مرتضی ممیز درباره شهید ثالث نوشته است ضمن اشاره به فیلمهای شهید ثالث، شخصیتهای فیلمهای ساخته شده در ایران وی را، آدمهای خوبی كه تلخ هستند توصیف كرده است و شخصیتهای فیلمهای خارجی او را آدمهای بیرحم و تلخ عنوان كرد. آدمهایی كه خشن، آزاردهنده و به بن بست رسیدهاند.»
یادش گرامی باد.
فیلم سازی كه چند روز بعد از تولدش، درگذشت
« او ازآغازگران موج نو سینمای ایران بود. در هر كجای دنیا كه فیلمی ساخته میشود و مورد استقبال قرار میگیرد،دیگران نیز آن راه را ادامه میدهند. ولی در ایران این اتفاق نمیافتد، در دهه 1340 كسی علاقهای به كار با ما نداشت تا این كه فیلمهای «قیصر» و «گاو» ساخته شدند كه تاثیر گذار بودند. ما هم به تدریج احساس كردیم كه برای ادامه سینما باید خودمان به فكر باشیم . كانون سینماگران پیشرو را تاسیس كردیم كه «طبیعت بیجان» سهراب شهید ثالث اولین نتیجهاش بود.»
این سخنان بخشی از گفتههای ناصر تقوایی بود كه در مراسمی كه چند سال قبل در بزرگداشت شهید ثالث برگزار شد، مطرح كرد.
شهید ثالث 7 تیر ماه سال 1322 در تهران متولد و 10 تیرماه 1377 درغربت درگذشت.سهراب شهیدثالث، کارگردان هم دوره و هم عصر با ناصر تقوایی، علی حاتمی، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، پرویز كیمیایی، مسعود كیمیایی و عباس كیارستمی بود.
فیلمسازی را با همنسلان خود شروع كرد و در مسیری متفاوت از حاتمی، مهرجویی، تقوایی و بیضایی و از حیث آزامیشگری و بدعت در مسیری گام نهاد، كه كیمیایی و كیارستمی رفتند.
همان طور كه تقوایی در همان نشست ضمن اشاره به فیلمسازان نسل موج نو سینمای ایران گفته بود:« این فیلمسازان همگی همسن و سال بودند و جریان موج نو در عرض چهار پنج سال بسیار رشد پیدا كرد.
این فیلمسازان اگرچه با هم دوست بودند و رفت و آمد داشتند ولی آثارشان هیچ شباهتی با هم نداشت. آنها میخواستند كار خود را با صداقت و خلوص انجام دهند.»
سهراب شهید ثالث در اندكی بیش از نیم قرن عمرش، 22 فیلم كوتاه و بلند مستند و دوازده فیلم سینمایی ساخت.
دست كم دو فیلم نخست كه در ایران ساخت؛ در شمار آثار ماندگار سینمای ایران است. شهید ثالث در فاصله سالهای 1346 -1343 تحصیلات عالی خود را در مدرسه پروفسور كراوس وین در رشته سینما آغاز كرد و در فرانسه ادامه داد.
دربازگشت به ایران در وزارت فرهنگ و هنر مشغول به كار شد و فیلم مستند ساخت. بیست و سومین فیلم او قرار بود یك اثر بیست دقیقهای باشد كه به یك فیلم داستانی تبدیل شد، یك فیلم نود دقیقهای به نام « یك اتفاق ساده» فیلمی آرام با نماهای ساكن و ثابت در فضای گرفته بندرانزلی با نور ملایم و در هوای ابری.
« یك اتفاق ساده » به نمایش عمومی در نیامد و مورد بیمهری و بیاعتنایی قرار گرفت.
شهید ثالث دو سال بعد «طبیعت بیجان» را ساخت و زمانی فیلم در ایران به نمایش درآمد كه او به آلمان غربی مهاجرت كرده بود و «در غربت» را میساخت.
وی ،فعالیت در سینما را از سال 1345 با ساخت فیلم كوتاهی به نام «آیا» آغاز كرد. كارش را به عنوان نویسنده و مترجم سینما بین سالهای 1352 تا 1354 ادامه داد. در سال 1355 بعد از درخشش فیلمهای اول و دومش « یك اتفاق ساده» (1352) و « طبیعت بیجان» (1354) به آلمان مهاجرت كرد.
از فیلمهای شهید ثالث در آلمان میتوان به «در غربت» 1354، «قرنطینه» 1355، «زمان بلوغ» 1355، « آخرین تابستان گرابه» 1359، « یك زندگی، چخوف » 1360 اشاره كرد.
وی چند سال قبل از مرگش از آلمان به آمریكا رفت و در شیكاگو اقامت گزید و از آن پس دیگر فیلمی نساخت.
فیلم « گلهای سرخ برای آفریقا»، 1370 ، مورد توجه زیاد منتقدان غربی قرار گرفت و توانست جوایزی برای شهید ثالث به ارمغان بیاورد.
وی در آخرین روزها عمرش با سرطان دست به گریبان بود و در سال 1377 دار فانی را وداع گفت.
شهید ثالث كه به تعبیر خودش چخوف برایش « مسالهای است شخصی و خصوصی» و نمیتواند خود را از زیر باراثرات فرهنگی دیدگاههای او خلاص كند، گفته است:« من فیلمهایم را از زاویه نگاه یك نظارهگر میسازم و با این روش اجازه میدهم مخاطبانم خودشان به قضاوت بنشینند.»
آیدین آغداشلو نیز سالها قبل در مراسم بزرگداشت این فیلمساز گفته بود:« سهراب، مردمگریزی بود كه مردم را دوست داشت. او میدانست كجا ایستاده و چه میكند.»
آغداشلو مطرح كرده بود: پنج مقاله درباره او نوشتم و بیم داشتم كه از یاد برود و بعدها مطمئن شدم كه از یاد نخواهد رفت. سهراب همیشه در كارهایش حدیث نفس میكند. او از شعار، سانتیمانتالیزم و احساسات گرایی بسیار نفرت داشت و هر چیز نحیف و پیش پاافتادهای او را رنج میداد. او مهر سرشاری نسبت به هر موجودی داشت كه در معرض مخاطره قرار میگیرند. او مردمگریزی بود كه هرگز مردم را تحقیر نكرد. سهراب شهید ثالث رفقای اندكی داشت و معتقد بود كه تناقض هر هنرمند از طریق اثرش حل میشود.
سهراب بیجایگزین بود و شیوهاش را در دورانش كسی تكثیر نكرد. حرف تلخی به كسی نمیزد و با كسی تندی نمیكرد. انسان شریفی به تمام معنا بود و وقتی سهراب درگذشت، جهان جای تنگتری شد.»
به گزارش ایسنا،دربخشی از مقالهای كه مرتضی ممیز درباره شهید ثالث نوشته است ضمن اشاره به فیلمهای شهید ثالث، شخصیتهای فیلمهای ساخته شده در ایران وی را، آدمهای خوبی كه تلخ هستند توصیف كرده است و شخصیتهای فیلمهای خارجی او را آدمهای بیرحم و تلخ عنوان كرد. آدمهایی كه خشن، آزاردهنده و به بن بست رسیدهاند.»
یادش گرامی باد.