3 مشترك
ابراهيم حاتمي کيا
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 351
رد: ابراهيم حاتمي کيا
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 352
رد: ابراهيم حاتمي کيا
مجله صنعت سینما در ویژه نامه ای به فیلمهایی پرداخته که مجال اکران پیدا نکردند.بعضی از این فیلم ها مثل به رنگ ارغوان و یا سنتوری دارای پروانه نمایش هم هستند و به قولی پروانه های نمایشی که هیچ اعتباری ندارند.
در قسمتی از این ویژه نامه در مورد به رنگ ارغوان توضیح داده شده که من برای شما این قسمت رو میزارم:
به رنگ ارغوان:
نویسنده و کارگردان:ابراهیم حاتمی کیا.مدیر فیلم برداری:حسن کریمی.تدوینگران:مهرداد خسروی،ابراهیم حاتمی کیا.طراح صحنه و لباس:محسن شاه ابراهیمی.موسیقی:فردین خلعتبری.صدابردار:مهران ملکوتی.صداگذار:محسن روشن.طراح چهره پردازی:عبدالله اسکندری.بازیگران:حمید فرخ نژاد،خزر معصومی،کوروش تهامی،بهنازتوکلی،رضا بابک،فرهاد قائمیان،نوال شریفی،مزدک رستمی.تهییه کننده:سید جمال ساداتیان.
خلاصه داستان:شفق،یکی از عوامل گروهک های سیاسی که در اوایل انقلاب با به پا کردن آشوب از کشور گریخته اند،پس از سال ها تصمیم میگیرد برای دیدن دخترش ارغوان که دانشجوی دانشکده جنگل داری است مخفیانه به ایران باز گردد.یکی از ماموران امنیتی به نام بهزاد به عنوان دانشجو وارد دانشکرده شده و از تمامی امکانات مدرن امنیتی استفاده میکند تا با کنترل ارغوان شفق را به دام اندازد .در این میان بین او و ارغوان رابطه ای عاطفی به وجود می اید .از طرف دیگر همکاران سیاسی شفق تصمیم دارند تا او را ترور کنند تا به دست ماموران امنیتی نیفتد.
شاید اگر به رنگ ارغوان توقیف نمیشد و به نمایش در می امد ، بعد از آژانس شیشه ای تبدیل به محبوب ترین و حتی جریان ساز ترین فیلم حاتمی کیا میشد.خیلی ها معتقدند که جلوگیری از نمایش به رنگ ارغوان باعث یک افت و حرکت در سراشیبی حاتمی کیا شد و فیلم هایی مانند به نام پدر ،دعوت، و هم چنین مجموعه ای با سطح کیفی حلقه سبز محصول طبیعی حواشی به وجود امده پیرامون به رنگ ارغون است.
به رنگ ارغوان یکی از پخته ترین فیلم های حاتمی کیا در ساختار فیلم را دارد.اما در موضوضع و مضمون،حاتمی کیا به سراغ تابوهای فراوانی رفته که همین ها باعث توقیف فیلم شده اند.از ع8شق یک مامور اطلاعات به یک دختر عضو گروهک مجاهدین گرفته تا لغزش این مامور از اجرای فرمان و تردید در برخی مواضع سازمانی اش،از نشان دادن برخی شیوه های عملیاتی گرفته تا ایستادگی و طغیان مامور امنیتی در برابر همکارانش.
نیمه پایانی اسفند 1382 بود که فیلم برداری به رنگ ارغوان به پایان رسید .همه منتظر بودند تا فیلم جدید ابراهیم حاتمی کیا را در بیست و سومین جشنواره فیلم فجر در بهمن 1383 تماشا کنند.اسامی فیلم های بخش مسابقه جشنواره اعلام شد و فیلم حاتمی کیا هم یکی از آن ها بود.حتی این فیلم در برنامه های روزانه جشنواره هم قرار گرفت،اما 3 روز مانده به آغاز جشنواره ،شایعاتی مبنی ب جلوگیری از نمایش آن در جشنواره منتشر شد.گفته میشد با درخواست مستقیم وزیر اطلاعات(علی یونسی)اجازه نمایش در جشنواره را ندارد و تهرره کننده فیلم نیز در گفت و گویی خبر از توقیف ان داد فردای ان روز و در فاصله 2 روز تا جشنواره هم نامه حاتمی کیا به وزری اطلاعات انتشار یافت و به رنگ ارغوان رسما از جشنواره خارج و برای همیشه توقیف شد.
حاتمی کیا دو روز مانده به جشنواره بیست و سوم در نامه ای سر گشاده به وزیر اطلاعات نوشت((شهادت میدهم که به عنوان پدر معنوی به رنگ ارغوان با میل و خواست شخصی خودم ، فیلم را از شرکت در جشنواره محروم میکنم.میدانم شما نیز هم چون من از این این که حاصل زحمت یک سال از اهالی هنر در دولت هنر دوست آقای خاتمی چنین سرنوشتی پیدا کرده،متاسف هستید....من و یارانم منتظر روزی خواهیم بود که به رنگ ارغوان در فضایی صرفا فرهنگی به همراه شما و یارانتیان در منظر نگاه مخاطبان اصلی قرار گیرد.))
در طول این سال ها سید جمال ساداتیان نامه نگاری های زیادی برای حل مشکل به رنگ ارغوان کرده است،از نامه به معاونت سینمایی تا وزرای ارشاد وقت.سال گذشته حتی کار به نامه نگاری با رئیس جمهور هم کشید.ساداتیان در بخش هایی از نامه اش به احمدی نژاد نوشت.((برای وزرای محترم ارشاد اسلامی و اطلاعات نامه نوشتم که متاسفانه هر دو وزارت خانه تا امروز جواب مکاتبات را نداده اند.اخیرا وزیر محترم ارشاد اسلامی در پاسخ به در خواست اقای حاتمی کیا از خود سلب مسئولیت و تصمیم گیری این موضوع را به وزارت اطلاعات ارجاع نموده اند.علی الاصول قیم و حامی سینما باید وزیر ارشاد اسلامی باشدکه متاسفانه خود را بی تکلیف نمودند و از این موضوع خارج شده اند.....اگر تصمیم گیری برایتان به هر دلیل سخت است جمعی کارشناسان هنری خارج از حوزه امنیتی مشخص شود تا به این امر رسیدگی و نظر آن ها برای همه لازم الاجرا باشد.))
سه روز بعد از این نامه و در تاریخ 16 اردیبهشت امسال ،جواد شمقدری مشاور رئیس جمهور در امور هنری اعلام کرد که در پی درخواست ابراهیم حاتمی کیا و تماس های سید جمال ساداتیان برای اکران به رنگ ارغوان ،این فیلم را دیده و طی گزارشی به احمدی نژاد گفته که منعی برای اکران فیلم نمیبیند و رئیس جمهور نیز فرمان رفع مشکل فیلم حاتمی کیا را داده است.اما نامه نگاری و فرمان رئیس جمهور هم تاکنون نتوانسته مشکلات اکران یکی از بهترین فیلم های حاتمی کیا را رفع کند تا هم چنان این فیلم در محاق توقیف بماند
اگر دوست دارید از اتفاق های مربوط به به رنگ ارغوان و متن کامل نامه ها مطلع بشید به آرشیو موضوعی این وبلاگ و قسمت مربوط به به رنگ ارغوان مراجعه کنید.مسائلی که اینجا گفته شده یک مرور کلی به توقیف به رنگ ارغوان.
در بخش دیگه ای از این ویژه نامه به بررسی آثار 10 کارگردان شاخص سینما پرداخته که مروری بر کارنامه این کارگردانها است....در مورد آقای حاتمی کیا هم توضیحاتی داده که که نوشتنش صرف نظر میکنم چون مواردی که گفته بارها در این وب تکرار شده....
در قسمتی از این ویژه نامه در مورد به رنگ ارغوان توضیح داده شده که من برای شما این قسمت رو میزارم:
به رنگ ارغوان:
نویسنده و کارگردان:ابراهیم حاتمی کیا.مدیر فیلم برداری:حسن کریمی.تدوینگران:مهرداد خسروی،ابراهیم حاتمی کیا.طراح صحنه و لباس:محسن شاه ابراهیمی.موسیقی:فردین خلعتبری.صدابردار:مهران ملکوتی.صداگذار:محسن روشن.طراح چهره پردازی:عبدالله اسکندری.بازیگران:حمید فرخ نژاد،خزر معصومی،کوروش تهامی،بهنازتوکلی،رضا بابک،فرهاد قائمیان،نوال شریفی،مزدک رستمی.تهییه کننده:سید جمال ساداتیان.
خلاصه داستان:شفق،یکی از عوامل گروهک های سیاسی که در اوایل انقلاب با به پا کردن آشوب از کشور گریخته اند،پس از سال ها تصمیم میگیرد برای دیدن دخترش ارغوان که دانشجوی دانشکده جنگل داری است مخفیانه به ایران باز گردد.یکی از ماموران امنیتی به نام بهزاد به عنوان دانشجو وارد دانشکرده شده و از تمامی امکانات مدرن امنیتی استفاده میکند تا با کنترل ارغوان شفق را به دام اندازد .در این میان بین او و ارغوان رابطه ای عاطفی به وجود می اید .از طرف دیگر همکاران سیاسی شفق تصمیم دارند تا او را ترور کنند تا به دست ماموران امنیتی نیفتد.
شاید اگر به رنگ ارغوان توقیف نمیشد و به نمایش در می امد ، بعد از آژانس شیشه ای تبدیل به محبوب ترین و حتی جریان ساز ترین فیلم حاتمی کیا میشد.خیلی ها معتقدند که جلوگیری از نمایش به رنگ ارغوان باعث یک افت و حرکت در سراشیبی حاتمی کیا شد و فیلم هایی مانند به نام پدر ،دعوت، و هم چنین مجموعه ای با سطح کیفی حلقه سبز محصول طبیعی حواشی به وجود امده پیرامون به رنگ ارغون است.
به رنگ ارغوان یکی از پخته ترین فیلم های حاتمی کیا در ساختار فیلم را دارد.اما در موضوضع و مضمون،حاتمی کیا به سراغ تابوهای فراوانی رفته که همین ها باعث توقیف فیلم شده اند.از ع8شق یک مامور اطلاعات به یک دختر عضو گروهک مجاهدین گرفته تا لغزش این مامور از اجرای فرمان و تردید در برخی مواضع سازمانی اش،از نشان دادن برخی شیوه های عملیاتی گرفته تا ایستادگی و طغیان مامور امنیتی در برابر همکارانش.
نیمه پایانی اسفند 1382 بود که فیلم برداری به رنگ ارغوان به پایان رسید .همه منتظر بودند تا فیلم جدید ابراهیم حاتمی کیا را در بیست و سومین جشنواره فیلم فجر در بهمن 1383 تماشا کنند.اسامی فیلم های بخش مسابقه جشنواره اعلام شد و فیلم حاتمی کیا هم یکی از آن ها بود.حتی این فیلم در برنامه های روزانه جشنواره هم قرار گرفت،اما 3 روز مانده به آغاز جشنواره ،شایعاتی مبنی ب جلوگیری از نمایش آن در جشنواره منتشر شد.گفته میشد با درخواست مستقیم وزیر اطلاعات(علی یونسی)اجازه نمایش در جشنواره را ندارد و تهرره کننده فیلم نیز در گفت و گویی خبر از توقیف ان داد فردای ان روز و در فاصله 2 روز تا جشنواره هم نامه حاتمی کیا به وزری اطلاعات انتشار یافت و به رنگ ارغوان رسما از جشنواره خارج و برای همیشه توقیف شد.
حاتمی کیا دو روز مانده به جشنواره بیست و سوم در نامه ای سر گشاده به وزیر اطلاعات نوشت((شهادت میدهم که به عنوان پدر معنوی به رنگ ارغوان با میل و خواست شخصی خودم ، فیلم را از شرکت در جشنواره محروم میکنم.میدانم شما نیز هم چون من از این این که حاصل زحمت یک سال از اهالی هنر در دولت هنر دوست آقای خاتمی چنین سرنوشتی پیدا کرده،متاسف هستید....من و یارانم منتظر روزی خواهیم بود که به رنگ ارغوان در فضایی صرفا فرهنگی به همراه شما و یارانتیان در منظر نگاه مخاطبان اصلی قرار گیرد.))
در طول این سال ها سید جمال ساداتیان نامه نگاری های زیادی برای حل مشکل به رنگ ارغوان کرده است،از نامه به معاونت سینمایی تا وزرای ارشاد وقت.سال گذشته حتی کار به نامه نگاری با رئیس جمهور هم کشید.ساداتیان در بخش هایی از نامه اش به احمدی نژاد نوشت.((برای وزرای محترم ارشاد اسلامی و اطلاعات نامه نوشتم که متاسفانه هر دو وزارت خانه تا امروز جواب مکاتبات را نداده اند.اخیرا وزیر محترم ارشاد اسلامی در پاسخ به در خواست اقای حاتمی کیا از خود سلب مسئولیت و تصمیم گیری این موضوع را به وزارت اطلاعات ارجاع نموده اند.علی الاصول قیم و حامی سینما باید وزیر ارشاد اسلامی باشدکه متاسفانه خود را بی تکلیف نمودند و از این موضوع خارج شده اند.....اگر تصمیم گیری برایتان به هر دلیل سخت است جمعی کارشناسان هنری خارج از حوزه امنیتی مشخص شود تا به این امر رسیدگی و نظر آن ها برای همه لازم الاجرا باشد.))
سه روز بعد از این نامه و در تاریخ 16 اردیبهشت امسال ،جواد شمقدری مشاور رئیس جمهور در امور هنری اعلام کرد که در پی درخواست ابراهیم حاتمی کیا و تماس های سید جمال ساداتیان برای اکران به رنگ ارغوان ،این فیلم را دیده و طی گزارشی به احمدی نژاد گفته که منعی برای اکران فیلم نمیبیند و رئیس جمهور نیز فرمان رفع مشکل فیلم حاتمی کیا را داده است.اما نامه نگاری و فرمان رئیس جمهور هم تاکنون نتوانسته مشکلات اکران یکی از بهترین فیلم های حاتمی کیا را رفع کند تا هم چنان این فیلم در محاق توقیف بماند
اگر دوست دارید از اتفاق های مربوط به به رنگ ارغوان و متن کامل نامه ها مطلع بشید به آرشیو موضوعی این وبلاگ و قسمت مربوط به به رنگ ارغوان مراجعه کنید.مسائلی که اینجا گفته شده یک مرور کلی به توقیف به رنگ ارغوان.
در بخش دیگه ای از این ویژه نامه به بررسی آثار 10 کارگردان شاخص سینما پرداخته که مروری بر کارنامه این کارگردانها است....در مورد آقای حاتمی کیا هم توضیحاتی داده که که نوشتنش صرف نظر میکنم چون مواردی که گفته بارها در این وب تکرار شده....
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 353
رد: ابراهيم حاتمي کيا
و اما خبری هم از خبرگزاری ایسنا:
بازخواني توقف نمايش 6 ساله يك فيلم
طلسم اكران «به رنگ ارغوان» ابراهيم حاتميكيا ميشكند؟!
با گذشت 6 سال همچنان رسما وضعيت نمايش «به رنگ ارغوان» ابراهيم حاتميكيا مشخص نشده است و با پيگيريهاي امروز خبرنگار ايسنا از وزارت ارشاد همچنان هيچ پاسخي رسمي مبني بر مشخص شدن وضعيت نمايش اين فيلم و رفع توقف نمايش آن اعلام نشده است، اما اميد ميرود هر چه زودتر خبر رسمي رفع توقف نمايش اين فيلم از طرف مسئولان مربوطه منتشر شود.
به گزارش بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،شش سال قبل در آستانهي برگزاري جشنوارهي فيلم فجر سال 83؛ خبر رسيد كه فيلم «به رنگ ارغوان» ساختهي ابراهيم حاتميكيا به نمايش در نميآيد.
سيدجمال ساداتيان ـ تهيهكنندهي اين فيلم در همان سال به ايسنا گفت: مسوولين مربوط به موضوع فيلم، خواستند كه فعلا «به رنگ ارغوان» در جشنواره نمايش داده نشود.
ممكن است بعد از مذاكرات راه حلهايي ارايه شود و فيلم بعدا به نمايش درآيد اما هيچ چيز مشخص نيست.
همان زمان ابراهيم حاتميكيا نامهاي خطاب به يونسي وزير اطلاعات وقت نوشت كه در بخشي از آن آمده است:«شايد « به رنگ ارغوان» گل سرخ خارداري باشد كه دل ياران را ريش كرده است؛ ولي شما ميدانيد كه من نيتي جز تقديم گل نداشتم.
شهادت ميدهم كه بعنوان پدر معنوي « به رنگ ارغوان » با ميل و خواست شخصي خودم فيلم را از شركت در جشنواره فجر محروم ميكنم. ميگويم محروميت و اين سخت و دردناك است. ميدانم كه شما نيز همچون من از اينكه حاصل يكسال زحمت اهالي هنر در دولت هنر دوست خاتمي چنين سرنوشتي پيدا كرده است متاسف هستيد.
ولي با اطمينان و با صداي رسا ميگويم كه اجازه به هيچ خناسي نخواهم داد كه اين رود ارادت را بركهاي ساكن تصور كند كه ميتواند ماهيان نامشروع خود را پرورش و صيد كند.
من و يارانم منتظر روزي خواهيم بود كه « به رنگ ارغوان» در فضايي صرفا فرهنگي بهمراه شما و يارانتان؛ در منظر نگاه مخاطبان اصلي آن قرار گيرد.»
حكايت نمايش و پروانه نمايش گرفتن «به رنگارغوان» ادامه داشت تا سال 86 كه محمود اربابي مدير وقت اداره كل نظارت و ارزشيابي وزارت ارشاد، در نشست خبري در جمع خبرنگاران در پاسخ به وضعيت نمايش «به رنگ ارغوان» گفت: هنوز اين فيلم را نديدم و اكران آن فعلا مسالهي ما نيست.
اربابي مشكل فيلم به رنگ ارغوان را متعلق به دوره قبل ميدانست و توضيح داد: من هنوز اين فيلم را نديدهام. توقيف اين فيلم يك مسله قانوني است كه از سوي نهادي دنبال شده و فيلم در اختيار آن نهاد است و مساله فعلي ما نيست و اطلاعات ويژهاي هم ندارم. اما وقتي فيلمي را قانوني متوقف ميكنند، مسووليتي براي پرداخت هزينه آن فيلم وجود ندارد و اين مسايلي كه مطرح ميشود جنبه خبري دارد.»
و اما در بهمن ماه 87 و در آستانهي برگزاري جشنوارهي فيلم فجر؛ سيد جمال ساداتيان تهيهكننده «به رنگ ارغوان» در نامهاي خطاب به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي خواستار نمايش اين فيلم در جشنوارهي فيلم فجر شد.
و در پاسخ به اين نامه؛ شمقدري مشاور رئيسجمهور در امور هنري در مصاحبهاي اعلام كرد: پس از تماشاي «به رنگارغوان» طي گزارشي به حضور آقاي احمدينژاد گفتم كه منعي براي اكران آن نميبينم. آقاي رئيسجمهور نيز گفتند پس چرا تا به حال اکران نشده است، گفتم بعضيها مخالف اکران آن هستند، مثلاً آقاي يونسي وزير اطلاعات دوره اصلاحات همچنان مخالف اکران فيلم است.
شمقدري كه طي دو هفتهي گذشته مسئوليت معاونت سينمايي وزارت ارشاد را برعهده گرفته است، در ادامه مطرح كرد:دکتر احمدينژاد تأکيد کردند پس تلاش کنيد نظر مسئولين امر در وزارت اطلاعات نيز اخذ شود، در حال مذاکره و برگزاري جلسهاي با وزارت اطلاعات در روزهاي آينده بوديم که اين نامهي سرگشاده منتشر شد.
او ادامه داد: شخصيت و جايگاه فرهنگي آقاي حاتميکيا به عنوان فيلمساز انقلاب و دفاع مقدس آنقدر ارزش دارد که مسئوليت اکران فيلم را به عهدهي خودش بگذاريم و مجوز آن توسط وزارت ارشاد صادر شود.»
به گزارش ايسنا،درحالي اين پاسخ از سوي جواد شمقدري اواخر سال گذشته به تهيهكننده فيلم «به رنگ ارغوان» داده شد كه در هفتههاي اخير جواد شمقدري معاون سينمايي وزارت ارشاد شد و در شرايط فعلي رفع توقف نمايش اين فيلم بعيد به نظر نميرسد.
بازخواني توقف نمايش 6 ساله يك فيلم
طلسم اكران «به رنگ ارغوان» ابراهيم حاتميكيا ميشكند؟!
با گذشت 6 سال همچنان رسما وضعيت نمايش «به رنگ ارغوان» ابراهيم حاتميكيا مشخص نشده است و با پيگيريهاي امروز خبرنگار ايسنا از وزارت ارشاد همچنان هيچ پاسخي رسمي مبني بر مشخص شدن وضعيت نمايش اين فيلم و رفع توقف نمايش آن اعلام نشده است، اما اميد ميرود هر چه زودتر خبر رسمي رفع توقف نمايش اين فيلم از طرف مسئولان مربوطه منتشر شود.
به گزارش بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،شش سال قبل در آستانهي برگزاري جشنوارهي فيلم فجر سال 83؛ خبر رسيد كه فيلم «به رنگ ارغوان» ساختهي ابراهيم حاتميكيا به نمايش در نميآيد.
سيدجمال ساداتيان ـ تهيهكنندهي اين فيلم در همان سال به ايسنا گفت: مسوولين مربوط به موضوع فيلم، خواستند كه فعلا «به رنگ ارغوان» در جشنواره نمايش داده نشود.
ممكن است بعد از مذاكرات راه حلهايي ارايه شود و فيلم بعدا به نمايش درآيد اما هيچ چيز مشخص نيست.
همان زمان ابراهيم حاتميكيا نامهاي خطاب به يونسي وزير اطلاعات وقت نوشت كه در بخشي از آن آمده است:«شايد « به رنگ ارغوان» گل سرخ خارداري باشد كه دل ياران را ريش كرده است؛ ولي شما ميدانيد كه من نيتي جز تقديم گل نداشتم.
شهادت ميدهم كه بعنوان پدر معنوي « به رنگ ارغوان » با ميل و خواست شخصي خودم فيلم را از شركت در جشنواره فجر محروم ميكنم. ميگويم محروميت و اين سخت و دردناك است. ميدانم كه شما نيز همچون من از اينكه حاصل يكسال زحمت اهالي هنر در دولت هنر دوست خاتمي چنين سرنوشتي پيدا كرده است متاسف هستيد.
ولي با اطمينان و با صداي رسا ميگويم كه اجازه به هيچ خناسي نخواهم داد كه اين رود ارادت را بركهاي ساكن تصور كند كه ميتواند ماهيان نامشروع خود را پرورش و صيد كند.
من و يارانم منتظر روزي خواهيم بود كه « به رنگ ارغوان» در فضايي صرفا فرهنگي بهمراه شما و يارانتان؛ در منظر نگاه مخاطبان اصلي آن قرار گيرد.»
حكايت نمايش و پروانه نمايش گرفتن «به رنگارغوان» ادامه داشت تا سال 86 كه محمود اربابي مدير وقت اداره كل نظارت و ارزشيابي وزارت ارشاد، در نشست خبري در جمع خبرنگاران در پاسخ به وضعيت نمايش «به رنگ ارغوان» گفت: هنوز اين فيلم را نديدم و اكران آن فعلا مسالهي ما نيست.
اربابي مشكل فيلم به رنگ ارغوان را متعلق به دوره قبل ميدانست و توضيح داد: من هنوز اين فيلم را نديدهام. توقيف اين فيلم يك مسله قانوني است كه از سوي نهادي دنبال شده و فيلم در اختيار آن نهاد است و مساله فعلي ما نيست و اطلاعات ويژهاي هم ندارم. اما وقتي فيلمي را قانوني متوقف ميكنند، مسووليتي براي پرداخت هزينه آن فيلم وجود ندارد و اين مسايلي كه مطرح ميشود جنبه خبري دارد.»
و اما در بهمن ماه 87 و در آستانهي برگزاري جشنوارهي فيلم فجر؛ سيد جمال ساداتيان تهيهكننده «به رنگ ارغوان» در نامهاي خطاب به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي خواستار نمايش اين فيلم در جشنوارهي فيلم فجر شد.
و در پاسخ به اين نامه؛ شمقدري مشاور رئيسجمهور در امور هنري در مصاحبهاي اعلام كرد: پس از تماشاي «به رنگارغوان» طي گزارشي به حضور آقاي احمدينژاد گفتم كه منعي براي اكران آن نميبينم. آقاي رئيسجمهور نيز گفتند پس چرا تا به حال اکران نشده است، گفتم بعضيها مخالف اکران آن هستند، مثلاً آقاي يونسي وزير اطلاعات دوره اصلاحات همچنان مخالف اکران فيلم است.
شمقدري كه طي دو هفتهي گذشته مسئوليت معاونت سينمايي وزارت ارشاد را برعهده گرفته است، در ادامه مطرح كرد:دکتر احمدينژاد تأکيد کردند پس تلاش کنيد نظر مسئولين امر در وزارت اطلاعات نيز اخذ شود، در حال مذاکره و برگزاري جلسهاي با وزارت اطلاعات در روزهاي آينده بوديم که اين نامهي سرگشاده منتشر شد.
او ادامه داد: شخصيت و جايگاه فرهنگي آقاي حاتميکيا به عنوان فيلمساز انقلاب و دفاع مقدس آنقدر ارزش دارد که مسئوليت اکران فيلم را به عهدهي خودش بگذاريم و مجوز آن توسط وزارت ارشاد صادر شود.»
به گزارش ايسنا،درحالي اين پاسخ از سوي جواد شمقدري اواخر سال گذشته به تهيهكننده فيلم «به رنگ ارغوان» داده شد كه در هفتههاي اخير جواد شمقدري معاون سينمايي وزارت ارشاد شد و در شرايط فعلي رفع توقف نمايش اين فيلم بعيد به نظر نميرسد.
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 354
رد: ابراهيم حاتمي کيا
و اما آخرین خبر در مورد مصاحبه سید جمال ساداتیان با خبرگزاری فارس:
سيدجمال ساداتيان در گفتوگو با فارس:
«به رنگ ارغوان» نوروز 89 اكران ميشود
خبرگزاري فارس: سيد جمال ساداتيان گفت: پس از نمايش «به رنگ ارغوان» ساخته «ابراهيم حاتميكيا» در جشنواره فيلم فجر ، نوروز 89 اين فيلم به اكران عمومي درخواهد آمد.
سيد جمال ساداتيان تهيه كننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» در گفت و گو با خبرنگار سينمايي فارس در مورد نمايش اين فيلم بعد از پنج سال گفت: در درجه اول از طرف خود و كارگردان فيلم از مسئولان جديد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تشكر ميكنم كه شرايطي را فراهم كردند كه يكي از آثار فاخر سينماي ايران بعد از 5 سال در معرض ديد عموم قرار گيرد.
وي در پاسخ به سوال فارس در مورد احتمال كم شدن تاثير فيلم بعد از گذشت اين سالها گفت: فيلمي كه حرفي براي گفتن داشته باشد از گذر زمان بدون گزند ميگذرد و شايد حتي كمي پرداختن به آن باعث براق شدن و بهتر ديده شدنش شود.
وي در ادامه افزود فيلمهاي ديگري نيز هستند كه به دليل مشكلات متعددي امكان نمايش ندارند و بعضي از آنها از آثار بسيار ارزشمند سينماي ايرانند، اميدوارم با درايت مسئولين جديد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و معاونت سينمايي مشكل اين فيلمها نيز حل شود.
ساداتيان در پايان تصريح كرد:پس از نمايش «به رنگ ارغوان» در جشنواره فيلم فجر امسال نوروز 89 اين فيلم به اكران عمومي درخواهد آمد.
به گزارش فارس، در خلاصه داستان «به رنگ ارغوان» ساخته «ابراهيم حاتميكيا» آمده است:
«شفق» يكي از عوامل گروهك هاي سياسي كه اوائل انقلاب با به پا كردن آشوب از كشور گريخته اند، پس از سال ها تصميم مي گيرد براي ديدن دخترش «ارغوان» كه دانشجوي دانشكده جنگلداري است مخفيانه به ايران بازگردد. يكي از مأمورين امنيتي به نام «بهزاد» به عنوان دانشجو وارد دانشكده شده و از تمامي امكانات مدرن امنيتي استفاده مي كند تا با كنترل ارغوان، شفق را به دام اندازد. در اين ميان بين او و ارغوان رابطهاي عاطفي بهوجود ميآيد. از طرف ديگر همكاران سياسي شفق نيز تصميم دارند او را ترور كنند تا به دست مأموران امنيتي نيفتد، اما...
حميد فرخ نژاد، خزر معصومي، كوروش تهامي، بهناز توكلي، رضا بابك، فرهاد قائميان، نوال شريفي و مزدك رستمي از بازيگران اين فيلم هستند.
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 355
رد: ابراهيم حاتمي کيا
به رنگ ارغوان بدون ممیزی به روی پرده سینما میرود:
سیدجمال ساداتیان درباره استقبال احتمالی تماشاگران از تنها فیلم به نمایش درنیامده کارنامه ابراهیم حاتمیکیا شش سال پس از تولید به خبرنگار مهر گفت: به عقیده من با اینکه چند سال از زمان تولید "به رنگ ارغوان" میگذرد، اما فیلم هنوز طراوت و تازگی خود را حفظ کرده است. مفاهیم فیلمهای معناگرا و ارزشی هرگز کهنه نمیشوند.
وی افزود: حاتمیکیا فیلمهای ارزشی چون "آژانس شیشهای"، "از کرخه تا راین"، "موج مرده" و... در کارنامه خود دارد که هنوز هم بعد از گذشت سالها همچنان مورد توجه مخاطبان قرار میگیرند. "به رنگ ارغوان" از جهاتی قابل توجه است و فکر میکنم حرف زیادی برای گفتن دارد. توصیه میکنم کسانی که اهل فرهنگ، هنر و ادبیات هستند حتما آن را ببینند.
ساداتیان درباره ممیزی فیلم گفت: تاکنون در این ارتباط صحبتی با ما نشده و کسی درخواستی از ما نداشته است. به همین دلیل فیلم تا امروز تفاوتی با نسخه ابتدایی نکرده است. رفع توقیف "به رنگ ارغوان" به همت معاون جدید سینمایی قابل تقدیر است و اینکه وی در روزهای اول فعالیت خود این موضوع را در اولویت قرار داده، جای تشکر دارد.
تهیهکننده "به رنگ ارغوان" ادامه داد: خبر رفع توقیف فیلم برای تک تک اعضای گروه تولید مسرتبخش است. زیرا آنها برای تولید فیلم زحمت کشیدهاند. ما زمان فیلمبرداری در فصل زمستان در فیروزکوه شرایط سختی را تحمل کردیم چون احساس میکردیم تمام سختیها با نمایش فیلم از بین میرود. اما با توقیف "به رنگ ارغوان" خستگی به تن بچههای گروه ماند.
ساداتیان در پایان درباره اکران "به رنگ ازغوان" گفت: برنامهریزی ما برای اکران عید فطر است. اما فکر میکنم بعد از نمایش فیلم در جشنواره فجر آینده استقبال تماشاگران ما را مجبور کند برای اکران آن بلافاصله پس از پایان جشنواره اقدام کنیم.
به رنگ ارغوان در جشنواره فیلم امسال به نمایش در می آید:
به گزارش خبرگزاری مهر، روابط عمومی معاونت سینمایی وزارت ارشاد اعلام کرد در دیدار دو ساعتی جواد شمقدری با حاتمیکیا علاوه بر بحث و تبادل نظر درباره پارهای از مسائل، با نظر مساعد معاون سینمایی وزیر ارشاد مقرر شد "به رنگ ارغوان" که پیشتر پروانه نمایش دریافت کرده به اکران درآید.
حاتمیکیا ضمن استقبال از این موضوع واکنش مخاطبان و اهالی سینمای ایران را در جشنواره فیلم فجر نسبت به تنها فیلم به نمایش درنیامده کارنامه خود حائز اهمیت دانست.
واکنش خبرگزاری مهر به این موضوع:
چراغی برای جشنواره بیست و هشتم فیلم فجر
با انتشار خبر حل مشکل فیلم سینمایی "به رنگ ارغوان" با نظر جواد شمقدری، به نظر میرسد معاون سینمایی وزیر ارشاد توانسته در نخستین گام یکی از مشکلات قدیمی سینمای ایران را حل و اعتماد اهالی هنر را جلب کند.
به گزارش خبرنگار مهر، در این سالها ماجرای "به رنگ ارغوان" قصهای طولانی برای سینمای ایران بوده است، در این مسیر پرفراز و نشیب که فیلم طی کرده و البته هنوز نمیتوان انتظار داشت به پایان رسیده باشد ابراهیم حاتمیکیا و تهیهکننده "به رنگ ارغوان" تنها نبودهاند.
سینمای ایران در این سالها که از توقیف فیلم گذشته در انتظار پایان ماجرای این فیلم بوده است. حالا و پس از گذشت پنج سال میتوان امیدوار بود تا "به رنگ ارغوان" امسال در جشنواره فیلم فجر روی پرده برود، جشنوارهای که بسیاری از فیلمسازان بزرگ در آن غایب هستند.
یک: رفع توقیف "به رنگ ارغوان" در روزهای نخست فعالیت جواد شمقدری در معاونت سینمایی اتفاق بزرگ و مبارکی است، اتفاقی که میتواند کام سینمای ایران را که مدتی است شیرین نشده، شیرین کند. اما به نظر میرسد سینمای ایران انتظار دارد اگر شمقدری علاقمند است مشکل تمام فیلمهایی که در چهار سال گذشته به دلایل مختلف فرصت اکران نداشتهاند حل شود.
خرسندی از نگاه حمایتی شمقدری به سینماگران زمانی بیشتر میشود که در ماههای آینده فیلمهایی که کمتر از "به رنگ ارغوان" حاشیه داشتهاند یا نام سازندهشان کمتر از حاتمیکیا شناخته شده است هم بتوانند فیلمهایشان را روی پرده ببینند. فراهم شدن این امکان برای تمام سینماگران امیدی است که میتواند بسیاری از مشکلات سینمای ایران را حل کند.
شمقدری سال گذشته هم درباره تلاش برای اکران "به رنگ ارغوان" صحبت کرده بود و کیست که نداند حل مشل اکران "درباره الی" هم به مشاورههای او بستگی داشته است. نمایش "به رنگ ارغوان" در جشنواره بیست و هشتم فیلم فجر زمانی حلاوت بیشتری دارد که مشکل فیلمهای "سنتوری"، "شبانه"، "شبانه روز" و "یک شب" و... هم حل شود.
دو: روند حل مشکل "به رنگ ارغوان" سئوالهایی در ذهن ایجاد میکند. اعلام خبر رفع توقیف فیلم به شکلی ناگهانی و سریع و بدون مقدمه پس از رایزنیها و حرف و حدیثهای فراوان عجیب است. منبعی که اولین بار از نمایش "به رنگ ارغوان" پس از پنج سال خبر داد خبرنگاری بود که شنیدههایش از یک منبع آگاه را نقل میکرد.
در حالی که تهیهکننده فیلم از حل مشکل "به رنگ ارغوان" بیخبر بود. شاید طبیعیتر این بود که تهیهکننده و کارگردان از حل مشکل این فیلم بگویند و فرجام ماجرا را برای نمایندگان رسانهها شرح دهند تا خبر شکل رسمیتر و جدیتری بگیرد، زمانی که معاونت سینمایی خبر را به طور رسمی اعلام کرد دیگر قصه کهنه شده بود.
سیدجمال ساداتیان تهیهکننده فیلم که در این سالها در جلسههای مختلف با نهادها و افراد پیگیر فرجام فیلم بوده میگوید تا زمانی که فیلم روی پرده نرفته نمیتواند از این ماجرا و حل شدن مشکل فیلم مطمئن باشد. به نظر میرسد این شفاف نبودن ماجرا کمی قضیه را پیچیده میکند.
سه: در این سالها هر بار که به بهانههای مختلف نام "به رنگ ارغوان" به گوش میرسید افراد مسئول حل مشکل این فیلم را به نهادهای دیگر مربوط میدانستند. محمدحسین صفار هرندی در روزهای پایان کارش در وزارت ارشاد گفت که نهادی مانع نمایش فیلم میشود و حتی از نام بردن این نهاد پرهیز کرد.
تهیهکننده و کارگردان بارها با افراد و نهادهای مختلف رایزنی کردند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که بهتر است برای باز شدن این گره باز هم صبوری پیشه کنند. این که مشکل "به رنگ ارغوان" پس از پنج سال و پس از این مسیر صعبالعبور سخت در جلسهای چند ساعته با معاون سینمایی وزیر ارشاد دولت دهم حل شده جای سئوال دارد.
اگر شمقدری میتوانست به این سرعت مشکل فیلم را حل کند و به این حاشیهها پایان بدهد چرا این کار را به امروز انداخت تا شائبه کار تبلیغاتی به وجود آید. به هر حال امید میرود رفع توقیف "به رنگ ارغوان" امکان اکران فیلم در جشنواره بیست و هشتم را به وجود آورد و البته حل مشکل فیلمهای اکران نشده یکی از برنامههای شمقدری باشد.
نامی که این روزها به عنوان منجی "به رنگ ارغوان" بیش از هر نام دیگری به گوش میرسد.
سیدجمال ساداتیان درباره استقبال احتمالی تماشاگران از تنها فیلم به نمایش درنیامده کارنامه ابراهیم حاتمیکیا شش سال پس از تولید به خبرنگار مهر گفت: به عقیده من با اینکه چند سال از زمان تولید "به رنگ ارغوان" میگذرد، اما فیلم هنوز طراوت و تازگی خود را حفظ کرده است. مفاهیم فیلمهای معناگرا و ارزشی هرگز کهنه نمیشوند.
وی افزود: حاتمیکیا فیلمهای ارزشی چون "آژانس شیشهای"، "از کرخه تا راین"، "موج مرده" و... در کارنامه خود دارد که هنوز هم بعد از گذشت سالها همچنان مورد توجه مخاطبان قرار میگیرند. "به رنگ ارغوان" از جهاتی قابل توجه است و فکر میکنم حرف زیادی برای گفتن دارد. توصیه میکنم کسانی که اهل فرهنگ، هنر و ادبیات هستند حتما آن را ببینند.
ساداتیان درباره ممیزی فیلم گفت: تاکنون در این ارتباط صحبتی با ما نشده و کسی درخواستی از ما نداشته است. به همین دلیل فیلم تا امروز تفاوتی با نسخه ابتدایی نکرده است. رفع توقیف "به رنگ ارغوان" به همت معاون جدید سینمایی قابل تقدیر است و اینکه وی در روزهای اول فعالیت خود این موضوع را در اولویت قرار داده، جای تشکر دارد.
تهیهکننده "به رنگ ارغوان" ادامه داد: خبر رفع توقیف فیلم برای تک تک اعضای گروه تولید مسرتبخش است. زیرا آنها برای تولید فیلم زحمت کشیدهاند. ما زمان فیلمبرداری در فصل زمستان در فیروزکوه شرایط سختی را تحمل کردیم چون احساس میکردیم تمام سختیها با نمایش فیلم از بین میرود. اما با توقیف "به رنگ ارغوان" خستگی به تن بچههای گروه ماند.
ساداتیان در پایان درباره اکران "به رنگ ازغوان" گفت: برنامهریزی ما برای اکران عید فطر است. اما فکر میکنم بعد از نمایش فیلم در جشنواره فجر آینده استقبال تماشاگران ما را مجبور کند برای اکران آن بلافاصله پس از پایان جشنواره اقدام کنیم.
به رنگ ارغوان در جشنواره فیلم امسال به نمایش در می آید:
به گزارش خبرگزاری مهر، روابط عمومی معاونت سینمایی وزارت ارشاد اعلام کرد در دیدار دو ساعتی جواد شمقدری با حاتمیکیا علاوه بر بحث و تبادل نظر درباره پارهای از مسائل، با نظر مساعد معاون سینمایی وزیر ارشاد مقرر شد "به رنگ ارغوان" که پیشتر پروانه نمایش دریافت کرده به اکران درآید.
حاتمیکیا ضمن استقبال از این موضوع واکنش مخاطبان و اهالی سینمای ایران را در جشنواره فیلم فجر نسبت به تنها فیلم به نمایش درنیامده کارنامه خود حائز اهمیت دانست.
واکنش خبرگزاری مهر به این موضوع:
چراغی برای جشنواره بیست و هشتم فیلم فجر
با انتشار خبر حل مشکل فیلم سینمایی "به رنگ ارغوان" با نظر جواد شمقدری، به نظر میرسد معاون سینمایی وزیر ارشاد توانسته در نخستین گام یکی از مشکلات قدیمی سینمای ایران را حل و اعتماد اهالی هنر را جلب کند.
به گزارش خبرنگار مهر، در این سالها ماجرای "به رنگ ارغوان" قصهای طولانی برای سینمای ایران بوده است، در این مسیر پرفراز و نشیب که فیلم طی کرده و البته هنوز نمیتوان انتظار داشت به پایان رسیده باشد ابراهیم حاتمیکیا و تهیهکننده "به رنگ ارغوان" تنها نبودهاند.
سینمای ایران در این سالها که از توقیف فیلم گذشته در انتظار پایان ماجرای این فیلم بوده است. حالا و پس از گذشت پنج سال میتوان امیدوار بود تا "به رنگ ارغوان" امسال در جشنواره فیلم فجر روی پرده برود، جشنوارهای که بسیاری از فیلمسازان بزرگ در آن غایب هستند.
یک: رفع توقیف "به رنگ ارغوان" در روزهای نخست فعالیت جواد شمقدری در معاونت سینمایی اتفاق بزرگ و مبارکی است، اتفاقی که میتواند کام سینمای ایران را که مدتی است شیرین نشده، شیرین کند. اما به نظر میرسد سینمای ایران انتظار دارد اگر شمقدری علاقمند است مشکل تمام فیلمهایی که در چهار سال گذشته به دلایل مختلف فرصت اکران نداشتهاند حل شود.
خرسندی از نگاه حمایتی شمقدری به سینماگران زمانی بیشتر میشود که در ماههای آینده فیلمهایی که کمتر از "به رنگ ارغوان" حاشیه داشتهاند یا نام سازندهشان کمتر از حاتمیکیا شناخته شده است هم بتوانند فیلمهایشان را روی پرده ببینند. فراهم شدن این امکان برای تمام سینماگران امیدی است که میتواند بسیاری از مشکلات سینمای ایران را حل کند.
شمقدری سال گذشته هم درباره تلاش برای اکران "به رنگ ارغوان" صحبت کرده بود و کیست که نداند حل مشل اکران "درباره الی" هم به مشاورههای او بستگی داشته است. نمایش "به رنگ ارغوان" در جشنواره بیست و هشتم فیلم فجر زمانی حلاوت بیشتری دارد که مشکل فیلمهای "سنتوری"، "شبانه"، "شبانه روز" و "یک شب" و... هم حل شود.
دو: روند حل مشکل "به رنگ ارغوان" سئوالهایی در ذهن ایجاد میکند. اعلام خبر رفع توقیف فیلم به شکلی ناگهانی و سریع و بدون مقدمه پس از رایزنیها و حرف و حدیثهای فراوان عجیب است. منبعی که اولین بار از نمایش "به رنگ ارغوان" پس از پنج سال خبر داد خبرنگاری بود که شنیدههایش از یک منبع آگاه را نقل میکرد.
در حالی که تهیهکننده فیلم از حل مشکل "به رنگ ارغوان" بیخبر بود. شاید طبیعیتر این بود که تهیهکننده و کارگردان از حل مشکل این فیلم بگویند و فرجام ماجرا را برای نمایندگان رسانهها شرح دهند تا خبر شکل رسمیتر و جدیتری بگیرد، زمانی که معاونت سینمایی خبر را به طور رسمی اعلام کرد دیگر قصه کهنه شده بود.
سیدجمال ساداتیان تهیهکننده فیلم که در این سالها در جلسههای مختلف با نهادها و افراد پیگیر فرجام فیلم بوده میگوید تا زمانی که فیلم روی پرده نرفته نمیتواند از این ماجرا و حل شدن مشکل فیلم مطمئن باشد. به نظر میرسد این شفاف نبودن ماجرا کمی قضیه را پیچیده میکند.
سه: در این سالها هر بار که به بهانههای مختلف نام "به رنگ ارغوان" به گوش میرسید افراد مسئول حل مشکل این فیلم را به نهادهای دیگر مربوط میدانستند. محمدحسین صفار هرندی در روزهای پایان کارش در وزارت ارشاد گفت که نهادی مانع نمایش فیلم میشود و حتی از نام بردن این نهاد پرهیز کرد.
تهیهکننده و کارگردان بارها با افراد و نهادهای مختلف رایزنی کردند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که بهتر است برای باز شدن این گره باز هم صبوری پیشه کنند. این که مشکل "به رنگ ارغوان" پس از پنج سال و پس از این مسیر صعبالعبور سخت در جلسهای چند ساعته با معاون سینمایی وزیر ارشاد دولت دهم حل شده جای سئوال دارد.
اگر شمقدری میتوانست به این سرعت مشکل فیلم را حل کند و به این حاشیهها پایان بدهد چرا این کار را به امروز انداخت تا شائبه کار تبلیغاتی به وجود آید. به هر حال امید میرود رفع توقیف "به رنگ ارغوان" امکان اکران فیلم در جشنواره بیست و هشتم را به وجود آورد و البته حل مشکل فیلمهای اکران نشده یکی از برنامههای شمقدری باشد.
نامی که این روزها به عنوان منجی "به رنگ ارغوان" بیش از هر نام دیگری به گوش میرسد.
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 356
رد: ابراهيم حاتمي کيا
یادداشتهای روزانه آقای حاتمی کیا در دوران فیلم برداری به رنگ ارغوان.....
مشکل فیلم حالا حل شده...مسلما" خوندن این یادداشت ها خالی از لطف نیست....
28 دی 1382: كلید فیلم زیر مه و باران و برف زده شد. الحمدالله ربالعالمین خوب آغاز شد. امید كه به همین پاكی ادامه یابد. شب برف میبارد و ما مثل كشاورزان خوشحالیم. تلفن مستقیم قطع شده و من رابطهام با تهران قطع شده، حالم خوش است. نارسایی كم نیست، ولی گرم هستیم و پرشور.
29 دی: صبح 6 برخاستیم و 5/11 شب بیهوش افتادیم. به هر زوری بود بالاخره پلان - سكانس درگیری بهزاد - محسن را گرفتیم. سكانس بینهایت سختی بود، آن هم به خاطر دوربین روی دست. دلم برای حسن كریمی فیلمبردار میسوزد. دوربین 537 واقعا سنگین است. برف دیروز كجا و آفتاب امروز كجا؟ همه چیز آبكی شده. خدا كند فیلم به این بلا دچار نشود.
30 دی: 6 برپا و 11 برخواب. كمی كسر خواب دارم. اوضاع خوب است. به حمید توصیه كردم بیشتر توی لاك نقشاش باشد. در نتیجه امروز خیلی عصبی بود و حتی سر پانتهآ داد كشید. من خوشحالم بچهها خوبند. یك ترانه شنیدم. جدیدترینش عالی بود. گریهام گرفت. چه قدر زیباست. شب خواب سروش را دیدم. جوانتر بود. آمده بود امتحان در دانشگاه آزاد بدهد. من هم آمدم. خاتمی رئیسجمهور هم آمد. چیز عجیبی بود. همه میخواستند امتحان بدهند.
2 بهمن: برپا 6 صبح و خواب 5/12. كمی گیج هستم. چشم ارغوان به لنز حساس شده. خدا كند مشكل جدی نشود. كارها خوب پیش میرود. برنامهریزی آینده را انجام دادیم.
3 بهمن: ارغوان بهتر شده، خیلی. حمید دیالوگها را دقیق حفظ نمیكند. من دلیلش را میدانم. میخواهد طراوت لحظه ضبط حفظ بشود. ولی ما را به دردسر میاندازد. كسر خواب چند شب كمی خوابآلودم كرده.
4 بهمن: سكانس سخت ارغوان و بهزاد در كنار درخت مقدس فیلمبرداری شد. ارغوان خوشبختانه خودش را كشید. خیلی خستهام. یك روز وقت برگشت خوشیم و یك روز ناخوش. امروز ناخوشیم. دلیلش را هم نمیدانم.
5 بهمن: شب عكسهای صحنه و پشت صحنه گلاره را دیدم. به نظرم پلانهای متفاوت كم نگرفتهایم.
6 بهمن: چشمهایم میسوزد. بدنم درد میكند، ولی باید كار را پیش برد.
7 بهمن: از صبح تمرین سكانس دانشجوها توی كلاس آزاد جنگل انجام شد. برگشتیم و من سكانس 47 همین كلاس را گرفتم. دیدن راشهای ویدئویی شده با فیلمبرداری مرتب برقرار است. برف شیرین میبارد و ما باید برنامهریزیهای جدیدی انجام دهیم.
8 بهمن: صبح بچهها دیر حاضر شدند. گرد و خاك راهانداختیم. حبیب با یك فنجان كاپوچینوی گرم به اتاقم آمد. حبیب را دوست دارم، ولی كار بعضی وقتها خودش را تحمیل میكند.
10 بهمن: صبح ناامید سر صحنه رفتیم ولی با همت بچهها توانستیم برفروبی كنیم. فقط ماند یك مشكل و آن نیامدن دانشجویان بود كه عملا بخش مهمی از كار معلق ماند و تا خودمان را جمع كنیم، كار از كار گذشته بود و سكانس ناقص ماند.
11 بهمن: به نظرم كمی كار شل شده و اگر اعتنا نكنیم كنترل از دستمان خارج میشود.
13 بهمن: امروز كار خوابید. صحنه، كار را عقب انداخت. محسن شاهابراهیمی نمیگذاشت اتاق درحال آماده شدن ارغوان را ببینم. آنها تا صبح فردا كار كردند و من فقط از نفوذیهایم خبر میگرفتم كه كار پیش میرود. وقتی صبح اتاق را دیدم فقط یك چیز میتوانستم بگویم: محسن بهترین است. خانم توكلی آمد. كمی از لهجه نقشش میترسم.
14 بهمن: خیلی خستهام. كسر خواب دارم. دوبار توی صحنه خوابم گرفت. دیگر جای تمرین شبانه نداشتم و بعد از نماز مغرب خوابیدم.
17 بهمن: شب كاری بود و بالطبع تا ظهر خوابیدم و بعدازظهر تمرین سكانس شلوغ ساز زدن توی قهوهخانه بود. میدانم كه كار سختی است. فردین خلعتبری از تهران آمده تا سر اجرای آن باشد. صبح دانشجوها از تولید گله داشتند. كار داشت بیخ پیدا میكرد. مجبور شدم دخالت كنم.
18 بهمن: امروز از آن روزهایی است كه حالم خیلی بد بود. هوا بارانی است و من حال بیكسی دارم. بهم جفا شده. میخواستیم تمرین كنیم و كردیم. ولی حالم خوش نبود. نگرانم. دلم میخواست تهران بودم. دلم میخواست سركار نبودم. چهقدر این موسیقی آوایی تسكینم میدهد. مشكل از كیست؟ من؟ دستیارهایم؟ فشار كار؟ نمیدانم. نای نوشتن ندارم. فكر میكنم وقتش شده كه با فاطمه حرف بزنم. دل شكستهام. همین! حالم منقلب است. پشت پلكهایم داغ شده.
19 بهمن: حالم خوش است. دیروز كجا و امروز كجا. چند روز است با اسماعیل و یوسف و نیره و فاطمه تماس ندارم. كمبودشان اذیتم میكند.
24 بهمن: قرار شد محوطه میدانگاهی را فیلمبرداری كنیم. حالم گرفته بود كه دیدم سادهترین پلانهایی كه باید محیط آبادی را معرفی كند، این قدر سهل از بغلش میگذریم. یكهو توی خودم ریختم و سكوت كردم. صدا، دوربین، حركت را از خودم محروم كردم و گروه كارگردانی مجبور به ادامه شد. فاطمه و یوسف آمدند.
اسماعیل سرمای شدید خورده و نتوانسته بیاید و نیره هم رفته بود تبریز سر دانشگاه. این دو رایحه، حالم را عوض كرد.
27 بهمن: همه كار میكنند، ولی من فكر میكنم كار پیش نمیرود. حبیب میگوید روال برنامهریزی و صحنههایی كه شوت كردیم نشان میدهد كه خوب پیش رفتیم. الحمدالله.
28 بهمن: تعداد كاستها به 80 رسید و من هنوز نمیدانم فیلم با چند كاست دیگر جمع میشود. سرصحنه خوابم میگیرد. میانگین خوابم به پنج ساعت رسیده. خدایا كمكم كن.
30 بهمن: صبح سرماخوردگی، تن دردی. ساعت 8 سرصحنه و تمرین چند باره. بدن درد امانم را بریده. یك ساعت خوابیدم. پر از كابوس و از خواب پریدن.
1 اسفند: تب و سرما حمید را از پا انداخت و امروز ازش محروم شدیم. تنها بازیگرمان لپتاپ بود كه بازیگردانیاش با گلاره بود كه بهش مسلط است. به نظر ساده میآمد ولی دمار از روزگارمان درآورد. از ساعت 1 تا 9 شب. واقعا وحشتناك است. فقط صفحه LCD و تعداد قُبُل منقل روی كلید و صفحه. دلم لك زده برای یك پلان از صورت آدمیزاد.
2 اسفند: وسوسه تعطیل شدن یا نشدن روزهای عاشورا و تاسوعا به جان همه افتاده. من كه كار نمیكنم. بقیه گروهها خودشان میدانند.
4 اسفند: حبیب سرما خورده و كز كرده. دلم برای غربت هردومان گرفته. توحال خودش بود كه ماچش كردم.
5 اسفند: محرم رسید. دلم میخواهد حال محرمی داشته باشم. خدایا نصیبم كن. مصرف نگاتیو به مرز 100 رسیده است. نگرانم. دلم نمیخواهد بالا برود، ولی بین شتاب و كندی یكی را باید انتخاب كرد.
8 اسفند: خستهام ولی خوشم. سكانس سنگینی مثل مرشد و بهزاد را گرفتیم. باور نمیكردم آقای بابك با این دقت كار كند. همه عالیاند. من و كریمی سر فیلمبرداری سختگیر شدیم. نه من فشار میآورم و نه او خستگی نشان میدهد. من از قابهای فیلم راضیام. این فیلم اگر هیچی نداشته باشد رنگ و نور خوبی دارد.
9 اسفند: عشق رفتن. دیگر خداحافظیها شروع شده. حمید این حالش را زود نشان میدهد. سعی میكنم نرم باشم و مهربان. خدایا این فیلم خاطره بدی برای بچهها نشود.
13 اسفند: نگرانم از فینال فیلم. شب با كابوس خوابیدم. خواب دیدم كه فیلمم مزخرف شده. پلانهای گل و گشادش گیجم كرده بود. من كه از این اداو اطوارها نداشتم. چه مرگم شده. نمیدانم. از پلانهای پایانی راضی نیستم. آقا به درك! دنیا كه به آخر نرسیده، اتفاق عجیب و غریب نمیافتد. این حال غریب دیگر چیست كه خرم را گرفته؟ نمیگذارم این روزهای آخر زهر بشود. اعوذبالله منالشیطان الرجیم.
18 اسفند: الحمدلله سكانس سخت فینال و تظاهرات دانشجویان فیلمبرداری شد. البته پیشبینی هوای باز و آزاد را داشتیم ولی برف، مه و باران و گل و شل به استقبالمان آمد. اول وحشت كردم، ولی كمكم خودم را با شرایط تطبیق دادم. گرفتیم، حالا چی شده اللهاعلم.
19 اسفند: از صبح تا غروب در خوف و رجاء بودیم كه بالاخره سكانس درگیری را خواهیم گرفت یا نه. اخبار ضد و نقیض از وضعیت هوای محل میرسید. عدهای مثل من كولهبارشان را بسته بودند تا همین كه كات دادم راهی تهران بشوند. گفته بودم اگر برف بیاید، اگر آفتاب تو شب بزند، اگر مه سنگین باشد، باز هم میگیریم.
همه چیز آماده شد. جز تداركات اسلحه. جیغم درآمد. خبر نداشتم كه امشب روز تنبیه من بود. داد زدن همان و اعلام تعطیلی از طرف گروه تولید همان. توی عمر كاریام تا حالا همچین سیلی نخورده بودم. آه كدام ظلم دامنم را گرفت، نمیدانم. دست از پا درازتر به سمت تهران راهی شدم. ساعت 1 نصف شب در تهران بودم. فیلمبرداری به رنگارغوان: كات.
ابراهیم حاتمیكیا
فصلی از فیلمنامه
داخلی، اتاق بهزاد، شب
صدای موسیقی غمناك سازدهنی از اتاق ارغوان به گوش میرسد. بهزاد در حال پانسمان جدید سینهاش است. هنوز محل زخم تازه است. دردی در چهره بهزاد. او به نرمی ریتمساز ارغوان كار میكند كه صدای زنگ تلفن ارغوان به گوش میرسد. بهزاد دكمه ضبط را میزند.
صدای ارغوان: بله، (سكوت تلفنی) بفرمایید. الو؟ (سكوت تلفنی) میتونستم حدس بزنم این كار، كار توئه. مطمئنم كه پاسگاه بدش نمیاد كه من از یه دزدی شكایت كنم كه لباس دانشجویی تنشه. تو نشون دادی كه به اندازه كافی استعداد پست شدن داری. بذار یه اعترافی برات بكنم. امشب دلم برات سوخت. میشنوی؟ دلم برات سوخت. تو چقدر ذلیل شدی. نمیدونستم تا این حد مستعدی بهت تبریك میگم.
صدای مرد جوان: بهتره به خودت تبریك بگی. این آدمی كه ازش حرف میزنی تو ساختیش. تو اونو به این روز انداختی.
ارغوان: ساكت باش. تو دیگه روح و روانت باتلاقی شده. هرچه بیشتر تلاش كنی، بیشتر فرو میری.
صدایمرد جوان: این باتلاق ارغوانیه. هرچی بیشتر توش فرو میرم، بوی تو رو میفهمم. خیلی مست....
ارغوان: .... خفه شو محسن.
صدای محسن: نمیتونم. چون قسم خوردم تا تو رو با خودم غرق نكنم دست از سرت بر نمیدارم. همه بروبچهها رابطه منو با تو میدونن. همه میدونن كه ارغوان یه ماده عنكبوت عاشقكش خوشخطوخاله، ولی من تا تو رو نكشم خودم نمیمیرم. من همه جور پستی رو انجام میدم تا پستی تو دیده بشه.
ارغوان: پس ادامه بده. من تماشاچی بدی نیستم.
محسن: نه دیگه تو باید هم بیای تو بازی. بد نیست بروبچهها یه كم از پدر و مادرت بدونن. نظر تو چیه؟ (سكوت ارغوان) نشنیدم. چیزی گفتی؟ (سكوت ارغوان) پس تو موافقی. بهتره بقیه هم بدونن كه این ماده عنكبوت ضدسیاست، الان بابا ننهاش كجان و دارن چه خدمتی به هموطنانشون میكنن؟
ارغوان: تو این كار رو نمیكنی.
محسن: جدی؟ پس بهتره از فردا آماده باشی..
ارغوان: تو این قدرت پست نیستی.
محسن: هستم. دیگه وقتشه رئیس دانشكده هم از بابا جونت چیزایی بدونه. بالاخره هرچی باشه...
ارغوان: .... میكشمت.
محسن: احمق تو خیلی وقته كه منو كشتی.
ارغوان: من دیگه اونا رو فراموش كردم. محسن تو دیگه زندهاش نكن.
محسن: امكان نداره. بالاخره هرچی باشه اونا پدر و مادرتن.
ارغوان: من احمق فكر میكردم دارم اسرار زندگیمو به یه آدم امین میگم. یه احترامی برا اون روزهامون قائل باش.
محسن: خفه شو! تو امشب سقوط منو تماشا كردی، حالا نوبت منه كه بشینم تماشا كنم.
ارغوان: اگه مردی، مردونه بجنگ، انصاف نیست پای خانواده رو وسط بكشیم.
محسن: جنگ، جنگ. مهم پیروزیشه. بقیه شو بریز دور.
ارغوان: پس بهتره از فردا یه لچك سرت كنی. تو مرد نیستی.
محسن: هرچی تو بگی عزیزم. فردا میبینمت. خوابهای خوب ببینی.
ارغوان: محسن!
تلفن قطع میشود. ارغوان شروع به گرفتن شماره میكند. تلفن بوق اشغال میزند. دوباره میگیرد. بهزاد شماره را یادداشت میكند.
بهزاد: خیلی احمقی آقا محسن!
ارغوان دست از شمارهگیری میكشد و پشت پنجره میآید. آن را باز میكند نفسی تازه میكند. بهزاد او را زیرنظر دارد. شانههای ارغوان میلرزد. گریهای ساكت در تاریك روشنای شب. بهزاد حین تماشای ارغوان شروع به گرفتن شماره تلفن میكند.
صدای محسن: بفرمایید. (سكوت بهزاد) تویی؟
بهزاد: آقای یوسفی؟
محسن: بله بفرمایید.
بهزاد: من میخواستم با شما یه ملاقاتی داشته باشم.
محسن: ببخشید، شما؟
بهزاد: اگه جایی مطرح نشه، میتونم راحت بهتون بگم.
محسن: راحت باشید.
بهزاد: بسیار خب، من از حراست دانشگاه تماس میگیرم.
محسن: حراست؟ چی شده؟
بهزاد: چیز خاصی نیست. یه ملاقات معمولیه.
محسن: الان؟
بهزاد: نه فردا. البته تو دانشگاه وعده گذاشتن برای دانشجو خوب نیست. یه جایی همین اطراف جنگل.
محسن: ببخشید من تا حالا شما رو دیدم؟
بهزاد: نمیدونم، شاید آدرس رو یادداشت میكنین؟
محسن: بفرمایید.
مشکل فیلم حالا حل شده...مسلما" خوندن این یادداشت ها خالی از لطف نیست....
28 دی 1382: كلید فیلم زیر مه و باران و برف زده شد. الحمدالله ربالعالمین خوب آغاز شد. امید كه به همین پاكی ادامه یابد. شب برف میبارد و ما مثل كشاورزان خوشحالیم. تلفن مستقیم قطع شده و من رابطهام با تهران قطع شده، حالم خوش است. نارسایی كم نیست، ولی گرم هستیم و پرشور.
29 دی: صبح 6 برخاستیم و 5/11 شب بیهوش افتادیم. به هر زوری بود بالاخره پلان - سكانس درگیری بهزاد - محسن را گرفتیم. سكانس بینهایت سختی بود، آن هم به خاطر دوربین روی دست. دلم برای حسن كریمی فیلمبردار میسوزد. دوربین 537 واقعا سنگین است. برف دیروز كجا و آفتاب امروز كجا؟ همه چیز آبكی شده. خدا كند فیلم به این بلا دچار نشود.
30 دی: 6 برپا و 11 برخواب. كمی كسر خواب دارم. اوضاع خوب است. به حمید توصیه كردم بیشتر توی لاك نقشاش باشد. در نتیجه امروز خیلی عصبی بود و حتی سر پانتهآ داد كشید. من خوشحالم بچهها خوبند. یك ترانه شنیدم. جدیدترینش عالی بود. گریهام گرفت. چه قدر زیباست. شب خواب سروش را دیدم. جوانتر بود. آمده بود امتحان در دانشگاه آزاد بدهد. من هم آمدم. خاتمی رئیسجمهور هم آمد. چیز عجیبی بود. همه میخواستند امتحان بدهند.
2 بهمن: برپا 6 صبح و خواب 5/12. كمی گیج هستم. چشم ارغوان به لنز حساس شده. خدا كند مشكل جدی نشود. كارها خوب پیش میرود. برنامهریزی آینده را انجام دادیم.
3 بهمن: ارغوان بهتر شده، خیلی. حمید دیالوگها را دقیق حفظ نمیكند. من دلیلش را میدانم. میخواهد طراوت لحظه ضبط حفظ بشود. ولی ما را به دردسر میاندازد. كسر خواب چند شب كمی خوابآلودم كرده.
4 بهمن: سكانس سخت ارغوان و بهزاد در كنار درخت مقدس فیلمبرداری شد. ارغوان خوشبختانه خودش را كشید. خیلی خستهام. یك روز وقت برگشت خوشیم و یك روز ناخوش. امروز ناخوشیم. دلیلش را هم نمیدانم.
5 بهمن: شب عكسهای صحنه و پشت صحنه گلاره را دیدم. به نظرم پلانهای متفاوت كم نگرفتهایم.
6 بهمن: چشمهایم میسوزد. بدنم درد میكند، ولی باید كار را پیش برد.
7 بهمن: از صبح تمرین سكانس دانشجوها توی كلاس آزاد جنگل انجام شد. برگشتیم و من سكانس 47 همین كلاس را گرفتم. دیدن راشهای ویدئویی شده با فیلمبرداری مرتب برقرار است. برف شیرین میبارد و ما باید برنامهریزیهای جدیدی انجام دهیم.
8 بهمن: صبح بچهها دیر حاضر شدند. گرد و خاك راهانداختیم. حبیب با یك فنجان كاپوچینوی گرم به اتاقم آمد. حبیب را دوست دارم، ولی كار بعضی وقتها خودش را تحمیل میكند.
10 بهمن: صبح ناامید سر صحنه رفتیم ولی با همت بچهها توانستیم برفروبی كنیم. فقط ماند یك مشكل و آن نیامدن دانشجویان بود كه عملا بخش مهمی از كار معلق ماند و تا خودمان را جمع كنیم، كار از كار گذشته بود و سكانس ناقص ماند.
11 بهمن: به نظرم كمی كار شل شده و اگر اعتنا نكنیم كنترل از دستمان خارج میشود.
13 بهمن: امروز كار خوابید. صحنه، كار را عقب انداخت. محسن شاهابراهیمی نمیگذاشت اتاق درحال آماده شدن ارغوان را ببینم. آنها تا صبح فردا كار كردند و من فقط از نفوذیهایم خبر میگرفتم كه كار پیش میرود. وقتی صبح اتاق را دیدم فقط یك چیز میتوانستم بگویم: محسن بهترین است. خانم توكلی آمد. كمی از لهجه نقشش میترسم.
14 بهمن: خیلی خستهام. كسر خواب دارم. دوبار توی صحنه خوابم گرفت. دیگر جای تمرین شبانه نداشتم و بعد از نماز مغرب خوابیدم.
17 بهمن: شب كاری بود و بالطبع تا ظهر خوابیدم و بعدازظهر تمرین سكانس شلوغ ساز زدن توی قهوهخانه بود. میدانم كه كار سختی است. فردین خلعتبری از تهران آمده تا سر اجرای آن باشد. صبح دانشجوها از تولید گله داشتند. كار داشت بیخ پیدا میكرد. مجبور شدم دخالت كنم.
18 بهمن: امروز از آن روزهایی است كه حالم خیلی بد بود. هوا بارانی است و من حال بیكسی دارم. بهم جفا شده. میخواستیم تمرین كنیم و كردیم. ولی حالم خوش نبود. نگرانم. دلم میخواست تهران بودم. دلم میخواست سركار نبودم. چهقدر این موسیقی آوایی تسكینم میدهد. مشكل از كیست؟ من؟ دستیارهایم؟ فشار كار؟ نمیدانم. نای نوشتن ندارم. فكر میكنم وقتش شده كه با فاطمه حرف بزنم. دل شكستهام. همین! حالم منقلب است. پشت پلكهایم داغ شده.
19 بهمن: حالم خوش است. دیروز كجا و امروز كجا. چند روز است با اسماعیل و یوسف و نیره و فاطمه تماس ندارم. كمبودشان اذیتم میكند.
24 بهمن: قرار شد محوطه میدانگاهی را فیلمبرداری كنیم. حالم گرفته بود كه دیدم سادهترین پلانهایی كه باید محیط آبادی را معرفی كند، این قدر سهل از بغلش میگذریم. یكهو توی خودم ریختم و سكوت كردم. صدا، دوربین، حركت را از خودم محروم كردم و گروه كارگردانی مجبور به ادامه شد. فاطمه و یوسف آمدند.
اسماعیل سرمای شدید خورده و نتوانسته بیاید و نیره هم رفته بود تبریز سر دانشگاه. این دو رایحه، حالم را عوض كرد.
27 بهمن: همه كار میكنند، ولی من فكر میكنم كار پیش نمیرود. حبیب میگوید روال برنامهریزی و صحنههایی كه شوت كردیم نشان میدهد كه خوب پیش رفتیم. الحمدالله.
28 بهمن: تعداد كاستها به 80 رسید و من هنوز نمیدانم فیلم با چند كاست دیگر جمع میشود. سرصحنه خوابم میگیرد. میانگین خوابم به پنج ساعت رسیده. خدایا كمكم كن.
30 بهمن: صبح سرماخوردگی، تن دردی. ساعت 8 سرصحنه و تمرین چند باره. بدن درد امانم را بریده. یك ساعت خوابیدم. پر از كابوس و از خواب پریدن.
1 اسفند: تب و سرما حمید را از پا انداخت و امروز ازش محروم شدیم. تنها بازیگرمان لپتاپ بود كه بازیگردانیاش با گلاره بود كه بهش مسلط است. به نظر ساده میآمد ولی دمار از روزگارمان درآورد. از ساعت 1 تا 9 شب. واقعا وحشتناك است. فقط صفحه LCD و تعداد قُبُل منقل روی كلید و صفحه. دلم لك زده برای یك پلان از صورت آدمیزاد.
2 اسفند: وسوسه تعطیل شدن یا نشدن روزهای عاشورا و تاسوعا به جان همه افتاده. من كه كار نمیكنم. بقیه گروهها خودشان میدانند.
4 اسفند: حبیب سرما خورده و كز كرده. دلم برای غربت هردومان گرفته. توحال خودش بود كه ماچش كردم.
5 اسفند: محرم رسید. دلم میخواهد حال محرمی داشته باشم. خدایا نصیبم كن. مصرف نگاتیو به مرز 100 رسیده است. نگرانم. دلم نمیخواهد بالا برود، ولی بین شتاب و كندی یكی را باید انتخاب كرد.
8 اسفند: خستهام ولی خوشم. سكانس سنگینی مثل مرشد و بهزاد را گرفتیم. باور نمیكردم آقای بابك با این دقت كار كند. همه عالیاند. من و كریمی سر فیلمبرداری سختگیر شدیم. نه من فشار میآورم و نه او خستگی نشان میدهد. من از قابهای فیلم راضیام. این فیلم اگر هیچی نداشته باشد رنگ و نور خوبی دارد.
9 اسفند: عشق رفتن. دیگر خداحافظیها شروع شده. حمید این حالش را زود نشان میدهد. سعی میكنم نرم باشم و مهربان. خدایا این فیلم خاطره بدی برای بچهها نشود.
13 اسفند: نگرانم از فینال فیلم. شب با كابوس خوابیدم. خواب دیدم كه فیلمم مزخرف شده. پلانهای گل و گشادش گیجم كرده بود. من كه از این اداو اطوارها نداشتم. چه مرگم شده. نمیدانم. از پلانهای پایانی راضی نیستم. آقا به درك! دنیا كه به آخر نرسیده، اتفاق عجیب و غریب نمیافتد. این حال غریب دیگر چیست كه خرم را گرفته؟ نمیگذارم این روزهای آخر زهر بشود. اعوذبالله منالشیطان الرجیم.
18 اسفند: الحمدلله سكانس سخت فینال و تظاهرات دانشجویان فیلمبرداری شد. البته پیشبینی هوای باز و آزاد را داشتیم ولی برف، مه و باران و گل و شل به استقبالمان آمد. اول وحشت كردم، ولی كمكم خودم را با شرایط تطبیق دادم. گرفتیم، حالا چی شده اللهاعلم.
19 اسفند: از صبح تا غروب در خوف و رجاء بودیم كه بالاخره سكانس درگیری را خواهیم گرفت یا نه. اخبار ضد و نقیض از وضعیت هوای محل میرسید. عدهای مثل من كولهبارشان را بسته بودند تا همین كه كات دادم راهی تهران بشوند. گفته بودم اگر برف بیاید، اگر آفتاب تو شب بزند، اگر مه سنگین باشد، باز هم میگیریم.
همه چیز آماده شد. جز تداركات اسلحه. جیغم درآمد. خبر نداشتم كه امشب روز تنبیه من بود. داد زدن همان و اعلام تعطیلی از طرف گروه تولید همان. توی عمر كاریام تا حالا همچین سیلی نخورده بودم. آه كدام ظلم دامنم را گرفت، نمیدانم. دست از پا درازتر به سمت تهران راهی شدم. ساعت 1 نصف شب در تهران بودم. فیلمبرداری به رنگارغوان: كات.
ابراهیم حاتمیكیا
فصلی از فیلمنامه
داخلی، اتاق بهزاد، شب
صدای موسیقی غمناك سازدهنی از اتاق ارغوان به گوش میرسد. بهزاد در حال پانسمان جدید سینهاش است. هنوز محل زخم تازه است. دردی در چهره بهزاد. او به نرمی ریتمساز ارغوان كار میكند كه صدای زنگ تلفن ارغوان به گوش میرسد. بهزاد دكمه ضبط را میزند.
صدای ارغوان: بله، (سكوت تلفنی) بفرمایید. الو؟ (سكوت تلفنی) میتونستم حدس بزنم این كار، كار توئه. مطمئنم كه پاسگاه بدش نمیاد كه من از یه دزدی شكایت كنم كه لباس دانشجویی تنشه. تو نشون دادی كه به اندازه كافی استعداد پست شدن داری. بذار یه اعترافی برات بكنم. امشب دلم برات سوخت. میشنوی؟ دلم برات سوخت. تو چقدر ذلیل شدی. نمیدونستم تا این حد مستعدی بهت تبریك میگم.
صدای مرد جوان: بهتره به خودت تبریك بگی. این آدمی كه ازش حرف میزنی تو ساختیش. تو اونو به این روز انداختی.
ارغوان: ساكت باش. تو دیگه روح و روانت باتلاقی شده. هرچه بیشتر تلاش كنی، بیشتر فرو میری.
صدایمرد جوان: این باتلاق ارغوانیه. هرچی بیشتر توش فرو میرم، بوی تو رو میفهمم. خیلی مست....
ارغوان: .... خفه شو محسن.
صدای محسن: نمیتونم. چون قسم خوردم تا تو رو با خودم غرق نكنم دست از سرت بر نمیدارم. همه بروبچهها رابطه منو با تو میدونن. همه میدونن كه ارغوان یه ماده عنكبوت عاشقكش خوشخطوخاله، ولی من تا تو رو نكشم خودم نمیمیرم. من همه جور پستی رو انجام میدم تا پستی تو دیده بشه.
ارغوان: پس ادامه بده. من تماشاچی بدی نیستم.
محسن: نه دیگه تو باید هم بیای تو بازی. بد نیست بروبچهها یه كم از پدر و مادرت بدونن. نظر تو چیه؟ (سكوت ارغوان) نشنیدم. چیزی گفتی؟ (سكوت ارغوان) پس تو موافقی. بهتره بقیه هم بدونن كه این ماده عنكبوت ضدسیاست، الان بابا ننهاش كجان و دارن چه خدمتی به هموطنانشون میكنن؟
ارغوان: تو این كار رو نمیكنی.
محسن: جدی؟ پس بهتره از فردا آماده باشی..
ارغوان: تو این قدرت پست نیستی.
محسن: هستم. دیگه وقتشه رئیس دانشكده هم از بابا جونت چیزایی بدونه. بالاخره هرچی باشه...
ارغوان: .... میكشمت.
محسن: احمق تو خیلی وقته كه منو كشتی.
ارغوان: من دیگه اونا رو فراموش كردم. محسن تو دیگه زندهاش نكن.
محسن: امكان نداره. بالاخره هرچی باشه اونا پدر و مادرتن.
ارغوان: من احمق فكر میكردم دارم اسرار زندگیمو به یه آدم امین میگم. یه احترامی برا اون روزهامون قائل باش.
محسن: خفه شو! تو امشب سقوط منو تماشا كردی، حالا نوبت منه كه بشینم تماشا كنم.
ارغوان: اگه مردی، مردونه بجنگ، انصاف نیست پای خانواده رو وسط بكشیم.
محسن: جنگ، جنگ. مهم پیروزیشه. بقیه شو بریز دور.
ارغوان: پس بهتره از فردا یه لچك سرت كنی. تو مرد نیستی.
محسن: هرچی تو بگی عزیزم. فردا میبینمت. خوابهای خوب ببینی.
ارغوان: محسن!
تلفن قطع میشود. ارغوان شروع به گرفتن شماره میكند. تلفن بوق اشغال میزند. دوباره میگیرد. بهزاد شماره را یادداشت میكند.
بهزاد: خیلی احمقی آقا محسن!
ارغوان دست از شمارهگیری میكشد و پشت پنجره میآید. آن را باز میكند نفسی تازه میكند. بهزاد او را زیرنظر دارد. شانههای ارغوان میلرزد. گریهای ساكت در تاریك روشنای شب. بهزاد حین تماشای ارغوان شروع به گرفتن شماره تلفن میكند.
صدای محسن: بفرمایید. (سكوت بهزاد) تویی؟
بهزاد: آقای یوسفی؟
محسن: بله بفرمایید.
بهزاد: من میخواستم با شما یه ملاقاتی داشته باشم.
محسن: ببخشید، شما؟
بهزاد: اگه جایی مطرح نشه، میتونم راحت بهتون بگم.
محسن: راحت باشید.
بهزاد: بسیار خب، من از حراست دانشگاه تماس میگیرم.
محسن: حراست؟ چی شده؟
بهزاد: چیز خاصی نیست. یه ملاقات معمولیه.
محسن: الان؟
بهزاد: نه فردا. البته تو دانشگاه وعده گذاشتن برای دانشجو خوب نیست. یه جایی همین اطراف جنگل.
محسن: ببخشید من تا حالا شما رو دیدم؟
بهزاد: نمیدونم، شاید آدرس رو یادداشت میكنین؟
محسن: بفرمایید.
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 357
رد: ابراهيم حاتمي کيا
"آرش معیریان ساخت تیزر و آنونس "به رنگ ارغوان" را آغاز کرد...."
به گزارش «باني فيلم»، در حاليکه فيلم جديد ابراهيم حاتميکيا قرار است در جشنواره فيلم فجر شرکت کند دستاندرکاران «به رنگ ارغوان» قصد دارند تبليغات اين فيلم را زودتر از موعد مقرر آغاز کنند.
اين روزها آرش معيريان مشغول ساخت تيزر و آنونس براي فيلم حاتميکيا است.
«به رنگ ارغوان» که بعد از 4 سال به تازگي رفع توقيف شده امسال در جشنواره فيلم فجر به نمايش درميآيد و سيدجمال ساداتيان تهيهکننده آن قصد دارد هر چه زودتر قرار داد اکران عمومي فيلم را در يکي از سينماهاي سرگروه در عيد نوروز امضا کند.
ظاهراً «به رنگ ارغوان» قرار است اولين فيلمي باشد که «بشرا فيلم» به طور مستقل پخش ميکند
یا علی مدد
به گزارش «باني فيلم»، در حاليکه فيلم جديد ابراهيم حاتميکيا قرار است در جشنواره فيلم فجر شرکت کند دستاندرکاران «به رنگ ارغوان» قصد دارند تبليغات اين فيلم را زودتر از موعد مقرر آغاز کنند.
اين روزها آرش معيريان مشغول ساخت تيزر و آنونس براي فيلم حاتميکيا است.
«به رنگ ارغوان» که بعد از 4 سال به تازگي رفع توقيف شده امسال در جشنواره فيلم فجر به نمايش درميآيد و سيدجمال ساداتيان تهيهکننده آن قصد دارد هر چه زودتر قرار داد اکران عمومي فيلم را در يکي از سينماهاي سرگروه در عيد نوروز امضا کند.
ظاهراً «به رنگ ارغوان» قرار است اولين فيلمي باشد که «بشرا فيلم» به طور مستقل پخش ميکند
یا علی مدد
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 358
رد: ابراهيم حاتمي کيا
سیاسی کردن دلیل رفع توقیف به رنگ ارغوان
جمعه چهارم دی 1388 ساعت 15:52
سلام به همه شما همراهان همیشگی این وبلاگ
این خبر رو امروز در سایت سینمایی سینمای ما خوندم و واقعا" ناراحت شدم
از اینکه رفع توقیف شدن یک فیلم رو به جریانهای سیاسی ربط دادند ... البته نمیشه از این سایت ایراد گرفت چون این سایت خبری که گذاشته از خبرآنلاین گرفتند و در سایت خودشون گذاشتند.....
نمیدونم چون اسم کارگردان اینکار ابراهیم حاتمی کیاست.....حتما باید ربطی به جریان های سیاسی پیدا کنه.....اگه یه فیلم ساز دیگه بود مسلما" این حرفها پیش نمی اومد.....
آقای حاتمی کیا از اول انتخابات سکوت کردند و این وبلاگ هم سکوت کرد.....
خبر رو برای شما میزارم:
سینمای ما- «به رنگ ارغوان»، فیلم بحث برانگیز ابراهیم حاتمیکیا پس از سالها در جشنواره فیلم فجر امسال به نمایش در خواهد آمد. به گزارش «شفاف»، اگر چه برخی رسانههای متعلق به اصولگرایان با انتشار اخباری نسبت به اکران این فیلم ابراز تردید کردهاند ولی شواهد بسیاری حاکی است که این فیلم قطعا در جشنواره فیلم فجر امسال به نمایش در خواهد آمد.
اما برای بسیاری هنوز حل شدن مشکل این فیلم به عنوان یک راز باقی مانده است. در واقع ریشه اصلی حل شدن مشکل به رنگ ارغوان به محبوبیت بینظیر حاتمیکیا درمیان طیفها وگرایشهای مختلف اصولگرایان برمیگردد. حتی تندترین گرایشهای موجود دربین اصولگرایان علاقه بسیاری به حاتمی کیا دارند. آنها حتی اگر با مضمون فیلم «به رنگ ارغوان» مشکل داشته باشند نمیتوانند علاقه شدید خودرا به حاتمیکیا پنهان کنند.اما آیا تنها معاونت سینمایی جواد شمقدری عامل اصلی از توقیف خارج شدن این فیلم بود؟ نه. منابع مطلع و آگاه میگویند مقامهایی بالاتراز معاونت سینمایی و وزارت ارشاد در رفع توقیف این فیلم موثر بودهاند.
البته تلاشهای جواد شمقدری دراین زمینه کم نبوده است. شمقدری از فیلمسازان عرصه سینمای دفاع مقدس در ایران است که اگر چه در طول بیش از دو دهه حضور در سینمای ایران چه به عنوان فیلمساز و چه به عنوان مشاور رییس جمهور دارای دیدگاههای رادیکال و بستهای در سینما بوده ولی به دلیل علاقه بسیار او به سینمای دفاع مقدس میتوان این پیشبینی را داشت که او و طیف فیلمسازان همفکر او در هیات اسلامی هنرمندان علاقه بسیاری به ابراهیم حاتمیکیا که در واقع با ارزشترین و محبو بترین فیلمساز سینمای دفاع مقدس محسوب میشود داشته و حل مشکل فیلم او یکی از دغدغهها و آرزوهای آقای شمقدری وهمفکرانش بوده است.
امثال افرادی چون جواد شمقدری که هم به عنوان هنرمندانی ارزشی دربین نهادهای مهم حکومتی شناخته شدهاند و هم رابطه خوبی با این نهادها دارند. کم نیستند افرادی که به دلیل جایگاه کم نظیری که حاتمی کیا درمیان طیفهای مختلف نیروهای ارزشی و اصولگرا دارد از حامیان پر نفوذ و پر قدرت او محسوب میشوند. به عنوان مثالی دیگر حتی فردی چون مسعود ده نمکی نیز علی رغم اتهامها و نسبتهایی که به او زده میشود از حامیان فیلمسازی چون حاتمیکیا محسوب میشود.
از سویی دیگر باید عنوان کرد گفته شده است در معدود نمایشهایی که فیلم «به رنگ ارغوان» داشته از مسئولان عالی رتبه دولتی تا بلند پایهترین مقامهای انتظامی به تماشای این فیلم نشستهاند وبسیاری از آنها مشکلی با فیلم نداشته و البته تعدادی هم دیدگاههای خاص خود را دراین زمینه داشتهاند؛ ولی آنچه که مشخص است «به رنگ ارغوان» در ارزشگذاری که از سوی این مقامات و مسئولان عالی رتبه انجام شده نمره مناسبی گرفته و کمتر کسی با این فیلم مشکل داشته است.
حاتمیکیا البته یک ویژگی مهم دیگر هم دارد؛ او از محبوبیت واعتبار بسیار خوبی بین جریانها وگرایشهای اصلاح طلب برخوردار است. رسانههای اصلاح طلب همواره به استقبال فیلمهای حاتمیکیا رفتهاند. باید گفت حاتمیکیا در واقع فیلمسازی بوده که همواره هم خود و هم آثارش مورد توجه جناحها و گرایشهای سیاسی مختلف و حتی متضاد بوده ودربین هردو طیف طرفداران بسیاری داشته است.
اگر «به رنگ ارغوان» در جشنواره فیلم امسال حضور یابد قطعا فضایی بحث برانگیزتراز زمانی که «آژانس شیشهای» اکران شد در جامعه وسینما و مطبوعات به وجود خواهد آمد.
******نمیدونم اگه به رنگ ارغوان انقدر حامی داشت چرا تا الان توقیف بوده.....
چرا یه دفعه حامیان یادشون افتاده که فیلمی به اسم به رنگ ارغوان هم هست ...
چرا یه دفعه یادشون افتاده مهر رو علاقشون رو به ابراهیم حاتمی کیا
این ۵ سالا کجا بودند...
لطفا رفع توقیف شدن به رنگ ارغوان رو سیاسی نکنید
جمعه چهارم دی 1388 ساعت 15:52
سلام به همه شما همراهان همیشگی این وبلاگ
این خبر رو امروز در سایت سینمایی سینمای ما خوندم و واقعا" ناراحت شدم
از اینکه رفع توقیف شدن یک فیلم رو به جریانهای سیاسی ربط دادند ... البته نمیشه از این سایت ایراد گرفت چون این سایت خبری که گذاشته از خبرآنلاین گرفتند و در سایت خودشون گذاشتند.....
نمیدونم چون اسم کارگردان اینکار ابراهیم حاتمی کیاست.....حتما باید ربطی به جریان های سیاسی پیدا کنه.....اگه یه فیلم ساز دیگه بود مسلما" این حرفها پیش نمی اومد.....
آقای حاتمی کیا از اول انتخابات سکوت کردند و این وبلاگ هم سکوت کرد.....
خبر رو برای شما میزارم:
سینمای ما- «به رنگ ارغوان»، فیلم بحث برانگیز ابراهیم حاتمیکیا پس از سالها در جشنواره فیلم فجر امسال به نمایش در خواهد آمد. به گزارش «شفاف»، اگر چه برخی رسانههای متعلق به اصولگرایان با انتشار اخباری نسبت به اکران این فیلم ابراز تردید کردهاند ولی شواهد بسیاری حاکی است که این فیلم قطعا در جشنواره فیلم فجر امسال به نمایش در خواهد آمد.
اما برای بسیاری هنوز حل شدن مشکل این فیلم به عنوان یک راز باقی مانده است. در واقع ریشه اصلی حل شدن مشکل به رنگ ارغوان به محبوبیت بینظیر حاتمیکیا درمیان طیفها وگرایشهای مختلف اصولگرایان برمیگردد. حتی تندترین گرایشهای موجود دربین اصولگرایان علاقه بسیاری به حاتمی کیا دارند. آنها حتی اگر با مضمون فیلم «به رنگ ارغوان» مشکل داشته باشند نمیتوانند علاقه شدید خودرا به حاتمیکیا پنهان کنند.اما آیا تنها معاونت سینمایی جواد شمقدری عامل اصلی از توقیف خارج شدن این فیلم بود؟ نه. منابع مطلع و آگاه میگویند مقامهایی بالاتراز معاونت سینمایی و وزارت ارشاد در رفع توقیف این فیلم موثر بودهاند.
البته تلاشهای جواد شمقدری دراین زمینه کم نبوده است. شمقدری از فیلمسازان عرصه سینمای دفاع مقدس در ایران است که اگر چه در طول بیش از دو دهه حضور در سینمای ایران چه به عنوان فیلمساز و چه به عنوان مشاور رییس جمهور دارای دیدگاههای رادیکال و بستهای در سینما بوده ولی به دلیل علاقه بسیار او به سینمای دفاع مقدس میتوان این پیشبینی را داشت که او و طیف فیلمسازان همفکر او در هیات اسلامی هنرمندان علاقه بسیاری به ابراهیم حاتمیکیا که در واقع با ارزشترین و محبو بترین فیلمساز سینمای دفاع مقدس محسوب میشود داشته و حل مشکل فیلم او یکی از دغدغهها و آرزوهای آقای شمقدری وهمفکرانش بوده است.
امثال افرادی چون جواد شمقدری که هم به عنوان هنرمندانی ارزشی دربین نهادهای مهم حکومتی شناخته شدهاند و هم رابطه خوبی با این نهادها دارند. کم نیستند افرادی که به دلیل جایگاه کم نظیری که حاتمی کیا درمیان طیفهای مختلف نیروهای ارزشی و اصولگرا دارد از حامیان پر نفوذ و پر قدرت او محسوب میشوند. به عنوان مثالی دیگر حتی فردی چون مسعود ده نمکی نیز علی رغم اتهامها و نسبتهایی که به او زده میشود از حامیان فیلمسازی چون حاتمیکیا محسوب میشود.
از سویی دیگر باید عنوان کرد گفته شده است در معدود نمایشهایی که فیلم «به رنگ ارغوان» داشته از مسئولان عالی رتبه دولتی تا بلند پایهترین مقامهای انتظامی به تماشای این فیلم نشستهاند وبسیاری از آنها مشکلی با فیلم نداشته و البته تعدادی هم دیدگاههای خاص خود را دراین زمینه داشتهاند؛ ولی آنچه که مشخص است «به رنگ ارغوان» در ارزشگذاری که از سوی این مقامات و مسئولان عالی رتبه انجام شده نمره مناسبی گرفته و کمتر کسی با این فیلم مشکل داشته است.
حاتمیکیا البته یک ویژگی مهم دیگر هم دارد؛ او از محبوبیت واعتبار بسیار خوبی بین جریانها وگرایشهای اصلاح طلب برخوردار است. رسانههای اصلاح طلب همواره به استقبال فیلمهای حاتمیکیا رفتهاند. باید گفت حاتمیکیا در واقع فیلمسازی بوده که همواره هم خود و هم آثارش مورد توجه جناحها و گرایشهای سیاسی مختلف و حتی متضاد بوده ودربین هردو طیف طرفداران بسیاری داشته است.
اگر «به رنگ ارغوان» در جشنواره فیلم امسال حضور یابد قطعا فضایی بحث برانگیزتراز زمانی که «آژانس شیشهای» اکران شد در جامعه وسینما و مطبوعات به وجود خواهد آمد.
******نمیدونم اگه به رنگ ارغوان انقدر حامی داشت چرا تا الان توقیف بوده.....
چرا یه دفعه حامیان یادشون افتاده که فیلمی به اسم به رنگ ارغوان هم هست ...
چرا یه دفعه یادشون افتاده مهر رو علاقشون رو به ابراهیم حاتمی کیا
این ۵ سالا کجا بودند...
لطفا رفع توقیف شدن به رنگ ارغوان رو سیاسی نکنید
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 359
رد: ابراهيم حاتمي کيا
بعد از تماشای به رنگ ارغوان بر روی صندلی میخکوب میشوی
وحید سعیدی: این فیلم بدون شک یکی از بهترین فیلمهای حاتمیکیا و به زعم خودم بهترین فیلم او با فاصلهای شگرف نسبت به آژانس شیشه ای و از کرخه تا راین است
آنهایی که به رنگ ارغوان را دیده اند، همگی بر این باورند که این ساخته حاتمیکیا کاملترین فیلم کارنامه کاری او چه به لحاظ داستان پردازی و چه به لحاظ ساختاری است.
حاتمیکیا موضوع ملتهب فیلمش را در قالب قصه عاشقانه آنچنان روایت کرده که مخاطب پس از تماشای آن برای لحظاتی روی صندلیاش میخکوب میشود
"به رنگ ارغوان رفع توقیف شد"
این خبر داغ ترین خبر سینمایی این روزهاست. تنها ساخته اکران نشده حاتمیکیا به زودی اکران میشود. آیا این فیلم هم مثل 14 فیلم دیگر حاتمیکیا جذاب است؟
ابراهیم حاتمیکیا هفتههای پیش با دو خبر در صدر اخبار سینمایی قرار گرفت؛ یکی سفر همراه با هیات سینماگران ایرانی به آمریکا و دومی هم رفع توقیف از فیلم پر حاشیه "به رنگ ارغوان" فیلمی که در آخرین سال دولت هشتم ساخته شد و در اولین ماههای دولت دهم از توقیف بیرون آمد و در فهرست اولیه جشنواره فجر بیست و نهم قرار گرفت.
به نطر میرسد شمقدری – معاون سینمایی جدید – که در دوره مشاور ریاست جمهوری هم سابقه بیرون کشیدن فیلمی مثل "درباره الی" را از فهرست توقیف دارد، میخواهد در اولین ماههای نشستن بر صندلی معاونت سینما، خطوط قرمز فرهنگی دولت دهم را جا به جا شده و فراختر نشان بدهد. به هر حال آزاد شدن به رنگ ارغوان بعد از پنج سال خبر مسرتبخشی برای دوستداران سینمای حاتمیکیاست.
همه منتطرند ببینند فیلم نه چندان تازه ولی پر خبر او آن قدر دیدنی هست یا گرد گذر ایام آن را بیات کرده در این چند صفحه سراغ این فیلم و همه حاشیههایش رفتیم تا شادی خودمان را از این اتفاق مهم نشان بدهیم.
به رنگ ارغوان از همان جنس فیلمهایی است که دوستداران حاتمیکیا توقعش را دارند
*یک عاشقانه سیاسی* آنهایی که به رنگ ارغوان را دیده اند، همگی بر این باورند که این ساخته حاتمیکیا کاملترین فیلم کارنامه کاری او چه به لحاظ داستان پردازی و چه به لحاظ ساختاری است. حاتمیکیا موضوع ملتهب فیلمش را در قالب قصه عاشقانه آنچنان روایت کرده که مخاطب پس از تماشای آن برای لحظاتی روی صندلیاش میخکوب میشود.
حاتمیکیا هم جزو همان دسته کارگردانانی است که علاوه بر علاقه مندان معمولی سینما، یک سری طرفدار متعصب دارد که در هر شرایطی با تمام وجود از او و اثرش دفاع میکنند و حتی اگر کار به جاهای باریکتر هم بکشد، برایش دست به یقه هم میشوند. حاتمیکیا بازها که خودم هم تا دورهای در حلقه آنها بودم، برایشان فرقی ندارد که او "دعوت" ساخته یا "حلقه سبز"، در هر حال از او و کارش دفاع میکنند؛ هر چند بدانند اثری که به دفاع از آن برخاسته اند، نسبت به آثار شاخص کارنامه حاتمیکیا اثر قابل توجهی نیست.
اما او و طرفدارانش بعد از اتفاقات "به رنگ ارغوان" دوران تازه ای را تجربه کردند. بسیاری از منتقدان که دوست دارند همیشه حاتمیکیا فیلمهایی فوق خوب بسازد، بعد از "به نام پدر" تئوری تازه ای مطرح کردند که او وارد دوران خود تکراری شده و بعد از حلقه سبز و دعوت به این نتیجه رسیدند که او برای فرار از خود تکراری به مرض دورافتادگی از خودش مبتلا شده است. نتیجه همه این تئوری پردازیها واکنشهای تندی بود که حاتمیکیا در هنگام اکران فیلم دعوت از خود بروز داد.
*رو دربایستی مخاطبین با حاتمیکیا*در حالی که هر سه اثر او چه در سینما و چه در تلویزیون با استقبال مخاطبان روبه رو شده بودند و همین تناقضی را بین نظرات منتقدان و مردم به وجود آورده است. اما روی واقعی ماجرا این بود که طرفداران حاتمیکیا و... از این فیلم به اندازه آثار شاخص او مثل از "کرخه تا راین" ، "خاکستر سبز"، "روبان قرمز"، "آژانس شیشهای" و "ارتفاع پست" لذت نبرده بودند و این واقعیتی بود که در دل خود ماجرایی داشت که خود حاتمیکیا و همه آدمهای محدودی که به رنگ ارغوان را دیده اند، از آن باخبرند.
اما اینکه چرا بعد از توقیف به رنگ ارغوان او با آثاری که میسازد، متهم به خود تکراری و دور از اصل افتادگی میشود؛ شاید کسانی که از به نام پدر تا دعوت به قلع و قمع حاتمیکیا پرداختند، اگر به رنگ ارغوان را میدیدند دیگر با این شدت و حدت او را مورد تاخت و تاز قرار نمیدادند و کمی به او حق میدادند که بعد از توقیف بهترین کارش وارد این مسیر شود.
در این دوران هیچکس از خودش نپرسید که چرا حاتمیکیا بلافاصله بعد از اتفاقات به رنگ ارغوان بدون هیچ وقفه ای خودش را سرگرم پروژه به نام پدر میکند و در ادامه حلقه سبز را دست میگیرد و با تمام کردن آن وارد پروژه دعوت میشود. این همه پرکاری و وصل کردن پروژهها به یکدیگر شاید به این دلیل بود که او خودش را از اتفاقات به رنگ ارغوان دورتر و دورتر کند.
"تلفیق خاکستر سبز و آژانس شیشه ای"
اگر خاکستر سبز عاشقانهترین فیلم کارنامه حاتمیکیا باشد و آژانس شیشه ای هم سیاسیترین فیلم او، به رنگ ارغوان تلفیقی است از هر دوی آنها که میتوان از آن به عنوان عاشقانهترین فیلم سیاسی سینمای ایران نام برد؛ فیلمیکه در آن دیگر خبری از تندرویهای حاج کاظم و سلحشوربهزاد (مامور وزارت اطلاعات با بازی حمید فرخنژاد) و مافوق او (رضا بابک) پایه اصلی ماجراهای فیلم هستند. دیالوگهای رضا بابک در سکانسی که با بهزاد روبه رو میشود، بیشباهت به صحبتهای سلحشور در آژانس شیشه ای نیست اما در اینجا صحبتها از جنس دیگری هستند. اینجا هم بحث امنیت ملی مطرح میشود اما دیگر آن سوی ماجرا بهزاد قرار نیست به خاطر کسی مثل عباس این امنیت را به خطر بیاندازد، این سوی ماجرا دختری قرار داره به نام ارغوان در قیاس با آژانس در رتبهای بالاتر مینشیند؛ چرا که دیگر در اینجا قرار نیست مخاطب به شکل احساسی به خاطر اینکه آن سوی ماجرا کسی است مثل عباس که روزی به خاطر کشور خودش را جلوی توپ و گلوله گذاشته، از شخصی مثل حاج کاظم دفاع کند چون اگر از او دفاع نکند به خاطر عباس دچار عذاب وجدان میشود اما در به رنگ ارغوان او با بهزاد به خاطر عشق شخصیاش همراه میشود و اگر او را همراهی نکند عذاب وجدان گریبانش را نمیگیرد. نیست و
"بازی پلانها در فضای محدود"
به رنگ ارغوان به لحاظ ساختاری تکامل حرکت حاتمیکیا در به تصویر کشیدن قصه در فضایی محدود است. حرکتی که با آژانس شروع شد و با ارتفاع پست ادامه یافت و با به رنگ ارغوان به تکامل رسید. در اینجا بخش عمده ای از داستان در کلبه ای که بهزاد در آن مستقر است اتفاق میافتد. ریتم مناسب فیلم در این سکانسها به واسطه تعدد پلانها و حرکتهای دوربین اوج کار حاتمیکیا است. این فیلم بدون شک یکی از بهترین فیلمهای حاتمیکیا و به زعم خودم بهترین فیلم او با فاصلهای شگرف نسبت به آژانس شیشه ای و از کرخه تا راین است که اکران آن شاید فیلمساز محبوب ما را از سرخوردگیای که به واسطه توقیف آن گریبانش را گرفته بود، نجات دهد.
"اتفاقها"
اکران این فیلم چند اتفاق مهم در دل خود دارد؛ نخستین اتفاقها به بازیهای حیرتانگیز بازیگران فیلم بر میگردد. امسال هم اگر داوران دچار بدسلیقگی نشوند باید یک سیمرغ برای حمید فرخنژاد، خزر معصومی، و رضا بابک کنار بگذارند. اتفاق دیگر فیلم هم حسن کریمی– مدیر فیلمبرداری پروژه – است.
منبع: هفته نامه همشهری جوان/ شماره 233/ وحید سعیدی
وحید سعیدی: این فیلم بدون شک یکی از بهترین فیلمهای حاتمیکیا و به زعم خودم بهترین فیلم او با فاصلهای شگرف نسبت به آژانس شیشه ای و از کرخه تا راین است
آنهایی که به رنگ ارغوان را دیده اند، همگی بر این باورند که این ساخته حاتمیکیا کاملترین فیلم کارنامه کاری او چه به لحاظ داستان پردازی و چه به لحاظ ساختاری است.
حاتمیکیا موضوع ملتهب فیلمش را در قالب قصه عاشقانه آنچنان روایت کرده که مخاطب پس از تماشای آن برای لحظاتی روی صندلیاش میخکوب میشود
"به رنگ ارغوان رفع توقیف شد"
این خبر داغ ترین خبر سینمایی این روزهاست. تنها ساخته اکران نشده حاتمیکیا به زودی اکران میشود. آیا این فیلم هم مثل 14 فیلم دیگر حاتمیکیا جذاب است؟
ابراهیم حاتمیکیا هفتههای پیش با دو خبر در صدر اخبار سینمایی قرار گرفت؛ یکی سفر همراه با هیات سینماگران ایرانی به آمریکا و دومی هم رفع توقیف از فیلم پر حاشیه "به رنگ ارغوان" فیلمی که در آخرین سال دولت هشتم ساخته شد و در اولین ماههای دولت دهم از توقیف بیرون آمد و در فهرست اولیه جشنواره فجر بیست و نهم قرار گرفت.
به نطر میرسد شمقدری – معاون سینمایی جدید – که در دوره مشاور ریاست جمهوری هم سابقه بیرون کشیدن فیلمی مثل "درباره الی" را از فهرست توقیف دارد، میخواهد در اولین ماههای نشستن بر صندلی معاونت سینما، خطوط قرمز فرهنگی دولت دهم را جا به جا شده و فراختر نشان بدهد. به هر حال آزاد شدن به رنگ ارغوان بعد از پنج سال خبر مسرتبخشی برای دوستداران سینمای حاتمیکیاست.
همه منتطرند ببینند فیلم نه چندان تازه ولی پر خبر او آن قدر دیدنی هست یا گرد گذر ایام آن را بیات کرده در این چند صفحه سراغ این فیلم و همه حاشیههایش رفتیم تا شادی خودمان را از این اتفاق مهم نشان بدهیم.
به رنگ ارغوان از همان جنس فیلمهایی است که دوستداران حاتمیکیا توقعش را دارند
*یک عاشقانه سیاسی* آنهایی که به رنگ ارغوان را دیده اند، همگی بر این باورند که این ساخته حاتمیکیا کاملترین فیلم کارنامه کاری او چه به لحاظ داستان پردازی و چه به لحاظ ساختاری است. حاتمیکیا موضوع ملتهب فیلمش را در قالب قصه عاشقانه آنچنان روایت کرده که مخاطب پس از تماشای آن برای لحظاتی روی صندلیاش میخکوب میشود.
حاتمیکیا هم جزو همان دسته کارگردانانی است که علاوه بر علاقه مندان معمولی سینما، یک سری طرفدار متعصب دارد که در هر شرایطی با تمام وجود از او و اثرش دفاع میکنند و حتی اگر کار به جاهای باریکتر هم بکشد، برایش دست به یقه هم میشوند. حاتمیکیا بازها که خودم هم تا دورهای در حلقه آنها بودم، برایشان فرقی ندارد که او "دعوت" ساخته یا "حلقه سبز"، در هر حال از او و کارش دفاع میکنند؛ هر چند بدانند اثری که به دفاع از آن برخاسته اند، نسبت به آثار شاخص کارنامه حاتمیکیا اثر قابل توجهی نیست.
اما او و طرفدارانش بعد از اتفاقات "به رنگ ارغوان" دوران تازه ای را تجربه کردند. بسیاری از منتقدان که دوست دارند همیشه حاتمیکیا فیلمهایی فوق خوب بسازد، بعد از "به نام پدر" تئوری تازه ای مطرح کردند که او وارد دوران خود تکراری شده و بعد از حلقه سبز و دعوت به این نتیجه رسیدند که او برای فرار از خود تکراری به مرض دورافتادگی از خودش مبتلا شده است. نتیجه همه این تئوری پردازیها واکنشهای تندی بود که حاتمیکیا در هنگام اکران فیلم دعوت از خود بروز داد.
*رو دربایستی مخاطبین با حاتمیکیا*در حالی که هر سه اثر او چه در سینما و چه در تلویزیون با استقبال مخاطبان روبه رو شده بودند و همین تناقضی را بین نظرات منتقدان و مردم به وجود آورده است. اما روی واقعی ماجرا این بود که طرفداران حاتمیکیا و... از این فیلم به اندازه آثار شاخص او مثل از "کرخه تا راین" ، "خاکستر سبز"، "روبان قرمز"، "آژانس شیشهای" و "ارتفاع پست" لذت نبرده بودند و این واقعیتی بود که در دل خود ماجرایی داشت که خود حاتمیکیا و همه آدمهای محدودی که به رنگ ارغوان را دیده اند، از آن باخبرند.
اما اینکه چرا بعد از توقیف به رنگ ارغوان او با آثاری که میسازد، متهم به خود تکراری و دور از اصل افتادگی میشود؛ شاید کسانی که از به نام پدر تا دعوت به قلع و قمع حاتمیکیا پرداختند، اگر به رنگ ارغوان را میدیدند دیگر با این شدت و حدت او را مورد تاخت و تاز قرار نمیدادند و کمی به او حق میدادند که بعد از توقیف بهترین کارش وارد این مسیر شود.
در این دوران هیچکس از خودش نپرسید که چرا حاتمیکیا بلافاصله بعد از اتفاقات به رنگ ارغوان بدون هیچ وقفه ای خودش را سرگرم پروژه به نام پدر میکند و در ادامه حلقه سبز را دست میگیرد و با تمام کردن آن وارد پروژه دعوت میشود. این همه پرکاری و وصل کردن پروژهها به یکدیگر شاید به این دلیل بود که او خودش را از اتفاقات به رنگ ارغوان دورتر و دورتر کند.
"تلفیق خاکستر سبز و آژانس شیشه ای"
اگر خاکستر سبز عاشقانهترین فیلم کارنامه حاتمیکیا باشد و آژانس شیشه ای هم سیاسیترین فیلم او، به رنگ ارغوان تلفیقی است از هر دوی آنها که میتوان از آن به عنوان عاشقانهترین فیلم سیاسی سینمای ایران نام برد؛ فیلمیکه در آن دیگر خبری از تندرویهای حاج کاظم و سلحشوربهزاد (مامور وزارت اطلاعات با بازی حمید فرخنژاد) و مافوق او (رضا بابک) پایه اصلی ماجراهای فیلم هستند. دیالوگهای رضا بابک در سکانسی که با بهزاد روبه رو میشود، بیشباهت به صحبتهای سلحشور در آژانس شیشه ای نیست اما در اینجا صحبتها از جنس دیگری هستند. اینجا هم بحث امنیت ملی مطرح میشود اما دیگر آن سوی ماجرا بهزاد قرار نیست به خاطر کسی مثل عباس این امنیت را به خطر بیاندازد، این سوی ماجرا دختری قرار داره به نام ارغوان در قیاس با آژانس در رتبهای بالاتر مینشیند؛ چرا که دیگر در اینجا قرار نیست مخاطب به شکل احساسی به خاطر اینکه آن سوی ماجرا کسی است مثل عباس که روزی به خاطر کشور خودش را جلوی توپ و گلوله گذاشته، از شخصی مثل حاج کاظم دفاع کند چون اگر از او دفاع نکند به خاطر عباس دچار عذاب وجدان میشود اما در به رنگ ارغوان او با بهزاد به خاطر عشق شخصیاش همراه میشود و اگر او را همراهی نکند عذاب وجدان گریبانش را نمیگیرد. نیست و
"بازی پلانها در فضای محدود"
به رنگ ارغوان به لحاظ ساختاری تکامل حرکت حاتمیکیا در به تصویر کشیدن قصه در فضایی محدود است. حرکتی که با آژانس شروع شد و با ارتفاع پست ادامه یافت و با به رنگ ارغوان به تکامل رسید. در اینجا بخش عمده ای از داستان در کلبه ای که بهزاد در آن مستقر است اتفاق میافتد. ریتم مناسب فیلم در این سکانسها به واسطه تعدد پلانها و حرکتهای دوربین اوج کار حاتمیکیا است. این فیلم بدون شک یکی از بهترین فیلمهای حاتمیکیا و به زعم خودم بهترین فیلم او با فاصلهای شگرف نسبت به آژانس شیشه ای و از کرخه تا راین است که اکران آن شاید فیلمساز محبوب ما را از سرخوردگیای که به واسطه توقیف آن گریبانش را گرفته بود، نجات دهد.
"اتفاقها"
اکران این فیلم چند اتفاق مهم در دل خود دارد؛ نخستین اتفاقها به بازیهای حیرتانگیز بازیگران فیلم بر میگردد. امسال هم اگر داوران دچار بدسلیقگی نشوند باید یک سیمرغ برای حمید فرخنژاد، خزر معصومی، و رضا بابک کنار بگذارند. اتفاق دیگر فیلم هم حسن کریمی– مدیر فیلمبرداری پروژه – است.
منبع: هفته نامه همشهری جوان/ شماره 233/ وحید سعیدی
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 360
رد: ابراهيم حاتمي کيا
مطلب جالبی به نقل از خبرگزاری ایسنا در مورد به رنگ ارغوان:
عليرضا سجادپور خبر داد كه فيلم «به رنگ ارغوان» به كارگرداني ابراهيم حاتميكيا پروانه نمايش عمومياش صادر شده است.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، شامگاه گذشته خبر رسيد كه مدير اداره كل نظارت و ارزشيابي خبر داده است كه پروانه نمايش «به رنگ ارغوان» براي اکران در جشنواره فيلم فجر و همچنين پروانه نمايش اين فيلم براي اکران عمومي صادر شده است.
در حالي خبر رسمي پروانه نمايش عمومي فيلم «به رنگ ارغوان» در سايت پايگاه اطلاعرساني هيأت اسلامي هنرمندان اعلام ميشود كه اواسط مهر ماه روابط عمومي معاونت سينمايي وزارت ارشاد رسما اعلام كرد:«با نظر مساعد معاونت امور سينمايي و سمعي و بصري فيلم «به رنگ ارغوان» ابراهيم حاتمي کيا در جشنوارهي بيست و هشتم فيلم فجر به نمايش گذاشته خواهد شد.» و آن زمان خبري از پروانه نمايش عمومي فيلم اعلام نشد و فقط نمايش فيلم در جشنوارهي فيلم فجر مطرح شد.
حال با دريافت پروانه نمايش عمومي سيد جمال ساداتيان تهيهكننده فيلم خبر ميدهد كه در تدارك اكران فيلم در عيد نوروز هستند و با سينماداران در حال مذاكره هستند.
به گزارش ايسنا،شش سال قبل در آستانهي برگزاري جشنوارهي فيلم فجر سال 83؛ خبر رسيد كه فيلم «به رنگ ارغوان» ساختهي ابراهيم حاتميكيا به نمايش در نميآيد.
سيدجمال ساداتيان ـ تهيهكنندهي اين فيلم در همان سال به ايسنا گفت: مسوولين مربوط به موضوع فيلم، خواستند كه فعلا «به رنگ ارغوان» در جشنواره نمايش داده نشود.
ممكن است بعد از مذاكرات راه حلهايي ارايه شود و فيلم بعدا به نمايش درآيد اما هيچ چيز مشخص نيست.
همان زمان ابراهيم حاتميكيا نامهاي خطاب به يونسي وزير اطلاعات وقت نوشت كه در بخشي از آن آمده است:«شايد « به رنگ ارغوان» گل سرخ خارداري باشد كه دل ياران را ريش كرده است؛ ولي شما ميدانيد كه من نيتي جز تقديم گل نداشتم.
شهادت ميدهم كه بعنوان پدر معنوي « به رنگ ارغوان » با ميل و خواست شخصي خودم فيلم را از شركت در جشنواره فجر محروم ميكنم. ميگويم محروميت و اين سخت و دردناك است. ميدانم كه شما نيز همچون من از اينكه حاصل يكسال زحمت اهالي هنر در دولت هنر دوست خاتمي چنين سرنوشتي پيدا كرده است متاسف هستيد.
ولي با اطمينان و با صداي رسا ميگويم كه اجازه به هيچ خناسي نخواهم داد كه اين رود ارادت را بركهاي ساكن تصور كند كه ميتواند ماهيان نامشروع خود را پرورش و صيد كند.
من و يارانم منتظر روزي خواهيم بود كه « به رنگ ارغوان» در فضايي صرفا فرهنگي بهمراه شما و يارانتان؛ در منظر نگاه مخاطبان اصلي آن قرار گيرد.»
حكايت نمايش و پروانه نمايش گرفتن «به رنگارغوان» ادامه داشت تا سال 86 كه محمود اربابي مدير وقت اداره كل نظارت و ارزشيابي وزارت ارشاد، در نشست خبري در جمع خبرنگاران در پاسخ به وضعيت نمايش «به رنگ ارغوان» گفت: هنوز اين فيلم را نديدم و اكران آن فعلا مسالهي ما نيست.
اربابي مشكل فيلم به رنگ ارغوان را متعلق به دوره قبل ميدانست و توضيح داد: من هنوز اين فيلم را نديدهام. توقيف اين فيلم يك مسله قانوني است كه از سوي نهادي دنبال شده و فيلم در اختيار آن نهاد است و مساله فعلي ما نيست و اطلاعات ويژهاي هم ندارم. اما وقتي فيلمي را قانوني متوقف ميكنند، مسووليتي براي پرداخت هزينه آن فيلم وجود ندارد و اين مسايلي كه مطرح ميشود جنبه خبري دارد.»
و اما در بهمن ماه 87 و در آستانهي برگزاري جشنوارهي فيلم فجر؛ سيد جمال ساداتيان تهيهكننده «به رنگ ارغوان» در نامهاي خطاب به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي خواستار نمايش اين فيلم در جشنوارهي فيلم فجر شد.
و در پاسخ به اين نامه؛ شمقدري مشاور رئيسجمهور در امور هنري در مصاحبهاي اعلام كرد: پس از تماشاي «به رنگارغوان» طي گزارشي به حضور آقاي احمدينژاد گفتم كه منعي براي اكران آن نميبينم. آقاي رئيسجمهور نيز گفتند پس چرا تا به حال اکران نشده است، گفتم بعضيها مخالف اکران آن هستند، مثلاً آقاي يونسي وزير اطلاعات دوره اصلاحات همچنان مخالف اکران فيلم است.
شمقدري كه مسئوليت معاونت سينمايي وزارت ارشاد را برعهده گرفته است، در ادامه مطرح كرد:دکتر احمدينژاد تأکيد کردند پس تلاش کنيد نظر مسئولين امر در وزارت اطلاعات نيز اخذ شود، در حال مذاکره و برگزاري جلسهاي با وزارت اطلاعات در روزهاي آينده بوديم که اين نامهي سرگشاده منتشر شد.
او ادامه داد: شخصيت و جايگاه فرهنگي آقاي حاتميکيا به عنوان فيلمساز انقلاب و دفاع مقدس آنقدر ارزش دارد که مسئوليت اکران فيلم را به عهدهي خودش بگذاريم و مجوز آن توسط وزارت ارشاد صادر شود.»
به گزارش ايسنا،درحالي اين پاسخ از سوي جواد شمقدري اواخر سال گذشته به تهيهكننده فيلم «به رنگ ارغوان» داده شد كه چند ماه بعد جواد شمقدري معاون سينمايي وزارت ارشاد شد.
بازيگران «به رنگ ارغوان» عبارتند از حميد فرخنژاد، خزر معصومي، بهناز توكلي، مهرداد ضيائي، كوروش تهامي، رضا بابك، فرهاد قائميان، مزدك رستمي، وحيد سيفي، هزال شريفي، محمدعلي اينانلو و دكتر اميرحسين كهرم هستند.
و برخي از عوامل توليد اين فيلم به نويسندگي و كارگرداني: ابراهيم حاتميكيا عبارتند از:مدير توليد: علي قائممقامي،مدير فيلمبرداري: حسن كريمي،طراح صحنه و لباس: محسن شاه ابراهيمي،طراح گريم:عبدالله اسكندري،موسيقي متن: فردين خلعتبري،صدابردار:مهران ملكوتي،جلوههاي ويژه: محمدجواد شريفيراد،عكاس: گلاره كياني،تهيهكننده: موسسه بشرا فيلم
عليرضا سجادپور خبر داد كه فيلم «به رنگ ارغوان» به كارگرداني ابراهيم حاتميكيا پروانه نمايش عمومياش صادر شده است.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، شامگاه گذشته خبر رسيد كه مدير اداره كل نظارت و ارزشيابي خبر داده است كه پروانه نمايش «به رنگ ارغوان» براي اکران در جشنواره فيلم فجر و همچنين پروانه نمايش اين فيلم براي اکران عمومي صادر شده است.
در حالي خبر رسمي پروانه نمايش عمومي فيلم «به رنگ ارغوان» در سايت پايگاه اطلاعرساني هيأت اسلامي هنرمندان اعلام ميشود كه اواسط مهر ماه روابط عمومي معاونت سينمايي وزارت ارشاد رسما اعلام كرد:«با نظر مساعد معاونت امور سينمايي و سمعي و بصري فيلم «به رنگ ارغوان» ابراهيم حاتمي کيا در جشنوارهي بيست و هشتم فيلم فجر به نمايش گذاشته خواهد شد.» و آن زمان خبري از پروانه نمايش عمومي فيلم اعلام نشد و فقط نمايش فيلم در جشنوارهي فيلم فجر مطرح شد.
حال با دريافت پروانه نمايش عمومي سيد جمال ساداتيان تهيهكننده فيلم خبر ميدهد كه در تدارك اكران فيلم در عيد نوروز هستند و با سينماداران در حال مذاكره هستند.
به گزارش ايسنا،شش سال قبل در آستانهي برگزاري جشنوارهي فيلم فجر سال 83؛ خبر رسيد كه فيلم «به رنگ ارغوان» ساختهي ابراهيم حاتميكيا به نمايش در نميآيد.
سيدجمال ساداتيان ـ تهيهكنندهي اين فيلم در همان سال به ايسنا گفت: مسوولين مربوط به موضوع فيلم، خواستند كه فعلا «به رنگ ارغوان» در جشنواره نمايش داده نشود.
ممكن است بعد از مذاكرات راه حلهايي ارايه شود و فيلم بعدا به نمايش درآيد اما هيچ چيز مشخص نيست.
همان زمان ابراهيم حاتميكيا نامهاي خطاب به يونسي وزير اطلاعات وقت نوشت كه در بخشي از آن آمده است:«شايد « به رنگ ارغوان» گل سرخ خارداري باشد كه دل ياران را ريش كرده است؛ ولي شما ميدانيد كه من نيتي جز تقديم گل نداشتم.
شهادت ميدهم كه بعنوان پدر معنوي « به رنگ ارغوان » با ميل و خواست شخصي خودم فيلم را از شركت در جشنواره فجر محروم ميكنم. ميگويم محروميت و اين سخت و دردناك است. ميدانم كه شما نيز همچون من از اينكه حاصل يكسال زحمت اهالي هنر در دولت هنر دوست خاتمي چنين سرنوشتي پيدا كرده است متاسف هستيد.
ولي با اطمينان و با صداي رسا ميگويم كه اجازه به هيچ خناسي نخواهم داد كه اين رود ارادت را بركهاي ساكن تصور كند كه ميتواند ماهيان نامشروع خود را پرورش و صيد كند.
من و يارانم منتظر روزي خواهيم بود كه « به رنگ ارغوان» در فضايي صرفا فرهنگي بهمراه شما و يارانتان؛ در منظر نگاه مخاطبان اصلي آن قرار گيرد.»
حكايت نمايش و پروانه نمايش گرفتن «به رنگارغوان» ادامه داشت تا سال 86 كه محمود اربابي مدير وقت اداره كل نظارت و ارزشيابي وزارت ارشاد، در نشست خبري در جمع خبرنگاران در پاسخ به وضعيت نمايش «به رنگ ارغوان» گفت: هنوز اين فيلم را نديدم و اكران آن فعلا مسالهي ما نيست.
اربابي مشكل فيلم به رنگ ارغوان را متعلق به دوره قبل ميدانست و توضيح داد: من هنوز اين فيلم را نديدهام. توقيف اين فيلم يك مسله قانوني است كه از سوي نهادي دنبال شده و فيلم در اختيار آن نهاد است و مساله فعلي ما نيست و اطلاعات ويژهاي هم ندارم. اما وقتي فيلمي را قانوني متوقف ميكنند، مسووليتي براي پرداخت هزينه آن فيلم وجود ندارد و اين مسايلي كه مطرح ميشود جنبه خبري دارد.»
و اما در بهمن ماه 87 و در آستانهي برگزاري جشنوارهي فيلم فجر؛ سيد جمال ساداتيان تهيهكننده «به رنگ ارغوان» در نامهاي خطاب به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي خواستار نمايش اين فيلم در جشنوارهي فيلم فجر شد.
و در پاسخ به اين نامه؛ شمقدري مشاور رئيسجمهور در امور هنري در مصاحبهاي اعلام كرد: پس از تماشاي «به رنگارغوان» طي گزارشي به حضور آقاي احمدينژاد گفتم كه منعي براي اكران آن نميبينم. آقاي رئيسجمهور نيز گفتند پس چرا تا به حال اکران نشده است، گفتم بعضيها مخالف اکران آن هستند، مثلاً آقاي يونسي وزير اطلاعات دوره اصلاحات همچنان مخالف اکران فيلم است.
شمقدري كه مسئوليت معاونت سينمايي وزارت ارشاد را برعهده گرفته است، در ادامه مطرح كرد:دکتر احمدينژاد تأکيد کردند پس تلاش کنيد نظر مسئولين امر در وزارت اطلاعات نيز اخذ شود، در حال مذاکره و برگزاري جلسهاي با وزارت اطلاعات در روزهاي آينده بوديم که اين نامهي سرگشاده منتشر شد.
او ادامه داد: شخصيت و جايگاه فرهنگي آقاي حاتميکيا به عنوان فيلمساز انقلاب و دفاع مقدس آنقدر ارزش دارد که مسئوليت اکران فيلم را به عهدهي خودش بگذاريم و مجوز آن توسط وزارت ارشاد صادر شود.»
به گزارش ايسنا،درحالي اين پاسخ از سوي جواد شمقدري اواخر سال گذشته به تهيهكننده فيلم «به رنگ ارغوان» داده شد كه چند ماه بعد جواد شمقدري معاون سينمايي وزارت ارشاد شد.
بازيگران «به رنگ ارغوان» عبارتند از حميد فرخنژاد، خزر معصومي، بهناز توكلي، مهرداد ضيائي، كوروش تهامي، رضا بابك، فرهاد قائميان، مزدك رستمي، وحيد سيفي، هزال شريفي، محمدعلي اينانلو و دكتر اميرحسين كهرم هستند.
و برخي از عوامل توليد اين فيلم به نويسندگي و كارگرداني: ابراهيم حاتميكيا عبارتند از:مدير توليد: علي قائممقامي،مدير فيلمبرداري: حسن كريمي،طراح صحنه و لباس: محسن شاه ابراهيمي،طراح گريم:عبدالله اسكندري،موسيقي متن: فردين خلعتبري،صدابردار:مهران ملكوتي،جلوههاي ويژه: محمدجواد شريفيراد،عكاس: گلاره كياني،تهيهكننده: موسسه بشرا فيلم
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 361
رد: ابراهيم حاتمي کيا
دست بند، بر روی تسبیح دور دست...
"این نوشته ها، به هیچ وجه نقد نیست...که عشق واره های یک مجنون ارغوانیست..."
در کافه ی روستا ، ارغوان، با بغضی سنگین، ساز دهنی میزند و هوشنگ ستاری، مامور با نفوذ وزارت اطلاعات عین مجسمه ای خاموش و سنگی، دستش را زیر چانه اش گذاشته و مات و مبهوت به این دخترک تنها می نگرد...
داستان من و به رنگ ارغوان از همان لحظه ای آغاز شد که تنهایی و غربت را در عمق چشمان هوشنگ ستاری و ارغوان به عریانی محض دیدم...
به رنگ ارغوان آن قدر عشق بازی هایش عمیق است که سیاست کاری هایش با تمام پر رنگی، به سادگی رنگ می بازد در مقابل عظمت عشقش...
به رنگ ارغوان عشق واره ای بی انتهاست...لحظه لحظه های عشق بازی اش دست نیافتنیست...عجیب است، عجیب...
تا عمق استخوان عشق را میسوزاند و با خاک یکسانت میکند و محوت میکند...
انگار تک تک نماهایش پر از زجه است و ناله...
ابراهیم حاتمی کیا شاعر قصه گوی سینمای ایرن، وجدانا کولاک کرد و همه را میخکوب صندلی های سینمای کرد...
حاتمی کیا چنان فضایی را آفرید که کم دیده بودیم، و حتی شاید اصلا ندیده بودیم...
از کجای این شاه کار حاتمی کیا بگویم؟!
از هوشنگ ستاری، که چنان مات و مبهوت معصومیت ارغوان میشود که حاظر میشود تک و تنها در مقابل یک دنیا بایستد...بایستد در مقابل یک دنیا آدم، یک دنیا اسلحه و یک دنیا پلیدی...فقط به عشق ارغوان...
از این که مامورین میخواهد شفق پدر ارغوان را دستگیر کنند تا چیزهای مهمی گیرشان بیاید و منافقین میخواهند پدر ارغوان را نابود کنند تا چیزی عریان نشود...از این که هوشنگ ستاری به عشق ارغوان مقابل هر 2 دسته قد راست میکند و اسلحه میکشد، تا ارغوان فقط 1 دقیقه بتواند پدر را ببیند...فقط 1 دقیقه...
هوشنگ ستاری روی پله های خانه ی ارغوانش مینشیند، تفنگ در دست راستش میگیرد، به در خانه ی ارغوان خیره میشود و آتش بر روی خودی ها میگشاید، تا ارغوانش فقط لحظه ای اندک هم آغوش پدر زخمی خود گردد...آن هم در روزگاری که هر کس بیسمی در دست دارد و هر کس سرش در کار دیگریست...
از لحظه ای بگویم که مسئول بلند مرتبه ی اطلاعات به روستا می آید و به هوشنگ ستاری، دستور بازگشت به تهران را میدهد و میگوید: تو دیگر صلاحیت ادامه ی این مسئولیت را نداری و همین الان باید با من برگردی...
و هوشنگ ستاری در سکانسی به یاد ماندنی با تمام وجود و ایستادگی به این مسول بلند مرتبه میگوید: بر نمی گردم...! میکشنش...! (ارغوان را)
و بر نگشت...
و این اوج تمرد یک مامور جوان است از مافوقش بلند مرتبه اش...
ماموری که دیگر دیوانه شده از عشق به ارغوان...
به بالای درخت میرود! روی شاخه های درخت مینشیند! و تنها و بی کس اشک میریزد...!
همان جایی که ارغوان آن جا سکونت میکرد...روی درخت...درختی که نماد آزادیست و از بند در آمدن...نماد سر به بالا داشتن و نفس کشیدن...نماد ایستاده مردن...
درختی که میخواهند از ریشه خشکش کنند تا دیگر عاشقی برای بالای شاخسارش ساز دهنی نزند...
کسانی که "به رنگ ارغوان" را دیده اند قطعا با همه ی قلبشان به هوشنگ ستاری حق میدهند...با همه ی قلبشان با او هم ذات پنداری میکنند و با اشک هایش میگریند و برای عصیاننش کف میزنند...
زیرا، "ارغوان، معصومترین دختر جهان است..."
دختری که زبان بغضش را فقط ساز دهنیش میفهمد و بس...
دختری تنها که فقط یک مادر بزرگ پیر دارد که از آن هم بی خبر است...
دختری خود ساخته و خود رشد کرده...
دختری که وقتی برای هوشنگ، از زندگیش میگفت فقط تنهایی در آن دیده میشد و مظلومیت...
دختری که روی درخت میرفت و روی درخت ساز میزد...
دختری که مانند تمام قهرمانان حاتمی کیا بار معنوی و روحانیش بسیار عمیق است و عقیده اش عمیقا پاک و روشن...
دختری که تنها مونسش درختان جنگل های انبوه است...
ارغوانی که دستبند مامورین، روی تسبیحی زده میشود که دور دستش حلقه زده...
"به رنگ ارغوان" تقابل میان عشق است و وظیفه...عشقی پر رنگ و معصوم، و وظیفه ای از یاد رفته...
تا عمق استخوان میسوزم یادم می آید لحظه ای را که هوشنگ ستاری لو رفتنش را یه عینه میدید...وقتی داشت به صورت پنهان، حرفهای ارغوان و پدرش را میشنید...میدید دارد دستانش رو میشود و شکست و خم شد...خم شدن، نه زیر بار مسئولیت ناتماتم! خم شدن زیر کلبه ی عشقی که میترسید برود از دستش...
پدر به ارغوان با استرس و دست پاچگی میگوید:
ارغوان! من کسی رو از طرف خودم نفرستادم پیشت، اون کسی(هوشنگ ستاری) که گفته منو تو دانشگاه دیده و از طرف من برات پیغام اورده، دروغ میگه بابا جان! قطعا ماموره! این یه تلست...! الانم داره خط تو رو کنترل میکنه! شرمندم بابا...! که تو رو هم تو دردسر انداختم...! خدا حافظ...
این جاست که هوشنگ ستاری لو میرود و دستش رو میشود پیش ارغوان...
این لحظه های عجیب، این نماهای سوزناک هیچ گاه از ذهنم نخواهد رفت...
وقتی ارغوان بعد از شنیدن حقیقت، گریه امانش را برید...وقتی هوشنگ ستاری به کنج دیوار خانه اش تکیه میدهد، و بعد از شنیدن صدای لو رفتنش آرام و مظلوم اشک میریزد و با دستهای مظلومانه اش آرام دیوار خانه را نوازش میکند...
این لحظه ها هیچ گاه از ذهنم نخواهد رفت...
هوشنگ فردا دیگر به استقبال ارغوان نرفت...حال، ارغوان راجع به او چه فکر میکند؟!
ارغوان به دنبالش میرود...از او نمیگذرد...در جنگل میگردد و او را روی همان درختی می یابد که خودش آن جا سکونت داشت...میبیند که هوشنگ ستاری بی رمغ و خشک فقط به عین مجسمه ای سنگی به چشمان او می نگرد...و رحم نمیکند...فریاد میزند و عربده میکشد...به توپ میبنند هوشنگ را...فریاد هایش امان هوشنگ را بریده و اشکش را در آورده...هوشنگ ستاری خیره شده به چشمان معصوم ارغوان...چشمانی گریان و بر باد رفته...
حال، که فریاد های ارغوان را دید و وقتی شنیده ارغوانش با اشک و فریاد به او میگوید:
"همتون مثل همین! شما تربیت شدین اونی که میگین نباشین...! منافقین یه دفعه میکشن! شما چند روز بعد میکشین! چه فرقی میکنین؟!"
ساکش را جمع میکند تا برگردد تهران و ماموریتش را به تمام برساند...نه به گفته ی مافوقش، که به دلیل از دست دادن ارغوانش...
حتی تفنگ را بر میدارد ، روی شقیقه اش میگذارد و ماشه را فشار میدهد...حیف که تفنگ بی گلوله بود...! روی سجاده می افتد و در دامان خدایش میگرید...
دارد بر میگردد که ارغون را داخل خانه اش میبیند...! ارغوان باز هم فریاد میشکد، اما این بار ملتمسانه... و در سکانسی همیشه جاودان، ارغوان بی رمغ التماسش میکند...به پای هوشنگ می افتد، اشک میریزد و میگوید:
"التماست میکنم! به پات می افتم! کمکم کن هوشنگ...نزا تنها بمونم...!"
چه کسی فکرش را میکرد مامور بلند مرتبه ی اطلاعاتی بشود تمام دنیای ارغوان، و خود بشود دربند ارغوان...؟!
و هوشنگ ستاری میماند و به پای ارغوان میایستد تا ارغوان فقط لحظه ای بتواند پدرش را ببیند...
قرار است امروز صبح، پدر به دیدار ارغوان بیاید...! مامورین نمیخواهند این 2 با یک دیگر رو در رو شوند...
هوشنگ ستاری با تفنگی در دست بر روی پله ها کمین میکند و ارغوان با تسبیحی در دست در خانه منتظر پدر...
پدر از میان گلوله ها گریخت و با زخمی سنگین آمد، روی پاهای ارغوان اشک ریخت ، جان داد و از او فقط جای انگشت های خونین روی صورت دخترک به یادگار ماند...
مامورین امان نمیدهند و ارغوان را با دستبندی بر دست به میان شهر میکشانند...
دستبندی بر روی تسبیح دور دستان ارغوان...
تسبیحی که همین چند لحظه قبل، ارغوان، با سراسر شور و شعورش ، با آن توسل میکرد و ذکر میگفت، تا خدا، پدرش را به او برساند...و خدا پدرش را به او رساند... پدری که میگفتند جزو منافق است...
دست بند دور دستانش است، دستانی که تسبیح دور آن حلقه زده هم چنان... وارغوان در پی هوشنگ ستاری...همه جا را با چشمانش میگردد تا هوشنگش را بیاید...همه را میبیند جز هوشنگش را...له له میزند برای یک بار دیدن 2 باری هوشنگ ستاری...این مامور عصیان گر...
آری، ارغوان هم عاشق این مرد تنها شده است...از همان ابتدایش...همان گونه که هوشنگ عاشق این دختر تنها شده بود...
یک عشق 2 طرفه ی طوفانی که معلوم نیست انتهایش به کجا میرسد...
سراسر به رنگ ارغوان هیجان است...ترس است و دلهره...هیجان و ترس و دلهره ای که شعور دارند و میدانند از جان تو چه میخواهند...
اما......اما این ها همه حرف است...تا "به رنگ ارغوان" را نبینی نمفهمی منظورم را...نمیفهمی عمق عشق هوشنگ و ارغوان را...
ای هوشنگ ستاری، درد عشق تو دردی بود که تا به حال ندیده بودم و نمی فهمیدمش...تو به عشق عشقت در مقابل یه دنیا چرک و پلیدی ایستادی و از بزرگیت همین بس که کسی نفهمید کی؟ کجا؟ و چگونه عاشق ارغوان شدی؟! حتی خودت هم نفمیدی...
وقتی مظلومانه دست بر دیوار خانه میکشیدی، وقتی در هر لحظه ی زندگیت رنگ ارغوان را میدیدی، وقتی دستور مافوقت را به صراحت رد کردی، وقتی تفنگ در دستت را به طرف شقیقه ات شلیکی نافرجام کردی، همه و همه اش با من خواهد ماند...درلایه های قلبم جا میگیرد این همه درد...
هوشنگ ستاری، ای مامور عصیان گر، وقتی از بالای درخت با آن چهره ی معصوم و مظلوم فریاد های ارغوان را تحمل میکردی، چه میدی در چشمانش که از همه کس و همه چیز بریده بودی؟!
دوستت دارم ای عاشق ارغوان...
و اما تو... ای عشق هوشنگ ستاری...ای ارغوان... معصومترین دختر جهان! همیشه ی تاریخ در ذهنم میمانی و همیشه در گوشم میماند صدای ساز دهنیت...
همیشه ی روزگار میخوانمت و دوستت میدارم...
باور کن این ها نه دروغ است نه ریا، که اشک های من گواه عشق من به تو هستند ارغوان...
ارغوان، دنیای امروز دیگر چون تو ندارد... و تو چقدر خوش بختی که مالک معنوی تو مردیست که خود بر روی آتش فشان منزل سکونت دارد...مردی که یا تک تک سلول های قبلش، تو را نگاشت...
ابراهیم حاتمی کیای بزرگ...
حاتمی کیایی که بعد از 6 سال در حبس بودن تازه نفس کشید...با دیدن معصومیت دخترش ارغوان، بر روی پرده ها...
وجدانا؛ ای ابراهیم حاتمی کیا، در بین این همه پلیدی و مضخرف بودن این دنیا، چگونه این همه پاک ماند، ارغوان تو؟!
در دنیایی که هر کسی بی سیمی دارد و آنتنی! چگونه چهره ی قهرمانت این قدر روشن و پاک است...؟!
مگر خودت در دنیای فیلمت نشان نداده ای که پلیدی سر گرفه همه جا را...؟! مگر خودت نشان ندادی که اگر پاک باشی "سوژه ای" میشوی برای پرونده های بعدی؟! پس تو چگونه این همه آزاد و رها مینویسی و پاک می آفرینی؟!
ابراهیم حاتمی کیا، مگر نگفته بودی این شهر خفه ات میکند؟! پس چرا ما از تو فقط اکسیژن را استشمام میکنیم و نفس کشیدن را...؟! چرا فقط پاکی و صداقت میبینیم و مهربانی...؟!
مگر نه این که زمین چرکین است...؟!
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 362
رد: ابراهيم حاتمي کيا
یادداشت ابراهیم حاتمی کیا در مورد به رنگ ارغوان:
ابراهیم حاتمیکیا: همیشه گفتم که خود را متعلق به سینمای حرفهای نمیدانم و البته میدانم که خیلی توضیح ندادهام این سینمای حرفهای چه موجودی است. شاید تعریفی که من از سینماگر حرفهای میدهم، تعریف ناقصی باشد، ولی برای خودم قابل درک است.
مثلاً فیلمنامهنویس حرفهای برای نوشتن، یک قلم میخواهد و یک کاغذ سفید و کلی اطلاعات آماده در حول و حوش موضوع. حال میشود منتظر ماند تا فیلمنامه در یک زمان معقول آماده شود، ولی من هر وقت چنین برنامهای را برای خودم چیدم با مغز، زمین خوردم.
من برای نوشتن، همه این ابزار بالا را میخواهم به اضافه یک عنصر، و آن چیز مزاحمی است به نام «حال». این حال، بیچاره میکند. چنان کاسه و کوزه عقل و درایت و برنامهات را به هم میریزد که میشوی ذلیل فیالارض. این حال چه قالبی دارد که تا اعلام آمادگی نکند، هر تدارکی را دیده باشی باز مجبوری رهایش کنی. این حال، زمانشناس نیست.
اصلاً منطق و ادب سرش نمیشود. وقت و بیوقت، سروکلهاش پیدا میشود. احترامی و اعتنایی به تجربههای درخشانت نمیکند! چنان بیاعتنا به ارض و سماست که گویی از عالم دیگری است و هیچ محتاج این القاب نیست. فیلمنامه به رنگ ارغوان چهار سال با همین حال بر زمین نشست و ما سراغ دیگری رفتیم. تا این که در شرایطی که «نت فالش» نیاز به «حال» داشت، سراغمان آمد.
حس میکردم این موجود نامرئی، مثل بارداری ناخواسته در حال عرض اندام است. حس آدم خیانتکاری را داشتم که نباید دل در گرو کس دیگری داشته باشم؛ ولی او بیرحمانه حجم ذهن و روحم را اشغال کرد و من ناگهان فهمیدم در شهر تورنتو کانادا، آن هم در دل پروژه «نت فالش» در حال نگارش به رنگ ارغوانام. من با این حال چه کنم. میدانم که دوستان حرفهای به ریش بنده میخندند و این ادا و اطوار را بازی میدانند.
نمیدانم، شاید آنها به همین وضع من دچار میشوند، ولی غم نان، چنان تحت فشارشان قرار میدهد که به روی مبارکشان نمیآورند و چنین است که کورتاژهای عجیب و غریب میکنند و سینمای ما پر است از فکرهای دو ماهه و سه ماهه که به دلیل روح حرفهای ناخواسته وارد دنیای واقعی شدهاند.
این نجوا را بلند گفتم که دوستان منتقد مدادها را تیز کنند تا مشروعیت به رنگ ارغوان را زیر نوک تیز مدادهایشان کالبدشکافی کنند. بسمالله.
ابراهیم حاتمیکیا: همیشه گفتم که خود را متعلق به سینمای حرفهای نمیدانم و البته میدانم که خیلی توضیح ندادهام این سینمای حرفهای چه موجودی است. شاید تعریفی که من از سینماگر حرفهای میدهم، تعریف ناقصی باشد، ولی برای خودم قابل درک است.
مثلاً فیلمنامهنویس حرفهای برای نوشتن، یک قلم میخواهد و یک کاغذ سفید و کلی اطلاعات آماده در حول و حوش موضوع. حال میشود منتظر ماند تا فیلمنامه در یک زمان معقول آماده شود، ولی من هر وقت چنین برنامهای را برای خودم چیدم با مغز، زمین خوردم.
من برای نوشتن، همه این ابزار بالا را میخواهم به اضافه یک عنصر، و آن چیز مزاحمی است به نام «حال». این حال، بیچاره میکند. چنان کاسه و کوزه عقل و درایت و برنامهات را به هم میریزد که میشوی ذلیل فیالارض. این حال چه قالبی دارد که تا اعلام آمادگی نکند، هر تدارکی را دیده باشی باز مجبوری رهایش کنی. این حال، زمانشناس نیست.
اصلاً منطق و ادب سرش نمیشود. وقت و بیوقت، سروکلهاش پیدا میشود. احترامی و اعتنایی به تجربههای درخشانت نمیکند! چنان بیاعتنا به ارض و سماست که گویی از عالم دیگری است و هیچ محتاج این القاب نیست. فیلمنامه به رنگ ارغوان چهار سال با همین حال بر زمین نشست و ما سراغ دیگری رفتیم. تا این که در شرایطی که «نت فالش» نیاز به «حال» داشت، سراغمان آمد.
حس میکردم این موجود نامرئی، مثل بارداری ناخواسته در حال عرض اندام است. حس آدم خیانتکاری را داشتم که نباید دل در گرو کس دیگری داشته باشم؛ ولی او بیرحمانه حجم ذهن و روحم را اشغال کرد و من ناگهان فهمیدم در شهر تورنتو کانادا، آن هم در دل پروژه «نت فالش» در حال نگارش به رنگ ارغوانام. من با این حال چه کنم. میدانم که دوستان حرفهای به ریش بنده میخندند و این ادا و اطوار را بازی میدانند.
نمیدانم، شاید آنها به همین وضع من دچار میشوند، ولی غم نان، چنان تحت فشارشان قرار میدهد که به روی مبارکشان نمیآورند و چنین است که کورتاژهای عجیب و غریب میکنند و سینمای ما پر است از فکرهای دو ماهه و سه ماهه که به دلیل روح حرفهای ناخواسته وارد دنیای واقعی شدهاند.
این نجوا را بلند گفتم که دوستان منتقد مدادها را تیز کنند تا مشروعیت به رنگ ارغوان را زیر نوک تیز مدادهایشان کالبدشکافی کنند. بسمالله.
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 363
رد: ابراهيم حاتمي کيا
گفتگو با یکی از داوران جشنواره که واقعا برای این داور متاسفم به خاطر اظهار نظرش ..خودتون بخونید متوجه میشید:
فرهنگ > سینما - عضو هیئت داوران جشنواره فیلم فجر از کیفیت فیلمهای حاضر در دوره بیست و هشتم جشنواره انتقاد کرد.
به گزارش خبرآنلاین، داوریهای این دوره از جشنواره فیلم فجر با اهدای سیمرغی نادرست در مراسم اختتامیه و اهدای دیپلمهای متعدد در بخشهای مختلف پرسشهایی را به وجود آورد که در گفتوگویی با اسفندیار شهیدی مورد بررسی قرار میگیرد.
در نگاهی کلی فیلمهایی را که در بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر داوری کردید، چطور ارزیابی میکنید؟
امسال برای سومین سال در جشنواره فیلم فجر داور بودم و از آنجا که معمولاً در طول سال فرصت چندانی برای دیدن فیلم ندارم، در جریان جشنواره فیلم فجر 27 فیلم دیدم و تصور میکنم براساس این فیلمها میتوان چنین اظهار کرد که سینمای ایران به سمت سطحیگرایی حرکت کرده است.
از چه نظر معتقدید فیلمها به سمت سطحیگرایی رفتهاند؟
محتوا، بیان و نگاه اغلب این فیلمها در مسیری که اشاره کردم قرار دارد.
یعنی این فیلمها با آثاری که در دو دوره قبلی داوریتان در جشنواره فیلم فجر دیده بودید، تفاوتی جدی داشتند؟
به طور کلی انتظاری که داشتیم تامین نشد. البته در زمینه صدا، فیلمبرداری، تدوین و جلوههای ویژه پیشرفتهایی دیده شد. طیف جوانان حاضر در سینما به لحاظ تکنیکی پیشرفتهایی را موجب شدهاند اما ماهیت خود فیلمها از نظر من بیشتر شبیه تلهفلیمهای 90 دقیقهای بود که در این مدت شاهد تولید آن در تلویزیون بودهایم. این کارها اگر از تلویزیون پخش شوند کارهای مقبولی هستند اما نمیتوان انتظار داشت تماشاگران برای دیدن این فیلمها هزینه کنند و راهی سالن سینما شوند.
هیئت داوران برای قضاوت در مورد کارها آزادی نظر کافی داشت؟
شرط حضور من به عنوان داور در جشنواره فیلم فجر آزادی اظهار نظر در مورد کارها بود، زیرا من به عنوان داور علاقهای ندارم که براساس توصیههای فردی خارج از مجموعه داوران کارم را انجام دهم. البته در میان داوران نظرات مختلفی بود و هرکس به راحتی نظر خود را اعلام میکرد اما نظری از بیرون بر کار ما اعمال نمیشد.
گاه چنین عنوان شد که هیئت داوران خیلی یکدست هستند و این به عنوان یک انتقاد مطرح شد. با این اظهار نظر موافقید؟
به هیچ عنوان ترکیب هیئت داوران جشنواره یکدست نبودند که اگر اینطور بود، شاهد نتایج بسیار بدی بودیم. به وضوح تفاوت نظر و دیدگاه در میان داوران وجود داشت و این صحت داوریها را تایید میکند.
نبود هشت فیلم در میان نامزدهای بخشهای مختلف جشنواره و تاکید روی چند فیلم خاص و اهدای جایزه به آنها این شبهه را به وجود آورد که گویا از ابتدا قرار بوده این فیلمها بیشتر مورد توجه باشند.
اتفاقاً برخلاف همیشه که در داوریها از ابتدا چهار پنج فیلم خاص مورد توجه قرار میگیرند و تمامی جوایز بین این آثار بدون توجه به دیگر فیلمها تقسیم میشود، ما تلاش کردیم تا تمامی فیلمها را با دقت بالایی در نظر بگیریم و حتی چند فیلم را دو بار دیدیم تا با دقت نظر بالایی کار داوری را انجام دهیم. در جشنواره امسال هفده، هجده فیلم جایزه گرفتند و این نشان میدهد ما به عنوان هیئت داوران سراغ چهار پنج فیلم گلدرشت نرفتهایم.
همین هفده هجده فیلمی که اشاره کردید جایزه دریافت کردند، اغلب دیپلم افتخار گرفتند، دلیل اهدای این تعداد از دیپلمهای افتخار چه بوده است؟
واقعاً تعداد دیپلمهایی که در جشنواره امسال اهدا شد چندان بالا نبود. ما در مورد صدا با فیلمی به نام «ملک سلیمان» مواجه بودیم که کارهای مربوط به صدای آن در خارج از کشور انجام شده بود. شاید این کار ویژگیهای بالایی داشت اما از سوی دیگر لازم بود تا به کارهایی که در ایران ساخته شده بود هم توجه کنیم. در نتیجه هم دیپلم افتخار اهدا شد هم سیمرغ.
در مورد بازیگری چطور؟
اتفاقاً این بخش یکی از بخشهایی که در جریان داوری آن بحثها و گفتوگوهای بسیاری انجام دادیم. تعداد بازیهای خوب به خصوص در میان بازیگران زن بسیار زیاد بود و ما تلاش کردیم برای اینکه کاری را نادیده نگیریم، دیپلمهایی را در این بخش اهدا کنیم.
چرا بازی حمید فرخنژاد آنچنان که انتظار میرفت در جشنواره مورد توجه قرار نگرفت؟ او تعداد نسبتاً زیادی فیلم در جشنواره داشت، هیچ یک از اینها نظر شما را به عنوان اعضای هیئت داوران به خود جلب نکرد؟
تعداد زیاد بازیها ملاکی برای اهدای جایزه نیست. فردین هم سالانه 16 فیلم بازی میکرد. داوران به این نتیجه رسیدند که محسن تنابنده باید سیمرغ بلورین این بخش را دریافت کند.
و اما اتفاق شبههبرانگیزی که در جشنواره امسال رخ داد، اهدای سه سیمرغ نادرست بود. اعضای هیئت داوران چه کسی را به عنوان صاحب سیمرغ بخش صدا معرفی کردند؟
همانطور که گفتم در مورد بخش صدا «ملک سیلمان» وجود داشت که نمیتوانستیم صدای آن را نادیده بگیریم اما در میان فیلمهای ایرانی هم باید کاری را که صدای مناسبی داشت انتخاب میکردیم. به همین دلیل در این مورد هم دیپلم دادیم هم سیمرغ.
پرسش من این است که کدام فیلم به عنوان صاحب سیمرغ شناخته شد؟
دقیقاً به خاطر ندارم که در جلسه نهایی چه اتفاقی افتاد اما تا جایی که یادم هست، علیرضا علویان برای فیلم «آناهیتا» به عنوان برگزیده شناخته شد.
*****مقایسه حمید فرخ نژاد با فردین هم در نوع خودش جالب توجه
خبری از به رنگ ارغوان:
گلهمندي معاون سينمايي از اهالي رسانه؛
شمقدري: «به رنگ ارغوان» براي اكران ويژه به شهرستان ميرود
خبرگزاري فارس: جواد شمقدري معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از ارسال فيلم «به رنگ ارغوان» براي نمايش در شهرستانها خبر داد.
فرهنگ > سینما - عضو هیئت داوران جشنواره فیلم فجر از کیفیت فیلمهای حاضر در دوره بیست و هشتم جشنواره انتقاد کرد.
به گزارش خبرآنلاین، داوریهای این دوره از جشنواره فیلم فجر با اهدای سیمرغی نادرست در مراسم اختتامیه و اهدای دیپلمهای متعدد در بخشهای مختلف پرسشهایی را به وجود آورد که در گفتوگویی با اسفندیار شهیدی مورد بررسی قرار میگیرد.
در نگاهی کلی فیلمهایی را که در بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر داوری کردید، چطور ارزیابی میکنید؟
امسال برای سومین سال در جشنواره فیلم فجر داور بودم و از آنجا که معمولاً در طول سال فرصت چندانی برای دیدن فیلم ندارم، در جریان جشنواره فیلم فجر 27 فیلم دیدم و تصور میکنم براساس این فیلمها میتوان چنین اظهار کرد که سینمای ایران به سمت سطحیگرایی حرکت کرده است.
از چه نظر معتقدید فیلمها به سمت سطحیگرایی رفتهاند؟
محتوا، بیان و نگاه اغلب این فیلمها در مسیری که اشاره کردم قرار دارد.
یعنی این فیلمها با آثاری که در دو دوره قبلی داوریتان در جشنواره فیلم فجر دیده بودید، تفاوتی جدی داشتند؟
به طور کلی انتظاری که داشتیم تامین نشد. البته در زمینه صدا، فیلمبرداری، تدوین و جلوههای ویژه پیشرفتهایی دیده شد. طیف جوانان حاضر در سینما به لحاظ تکنیکی پیشرفتهایی را موجب شدهاند اما ماهیت خود فیلمها از نظر من بیشتر شبیه تلهفلیمهای 90 دقیقهای بود که در این مدت شاهد تولید آن در تلویزیون بودهایم. این کارها اگر از تلویزیون پخش شوند کارهای مقبولی هستند اما نمیتوان انتظار داشت تماشاگران برای دیدن این فیلمها هزینه کنند و راهی سالن سینما شوند.
هیئت داوران برای قضاوت در مورد کارها آزادی نظر کافی داشت؟
شرط حضور من به عنوان داور در جشنواره فیلم فجر آزادی اظهار نظر در مورد کارها بود، زیرا من به عنوان داور علاقهای ندارم که براساس توصیههای فردی خارج از مجموعه داوران کارم را انجام دهم. البته در میان داوران نظرات مختلفی بود و هرکس به راحتی نظر خود را اعلام میکرد اما نظری از بیرون بر کار ما اعمال نمیشد.
گاه چنین عنوان شد که هیئت داوران خیلی یکدست هستند و این به عنوان یک انتقاد مطرح شد. با این اظهار نظر موافقید؟
به هیچ عنوان ترکیب هیئت داوران جشنواره یکدست نبودند که اگر اینطور بود، شاهد نتایج بسیار بدی بودیم. به وضوح تفاوت نظر و دیدگاه در میان داوران وجود داشت و این صحت داوریها را تایید میکند.
نبود هشت فیلم در میان نامزدهای بخشهای مختلف جشنواره و تاکید روی چند فیلم خاص و اهدای جایزه به آنها این شبهه را به وجود آورد که گویا از ابتدا قرار بوده این فیلمها بیشتر مورد توجه باشند.
اتفاقاً برخلاف همیشه که در داوریها از ابتدا چهار پنج فیلم خاص مورد توجه قرار میگیرند و تمامی جوایز بین این آثار بدون توجه به دیگر فیلمها تقسیم میشود، ما تلاش کردیم تا تمامی فیلمها را با دقت بالایی در نظر بگیریم و حتی چند فیلم را دو بار دیدیم تا با دقت نظر بالایی کار داوری را انجام دهیم. در جشنواره امسال هفده، هجده فیلم جایزه گرفتند و این نشان میدهد ما به عنوان هیئت داوران سراغ چهار پنج فیلم گلدرشت نرفتهایم.
همین هفده هجده فیلمی که اشاره کردید جایزه دریافت کردند، اغلب دیپلم افتخار گرفتند، دلیل اهدای این تعداد از دیپلمهای افتخار چه بوده است؟
واقعاً تعداد دیپلمهایی که در جشنواره امسال اهدا شد چندان بالا نبود. ما در مورد صدا با فیلمی به نام «ملک سلیمان» مواجه بودیم که کارهای مربوط به صدای آن در خارج از کشور انجام شده بود. شاید این کار ویژگیهای بالایی داشت اما از سوی دیگر لازم بود تا به کارهایی که در ایران ساخته شده بود هم توجه کنیم. در نتیجه هم دیپلم افتخار اهدا شد هم سیمرغ.
در مورد بازیگری چطور؟
اتفاقاً این بخش یکی از بخشهایی که در جریان داوری آن بحثها و گفتوگوهای بسیاری انجام دادیم. تعداد بازیهای خوب به خصوص در میان بازیگران زن بسیار زیاد بود و ما تلاش کردیم برای اینکه کاری را نادیده نگیریم، دیپلمهایی را در این بخش اهدا کنیم.
چرا بازی حمید فرخنژاد آنچنان که انتظار میرفت در جشنواره مورد توجه قرار نگرفت؟ او تعداد نسبتاً زیادی فیلم در جشنواره داشت، هیچ یک از اینها نظر شما را به عنوان اعضای هیئت داوران به خود جلب نکرد؟
تعداد زیاد بازیها ملاکی برای اهدای جایزه نیست. فردین هم سالانه 16 فیلم بازی میکرد. داوران به این نتیجه رسیدند که محسن تنابنده باید سیمرغ بلورین این بخش را دریافت کند.
و اما اتفاق شبههبرانگیزی که در جشنواره امسال رخ داد، اهدای سه سیمرغ نادرست بود. اعضای هیئت داوران چه کسی را به عنوان صاحب سیمرغ بخش صدا معرفی کردند؟
همانطور که گفتم در مورد بخش صدا «ملک سیلمان» وجود داشت که نمیتوانستیم صدای آن را نادیده بگیریم اما در میان فیلمهای ایرانی هم باید کاری را که صدای مناسبی داشت انتخاب میکردیم. به همین دلیل در این مورد هم دیپلم دادیم هم سیمرغ.
پرسش من این است که کدام فیلم به عنوان صاحب سیمرغ شناخته شد؟
دقیقاً به خاطر ندارم که در جلسه نهایی چه اتفاقی افتاد اما تا جایی که یادم هست، علیرضا علویان برای فیلم «آناهیتا» به عنوان برگزیده شناخته شد.
*****مقایسه حمید فرخ نژاد با فردین هم در نوع خودش جالب توجه
خبری از به رنگ ارغوان:
گلهمندي معاون سينمايي از اهالي رسانه؛
شمقدري: «به رنگ ارغوان» براي اكران ويژه به شهرستان ميرود
خبرگزاري فارس: جواد شمقدري معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از ارسال فيلم «به رنگ ارغوان» براي نمايش در شهرستانها خبر داد.
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 364
رد: ابراهيم حاتمي کيا
روایت تهیهکننده "به رنگ ارغوان" از حواشی توقیف فیلم
وساطت هاشمی رفسنجانی برای رفع توقیف «به رنگ ارغوان»
سینمای ما- سید جمال ساداتیان روایت تازه ای از رایزنی با آیت الله هاشمی رفسنجانی در چند سال پیش برای رفع توقیف این فیلم بازگو کرده است:
وساطت رفسنجانی وروحانی
ساداتیان بااشاره به توقیف این فیلم در چند سال قبل گفته است : در آن زمان من سعی کردم از طریق شورای امنیت ملی و آقای رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت این قضیه را پی گیری کنم هم آقای روحانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند و هم آقای هاشمی وساطت کردند . اما افاقه نکرد و توصیه هایشان نمی دانم به چه دلیل اجرایی نشد .
مخالفان وموافقان به رنگ ارغوان
وی درادامه این گفت وگو افزوده :آقای روحانی با بعضی از معاونانشان و روسای کمیسیون های شورای امنیت ،فیلم را دیدند ودر آنجا هم فیلم مخالفان وموافقانی داشت نمی دانم به چه دلیل آقای روحانی آن قاطعیتی را که لازم بود را اعمال نکردند و موانع بر طرف نشد .
حاتمی کیا زیر بار سانسور نرفت
ساداتیان در پاسخ به سوالی که آیا در آن زمان امکان هیچ اصلاح وممیزی هم وجود نداشت و با اصلاحیه فیلم قابل اکران نبود؟ می گوید : زمانی که آقایان روحانی وهاشمی وارد ماجرا شدند اصلاحیه ای دادند وگفتند اگر این اصلاحات صورت گیرد فیلم قابل تحمل تر می شود اما اگر آن اصلاحیه اعمال می شد چیزی از فیلم باقی نمی ماندو آقای حاتمی کیا زیر بار نرفتند.
فرازی از زندگی یک مامور امنیتی
آقا ی ساداتیان در پاسخ به سوال دیگری درباره فیلم به رنگ ارغوان گفته است: این فیلم درباره مشکلات یک سازمان نیست . فراز کوچکی اززندگی یک مامور را نشان می دهد که ربطی هم به سازمان او ندارد .وزارت اطلاعات پرسنل زیادی دارد که هر کدام از آنها تعلقات شخصی و تعلقات سازمانی دارند که همه آنها هم به یک شکل عمل نمی کنند.این فیلم داستان یک مامور ساده اطلاعاتی است که وظیفه ای راانجام می دهد .مثل قطره ای مقابل یک اقیانوس است .فیلم نقدیک سیستم نیست بلکه فرازی از زندگی یک مامور امنیتی است .
وساطت هاشمی رفسنجانی برای رفع توقیف «به رنگ ارغوان»
سینمای ما- سید جمال ساداتیان روایت تازه ای از رایزنی با آیت الله هاشمی رفسنجانی در چند سال پیش برای رفع توقیف این فیلم بازگو کرده است:
وساطت رفسنجانی وروحانی
ساداتیان بااشاره به توقیف این فیلم در چند سال قبل گفته است : در آن زمان من سعی کردم از طریق شورای امنیت ملی و آقای رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت این قضیه را پی گیری کنم هم آقای روحانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند و هم آقای هاشمی وساطت کردند . اما افاقه نکرد و توصیه هایشان نمی دانم به چه دلیل اجرایی نشد .
مخالفان وموافقان به رنگ ارغوان
وی درادامه این گفت وگو افزوده :آقای روحانی با بعضی از معاونانشان و روسای کمیسیون های شورای امنیت ،فیلم را دیدند ودر آنجا هم فیلم مخالفان وموافقانی داشت نمی دانم به چه دلیل آقای روحانی آن قاطعیتی را که لازم بود را اعمال نکردند و موانع بر طرف نشد .
حاتمی کیا زیر بار سانسور نرفت
ساداتیان در پاسخ به سوالی که آیا در آن زمان امکان هیچ اصلاح وممیزی هم وجود نداشت و با اصلاحیه فیلم قابل اکران نبود؟ می گوید : زمانی که آقایان روحانی وهاشمی وارد ماجرا شدند اصلاحیه ای دادند وگفتند اگر این اصلاحات صورت گیرد فیلم قابل تحمل تر می شود اما اگر آن اصلاحیه اعمال می شد چیزی از فیلم باقی نمی ماندو آقای حاتمی کیا زیر بار نرفتند.
فرازی از زندگی یک مامور امنیتی
آقا ی ساداتیان در پاسخ به سوال دیگری درباره فیلم به رنگ ارغوان گفته است: این فیلم درباره مشکلات یک سازمان نیست . فراز کوچکی اززندگی یک مامور را نشان می دهد که ربطی هم به سازمان او ندارد .وزارت اطلاعات پرسنل زیادی دارد که هر کدام از آنها تعلقات شخصی و تعلقات سازمانی دارند که همه آنها هم به یک شکل عمل نمی کنند.این فیلم داستان یک مامور ساده اطلاعاتی است که وظیفه ای راانجام می دهد .مثل قطره ای مقابل یک اقیانوس است .فیلم نقدیک سیستم نیست بلکه فرازی از زندگی یک مامور امنیتی است .
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 365
رد: ابراهيم حاتمي کيا
خبری از خبرگزاری مهر در مورد این موضوع:
به رنگ ارغوان از ۲۸ بهمن در ۹۰ سینمای کشور
سید جمال ساداتیان در این ارتباط به خبرنگار مهر گفت: تبلیغات و نصب بیلبوردهای این فیلم از 25 بهمن ماه در تهران آغاز شده و تیزرهای فیلم نیز که توسط آرش معیریان ساخته شده از روز سه شنبه در شبکه های تلویزیونی نمایش داده میشود.
وی افزود: ما البته در جریان تمام نمایشهای "به رنگ ارغوان" در جشنواره فیلم فجر نبودیم، اما واکنشها مثبت بوده و بیشتر مخاطبین منتظر اکران عمومی سیزدهمین اثر حاتمی کیا هستند. به هرحال عنوان کارگردان، مسائل حاشیه ای فیلم، جوایز متعدد در جشنواره فیلم فجر و موضوعی که در "به نگ ارغوان" مطرح می شود، از ویژگیهای است که یک گیشه موفق را قابل پیشبینی میکند.
ساداتیان ادامه داد: ما مراسم خاصی برای افتتاحیه این فیلم در نظر نگرفتیم، زیرا معتقدیم نمایشهای آن در جشنواره فیلم فجر به نوعی معرفی این اثر به مخاطبین بود. طبق قانون شورای صنفی نمایش حدود هفت هفته قرارداد اکران داریم که با توجه به این موضوع احتمالا تا پایان فرودین ماه "به رنگ ارغوان" بر روی پرده سینماها است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده: یکی از عوامل گروهکهای سیاسی که اوایل انقلاب از کشور گریخته پس از سالها تصمیم میگیرد برای دیدن دخترش به دانشجوی دانشکده جنگلداری است مخفیانه به ایران بازگردد. یکی از مأمورین امنیتی به عنوان دانشجو وارد دانشکده شده تا با کنترل دختر پدر وی را به دام اندازد.
حمید فرخنژاد، خزر معصومی، رضا بابک، کوروش تهامی، فرهاد قائمیان و ... در این فیلم بازی کردند. این فیلم در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر، جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و... را از آن خود کرد.
***گزارشی از اختتامیه جشنواره فیلم فجر در شهرستانها....
گزارش فارس از بهترين فيلمهاي جشنواره فجر در استانها؛
طلا و مس، نفوذي، به رنگ ارغوان و شب واقعه بهترينهاي تماشاگران در استانها
خبرگزاري فارس: در آيين اختتاميه بيست و هشتمين جشنواره فيلم فجر در شهرهاي مختلف كشور، فيلمهاي «طلا و مس»، «نفوذي»، «به رنگ ارغوان» و «شب واقعه» به عنوان بهترين فيلم از نگاه تماشاگران انتخاب شدند.
به گزارش خبرگزاري فارس، امسال جشنواره بينالمللي فيلم فجر در بيست و هشتمين تجربه خود، علاوه بر تهران در 10 مركز استان و سه شهرستان برگزار شد و اين بار مردم اين شهرها هم ميتوانستند با اين رويكرد عدالتطلبانه فيلمهاي جشنواره را به صورت همزمان تماشا كنند و نظراتشان را هم اعلام كنند.
جشنواره فيلم فجر در مراكز استانهايي جون خراسان رضوي، خراسان جنوبي، خوزستان، اصفهان، همدان، مازندران، سيستان و بلوچستان و در شهرستانهاي چالوس و خرمشهر برگزار شد و مردم اين شهرها، بهترين فيلمهايشان را انتخاب كردند.
فيلمهاي «طلا و مس» (همايون اسعديان)، «نفوذي» (احمد كاوري و مهدي فيوضي)، «به رنگ ارغوان» (ابراهيم حاتميكيا) و «شب واقعه» (شهرام اسدي) فيلمهايي بودند كه مردم اين شهرها انتخاب كردند
در زير گزيدهاي از آيينهاي اختتاميه بيست و هشتمين جشنواره فيلم فجر در استانهاي ذكر شده آمده است:
* تجليل مردم خراسان جنوبي از «نفوذي»
در بيست و هشتمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر در بيرجند، 10 فيلم نمايش داده شد و در مراسم اختتاميه اين جشنواره از عوامل فيلم منتخب تجليل شد.
به گزارش خبرگزاري فارس از بيرجند، محمد مطهريفر سرپرست اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان جنوبي در مراسم اختتاميه جشنواره فيلم فجر در اين شهر ضمن قدرداني از حركت سنجيده مسئولان در ارتباط با اكران فيلمهاي جشنواره فجر در شهرستان محروم بيرجند آن را رويدادي بزرگ قلمداد كرد و خواستار ادامه اين روند در سالهاي آينده شد.
وي با اشاره به عدم استقبال مردم شهرستان بيرجند از اكران اين فيلمها به بررسي دلايل اين امر پرداخت و افزود: آغاز صنعت فيلم و سينما به عنوان تاثيرگذارترين پارامتر مطرح شد ولي هر كدام جايگاه خاص خود را دارد و ما در بعضي مقاطع شاهد كمرونقي سينما بودهايم كه دلايل خاص خود را دارد و از جمله اين عوامل ميتوان به ورود سينماهاي خانگي به كشور اشاره كرد كه اين مسئله كار كارشناسي و بحث آسيبشناسي خاص خود را لازم دارد تا سينما بتواند به رونق گذشته خود برگردد و دوباره جايگاه خود را در بين خانوادهها به دست آورد.
سرپرست ادارهكل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان جنوبي تقارن اكران فيلمهاي جشنواره فيلم فجر با ايام اربعين حسيني و ايام دهه فجر را مهمترين عامل عدم استقبال از اين فيلمها در شهرستان بيرجند عنوان كرد و گفت: تقارن اكران اين فيلمها با اربعين حسيني و ايام دهه فجر بر روي استقبال مردم تاثير زيادي گذاشت و قطعا اگر اين فيلمها چند روز جلوتر اكران ميشد با استقبال بيشتر مردم مواجه ميشد
مطهريفر تعطيلي دانشگاهها را نيز از ديگر عوامل عدم استقبال دانست و افزود: يك گروهي از جوانان و دانشجويان علاقهمند به سينما به علت تعطيلي دانشگاه در شهر حضور نداشتند و نتوانستند از اين فرصت ناب استفاده كنند و همچنين درگيري دانشآموزان مقاطع مختلف با برنامههاي دهه فجر نيز از عوامل تاثيرگذار در اين قضيه است.
وي هماهنگ نبودن برخي فيلمها با شرايط اقليمي استان خراسان جنوبي و عدم جذابيت برخي فيلمهاي به نمايش درآمده را نيز از عوامل تاثيرگذار در استقبال مردم عنوان كرد و گفت: شرايط اقليمي هر استان با ساير استانها فرق ميكند و با توجه به همين موضوع جذابيت فيلم براي مردم هر منطقهاي نيز متفاوت است و اگر قرار باشد سال آينده نيز فيلمهاي جشنواره فجر در استانها به نمايش درآيد بايد نيازسنجي هر منطقه را نيز لحاظ كنند تا فيلمهاي جذاب براي هر منطقه اقليمي مشخص شود.
در پايان اين مراسم از عوامل فيلم «نفوذي» كه به عوان فيلم برتر از نگاه مخاطبان انتخاب شده بود تقدير شد.
* «شب واقعه» و «به رنگ ارغوان» فيلمهاي محبوب خوزستانيها
به گزارش خبرگزاري فارس از اهواز، مدير كل فناوري و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در آيين اختتاميه اين جشنواره اظهار داشت: يكي از دلايل نقاط ضعف اين جشنواره اين است كه برگزاري بيست و هشتمين جشنواره فيلم فجر با مديريت جديد اين وزارتخانه فاصله زيادي نداشت.
حسين طلابيگي با اشاره به اينكه رويكرد امسال جشنواره به شهرستانها نسبت به تهران نگاه بهتري داشت، اظهار داشت: برنامه دولت رسيدگي به استانها به ويژه استانهاي محروم است، در همين راستا، جشنواره فيلم فجر امسال در هشت منطقه فرهنگي و 10 استان كشور به طور همزمان برگزار شد.
وي با اشاره به اينكه تاكنون شرايط و زمينههاي هنري براي هنرمندان در استانها فراهم نبوده است، افزود: تاكنون شرايط به گونهاي بوده است كه هنرمندان قادر به ارائه كارهاي هنري خود نبودند و تنها عدهاي خاص در زمينه هنر وارد ميشدند.
وي به تجهيز سينماها در كشور اشاره كرد و گفت: به دليل بالا بودن حجم سينماها و به لحاظ هزينه بر بودن بخشهاي فني و تخصصي آنها، ساخت، بازسازي و تجهيز سينماها نيازمند ياري مردم و ورود بخش خصوصي به اين قسمت است.
طلابيگي ادامه داد: بيست و هشتمين جشنواره فيلم فجر نخستين مرتبه است كه در مديريت جديد اتفاق ميافتد و به دليل اينكه كمي زودتر از موعد برگزار شد، با بينظمي و مشكلاتي مواجه بود.
اين مقام مسئول در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به تفاوتهاي جشنواره فجر امسال با سالهاي گذشته اشاره و تصريح كرد: امسال با افزايش تعداد سينماها، جشنواره را در مقياسي وسيعتر برگزار كرديم كه اين امر بر دور هم جمع شدن منتقدان و فيلمسازان اتفاق بزرگي بود.
طلابيگي تاكيد كرد: در اين جشنواره بايد داوران استاني به فيلمها امتياز ميدادند كه به دليل درگيري مسائل جشنواره نتوانستيم آنگونه كه شايسته است آن را برگزار كنيم و اميدواريم در سالهاي آينده شاهد حضور داوران استاني در جشنواره باشيم.
در ادامه اين مراسم از موسي شاعري معاون فرهنگي شهرداري اهواز لفته منصوري مدير روابط عمومي شركت برق خوزستان، گلچهره رحيمي نماينده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، جوروند رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي خرمشهر، ايرج جهانگير، حبيبالله شادبخت رئيس سينما اكسين اهواز و محمدحسين ارفع رئيس سينما هلال اهواز تجليل شد. همچنين «سليمه رنگزن» بازيگر خوزستاني و «محمود رحماني» فيلمساز خوزستاني، در بخش افتخارآفرينان تقدير شدند.
در بخش ويژه از «كوروش صالحي» به عنوان عكاس برتر، فاطمه صادقيان و «زينب زنگنه» بهعنوان خبرنگاران مطبوعات و خديجه نيسي بهعنوان خبرنگار برتر تقدير شد.
در بخش منتقدان جشنواره حشمتالله قاسمي، سيامك عباسپور، فرهاد پدوين، عبدالحسين حاجسردار و محمد مرادي جاوي به عنوان منتقد برتر معرفي شدند.
در مراسم اختتاميه جشنواره فيلم فجر، جايزه فيلم برتر جشنواره از نگاه مردمي در اهواز و خرمشهر، به فيلمهاي «شب واقعه» به تهيهكنندگي سيداحمد ميرعلايي و «به رنگ ارغوان» به تهيهكنندگي سيدجواد ساداتيان اهدا شد.
در مدت برپايي جشنواره در اهواز، 10 فيلم خارجي و 20 فيلم ايراني در سينماهاي هلال و اكسين اكران عمومي شد.
* مازندرانيها «طلا و مس» را برگزيدند
بيست و هشتمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر با انتخاب فيلم سينمايي «طلا و مس» ساخته همايون اسعديان از سوي تماشاگران پايان يافت.
به گزارش خبرگزاري فارس از شهرستان ساري، نمايش فيلمهاي جشنواره فيلم فجر به پايان رسيد و بر اساس نظرسنجيهايي كه از طريق برگههاي نظرخواهي ميان تماشاگران در روزهاي مختلف صورت گرفت، فيلم سينمايي «طلا و مس» به كارگرداني همايون اسعيديان با بازي «نگار جواهريان» توانست بيشترين آراي مردمي را به خود اختصاص دهد و به عنوان فيلم برگزيده مردم مازندران در جشنواره فيلم فجر معرفي شود.
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي مازندران در مراسم اختتاميه بيست و هشتمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر كه در سينما سپهر ساري برگزار شد، اظهار داشت: انقلاب اسلامي ما بر باور مؤلفههاي فرهنگي و ديني شكل گرفته است.
هادي ابراهيمي تصريح كرد: تفاوت بارز انقلابهاي مطرح دنيا و انقلاب جمهوري اسلامي بعد فرهنگي بودن آن است.
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي مازندران كه اخيرا با حكم وزير كشور به سمت معاون سياسي ـ امنيتي استاندار مازندران منصوب شد، تصريح كرد: بنيانهاي انقلابهاي دنيا بيشتر ناشي از اعتراضهاي كارگري، دانشجويي و تشكلهاي اجتماعي بوده است ولي يكي از دلايل شكلگيري انقلاب اسلامي حاكميت دين بر اجتماع و از بين بردن فقر، فساد و تبعيض بوده است.
ابراهيمي با بياني از علامه شهيد مطهري كه انقلاب اسلامي بر اساس نياز ضروري شكل گرفته است و براي تمام بخشهاي زندگي برنامه دارد، خاطرنشان كرد: انقلاب اسلامي ما آمده است تا حريت و آزادگي به انسانيت ببخشد و وجه عدالت خواهي انسانها حفظ شود.
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي مازندران يادآور شد: آنچه كه امروز در عرصه مناسبات فرهنگي و اقتصادي داريم به بركت وجودي انقلاب اسلامي و امام راحل بوده است.
به گزارش خبرگزاري فارس از چالوس، در طول 11 روز اكران فيلمهاي جشنواره فجر، 14 هزار و 500 نفر از شهروندان غرب مازندران تماشاگر فيلمهاي فجر بودند.
مدير اجرايي جشنواره فيلم فجر در چالوس با اشاره به 30 نوبت اكران و پخش 21 فيلم، افزود: برگزاري اين جشنواره از سويي مورد اقبال شهروندان اين شهر و شهرهاي اطراف و از سويي مورد تحسين اهالي و دوستداران اين عرصه واقع شد و اين جشنواره نشان داد كه سينما هنوز سحرانگيز است و جادوگري آن تا جايي است كه قابهاي متفاوتي را در ايام برگزاري در معرض نمايش قرار داد.
وي ادامه داد: حضور بيش از ظرفيت در سينما به ويژه در ساعت 16 تا 20 هر روز، آن هم در سرماي ناگهاني فصل زمستان كه همه را غافلگير كرد، حاكي از تصميم درست براي اكران در شهرستانهاست. حضور برخي از مسئولان را هر روز در سينما شاهد بوديم، زني ميانسال كه با پاي گچ گرفته به اصرار وارد سينما شد و خانوادهاي كه هر روز پاي ثابت تماشاي فيلمها بودند.
مدير اجرايي بيست و هشتمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر در چالوس، اظهار داشت: هرچند در روزهاي آغازين (دو روز اول) بياطلاعي موجب شد صندليها را خالي ببينيم اما انتقال سينه به سينه، رسانهاي، مخابراتي، شنيداري و ديداري سبب رونق حضور شد تا جايي كه در برخي سانسها با اينكه به تعداد صندليهاي سالن افزوده بوديم حتي مسئولان شهري در راهروها به انتظار ايستاده بودند.
وي اشاره كرد: جشنواره ميتوانست از طريق تبليغات بهرهبرداري بيشتري شود، يكي از عوامل آن نوع طراحي پوستر جشنواره بود كه با توجه به نگاه هنري در طراحي آن كمتر كسي متوجه اين تبليغ ميشد و براي شهرستانها چون اين يك تجربه جديد بود بايد بيشتر ديده ميشد.
طهماسبي ادامه داد: علايم و نشانهها كه بخش اعظم پوستر و بنرها را شامل ميشد فاقد يك عنوانبندي واضح بود كه ميتوانست به درستي انتقال مظمون و موضوع كند كه در شهرستانها اين فرصت به دليل عدم توجه به تماشاچي عادي از دست رفت كه فرصت طراحي به شهرستانها بر اساس نياز شهر داده شود، در كل كشش بصري پوستر و بنر ضعيف بود.
وي در پايان بيان داشت: فيلمها نيز به دليل عدم جذابيت يكي از دلايل افت تبليغي جشنواره بودند، تماشاچي عادي فرصت مطالعه پيشاپيش فيلمها را نداشت، اگر فيلمي رضايت وي را جلب نميكرد احتمالا باقي آثار را از آن طيف قلمداد ميكرد.
طهماسبي تصريح كرد: شهرستان چالوس با حضور هنرمندان متعدد آماده همكاري توانست به نوعي با توجه به مواد تبليغي و امكانات محدود خويش در برگزاري مطلوب و امنيت اكران فيلم، نظرسنجي، ارائه بليط به صورت ميهمان و فروش و ارسال فيلمهاي جشنواره نهايت تلاش را به خرج دهد و در مجموع توانستيم در طول 30 نوبت اكران و پخش بيست و يك عنوان فيلم شاهد حضور 14 هزار و 500 نفر در طول 11 روز اكران فيلم باشيم.
* «طلا و مس» فيلم مورد توجه مشهديها
به گزارش خبرگزاري فارس از مشهد، اختتاميه اين جشنواره با حضور «جواد شمقدري» معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، «سيداحمد ميرعلايي» رئيس بنياد سينمايي فارابي، «منوچهر محمدي» تهيهكننده فيلم «طلا و مس»، «محمود صلاحي» استاندار خراسان رضوي، «حميد فرخنژاد» بازيگر فيلم «به رنگ ارغوان» و «شب واقعه» و اهالي فرهنگ و هنر و اصحاب رسانه به پايان رسيد.
حسين مسگراني معاون هنري اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان رضوي و دبير هفتمين جشنواره فيلم فجر مشهد با اشاره به نظرسنجيها اظهار داشت: فيلم «طلا و مس» رتبه نخست و پس از آن به ترتيب فيلمهاي «به رنگ ارغوان»، «طهران تهران»، «عصر روز دهم»، «شب واقعه» و «نفوذي» قرار دارند.
بر اساس اين گزارش، پس از مذاكرات و صحبتهاي فراوان با تهيهكننده فيلم «به رنگ ارغوان»، اين فيلم چند سال پيش ساخته شده ابراهيم حاتميكيا ميهمان شهرستانها نيز شد و در سه سانس پخش در سينما آفريقا مشهد با استقبال 4 هزار نفري مواجه شد.
مسگراني دبير هفتمين جشنواره فيلم فجر مشهد گفت: امسال بيش از 20 فيلم از فيلمهاي جشنواره فجر در مشهد اكران شد و همانطور كه قرار بود برخي از فيلمهايي كه قول داده بوديم از جمله «به رنگ ارغوان»، «ملك سليمان» و «طهران تهران» نيز به مشهد آمد.
«خوابهاي دنبالهدار» به كارگرداني پوران درخشنده، «نفوذي» به كارگرداني مشترك احمد فيوضي و احمد كاوري، «سفر مرگ» به كارگرداني حسن آقاكريمي، «محفل ايكس» به كارگرداني حبيب كاوش، «پرواز مرغابيها» به كارگرداني علي شاهحاتمي، «طلا و مس» به كارگرداني همايون اسعديان، «خاطره» به كارگرداني نادر طريقت، «حوالي اتوبان» به كارگرداني سياوش اسعدي، «لطفاً مزاحم نشويد» به كارگرداني محسن عبدالوهاب، «پسر آدم، دختر حوا» به كارگرداني رامبد جوان، «آل» به كارگرداني بهرام بهراميان، «بيداري رؤياها» به كارگرداني محمدعلي باشهآهنگر، «صد سال به اين سالها» به كارگرداني سامان مقدم، «چهل سالگي» به كارگرداني عليرضا رئيسان، «شكلات داغ» به كارگرداني حامد كلاهداري، «فصل بارانهاي موسمي» به كارگرداني مجيد برزگر، «شب واقعه» به كارگرداني شهرام اسدي، «هفت دقيقه تا پاييز» به كارگرداني عليرضا اميني، «ملك سليمان» به كارگرداني شهريار بحراني، «طهران، تهران» كار مشتركي از داريوش مهرجويي و مهدي كرمپور و «به رنگ ارغوان» به كارگرداني ابراهيم حاتميكيا از جمله فيلمهايي بود كه امسال روي پرده سينماهاي مشهد رفتند.
در اين مراسم از «محمدتقي پاكسيما»، فيلمبردار سينماي ايران، «احمد كاوري» و «مهدي فيوضي»، كارگردانان فيلم سينمايي «نفوذي»، «حميد فرخنژاد» بازيگر فيلمهاي «به رنگ ارغوان» و «شب واقعه»، «اميراطهر سهيلي» فيلمساز جوان مشهدي و سازنده يك فيلم كوتاه و يك اثر سينمايي بلند در جشنواره فجر مشهد و از خانواده مرحوم «حسان صحتي» هنرمندي كه سال گذشته جزو ستاد ششمين جشنواره فيلم فجر مشهد بود نيز قدرداني شد.
همچنين از ديگر وقايع اين جشنواره رونمايي از كتاب «صد سال سينما در مشهد» تاليف حسين پورحسين در مراسم اختتاميه بود.
«حميد فرخنژاد» در زمان دريافت هديه خود گفت: همه ملت ما مديون بزرگواري و رشادتهاي بزرگواراني هستند كه براي حراست از كيان، حريم و آيين اين مرز بوم جانفشاني كردند.
وي افزود: در زمان ساخت فيلم شب واقعه در مكاني كه عراقيها پل زده بودند من به كارگردان گفتم نذر ميكنم اگر براي اين فيلم جايزهاي دريافت كردم به امير سرتيپ كهتري (فرمانده وقت لشكر 77 پيروز خراسان و فرمانده عميات حصر آبادان) بدهم.
وي ادامه داد: در زماني كه كودك بودم ميگفتم كه ميخواهم نقش امير سرتيپ كهتري را بازي كنم و امروز نيز اين مرد كه اسم ايشان تداعيكننده بزرگترين قهرماني است، بنده هديه خود را تقديم اين بزرگوار ميكنم.
كهتري نيز پس از حضور در جايگاه در پاسخ به عملكرد اين بازيگر سينماي ايران نيز اظهار داشت: من هم چون در آستان حضرت رضا (ع) هستم اين هديه را به اين مرد و بازيگر تقديم كرده و بازميگردانم.
«جواد شمقدري» در اين مراسم، اظهار داشت: استان خراسان رضوي داراي ظرفيتها و فيلمسازان خوبي است و قطعا وظيفه ما نيز هست كه گامهايي را در اين راستا برداريم كه البته اين صحبت بنده را بر روي حساب مشهدي بودن نگذاريد.
وي افزود: آسيبهايي در سينماي ايران در سالهاي گذشته وجود داشته است كه البته بايد در اين راستا سينما را بسمتي ببريم كه با مردم ارتباط تنگاتنگي ايجاد كند كه از اين طريق ميتوان از گرفتاريها نجات پيدا كرد و حتي در جشنواره امسال شاهد اكران فيلمهايي بوديم كه مردم با ناراحتي و گاه با گفتن ناسزا سالن را ترك كردند.
وي تاكيد كرد: بايد از كارگردان، تهيهكننده و ساير عوامل خواست كه به سالن بيايند، فيلم را با مردم نگاه كنند و حس مردم را نسبت به فيلم ببينند و در اين راستا سينما ايران بايد ياد بگيرد كه براي مردم فيلم بسازد و دغدغههاي مردم را نيز بشناسد.
معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي خاطرنشان كرد: همچنين برخي سينماگران فيلم هاي خود را بسمتي بردند كه ميخواستند در ديگر جاها مورد تقدير قرار گيرد و در كنار اين موضوع امسال شاهد اكران فيلمهايي نيز بوديم كه به شدت استقبال و اقبال عمومي داشت و گاه فيلمسازان اينگونه فيلمها با توجه به آن جمعيت و با اينكه شرايط توليد فيلم در ايران سخت است ميخواستند 10 فيلم همانند آن فيلمها بسازند.
وي گفت: امسال اين جشنواره در 10 مركز استان و سه شهرستان برگزار شد كه در مجموع در 13 شهرستان برگزار شده و البته با استقبال مردم هم مواجه شد و در مركز استانها نيز فيلم ها از سوي مردم داوري ميشد و در همين راستا فيلمهايي كه از سوي مردم منتخب عنوان مي رفت هيئت داوران هم قبل از آن را انتخاب كرده بودند كه نشان دهنده اين است كه اگر به مردم نزديك شويم به راي و نظر آنها نيز نزديك شدهايم.
شمقدري تصريح كرد: همچنين در دورههاي قبل يك نوع ديكتاتوري فرهنگي حاكم شده بود كه اين شيوه عملكرد در دهه 60 هم رايج شده بود و با توجه به اينكه دنيا به سمت تحولات و اتفاقات جديد بود اين شيوه هم بايد تغيير پيدا ميكرد كه گام نخست را برداشتيم كه بايد گفت البته دوران احتياط گري گذشته است و در اين راستا بايد به مردم نزديك شويم و حوزه نقد را گسترش دهيم.
* مردم همدان «شب واقعه» را برگزيدند
به گزارش خبرگزاري فارس از همدان، حجتالاسلام سعيد كرمي در آيين اختتاميه بيست و هشتمين جشنواره فيلم فجر در همدان، پر كردن بسياري از خلاءها در حوزه سينما را اقدام مؤثر جشنواره در طي چند سال برگزاري دانست و ابراز داشت: در راستاي عدالت فرهنگي بايد شاهد رخدادهاي فرهنگي باشيم كه بتواند در استانها اتفاق بيفتد و اين امر كه در همدان همزمان با تهران 20 هزار نفر براي اكران فيلم توسط سازمان ارشاد پوشش داه شد اتفاق بزرگ فرهنگي است، چرا كه ما نياز به حضور مردم داريم تا آنها را در فضاي با نشاط قرار دهيم.
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان همدان با بيان اينكه همدان داراي ظرفيت نهفته و بالايي است، تصريح كرد: درگير شدن اهالي استان با جشنواره فيلم كودك فضا را متحول كرد و به بهانه جشنواره فيلم كودك مكانهاي ديگري نيز در همدان براي اكران فيلم ساخته و تجهيز شد كه در همايش فيلم فجر مورد استفاده قرار گرفت و اين اتفاق با ارزشي است.
وي اظهار داشت: همدان پيش از دولت نهم سه سالن داشت كه غير استاندارد بود ولي امسال داراي 31 سالن است كه به طور همزمان به اكران فيلم جشنواره كودك ميپردازند.
در پايان اين مراسم از «شهرام اسدي» كارگردان فيلم منتخب «شب واقعه» تجليل به عمل آمد.
مجيد فروتن معاون فرهنگي اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي استان همدان در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت: فيلم «شب واقعه» با 58 درصد آرا مردم همدان بهترين فيلم جشنواره فجر شناخته شد.
وي افزود: از هفتم تا 17 بهمن ماه، 70 سانس در همدان به نمايش فيلمهاي جشنواره فيلم فجر پرداخت كه پذيراي علاقهمندان هنر هفتم در استان همدان بود.
معاون فرهنگي اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان همدان بيان داشت: جشنواره فيلم فجر در سالن آويني و دو سالن سينما قدس، فيلمها را به صورت چرخشي نمايش گذاشت.
وي اضافه كرد: با نظرسنجي كه از شهروندان همداني صورت گرفت، فيلم شب واقعه با آرا 58 درصد به عنوان فيلم برتر شناخته شد.
وي ابراز داشت: 70 درصد مردم همدان از دومين سال حضور جشنواره فيلم فجر در اين استان استقبال كردند و به تماشاي فيلمهايي كه همزمان با تهران اكران ميشد، پرداختند.
* «به رنگ ارغوان» مورد استقبال شهروندان اصفهاني
با برگزاري نخستين جشنواره فيلم فجر در اصفهان سيمرغهاي بيست و هشتمين جشنواره فجر پرواز بر فراز گنبدهاي فيروزه را براي نخستين بار تجربه كردند.
به گزارش خبرگزاري فارس از اصفهان، همزمان با بيست و هشتمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر، نخستين جشنواره فيلم فجر از هفتم تا 17 بهمن ماه در اصفهان و 9 شهر ديگر ايران برگزار شد.
جشنواره فيلم فجر در اصفهان با نمايش 12 فيلم ايراني حاضر در بخش مسابقه و هشت فيلم ايراني خارج از مسابقه به شهر اصفهان سفر كرد.
پرواز مرغابيها، طلا و مس، خاطره، كارناوال مرگ، خوابهاي دنبالهدار، نفوذي، سفر مرگ، محفل ايكس، آل، بيداري روياها، صد سال به اين سالها، چهل سالگي، آناهيتا، حوالي اتوبان، لطفا مزاحم نشويد، پسر آدم دختر حوا، شب واقعه، هفت دقيقه تا پاييز، شكلات داغ و فصلهاي باران موسمي فيلمهايي بودند كه همزمان با تهران در ايام برگزاري نخستين جشنواره فيلم فجر در سينماهاي شهر اصفهان روي پرده رفتند.
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان اصفهان افزود: به طور قطع توجه به جشنواره فيلم فجر به استانها امر مهم و قابل توجهي است كه دستاوردهاي همچون رفع كاستيها و حمايت از سينماي ايران را به دنبال خواهد داشت.
سيد عليرضا حسيني اظهار داشت: اين شهر تاريخي داراي هنرمندان فرهيخته و انديشمندي است كه تمام آنها داراي تفكر ناب و عالي هستند كه برگزاري نخستين جشنواره فيلم فجر در اين شهر ميتواند دستاوردهاي والاي را به دنبال داشته باشد.
وي تصريح كرد: با برگزاري همزمان جشنواره فيلم فجر در شهرستانها سينما دوستان و سينماگران شهرستاني دستاوردهاي يك سال فعاليت سينماي ايران و كاستيهاي آن را شناسايي ميكنند.
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان اصفهان افزود: متوليان سينما قطعا نيازمند كمك و همفكري افراد فرهيخته در اين عرصه هستند كه برگزاري همزمان جشنواره فجر در شهرستانها اين فرصت را براي ارائه راهكارهاي مناسب براي شكوفاي سينماي ايران به فرهيختگان شهرستاني ميدهد.
بر اساس اين گزارش، پيش فروش بليتهاي جشنواره بينالمللي فيلم فجر در اصفهان از يك روز قبل از برگزاري اين جشنواره آغاز شد.
اين در حالي بود كه تبليغات شهري انجام شده براي برگزاري اين جشنواره به اندازه كافي نبود و بسياري از سينما دوستان و سينماگران اصفهاني از برگزاري همزمان اين جشنواره در اصفهان خبر نداشتند.
در تبليغات انجام شده براي جشنواره، خبر نشستهاي تخصصي نقد و بررسي فيلم همزمان با ايام برگزاري جشنواره فيلم فجر از ساعت 20 تا 23 در مجتمع فرهنگي و هنري استاد فرشچيان آمده بود.
در نخستين نشست تخصصي نقد و بررسي فيلمها پس از اكران فيلم «طلا و مس» مسئول انجمن سينماگران دفتر اصفهان كه مجري اين نشست بود، افزود: براي برگزاري نشستهاي نقد و برسي از منتقدان تهراني دعوت شده بود، اما به دليل بازار گرمتر مصاحبهها، منتقدان تهران را به اصفهان ترجيح دادهاند.
پس از برگزاري اين نشست نيمه تخصصي كه چرخهاي آپارات سالن سينماي مجتمع استاد فرشچيان را به گردش در آورد، هيچ فيلم ديگري مورد نقد و برسي قرار نگرفت و «طلا و مس» تنها فيلمي بود كه در اين جشنواره مورد نقد و رسي قرار گرفت.
همزمان با برگزاري اين جشنواره در اصفهان ويژه برنامه اكران فيلمهاي جشنواره فجر اصفهان هر شب از شبكه استاني اصفهان پخش شد.
اين ويژهبرنامه به انعكاس نظرات مسئولان و مردم اصفهان در مورد برگزاري نخستين جشنواره فيلم فجر در اصفهان ميپرداخت.
اما اختصاص تنها 15 دقيقه از آنتن شبكه اصفهان براي انعكاس اين جشنواره در شهر اصفهان در برابر انعكاس نامناسب اخبار جشنواره توسط روزنامههاي اين شهر جاي سئوال دارد كه مسئولان برگزاري اين جشنواره بايد پاسخگوي آن باشند.
فيلم «به رنگ ارغوان» به كارگرداني «ابراهيم حاتميكيا» و تهيهكنندگي «سيدجمال ساداتيان» مورد استقبال بسيار شهروندان اصفهاني در هر سه سانس اكران خود در اين شهر قرار گرفت؛ به طوري كه تمام صندليهاي سينما مملو از جمعيت بود.
تهيهكننده فيلم «به رنگ ارغوان» اظهار داشت: سالهاي گذشته مراكز استانها نيز دوست داشتند همزمان با تهران شاهد اكران فيلمهاي جشنواره در شهر خود باشند كه امسال اين اتفاق رخ داد.
سيدجمال ساداتيان در مورد جشنواره فيلم فجر اصفهان اظهار داشت: علاقه مردم در ديگر شهرها در زمان مشاهده فيلمها قابل تقدير است و اگر وقت محدود نبود كارگردان و تهيه كنندهها نيز در استانها حاضر ميشدند تا شاهد اين هيجانها باشند.
وي افزود: برنامهريزي، ارائه خدمات، امكانات تردد از جمله مواردي است كه ميتواند به ادامه اين روند در شهرستانها و حضور عوامل فيلم در ميان مخاطبان خود كمك كند.
بر اساس اين گزارش، مسئولان اصفهاني همگي بر ادامه پيدا كردن برگزاري اين جشنواره در سالهاي آينده تاكيد دارند.
* تجليل از «نفوذي» در سيستان و بلوچستان
به گزارش خبرگزاري فارس از زاهدان، جواد شمقدري معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در مراسم اختتاميه جشنواره فيلم فجر در تالار فردوسي دانشگاه سيستان و بلوچستان اظهار داشت: مردم شهر زاهدان با حضور گسترده خود در اختتاميه جشنواره فيلم فجر، نشان دادند كه سينماي ايران در اين منطقه از كشور از جايگاه ويژهاي برخوردار است.
وي افزود: مردم زاهدان با فيلمهاي ايراني زندكي ميكنند و آموزش ميبينند و هر روز منتظر آنند كه فيلم جديدتري اكران شود و اين جاي خوشوقتي براي هنرمندان كشور بهعنوان يك مشوق است.
معاون سينمايي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي تصريح كرد: هدف از برگزاري جشنواره فيلم فجر در زاهدان تقسيم فرصتها در حوزه سينما بود تا در جاي جاي ايران شاهد اكران فيلمهاي فجر باشيم.
شمقدري افزود: استقبال بينظير مردم زاهدان از جشنواره فيلم فجر براي ما اين پيام را داشت كه در سالهاي آينده در راستاي برگزاري جشنواره فيلم فجر در استانها، گامهاي بلندتري برداريم.
وي گفت: در سال آينده، فيلمهاي متنوع خانوادگي بر روي پرده سينماي كشور اكران ميشود و تلاش داريم اين فيلمها را به خانوادهها معرفي كنيم تا فضا را براي خانوادهها در سينماي كشور مهيا كرده باشيم.
شمقدري اضافه كرد: نبود سينما در زاهدان يك دغدغه و نياز مردم اين استان است كه بايد با همت و ياري مسئولان استان شاهد افتتاح يك يا دو سينما در زاهدان باشيم.
معاون سينمايي وزير فرهنگ ادامه داد: جشنواره فيلم فجر امسال از يك ويژگي برتر به نام مردمي بودن آن سود ميجست كه فيلمهايي كه بهعنوان بهترين فيلم و بهترين كارگردان در مركز استانها معرفي شد همان فيلمهايي بود كه توسط هيئت داوران بهعنوان بهترين و برترين كارگرداني معرفي شد و اين نشان از يكسان بودن نگاه داوران جشنواره با مردم است.
وي به پيوند عميق مردم با سينما اشاره كرد و افزود: به منظور ارتقاي سينما در جهان، گامهاي بلندي برداشته شده كه هنور هم نياز داريم كه فيلمسازان با سوژههاي متنوع و جذاب بر مخاطبان، موجب رونق سينماي ايران در جهان شوند.
شمقدري بر حمايت از فيلمسازان بومي در استانها تاكيد كرد و گفت: هنرمندان استاني در صورت ورود به توليد فيلمهاي سينمايي به آنها كمك و ياري خواهد شد و اين خود موجب يك رقابت سالم بين فيلمسازان بومي در استانها ميشود.
معاون سينمايي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي بر گسترش سينما تاكيد كرد و گفت: براي گسترش نهضت سينما بايد فيلمسازان، مردم و مسئولان، ذهنها را از وجود باطل در سينما پاك كنند كه اين خود تاثير شگرفي بر سينما خواهد گذاشت.
وي تصريح كرد: در حالحاضر كشور 400 سينما كمبود دارد و شهر زاهدان هم به 4 سينما نيازمند است.
شمقدري از افزايش 10 درصدي مخاطب در بخش مسابقه سينماي ايران خبر داد و بيان داشت: رونق و گسترش جشنواره فيلم فجر نيازمند كمك و ياري ملت فرهنگ دوست ايران است.
وي افزود: براي توسعه سينما در كشور نيازمند حمايت مجلس شوراي اسلامي در حوزه سينما در بخش ساخت سالن سينما هستيم.
معاون سينمايي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: سيستان و بلوچستان يكي از نقاط كليدي آغاز تمدنهاست كه شهر سوخته با قدمت 8 هزار ساله گواه بر اين مدعاست و با توجه به هممرز بودن با دو كشور اسلامي، توانايي صادرات فرهنگي را دارد.
در پايان مراسم اختتاميه جشنواره فيلم فجر، فيلم «به رنگ ارغوان» به كارگرداني «ابراهيم حاتميكيا» نمايش داده شد.
در اين مراسم از «جمال شورجه» تهيهكننده فيلم «نفوذي»، «علي شهري» و «رضا خدادادبيگي» از هنرمندان استان تقدير و تجليل شد.
به رنگ ارغوان از ۲۸ بهمن در ۹۰ سینمای کشور
سید جمال ساداتیان در این ارتباط به خبرنگار مهر گفت: تبلیغات و نصب بیلبوردهای این فیلم از 25 بهمن ماه در تهران آغاز شده و تیزرهای فیلم نیز که توسط آرش معیریان ساخته شده از روز سه شنبه در شبکه های تلویزیونی نمایش داده میشود.
وی افزود: ما البته در جریان تمام نمایشهای "به رنگ ارغوان" در جشنواره فیلم فجر نبودیم، اما واکنشها مثبت بوده و بیشتر مخاطبین منتظر اکران عمومی سیزدهمین اثر حاتمی کیا هستند. به هرحال عنوان کارگردان، مسائل حاشیه ای فیلم، جوایز متعدد در جشنواره فیلم فجر و موضوعی که در "به نگ ارغوان" مطرح می شود، از ویژگیهای است که یک گیشه موفق را قابل پیشبینی میکند.
ساداتیان ادامه داد: ما مراسم خاصی برای افتتاحیه این فیلم در نظر نگرفتیم، زیرا معتقدیم نمایشهای آن در جشنواره فیلم فجر به نوعی معرفی این اثر به مخاطبین بود. طبق قانون شورای صنفی نمایش حدود هفت هفته قرارداد اکران داریم که با توجه به این موضوع احتمالا تا پایان فرودین ماه "به رنگ ارغوان" بر روی پرده سینماها است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده: یکی از عوامل گروهکهای سیاسی که اوایل انقلاب از کشور گریخته پس از سالها تصمیم میگیرد برای دیدن دخترش به دانشجوی دانشکده جنگلداری است مخفیانه به ایران بازگردد. یکی از مأمورین امنیتی به عنوان دانشجو وارد دانشکده شده تا با کنترل دختر پدر وی را به دام اندازد.
حمید فرخنژاد، خزر معصومی، رضا بابک، کوروش تهامی، فرهاد قائمیان و ... در این فیلم بازی کردند. این فیلم در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر، جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و... را از آن خود کرد.
***گزارشی از اختتامیه جشنواره فیلم فجر در شهرستانها....
گزارش فارس از بهترين فيلمهاي جشنواره فجر در استانها؛
طلا و مس، نفوذي، به رنگ ارغوان و شب واقعه بهترينهاي تماشاگران در استانها
خبرگزاري فارس: در آيين اختتاميه بيست و هشتمين جشنواره فيلم فجر در شهرهاي مختلف كشور، فيلمهاي «طلا و مس»، «نفوذي»، «به رنگ ارغوان» و «شب واقعه» به عنوان بهترين فيلم از نگاه تماشاگران انتخاب شدند.
به گزارش خبرگزاري فارس، امسال جشنواره بينالمللي فيلم فجر در بيست و هشتمين تجربه خود، علاوه بر تهران در 10 مركز استان و سه شهرستان برگزار شد و اين بار مردم اين شهرها هم ميتوانستند با اين رويكرد عدالتطلبانه فيلمهاي جشنواره را به صورت همزمان تماشا كنند و نظراتشان را هم اعلام كنند.
جشنواره فيلم فجر در مراكز استانهايي جون خراسان رضوي، خراسان جنوبي، خوزستان، اصفهان، همدان، مازندران، سيستان و بلوچستان و در شهرستانهاي چالوس و خرمشهر برگزار شد و مردم اين شهرها، بهترين فيلمهايشان را انتخاب كردند.
فيلمهاي «طلا و مس» (همايون اسعديان)، «نفوذي» (احمد كاوري و مهدي فيوضي)، «به رنگ ارغوان» (ابراهيم حاتميكيا) و «شب واقعه» (شهرام اسدي) فيلمهايي بودند كه مردم اين شهرها انتخاب كردند
در زير گزيدهاي از آيينهاي اختتاميه بيست و هشتمين جشنواره فيلم فجر در استانهاي ذكر شده آمده است:
* تجليل مردم خراسان جنوبي از «نفوذي»
در بيست و هشتمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر در بيرجند، 10 فيلم نمايش داده شد و در مراسم اختتاميه اين جشنواره از عوامل فيلم منتخب تجليل شد.
به گزارش خبرگزاري فارس از بيرجند، محمد مطهريفر سرپرست اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان جنوبي در مراسم اختتاميه جشنواره فيلم فجر در اين شهر ضمن قدرداني از حركت سنجيده مسئولان در ارتباط با اكران فيلمهاي جشنواره فجر در شهرستان محروم بيرجند آن را رويدادي بزرگ قلمداد كرد و خواستار ادامه اين روند در سالهاي آينده شد.
وي با اشاره به عدم استقبال مردم شهرستان بيرجند از اكران اين فيلمها به بررسي دلايل اين امر پرداخت و افزود: آغاز صنعت فيلم و سينما به عنوان تاثيرگذارترين پارامتر مطرح شد ولي هر كدام جايگاه خاص خود را دارد و ما در بعضي مقاطع شاهد كمرونقي سينما بودهايم كه دلايل خاص خود را دارد و از جمله اين عوامل ميتوان به ورود سينماهاي خانگي به كشور اشاره كرد كه اين مسئله كار كارشناسي و بحث آسيبشناسي خاص خود را لازم دارد تا سينما بتواند به رونق گذشته خود برگردد و دوباره جايگاه خود را در بين خانوادهها به دست آورد.
سرپرست ادارهكل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان جنوبي تقارن اكران فيلمهاي جشنواره فيلم فجر با ايام اربعين حسيني و ايام دهه فجر را مهمترين عامل عدم استقبال از اين فيلمها در شهرستان بيرجند عنوان كرد و گفت: تقارن اكران اين فيلمها با اربعين حسيني و ايام دهه فجر بر روي استقبال مردم تاثير زيادي گذاشت و قطعا اگر اين فيلمها چند روز جلوتر اكران ميشد با استقبال بيشتر مردم مواجه ميشد
مطهريفر تعطيلي دانشگاهها را نيز از ديگر عوامل عدم استقبال دانست و افزود: يك گروهي از جوانان و دانشجويان علاقهمند به سينما به علت تعطيلي دانشگاه در شهر حضور نداشتند و نتوانستند از اين فرصت ناب استفاده كنند و همچنين درگيري دانشآموزان مقاطع مختلف با برنامههاي دهه فجر نيز از عوامل تاثيرگذار در اين قضيه است.
وي هماهنگ نبودن برخي فيلمها با شرايط اقليمي استان خراسان جنوبي و عدم جذابيت برخي فيلمهاي به نمايش درآمده را نيز از عوامل تاثيرگذار در استقبال مردم عنوان كرد و گفت: شرايط اقليمي هر استان با ساير استانها فرق ميكند و با توجه به همين موضوع جذابيت فيلم براي مردم هر منطقهاي نيز متفاوت است و اگر قرار باشد سال آينده نيز فيلمهاي جشنواره فجر در استانها به نمايش درآيد بايد نيازسنجي هر منطقه را نيز لحاظ كنند تا فيلمهاي جذاب براي هر منطقه اقليمي مشخص شود.
در پايان اين مراسم از عوامل فيلم «نفوذي» كه به عوان فيلم برتر از نگاه مخاطبان انتخاب شده بود تقدير شد.
* «شب واقعه» و «به رنگ ارغوان» فيلمهاي محبوب خوزستانيها
به گزارش خبرگزاري فارس از اهواز، مدير كل فناوري و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در آيين اختتاميه اين جشنواره اظهار داشت: يكي از دلايل نقاط ضعف اين جشنواره اين است كه برگزاري بيست و هشتمين جشنواره فيلم فجر با مديريت جديد اين وزارتخانه فاصله زيادي نداشت.
حسين طلابيگي با اشاره به اينكه رويكرد امسال جشنواره به شهرستانها نسبت به تهران نگاه بهتري داشت، اظهار داشت: برنامه دولت رسيدگي به استانها به ويژه استانهاي محروم است، در همين راستا، جشنواره فيلم فجر امسال در هشت منطقه فرهنگي و 10 استان كشور به طور همزمان برگزار شد.
وي با اشاره به اينكه تاكنون شرايط و زمينههاي هنري براي هنرمندان در استانها فراهم نبوده است، افزود: تاكنون شرايط به گونهاي بوده است كه هنرمندان قادر به ارائه كارهاي هنري خود نبودند و تنها عدهاي خاص در زمينه هنر وارد ميشدند.
وي به تجهيز سينماها در كشور اشاره كرد و گفت: به دليل بالا بودن حجم سينماها و به لحاظ هزينه بر بودن بخشهاي فني و تخصصي آنها، ساخت، بازسازي و تجهيز سينماها نيازمند ياري مردم و ورود بخش خصوصي به اين قسمت است.
طلابيگي ادامه داد: بيست و هشتمين جشنواره فيلم فجر نخستين مرتبه است كه در مديريت جديد اتفاق ميافتد و به دليل اينكه كمي زودتر از موعد برگزار شد، با بينظمي و مشكلاتي مواجه بود.
اين مقام مسئول در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به تفاوتهاي جشنواره فجر امسال با سالهاي گذشته اشاره و تصريح كرد: امسال با افزايش تعداد سينماها، جشنواره را در مقياسي وسيعتر برگزار كرديم كه اين امر بر دور هم جمع شدن منتقدان و فيلمسازان اتفاق بزرگي بود.
طلابيگي تاكيد كرد: در اين جشنواره بايد داوران استاني به فيلمها امتياز ميدادند كه به دليل درگيري مسائل جشنواره نتوانستيم آنگونه كه شايسته است آن را برگزار كنيم و اميدواريم در سالهاي آينده شاهد حضور داوران استاني در جشنواره باشيم.
در ادامه اين مراسم از موسي شاعري معاون فرهنگي شهرداري اهواز لفته منصوري مدير روابط عمومي شركت برق خوزستان، گلچهره رحيمي نماينده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، جوروند رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي خرمشهر، ايرج جهانگير، حبيبالله شادبخت رئيس سينما اكسين اهواز و محمدحسين ارفع رئيس سينما هلال اهواز تجليل شد. همچنين «سليمه رنگزن» بازيگر خوزستاني و «محمود رحماني» فيلمساز خوزستاني، در بخش افتخارآفرينان تقدير شدند.
در بخش ويژه از «كوروش صالحي» به عنوان عكاس برتر، فاطمه صادقيان و «زينب زنگنه» بهعنوان خبرنگاران مطبوعات و خديجه نيسي بهعنوان خبرنگار برتر تقدير شد.
در بخش منتقدان جشنواره حشمتالله قاسمي، سيامك عباسپور، فرهاد پدوين، عبدالحسين حاجسردار و محمد مرادي جاوي به عنوان منتقد برتر معرفي شدند.
در مراسم اختتاميه جشنواره فيلم فجر، جايزه فيلم برتر جشنواره از نگاه مردمي در اهواز و خرمشهر، به فيلمهاي «شب واقعه» به تهيهكنندگي سيداحمد ميرعلايي و «به رنگ ارغوان» به تهيهكنندگي سيدجواد ساداتيان اهدا شد.
در مدت برپايي جشنواره در اهواز، 10 فيلم خارجي و 20 فيلم ايراني در سينماهاي هلال و اكسين اكران عمومي شد.
* مازندرانيها «طلا و مس» را برگزيدند
بيست و هشتمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر با انتخاب فيلم سينمايي «طلا و مس» ساخته همايون اسعديان از سوي تماشاگران پايان يافت.
به گزارش خبرگزاري فارس از شهرستان ساري، نمايش فيلمهاي جشنواره فيلم فجر به پايان رسيد و بر اساس نظرسنجيهايي كه از طريق برگههاي نظرخواهي ميان تماشاگران در روزهاي مختلف صورت گرفت، فيلم سينمايي «طلا و مس» به كارگرداني همايون اسعيديان با بازي «نگار جواهريان» توانست بيشترين آراي مردمي را به خود اختصاص دهد و به عنوان فيلم برگزيده مردم مازندران در جشنواره فيلم فجر معرفي شود.
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي مازندران در مراسم اختتاميه بيست و هشتمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر كه در سينما سپهر ساري برگزار شد، اظهار داشت: انقلاب اسلامي ما بر باور مؤلفههاي فرهنگي و ديني شكل گرفته است.
هادي ابراهيمي تصريح كرد: تفاوت بارز انقلابهاي مطرح دنيا و انقلاب جمهوري اسلامي بعد فرهنگي بودن آن است.
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي مازندران كه اخيرا با حكم وزير كشور به سمت معاون سياسي ـ امنيتي استاندار مازندران منصوب شد، تصريح كرد: بنيانهاي انقلابهاي دنيا بيشتر ناشي از اعتراضهاي كارگري، دانشجويي و تشكلهاي اجتماعي بوده است ولي يكي از دلايل شكلگيري انقلاب اسلامي حاكميت دين بر اجتماع و از بين بردن فقر، فساد و تبعيض بوده است.
ابراهيمي با بياني از علامه شهيد مطهري كه انقلاب اسلامي بر اساس نياز ضروري شكل گرفته است و براي تمام بخشهاي زندگي برنامه دارد، خاطرنشان كرد: انقلاب اسلامي ما آمده است تا حريت و آزادگي به انسانيت ببخشد و وجه عدالت خواهي انسانها حفظ شود.
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي مازندران يادآور شد: آنچه كه امروز در عرصه مناسبات فرهنگي و اقتصادي داريم به بركت وجودي انقلاب اسلامي و امام راحل بوده است.
به گزارش خبرگزاري فارس از چالوس، در طول 11 روز اكران فيلمهاي جشنواره فجر، 14 هزار و 500 نفر از شهروندان غرب مازندران تماشاگر فيلمهاي فجر بودند.
مدير اجرايي جشنواره فيلم فجر در چالوس با اشاره به 30 نوبت اكران و پخش 21 فيلم، افزود: برگزاري اين جشنواره از سويي مورد اقبال شهروندان اين شهر و شهرهاي اطراف و از سويي مورد تحسين اهالي و دوستداران اين عرصه واقع شد و اين جشنواره نشان داد كه سينما هنوز سحرانگيز است و جادوگري آن تا جايي است كه قابهاي متفاوتي را در ايام برگزاري در معرض نمايش قرار داد.
وي ادامه داد: حضور بيش از ظرفيت در سينما به ويژه در ساعت 16 تا 20 هر روز، آن هم در سرماي ناگهاني فصل زمستان كه همه را غافلگير كرد، حاكي از تصميم درست براي اكران در شهرستانهاست. حضور برخي از مسئولان را هر روز در سينما شاهد بوديم، زني ميانسال كه با پاي گچ گرفته به اصرار وارد سينما شد و خانوادهاي كه هر روز پاي ثابت تماشاي فيلمها بودند.
مدير اجرايي بيست و هشتمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر در چالوس، اظهار داشت: هرچند در روزهاي آغازين (دو روز اول) بياطلاعي موجب شد صندليها را خالي ببينيم اما انتقال سينه به سينه، رسانهاي، مخابراتي، شنيداري و ديداري سبب رونق حضور شد تا جايي كه در برخي سانسها با اينكه به تعداد صندليهاي سالن افزوده بوديم حتي مسئولان شهري در راهروها به انتظار ايستاده بودند.
وي اشاره كرد: جشنواره ميتوانست از طريق تبليغات بهرهبرداري بيشتري شود، يكي از عوامل آن نوع طراحي پوستر جشنواره بود كه با توجه به نگاه هنري در طراحي آن كمتر كسي متوجه اين تبليغ ميشد و براي شهرستانها چون اين يك تجربه جديد بود بايد بيشتر ديده ميشد.
طهماسبي ادامه داد: علايم و نشانهها كه بخش اعظم پوستر و بنرها را شامل ميشد فاقد يك عنوانبندي واضح بود كه ميتوانست به درستي انتقال مظمون و موضوع كند كه در شهرستانها اين فرصت به دليل عدم توجه به تماشاچي عادي از دست رفت كه فرصت طراحي به شهرستانها بر اساس نياز شهر داده شود، در كل كشش بصري پوستر و بنر ضعيف بود.
وي در پايان بيان داشت: فيلمها نيز به دليل عدم جذابيت يكي از دلايل افت تبليغي جشنواره بودند، تماشاچي عادي فرصت مطالعه پيشاپيش فيلمها را نداشت، اگر فيلمي رضايت وي را جلب نميكرد احتمالا باقي آثار را از آن طيف قلمداد ميكرد.
طهماسبي تصريح كرد: شهرستان چالوس با حضور هنرمندان متعدد آماده همكاري توانست به نوعي با توجه به مواد تبليغي و امكانات محدود خويش در برگزاري مطلوب و امنيت اكران فيلم، نظرسنجي، ارائه بليط به صورت ميهمان و فروش و ارسال فيلمهاي جشنواره نهايت تلاش را به خرج دهد و در مجموع توانستيم در طول 30 نوبت اكران و پخش بيست و يك عنوان فيلم شاهد حضور 14 هزار و 500 نفر در طول 11 روز اكران فيلم باشيم.
* «طلا و مس» فيلم مورد توجه مشهديها
به گزارش خبرگزاري فارس از مشهد، اختتاميه اين جشنواره با حضور «جواد شمقدري» معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، «سيداحمد ميرعلايي» رئيس بنياد سينمايي فارابي، «منوچهر محمدي» تهيهكننده فيلم «طلا و مس»، «محمود صلاحي» استاندار خراسان رضوي، «حميد فرخنژاد» بازيگر فيلم «به رنگ ارغوان» و «شب واقعه» و اهالي فرهنگ و هنر و اصحاب رسانه به پايان رسيد.
حسين مسگراني معاون هنري اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان رضوي و دبير هفتمين جشنواره فيلم فجر مشهد با اشاره به نظرسنجيها اظهار داشت: فيلم «طلا و مس» رتبه نخست و پس از آن به ترتيب فيلمهاي «به رنگ ارغوان»، «طهران تهران»، «عصر روز دهم»، «شب واقعه» و «نفوذي» قرار دارند.
بر اساس اين گزارش، پس از مذاكرات و صحبتهاي فراوان با تهيهكننده فيلم «به رنگ ارغوان»، اين فيلم چند سال پيش ساخته شده ابراهيم حاتميكيا ميهمان شهرستانها نيز شد و در سه سانس پخش در سينما آفريقا مشهد با استقبال 4 هزار نفري مواجه شد.
مسگراني دبير هفتمين جشنواره فيلم فجر مشهد گفت: امسال بيش از 20 فيلم از فيلمهاي جشنواره فجر در مشهد اكران شد و همانطور كه قرار بود برخي از فيلمهايي كه قول داده بوديم از جمله «به رنگ ارغوان»، «ملك سليمان» و «طهران تهران» نيز به مشهد آمد.
«خوابهاي دنبالهدار» به كارگرداني پوران درخشنده، «نفوذي» به كارگرداني مشترك احمد فيوضي و احمد كاوري، «سفر مرگ» به كارگرداني حسن آقاكريمي، «محفل ايكس» به كارگرداني حبيب كاوش، «پرواز مرغابيها» به كارگرداني علي شاهحاتمي، «طلا و مس» به كارگرداني همايون اسعديان، «خاطره» به كارگرداني نادر طريقت، «حوالي اتوبان» به كارگرداني سياوش اسعدي، «لطفاً مزاحم نشويد» به كارگرداني محسن عبدالوهاب، «پسر آدم، دختر حوا» به كارگرداني رامبد جوان، «آل» به كارگرداني بهرام بهراميان، «بيداري رؤياها» به كارگرداني محمدعلي باشهآهنگر، «صد سال به اين سالها» به كارگرداني سامان مقدم، «چهل سالگي» به كارگرداني عليرضا رئيسان، «شكلات داغ» به كارگرداني حامد كلاهداري، «فصل بارانهاي موسمي» به كارگرداني مجيد برزگر، «شب واقعه» به كارگرداني شهرام اسدي، «هفت دقيقه تا پاييز» به كارگرداني عليرضا اميني، «ملك سليمان» به كارگرداني شهريار بحراني، «طهران، تهران» كار مشتركي از داريوش مهرجويي و مهدي كرمپور و «به رنگ ارغوان» به كارگرداني ابراهيم حاتميكيا از جمله فيلمهايي بود كه امسال روي پرده سينماهاي مشهد رفتند.
در اين مراسم از «محمدتقي پاكسيما»، فيلمبردار سينماي ايران، «احمد كاوري» و «مهدي فيوضي»، كارگردانان فيلم سينمايي «نفوذي»، «حميد فرخنژاد» بازيگر فيلمهاي «به رنگ ارغوان» و «شب واقعه»، «اميراطهر سهيلي» فيلمساز جوان مشهدي و سازنده يك فيلم كوتاه و يك اثر سينمايي بلند در جشنواره فجر مشهد و از خانواده مرحوم «حسان صحتي» هنرمندي كه سال گذشته جزو ستاد ششمين جشنواره فيلم فجر مشهد بود نيز قدرداني شد.
همچنين از ديگر وقايع اين جشنواره رونمايي از كتاب «صد سال سينما در مشهد» تاليف حسين پورحسين در مراسم اختتاميه بود.
«حميد فرخنژاد» در زمان دريافت هديه خود گفت: همه ملت ما مديون بزرگواري و رشادتهاي بزرگواراني هستند كه براي حراست از كيان، حريم و آيين اين مرز بوم جانفشاني كردند.
وي افزود: در زمان ساخت فيلم شب واقعه در مكاني كه عراقيها پل زده بودند من به كارگردان گفتم نذر ميكنم اگر براي اين فيلم جايزهاي دريافت كردم به امير سرتيپ كهتري (فرمانده وقت لشكر 77 پيروز خراسان و فرمانده عميات حصر آبادان) بدهم.
وي ادامه داد: در زماني كه كودك بودم ميگفتم كه ميخواهم نقش امير سرتيپ كهتري را بازي كنم و امروز نيز اين مرد كه اسم ايشان تداعيكننده بزرگترين قهرماني است، بنده هديه خود را تقديم اين بزرگوار ميكنم.
كهتري نيز پس از حضور در جايگاه در پاسخ به عملكرد اين بازيگر سينماي ايران نيز اظهار داشت: من هم چون در آستان حضرت رضا (ع) هستم اين هديه را به اين مرد و بازيگر تقديم كرده و بازميگردانم.
«جواد شمقدري» در اين مراسم، اظهار داشت: استان خراسان رضوي داراي ظرفيتها و فيلمسازان خوبي است و قطعا وظيفه ما نيز هست كه گامهايي را در اين راستا برداريم كه البته اين صحبت بنده را بر روي حساب مشهدي بودن نگذاريد.
وي افزود: آسيبهايي در سينماي ايران در سالهاي گذشته وجود داشته است كه البته بايد در اين راستا سينما را بسمتي ببريم كه با مردم ارتباط تنگاتنگي ايجاد كند كه از اين طريق ميتوان از گرفتاريها نجات پيدا كرد و حتي در جشنواره امسال شاهد اكران فيلمهايي بوديم كه مردم با ناراحتي و گاه با گفتن ناسزا سالن را ترك كردند.
وي تاكيد كرد: بايد از كارگردان، تهيهكننده و ساير عوامل خواست كه به سالن بيايند، فيلم را با مردم نگاه كنند و حس مردم را نسبت به فيلم ببينند و در اين راستا سينما ايران بايد ياد بگيرد كه براي مردم فيلم بسازد و دغدغههاي مردم را نيز بشناسد.
معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي خاطرنشان كرد: همچنين برخي سينماگران فيلم هاي خود را بسمتي بردند كه ميخواستند در ديگر جاها مورد تقدير قرار گيرد و در كنار اين موضوع امسال شاهد اكران فيلمهايي نيز بوديم كه به شدت استقبال و اقبال عمومي داشت و گاه فيلمسازان اينگونه فيلمها با توجه به آن جمعيت و با اينكه شرايط توليد فيلم در ايران سخت است ميخواستند 10 فيلم همانند آن فيلمها بسازند.
وي گفت: امسال اين جشنواره در 10 مركز استان و سه شهرستان برگزار شد كه در مجموع در 13 شهرستان برگزار شده و البته با استقبال مردم هم مواجه شد و در مركز استانها نيز فيلم ها از سوي مردم داوري ميشد و در همين راستا فيلمهايي كه از سوي مردم منتخب عنوان مي رفت هيئت داوران هم قبل از آن را انتخاب كرده بودند كه نشان دهنده اين است كه اگر به مردم نزديك شويم به راي و نظر آنها نيز نزديك شدهايم.
شمقدري تصريح كرد: همچنين در دورههاي قبل يك نوع ديكتاتوري فرهنگي حاكم شده بود كه اين شيوه عملكرد در دهه 60 هم رايج شده بود و با توجه به اينكه دنيا به سمت تحولات و اتفاقات جديد بود اين شيوه هم بايد تغيير پيدا ميكرد كه گام نخست را برداشتيم كه بايد گفت البته دوران احتياط گري گذشته است و در اين راستا بايد به مردم نزديك شويم و حوزه نقد را گسترش دهيم.
* مردم همدان «شب واقعه» را برگزيدند
به گزارش خبرگزاري فارس از همدان، حجتالاسلام سعيد كرمي در آيين اختتاميه بيست و هشتمين جشنواره فيلم فجر در همدان، پر كردن بسياري از خلاءها در حوزه سينما را اقدام مؤثر جشنواره در طي چند سال برگزاري دانست و ابراز داشت: در راستاي عدالت فرهنگي بايد شاهد رخدادهاي فرهنگي باشيم كه بتواند در استانها اتفاق بيفتد و اين امر كه در همدان همزمان با تهران 20 هزار نفر براي اكران فيلم توسط سازمان ارشاد پوشش داه شد اتفاق بزرگ فرهنگي است، چرا كه ما نياز به حضور مردم داريم تا آنها را در فضاي با نشاط قرار دهيم.
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان همدان با بيان اينكه همدان داراي ظرفيت نهفته و بالايي است، تصريح كرد: درگير شدن اهالي استان با جشنواره فيلم كودك فضا را متحول كرد و به بهانه جشنواره فيلم كودك مكانهاي ديگري نيز در همدان براي اكران فيلم ساخته و تجهيز شد كه در همايش فيلم فجر مورد استفاده قرار گرفت و اين اتفاق با ارزشي است.
وي اظهار داشت: همدان پيش از دولت نهم سه سالن داشت كه غير استاندارد بود ولي امسال داراي 31 سالن است كه به طور همزمان به اكران فيلم جشنواره كودك ميپردازند.
در پايان اين مراسم از «شهرام اسدي» كارگردان فيلم منتخب «شب واقعه» تجليل به عمل آمد.
مجيد فروتن معاون فرهنگي اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي استان همدان در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت: فيلم «شب واقعه» با 58 درصد آرا مردم همدان بهترين فيلم جشنواره فجر شناخته شد.
وي افزود: از هفتم تا 17 بهمن ماه، 70 سانس در همدان به نمايش فيلمهاي جشنواره فيلم فجر پرداخت كه پذيراي علاقهمندان هنر هفتم در استان همدان بود.
معاون فرهنگي اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان همدان بيان داشت: جشنواره فيلم فجر در سالن آويني و دو سالن سينما قدس، فيلمها را به صورت چرخشي نمايش گذاشت.
وي اضافه كرد: با نظرسنجي كه از شهروندان همداني صورت گرفت، فيلم شب واقعه با آرا 58 درصد به عنوان فيلم برتر شناخته شد.
وي ابراز داشت: 70 درصد مردم همدان از دومين سال حضور جشنواره فيلم فجر در اين استان استقبال كردند و به تماشاي فيلمهايي كه همزمان با تهران اكران ميشد، پرداختند.
* «به رنگ ارغوان» مورد استقبال شهروندان اصفهاني
با برگزاري نخستين جشنواره فيلم فجر در اصفهان سيمرغهاي بيست و هشتمين جشنواره فجر پرواز بر فراز گنبدهاي فيروزه را براي نخستين بار تجربه كردند.
به گزارش خبرگزاري فارس از اصفهان، همزمان با بيست و هشتمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر، نخستين جشنواره فيلم فجر از هفتم تا 17 بهمن ماه در اصفهان و 9 شهر ديگر ايران برگزار شد.
جشنواره فيلم فجر در اصفهان با نمايش 12 فيلم ايراني حاضر در بخش مسابقه و هشت فيلم ايراني خارج از مسابقه به شهر اصفهان سفر كرد.
پرواز مرغابيها، طلا و مس، خاطره، كارناوال مرگ، خوابهاي دنبالهدار، نفوذي، سفر مرگ، محفل ايكس، آل، بيداري روياها، صد سال به اين سالها، چهل سالگي، آناهيتا، حوالي اتوبان، لطفا مزاحم نشويد، پسر آدم دختر حوا، شب واقعه، هفت دقيقه تا پاييز، شكلات داغ و فصلهاي باران موسمي فيلمهايي بودند كه همزمان با تهران در ايام برگزاري نخستين جشنواره فيلم فجر در سينماهاي شهر اصفهان روي پرده رفتند.
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان اصفهان افزود: به طور قطع توجه به جشنواره فيلم فجر به استانها امر مهم و قابل توجهي است كه دستاوردهاي همچون رفع كاستيها و حمايت از سينماي ايران را به دنبال خواهد داشت.
سيد عليرضا حسيني اظهار داشت: اين شهر تاريخي داراي هنرمندان فرهيخته و انديشمندي است كه تمام آنها داراي تفكر ناب و عالي هستند كه برگزاري نخستين جشنواره فيلم فجر در اين شهر ميتواند دستاوردهاي والاي را به دنبال داشته باشد.
وي تصريح كرد: با برگزاري همزمان جشنواره فيلم فجر در شهرستانها سينما دوستان و سينماگران شهرستاني دستاوردهاي يك سال فعاليت سينماي ايران و كاستيهاي آن را شناسايي ميكنند.
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان اصفهان افزود: متوليان سينما قطعا نيازمند كمك و همفكري افراد فرهيخته در اين عرصه هستند كه برگزاري همزمان جشنواره فجر در شهرستانها اين فرصت را براي ارائه راهكارهاي مناسب براي شكوفاي سينماي ايران به فرهيختگان شهرستاني ميدهد.
بر اساس اين گزارش، پيش فروش بليتهاي جشنواره بينالمللي فيلم فجر در اصفهان از يك روز قبل از برگزاري اين جشنواره آغاز شد.
اين در حالي بود كه تبليغات شهري انجام شده براي برگزاري اين جشنواره به اندازه كافي نبود و بسياري از سينما دوستان و سينماگران اصفهاني از برگزاري همزمان اين جشنواره در اصفهان خبر نداشتند.
در تبليغات انجام شده براي جشنواره، خبر نشستهاي تخصصي نقد و بررسي فيلم همزمان با ايام برگزاري جشنواره فيلم فجر از ساعت 20 تا 23 در مجتمع فرهنگي و هنري استاد فرشچيان آمده بود.
در نخستين نشست تخصصي نقد و بررسي فيلمها پس از اكران فيلم «طلا و مس» مسئول انجمن سينماگران دفتر اصفهان كه مجري اين نشست بود، افزود: براي برگزاري نشستهاي نقد و برسي از منتقدان تهراني دعوت شده بود، اما به دليل بازار گرمتر مصاحبهها، منتقدان تهران را به اصفهان ترجيح دادهاند.
پس از برگزاري اين نشست نيمه تخصصي كه چرخهاي آپارات سالن سينماي مجتمع استاد فرشچيان را به گردش در آورد، هيچ فيلم ديگري مورد نقد و برسي قرار نگرفت و «طلا و مس» تنها فيلمي بود كه در اين جشنواره مورد نقد و رسي قرار گرفت.
همزمان با برگزاري اين جشنواره در اصفهان ويژه برنامه اكران فيلمهاي جشنواره فجر اصفهان هر شب از شبكه استاني اصفهان پخش شد.
اين ويژهبرنامه به انعكاس نظرات مسئولان و مردم اصفهان در مورد برگزاري نخستين جشنواره فيلم فجر در اصفهان ميپرداخت.
اما اختصاص تنها 15 دقيقه از آنتن شبكه اصفهان براي انعكاس اين جشنواره در شهر اصفهان در برابر انعكاس نامناسب اخبار جشنواره توسط روزنامههاي اين شهر جاي سئوال دارد كه مسئولان برگزاري اين جشنواره بايد پاسخگوي آن باشند.
فيلم «به رنگ ارغوان» به كارگرداني «ابراهيم حاتميكيا» و تهيهكنندگي «سيدجمال ساداتيان» مورد استقبال بسيار شهروندان اصفهاني در هر سه سانس اكران خود در اين شهر قرار گرفت؛ به طوري كه تمام صندليهاي سينما مملو از جمعيت بود.
تهيهكننده فيلم «به رنگ ارغوان» اظهار داشت: سالهاي گذشته مراكز استانها نيز دوست داشتند همزمان با تهران شاهد اكران فيلمهاي جشنواره در شهر خود باشند كه امسال اين اتفاق رخ داد.
سيدجمال ساداتيان در مورد جشنواره فيلم فجر اصفهان اظهار داشت: علاقه مردم در ديگر شهرها در زمان مشاهده فيلمها قابل تقدير است و اگر وقت محدود نبود كارگردان و تهيه كنندهها نيز در استانها حاضر ميشدند تا شاهد اين هيجانها باشند.
وي افزود: برنامهريزي، ارائه خدمات، امكانات تردد از جمله مواردي است كه ميتواند به ادامه اين روند در شهرستانها و حضور عوامل فيلم در ميان مخاطبان خود كمك كند.
بر اساس اين گزارش، مسئولان اصفهاني همگي بر ادامه پيدا كردن برگزاري اين جشنواره در سالهاي آينده تاكيد دارند.
* تجليل از «نفوذي» در سيستان و بلوچستان
به گزارش خبرگزاري فارس از زاهدان، جواد شمقدري معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در مراسم اختتاميه جشنواره فيلم فجر در تالار فردوسي دانشگاه سيستان و بلوچستان اظهار داشت: مردم شهر زاهدان با حضور گسترده خود در اختتاميه جشنواره فيلم فجر، نشان دادند كه سينماي ايران در اين منطقه از كشور از جايگاه ويژهاي برخوردار است.
وي افزود: مردم زاهدان با فيلمهاي ايراني زندكي ميكنند و آموزش ميبينند و هر روز منتظر آنند كه فيلم جديدتري اكران شود و اين جاي خوشوقتي براي هنرمندان كشور بهعنوان يك مشوق است.
معاون سينمايي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي تصريح كرد: هدف از برگزاري جشنواره فيلم فجر در زاهدان تقسيم فرصتها در حوزه سينما بود تا در جاي جاي ايران شاهد اكران فيلمهاي فجر باشيم.
شمقدري افزود: استقبال بينظير مردم زاهدان از جشنواره فيلم فجر براي ما اين پيام را داشت كه در سالهاي آينده در راستاي برگزاري جشنواره فيلم فجر در استانها، گامهاي بلندتري برداريم.
وي گفت: در سال آينده، فيلمهاي متنوع خانوادگي بر روي پرده سينماي كشور اكران ميشود و تلاش داريم اين فيلمها را به خانوادهها معرفي كنيم تا فضا را براي خانوادهها در سينماي كشور مهيا كرده باشيم.
شمقدري اضافه كرد: نبود سينما در زاهدان يك دغدغه و نياز مردم اين استان است كه بايد با همت و ياري مسئولان استان شاهد افتتاح يك يا دو سينما در زاهدان باشيم.
معاون سينمايي وزير فرهنگ ادامه داد: جشنواره فيلم فجر امسال از يك ويژگي برتر به نام مردمي بودن آن سود ميجست كه فيلمهايي كه بهعنوان بهترين فيلم و بهترين كارگردان در مركز استانها معرفي شد همان فيلمهايي بود كه توسط هيئت داوران بهعنوان بهترين و برترين كارگرداني معرفي شد و اين نشان از يكسان بودن نگاه داوران جشنواره با مردم است.
وي به پيوند عميق مردم با سينما اشاره كرد و افزود: به منظور ارتقاي سينما در جهان، گامهاي بلندي برداشته شده كه هنور هم نياز داريم كه فيلمسازان با سوژههاي متنوع و جذاب بر مخاطبان، موجب رونق سينماي ايران در جهان شوند.
شمقدري بر حمايت از فيلمسازان بومي در استانها تاكيد كرد و گفت: هنرمندان استاني در صورت ورود به توليد فيلمهاي سينمايي به آنها كمك و ياري خواهد شد و اين خود موجب يك رقابت سالم بين فيلمسازان بومي در استانها ميشود.
معاون سينمايي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي بر گسترش سينما تاكيد كرد و گفت: براي گسترش نهضت سينما بايد فيلمسازان، مردم و مسئولان، ذهنها را از وجود باطل در سينما پاك كنند كه اين خود تاثير شگرفي بر سينما خواهد گذاشت.
وي تصريح كرد: در حالحاضر كشور 400 سينما كمبود دارد و شهر زاهدان هم به 4 سينما نيازمند است.
شمقدري از افزايش 10 درصدي مخاطب در بخش مسابقه سينماي ايران خبر داد و بيان داشت: رونق و گسترش جشنواره فيلم فجر نيازمند كمك و ياري ملت فرهنگ دوست ايران است.
وي افزود: براي توسعه سينما در كشور نيازمند حمايت مجلس شوراي اسلامي در حوزه سينما در بخش ساخت سالن سينما هستيم.
معاون سينمايي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: سيستان و بلوچستان يكي از نقاط كليدي آغاز تمدنهاست كه شهر سوخته با قدمت 8 هزار ساله گواه بر اين مدعاست و با توجه به هممرز بودن با دو كشور اسلامي، توانايي صادرات فرهنگي را دارد.
در پايان مراسم اختتاميه جشنواره فيلم فجر، فيلم «به رنگ ارغوان» به كارگرداني «ابراهيم حاتميكيا» نمايش داده شد.
در اين مراسم از «جمال شورجه» تهيهكننده فيلم «نفوذي»، «علي شهري» و «رضا خدادادبيگي» از هنرمندان استان تقدير و تجليل شد.
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 366
رد: ابراهيم حاتمي کيا
ساداتیان در گفتگو با فارس:
براي گذار به دنياي جديد، بايد بتوانيم زايش فكري ايجاد كنيم
«سيدجمال ساداتيان» تهيه كننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» كه 5 سال سخت را به جهت توقيف اين فيلم پشت سر گذاشته است، در گفتوگويي با خبرنگار سينمايي فارس از شرايط توليد اين فيلم، دليل ساخته شدن «به رنگ ارغوان»، اعمال نفوذ برخي از نهادها در عدم اكران اين فيلم، مواضع متفاوت وزير ارشاد دولت نهم و مشاور هنري رئيسجمهور در دولت نهم در خصوص اين فيلم و در نهايت رفع مشكل اكران اين فيلم با نظر مثبت رئيس جمهور به صحبت پرداخت كه ماحصل آن را ميتوانيد در ذيل بخوانيد.
* سكوت خبري فيلم به دليل جلوگيري از جنجالهاي رسانهاي بود
ساداتيان در شروع اين مصاحبه در پاسخ به اين سوال كه چرا در سال 82 «به رنگ ارغوان» در سكوت كامل خبري ساخته شد و آيا دليل اين سكوت به اتفاقات حاشيهاي مشابه فيلم آژانس شيشهاي بازميگشت به فارس گفت: دليل اصلي اين كه «به رنگ ارغوان» در زمان ساخت خود سكوت خبري داشت اين بود كه آقاي حاتميكيا سعي ميكرد از جنجالهاي رسانهاي دور بماند چرا كه قصه، قصهاي متفاوت بود.
وي ادامه داد: البته ايشان كارگردان متفاوتي در سينماي ايران هستند كه زماني «از كرخه تا راين» را ساخت كه نسبت به فيلمهاي جنگي كاملا متفاوت بود و موج جديدي را در سينماي ايران به راه انداخت و چندي بعد «آژانس شيشهاي» را ساخت كه بازخورد شرايط پس از جبهه و جنگ بود و قصه «به رنگ ارغوان» نيز متفاوتتر از همه فيلمهايي بود كه آن زمان در كشور در حال ساخت بود.
تهيه كننده «به رنگ ارغوان» تصريح كرد: اما «از كرخه تا راين» و «آژانس شيشهاي» هيچگاه گرفتار توقيف نشدند اما به دليل آن كه امكان داشت به خاطر حساسيتي كه فيلمهاي حاتميكيا هميشه داشتهاند، مراجعه اهالي رسانه كار را سخت كند تصميم گرفتيم فيلم را در سكوت خبري به پيش ببريم.
* فيلم تمامي شرايط طبيعي خود را طي كرده بود
ساداتيان همچنين در پاسخ به اين سوال كه ايا در همان زمان ساخت به دليل سوژه خاص به رنگ ارغوان اين فيلم گرفتار مشكلات نظارتي شده بود يا خير گفت: ما در زمان ساخت و همچنين در زمان مراحل فني فيلم هيچ مشكل نظارتي نداشتهايم و حتي فيلم بدون هيچ مشكلي به وزارت ارشاد ارائه شد و توانست پروانه نمايش بگيرد بنابراين تمامي شرايط تغيير را طي كرديم اما اين كه به يك باره شرايط چرا تغيير كرد و مهر توقيف بر روي فيلم خورد مسالهاي بود كه خود ما هم از آن بياطلاع بوديم.
* به دليل نگاه متفاوت «به رنگ ارغوان» اين فيلم را تهيه كردم
اين تهيه كننده سينماي ايران كه در چند سال اخير فيلمهاي مهمي را تهيه كرده است درخصوص دلايل توليد «به رنگ ارغوان» به فارس گفت: من سينما را صرفا به عنوان يك وجه سرگرم كننده نگاه نميكنم بلكه به اعتقاد من سينما يك هنر متفكر است كه در عين متفكر بودن بايد بتوانند با مخاطب ارتباط برقرار كند و براي من اين دو وجه بسيار مهم است و «به رنگ ارغوان» نيز به دليل اينكه قصهاي بسيار متفاوت و گيرا داشت مرا جذب كرد و تصميم گرفتم اين فيلم را كار كنم.
* بهمن ماه سال 83 پروانه نمايش فيلم صادر شده بود
وي همچنين با اشاره به اين كه مراحل فني فيلم بيش از يك سال به طول انجاميد گفت: اواخر سال 82 فيلمبرداري «به رنگ ارغوان» به طور كامل تمام شد و 10 ماه بر روي مراحل فني فيلم زمان گذاشتيم تا در سال 83 و در بهمن ماه فيلم كاملا آماده نمايش شد و يك نسخه از آن را براي جشنواره ارسال كرديم و نسخهاي ديگر از آن را به اداره كل نظارت و ارزشيابي معاونت سينمايي براي دريافت پروانه نمايش فرستاديم كه بدون هيچ مشكلي پروانه نمايش ما صادر شد و حتي آن موقع با گروه قدس براي اكران گسترده فيلم نيز به توافقات نهايي رسيده بوديم و قرار بود پس از پايان جشنواره فيلم بلافاصله در اين گروه به نمايش دربيايد اما به يك باره همه چيز عوض شد و خارج از بدنه وزارت ارشاد دستور توقيف فيلم را صادر كرديم.
* گفتند بعد از انتخابات رياست جمهوري نهم شرايط اكران فيلم بررسي ميشود
تهيهكننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» در پاسخ به سوال خبرنگار فارس در خصوص دلايل اعلام شده مبني بر توقيف اين فيلم گفت: آن زمان آقايان فيلم را ديدند و گفتند به دليل آن كه كشور در تب و تاب انتخابات است و موضوع فيلم نيز به زعم آنها موضوعي حساس است بهتر است به زمان ديگري موكول شود و وزير اطلاعات وقت گفت كه شرايط اكران «به رنگ ارغوان» در حال حاضر فراهم نيست و بعد از انتخابات تصميمگيري ميكنيم كه آيا فيلم اكران شود يا خير.
وي ادامه داد: با وجود اين كه بعد از انتخابات به نظر ميرسيد روند خوبي در انتظار فيلم باشد اما با تغيير دولت، سياستها تغيير كرد و وزير ارشاد وقت خيلي با فيلم موافق نبود اما در دولت نهم جواد شمقدري مشاور هنري رئيس جمهور فيلم را ديد و اعلام كرد كه هيچ مشكلي براي اكران ندارد اما به دليل اين كه ايشان مشاور بودند و سمت اجرايي نداشتند، حكمشان نافذ نبود.
ساداتيان تصريح كرد: بلافاصله پس از انتصاب آقاي شمقدري با عنوان معاونت سينمايي در دولت دهم طبيعتا حكم ايشان نافذ شد و ما باز هم براي رفع مشكل فيلم به ايشان مراجع كرديم و به دليل اينكه ايشان در آن زمان مشاور هنري رئيسجمهور بودند، موضوع فيلم را با رياست محترم جمهوري در ميان گذاشته بودند و رئيس جمهور نيز براساس نقل قولهاي آقاي شمقدري با اكران فيلم موافق بودند و همانطور كه يك روز به ما گفته شد كه «به رنگ ارغوان» مجوز نمايش ندارد روز ديگر اعلام شد اين فيلم پروانه نمايش گرفته است.
* «به رنگ ارغوان» يك فيلم اجتماعي است
تهيه كننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» در ادامه گفتوگو خود با فارس در پاسخ به اين سوال كه آيا اين فيلم يك فيلم سياسي است يا خير؟ گفت: من «به رنگ ارغوان» را يك فيلم كاملا اجتماعي ميدانم البته اين موضوع كه اين فيلم را اجتماعي بدانيم يا سياسي كاملا به تعابير ما از سينما و نوع نگاه ما به شرايط برميگردد.
وي افزود: ما كشور جواني هستيم كه در حوزه فرهنگ مدعي هستيم و به نظرم بايد با يك سياستگذاري فرهنگي مناسب، توليد و نمايش اين گونه فيلمها را كه اجازه فكر كردن را به افراد بخصوص نسل جوان ميدهد، به فال نيك گرفت و به دليل اين كه ما در يك شرايط گذار به دنياي جديد هستيم، بايد بتوانيم يك زايش فكري را ايجاد كنيم.
ساداتيان خاطرنشان كرد: خوشبختانه در بدنه وزارت ارشاد دولت دهم در مدت اخير فيلمهاي زيادي با حسن نظر مسئولان رفع توقيف شدهاند و اين نشان دهنده تغييراتي خوبي در عرصه فرهنگ ماست و اگر امروز اجازه بروز افكارهاي متفاوتتر داده شود مطمئنا سينماي ما بسيار موفقتر از حال حاضر خواهد بود.
* سناريوي اوليه آنقدر محكم بود كه تنها تغييرات كمي در كار ايجاد شد
تهيه كننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» همچنين با اشاره به اينكه در زمان ساخت تغييرات بسيار جزئي در فيلمنامه كار بوجود آمد گفت: سناريوي اوليه كه در اختيار من قرار گرفت آنقدر مستحكم و منسجم بود كه جاي هيچگونه بحث و جدلي را باقي نميگذاشت اما در زمان فيلمبرداري تنها يك مقدار كمي اصلاحات به روي فيلمنامه انجام شد كه آنهم با نظر همه عوامل بود.
* از رويكرد جديد مسئولان سينمايي نسبت به سينماي سياسي خوشحال شدم
ساداتيان در ادامه گفتوگو خود با فارس با اشاره به اين كه به هيچ عنوان دلايلي را كه براي توقيف اين فيلم عنوان ميشد [با اين مضمون كه «به رنگ ارغوان» چهره وزارت اطلاعات را مخدوش ميكنند] قابل قبول نميدانند، گفت: به اعتقاد تمام كساني كه فيلم را ديدهاند «به رنگ ارغوان» نه تنها چهره وزارت اطلاعات را مخدوش نميكند بلكه تماشاگر بعد از ديدن فيلم به درك جديدي از وزارت اطلاعات ميرسد و كاملا با ديدي مثبت سالن را ترك ميكند.
وي ادامه داد: من اعتقاد دارم به طور كلي بايد ساخت چنين فيلمهايي را در سينماي ايران مدنظر قرار داد و بسيار خوشحال شدم كه معاونت سينمايي نويد توليد فيلمهاي سياسي در سينماي ايران داد چرا كه همان قدر در سينماي ايران در حوزه اجتماعي بسيار فعال است بايد بتواند در ساير حوزهها نيز فعال شود.
* «به رنگ ارغوان» بدون هيچ تغييري نسبت به جشنواره اكران ميشود
تهيه كننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» در خاتمه گفتوگو خود با خبرگزاري فارس با تكذيب شايعات اخير مبني بر اين كه اين فيلم با كمي تغيير نسبت به نسخه جشنوارهاي بخصوص تغيير پايانبندي فيلم روانه اكران عمومي خواهد شد، گفت: اين موضوع صحت ندارد و «به رنگ ارغوان» هيچ تغييري نميكند و همان نسخه جشنوارهاي فيلم براي اكران عمومي روانه پرده سينماها شده است.
در خلاصه داستان «به رنگ ارغوان» ساخته «ابراهيم حاتميكيا» آمده است:«شفق» يكي از عوامل گروهك هاي سياسي كه اوائل انقلاب با به پا كردن آشوب از كشور گريخته اند، پس از سال ها تصميم مي گيرد براي ديدن دخترش «ارغوان» كه دانشجوي دانشكده جنگلداري است مخفيانه به ايران بازگردد. يكي از مأمورين امنيتي به نام «بهزاد» به عنوان دانشجو وارد دانشكده شده و از تمامي امكانات مدرن امنيتي استفاده مي كند تا با كنترل ارغوان، شفق را به دام اندازد. در اين ميان بين او و ارغوان رابطهاي عاطفي بهوجود ميآيد. از طرف ديگر همكاران سياسي شفق نيز تصميم دارند او را ترور كنند تا به دست مأموران امنيتي نيفتد، اما...
حميد فرخ نژاد، خزر معصومي، كوروش تهامي، بهناز توكلي، رضا بابك، فرهاد قائميان، نوال شريفي و مزدك رستمي از بازيگران اين فيلم هستند.
اين نسخه، همان كپي جشنواره است و هيچ تغييري نسبت به آن نكرده است.
براساس اين گزارش،«به رنگ ارغوان» 12 هفته قرارداد اكران دارد و بر اين اساس، پس از پايان نمايش فيلم در ماه اسفند، بر اساس قرارداد، فيلم در سال 89 نيز روي پرده ميماند ضمن آن كه اين فيلم را ميتوان به نوعي، اولين فيلم اكران 89 نيز محسوب كرد.
براي گذار به دنياي جديد، بايد بتوانيم زايش فكري ايجاد كنيم
«سيدجمال ساداتيان» تهيه كننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» كه 5 سال سخت را به جهت توقيف اين فيلم پشت سر گذاشته است، در گفتوگويي با خبرنگار سينمايي فارس از شرايط توليد اين فيلم، دليل ساخته شدن «به رنگ ارغوان»، اعمال نفوذ برخي از نهادها در عدم اكران اين فيلم، مواضع متفاوت وزير ارشاد دولت نهم و مشاور هنري رئيسجمهور در دولت نهم در خصوص اين فيلم و در نهايت رفع مشكل اكران اين فيلم با نظر مثبت رئيس جمهور به صحبت پرداخت كه ماحصل آن را ميتوانيد در ذيل بخوانيد.
* سكوت خبري فيلم به دليل جلوگيري از جنجالهاي رسانهاي بود
ساداتيان در شروع اين مصاحبه در پاسخ به اين سوال كه چرا در سال 82 «به رنگ ارغوان» در سكوت كامل خبري ساخته شد و آيا دليل اين سكوت به اتفاقات حاشيهاي مشابه فيلم آژانس شيشهاي بازميگشت به فارس گفت: دليل اصلي اين كه «به رنگ ارغوان» در زمان ساخت خود سكوت خبري داشت اين بود كه آقاي حاتميكيا سعي ميكرد از جنجالهاي رسانهاي دور بماند چرا كه قصه، قصهاي متفاوت بود.
وي ادامه داد: البته ايشان كارگردان متفاوتي در سينماي ايران هستند كه زماني «از كرخه تا راين» را ساخت كه نسبت به فيلمهاي جنگي كاملا متفاوت بود و موج جديدي را در سينماي ايران به راه انداخت و چندي بعد «آژانس شيشهاي» را ساخت كه بازخورد شرايط پس از جبهه و جنگ بود و قصه «به رنگ ارغوان» نيز متفاوتتر از همه فيلمهايي بود كه آن زمان در كشور در حال ساخت بود.
تهيه كننده «به رنگ ارغوان» تصريح كرد: اما «از كرخه تا راين» و «آژانس شيشهاي» هيچگاه گرفتار توقيف نشدند اما به دليل آن كه امكان داشت به خاطر حساسيتي كه فيلمهاي حاتميكيا هميشه داشتهاند، مراجعه اهالي رسانه كار را سخت كند تصميم گرفتيم فيلم را در سكوت خبري به پيش ببريم.
* فيلم تمامي شرايط طبيعي خود را طي كرده بود
ساداتيان همچنين در پاسخ به اين سوال كه ايا در همان زمان ساخت به دليل سوژه خاص به رنگ ارغوان اين فيلم گرفتار مشكلات نظارتي شده بود يا خير گفت: ما در زمان ساخت و همچنين در زمان مراحل فني فيلم هيچ مشكل نظارتي نداشتهايم و حتي فيلم بدون هيچ مشكلي به وزارت ارشاد ارائه شد و توانست پروانه نمايش بگيرد بنابراين تمامي شرايط تغيير را طي كرديم اما اين كه به يك باره شرايط چرا تغيير كرد و مهر توقيف بر روي فيلم خورد مسالهاي بود كه خود ما هم از آن بياطلاع بوديم.
* به دليل نگاه متفاوت «به رنگ ارغوان» اين فيلم را تهيه كردم
اين تهيه كننده سينماي ايران كه در چند سال اخير فيلمهاي مهمي را تهيه كرده است درخصوص دلايل توليد «به رنگ ارغوان» به فارس گفت: من سينما را صرفا به عنوان يك وجه سرگرم كننده نگاه نميكنم بلكه به اعتقاد من سينما يك هنر متفكر است كه در عين متفكر بودن بايد بتوانند با مخاطب ارتباط برقرار كند و براي من اين دو وجه بسيار مهم است و «به رنگ ارغوان» نيز به دليل اينكه قصهاي بسيار متفاوت و گيرا داشت مرا جذب كرد و تصميم گرفتم اين فيلم را كار كنم.
* بهمن ماه سال 83 پروانه نمايش فيلم صادر شده بود
وي همچنين با اشاره به اين كه مراحل فني فيلم بيش از يك سال به طول انجاميد گفت: اواخر سال 82 فيلمبرداري «به رنگ ارغوان» به طور كامل تمام شد و 10 ماه بر روي مراحل فني فيلم زمان گذاشتيم تا در سال 83 و در بهمن ماه فيلم كاملا آماده نمايش شد و يك نسخه از آن را براي جشنواره ارسال كرديم و نسخهاي ديگر از آن را به اداره كل نظارت و ارزشيابي معاونت سينمايي براي دريافت پروانه نمايش فرستاديم كه بدون هيچ مشكلي پروانه نمايش ما صادر شد و حتي آن موقع با گروه قدس براي اكران گسترده فيلم نيز به توافقات نهايي رسيده بوديم و قرار بود پس از پايان جشنواره فيلم بلافاصله در اين گروه به نمايش دربيايد اما به يك باره همه چيز عوض شد و خارج از بدنه وزارت ارشاد دستور توقيف فيلم را صادر كرديم.
* گفتند بعد از انتخابات رياست جمهوري نهم شرايط اكران فيلم بررسي ميشود
تهيهكننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» در پاسخ به سوال خبرنگار فارس در خصوص دلايل اعلام شده مبني بر توقيف اين فيلم گفت: آن زمان آقايان فيلم را ديدند و گفتند به دليل آن كه كشور در تب و تاب انتخابات است و موضوع فيلم نيز به زعم آنها موضوعي حساس است بهتر است به زمان ديگري موكول شود و وزير اطلاعات وقت گفت كه شرايط اكران «به رنگ ارغوان» در حال حاضر فراهم نيست و بعد از انتخابات تصميمگيري ميكنيم كه آيا فيلم اكران شود يا خير.
وي ادامه داد: با وجود اين كه بعد از انتخابات به نظر ميرسيد روند خوبي در انتظار فيلم باشد اما با تغيير دولت، سياستها تغيير كرد و وزير ارشاد وقت خيلي با فيلم موافق نبود اما در دولت نهم جواد شمقدري مشاور هنري رئيس جمهور فيلم را ديد و اعلام كرد كه هيچ مشكلي براي اكران ندارد اما به دليل اين كه ايشان مشاور بودند و سمت اجرايي نداشتند، حكمشان نافذ نبود.
ساداتيان تصريح كرد: بلافاصله پس از انتصاب آقاي شمقدري با عنوان معاونت سينمايي در دولت دهم طبيعتا حكم ايشان نافذ شد و ما باز هم براي رفع مشكل فيلم به ايشان مراجع كرديم و به دليل اينكه ايشان در آن زمان مشاور هنري رئيسجمهور بودند، موضوع فيلم را با رياست محترم جمهوري در ميان گذاشته بودند و رئيس جمهور نيز براساس نقل قولهاي آقاي شمقدري با اكران فيلم موافق بودند و همانطور كه يك روز به ما گفته شد كه «به رنگ ارغوان» مجوز نمايش ندارد روز ديگر اعلام شد اين فيلم پروانه نمايش گرفته است.
* «به رنگ ارغوان» يك فيلم اجتماعي است
تهيه كننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» در ادامه گفتوگو خود با فارس در پاسخ به اين سوال كه آيا اين فيلم يك فيلم سياسي است يا خير؟ گفت: من «به رنگ ارغوان» را يك فيلم كاملا اجتماعي ميدانم البته اين موضوع كه اين فيلم را اجتماعي بدانيم يا سياسي كاملا به تعابير ما از سينما و نوع نگاه ما به شرايط برميگردد.
وي افزود: ما كشور جواني هستيم كه در حوزه فرهنگ مدعي هستيم و به نظرم بايد با يك سياستگذاري فرهنگي مناسب، توليد و نمايش اين گونه فيلمها را كه اجازه فكر كردن را به افراد بخصوص نسل جوان ميدهد، به فال نيك گرفت و به دليل اين كه ما در يك شرايط گذار به دنياي جديد هستيم، بايد بتوانيم يك زايش فكري را ايجاد كنيم.
ساداتيان خاطرنشان كرد: خوشبختانه در بدنه وزارت ارشاد دولت دهم در مدت اخير فيلمهاي زيادي با حسن نظر مسئولان رفع توقيف شدهاند و اين نشان دهنده تغييراتي خوبي در عرصه فرهنگ ماست و اگر امروز اجازه بروز افكارهاي متفاوتتر داده شود مطمئنا سينماي ما بسيار موفقتر از حال حاضر خواهد بود.
* سناريوي اوليه آنقدر محكم بود كه تنها تغييرات كمي در كار ايجاد شد
تهيه كننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» همچنين با اشاره به اينكه در زمان ساخت تغييرات بسيار جزئي در فيلمنامه كار بوجود آمد گفت: سناريوي اوليه كه در اختيار من قرار گرفت آنقدر مستحكم و منسجم بود كه جاي هيچگونه بحث و جدلي را باقي نميگذاشت اما در زمان فيلمبرداري تنها يك مقدار كمي اصلاحات به روي فيلمنامه انجام شد كه آنهم با نظر همه عوامل بود.
* از رويكرد جديد مسئولان سينمايي نسبت به سينماي سياسي خوشحال شدم
ساداتيان در ادامه گفتوگو خود با فارس با اشاره به اين كه به هيچ عنوان دلايلي را كه براي توقيف اين فيلم عنوان ميشد [با اين مضمون كه «به رنگ ارغوان» چهره وزارت اطلاعات را مخدوش ميكنند] قابل قبول نميدانند، گفت: به اعتقاد تمام كساني كه فيلم را ديدهاند «به رنگ ارغوان» نه تنها چهره وزارت اطلاعات را مخدوش نميكند بلكه تماشاگر بعد از ديدن فيلم به درك جديدي از وزارت اطلاعات ميرسد و كاملا با ديدي مثبت سالن را ترك ميكند.
وي ادامه داد: من اعتقاد دارم به طور كلي بايد ساخت چنين فيلمهايي را در سينماي ايران مدنظر قرار داد و بسيار خوشحال شدم كه معاونت سينمايي نويد توليد فيلمهاي سياسي در سينماي ايران داد چرا كه همان قدر در سينماي ايران در حوزه اجتماعي بسيار فعال است بايد بتواند در ساير حوزهها نيز فعال شود.
* «به رنگ ارغوان» بدون هيچ تغييري نسبت به جشنواره اكران ميشود
تهيه كننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» در خاتمه گفتوگو خود با خبرگزاري فارس با تكذيب شايعات اخير مبني بر اين كه اين فيلم با كمي تغيير نسبت به نسخه جشنوارهاي بخصوص تغيير پايانبندي فيلم روانه اكران عمومي خواهد شد، گفت: اين موضوع صحت ندارد و «به رنگ ارغوان» هيچ تغييري نميكند و همان نسخه جشنوارهاي فيلم براي اكران عمومي روانه پرده سينماها شده است.
در خلاصه داستان «به رنگ ارغوان» ساخته «ابراهيم حاتميكيا» آمده است:«شفق» يكي از عوامل گروهك هاي سياسي كه اوائل انقلاب با به پا كردن آشوب از كشور گريخته اند، پس از سال ها تصميم مي گيرد براي ديدن دخترش «ارغوان» كه دانشجوي دانشكده جنگلداري است مخفيانه به ايران بازگردد. يكي از مأمورين امنيتي به نام «بهزاد» به عنوان دانشجو وارد دانشكده شده و از تمامي امكانات مدرن امنيتي استفاده مي كند تا با كنترل ارغوان، شفق را به دام اندازد. در اين ميان بين او و ارغوان رابطهاي عاطفي بهوجود ميآيد. از طرف ديگر همكاران سياسي شفق نيز تصميم دارند او را ترور كنند تا به دست مأموران امنيتي نيفتد، اما...
حميد فرخ نژاد، خزر معصومي، كوروش تهامي، بهناز توكلي، رضا بابك، فرهاد قائميان، نوال شريفي و مزدك رستمي از بازيگران اين فيلم هستند.
اين نسخه، همان كپي جشنواره است و هيچ تغييري نسبت به آن نكرده است.
براساس اين گزارش،«به رنگ ارغوان» 12 هفته قرارداد اكران دارد و بر اين اساس، پس از پايان نمايش فيلم در ماه اسفند، بر اساس قرارداد، فيلم در سال 89 نيز روي پرده ميماند ضمن آن كه اين فيلم را ميتوان به نوعي، اولين فيلم اكران 89 نيز محسوب كرد.
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 367
رد: ابراهيم حاتمي کيا
با اکران فیلم سینمایی "به رنگ ارغوان" به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا به طور رسمی سال جدید سینمای ایران آغاز میشود، "به رنگ ارغوان" از روزهای پایانی بهمنماه در حالی که هنوز از جشنواره بیست و هشتم فیلم فجر فاصله نگرفتهایم و تب و تاب تبلیغاتی درباره این فیلم جنجالی حاتمیکیا به پایان نرسیده روی پرده میرود و نمایش عمومی آن تا سال آینده ادامه دارد.
در حالی که به جز "عیار 14" این روزها فیلم جذابی روی پرده نیست و نمایش آثاری مانند "به کبودی یاس" و "شب حورا" نمیتواند رونقی به سینماهای شهر بدهد، مخاطبان سینما و سینماداران به امید اکران گرم فیلم پرحاشیه حاتمیکیا سال تازه سینمایی را شروع میکنند. سالی که میتواند افتتاحیهای درخشان داشته باشد و با "به رنگ ارغوان" به فروش فیلمهای بعدی هم امیدوار بود.
پیش از این و در سالهای گذشته اکران فیلمهای سینمایی "بوتیک"، "چهارشنبه سوری"و "اخراجیها1" از اسفندماه شروع شده بود و نمایش موفق این فیلمها در سال بعد نشان داد برنامهریزی برای اکران نوروزی تنها به روزهای آغازین سال محدود نمیشود و میتوان با اطلاع رسانی درباره اکران فیلمها پس از جشنواره، سال جدید سینمایی را زودتر از فروردین ماه آغاز کرد.
"به رنگ ارغوان" به دلیل مسائل حاشیهای ظرفیت تبدیل شدن به یک فیلم پرفروش و جذاب را دارد، مضمون و ساختار فیلم هم میتواند مخاطبی را که سالها در انتظار دیدن این فیلم بوده به سالنهای سینما بکشاند. پس این فیلم نسبت به دیگر گزینههایی که وجود دارد بیش از سایر فیلمها میتواند با استقبال روبرو شود.
هنوز رقیبان "به رنگ ارغوان" برای اکران اسفند 88 و فروردین 89قطعی نشدهاند، اما به نظر نمیرسد هیچ کدام از فیلمهای که اسامی آنها شنیده میشود بتوانند بیش از این فیلم مخاطب جذب کنند، احتمالا پدیده آخرین اکران 88 و اولین اکران 89 سینمای ایران "به رنگ ارغوان" است و فیلمهای بعدی که نامشان از گوشه و کنار شنیده میشود با اقبال نسبی مواجه میشوند.
اگر پیشبینیها و حدس و گمانها درباره موفقیت فیلم سینمایی "به رنگ ارغوان" درست از کار درآید، پس از "دعوت" حاتمیکیا بازهم یک فیلم پرفروش در کارنامهاش ثبت می کند، "دعوت" با وجود فروش قابل قبول نتوانست نظر مثبت منتقدان را جلب کند، اما "به رنگ ارغوان" موقعیت بهتری دارد.
در حالی که به جز "عیار 14" این روزها فیلم جذابی روی پرده نیست و نمایش آثاری مانند "به کبودی یاس" و "شب حورا" نمیتواند رونقی به سینماهای شهر بدهد، مخاطبان سینما و سینماداران به امید اکران گرم فیلم پرحاشیه حاتمیکیا سال تازه سینمایی را شروع میکنند. سالی که میتواند افتتاحیهای درخشان داشته باشد و با "به رنگ ارغوان" به فروش فیلمهای بعدی هم امیدوار بود.
پیش از این و در سالهای گذشته اکران فیلمهای سینمایی "بوتیک"، "چهارشنبه سوری"و "اخراجیها1" از اسفندماه شروع شده بود و نمایش موفق این فیلمها در سال بعد نشان داد برنامهریزی برای اکران نوروزی تنها به روزهای آغازین سال محدود نمیشود و میتوان با اطلاع رسانی درباره اکران فیلمها پس از جشنواره، سال جدید سینمایی را زودتر از فروردین ماه آغاز کرد.
"به رنگ ارغوان" به دلیل مسائل حاشیهای ظرفیت تبدیل شدن به یک فیلم پرفروش و جذاب را دارد، مضمون و ساختار فیلم هم میتواند مخاطبی را که سالها در انتظار دیدن این فیلم بوده به سالنهای سینما بکشاند. پس این فیلم نسبت به دیگر گزینههایی که وجود دارد بیش از سایر فیلمها میتواند با استقبال روبرو شود.
هنوز رقیبان "به رنگ ارغوان" برای اکران اسفند 88 و فروردین 89قطعی نشدهاند، اما به نظر نمیرسد هیچ کدام از فیلمهای که اسامی آنها شنیده میشود بتوانند بیش از این فیلم مخاطب جذب کنند، احتمالا پدیده آخرین اکران 88 و اولین اکران 89 سینمای ایران "به رنگ ارغوان" است و فیلمهای بعدی که نامشان از گوشه و کنار شنیده میشود با اقبال نسبی مواجه میشوند.
اگر پیشبینیها و حدس و گمانها درباره موفقیت فیلم سینمایی "به رنگ ارغوان" درست از کار درآید، پس از "دعوت" حاتمیکیا بازهم یک فیلم پرفروش در کارنامهاش ثبت می کند، "دعوت" با وجود فروش قابل قبول نتوانست نظر مثبت منتقدان را جلب کند، اما "به رنگ ارغوان" موقعیت بهتری دارد.
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 368
رد: ابراهيم حاتمي کيا
یاداشت خزر معصومی بر به رنگ ارغوان
شب فراق داند که تا سحر چندست
حقیقت دارد که شش سال گذشته است.یعنی بیست ساله بودی وقتی به دعوت حبیب رضایی رفتی بشرا فیلم تا با ابراهیم حاتمی کیا صحبت کنی.یعنی تازه 2 سال میگذشت از دیدن ارتفاع پست.حالا شش سال گذشته و بخواهی در ذهنت بنویسی به رنگ ارغوان؟
به رنگ ارغوان مثل زندگی ست.مثل اولین باری است که شناسنامه ات عکس دار شد.مثل اولین بار که با دنده دو تنهایی در اتوبان چمران رانندگی کردی.مثل جیغ های که زدی از شوق امضای علیرضا منصوریان.مثل اولین بار که حقوق سه ماه کار تابستانی ات را گرفتی.مثل اولین باری که رای دادی....
حالا از همه چیز 6 سال گذشته ...شش سال گذشته که حبیب رضایی یادت داد که چه طور ارغوان شوی.
حالا آن قهوه خانه بلوط که آقای شاه ابراهیمی سااخت یک ساختمان 6 ساله است.و یعنی گلاره کیازند عکاس خیلی خوبی است.و حمید فرخ نژاد شش سال پیش بود که عکس نوزادی پسرش را نشان می داد و از بس که پشت کوها بودیم و از همه جا بی خبر ،شوخی میکرد که وقتی برگردیم تهران لابد پسرش رفته سربازی.
شش سال از شب تمرین سکانس خداحافظی هوشنگ ستاری در قهوه خانه بلوط گذشته که اشک امانمان نداد دیالوگ ها را ادامه دهیم.
شش سال پیش بود که تلفن خوابگاه زنگ میزد کسی صدا میکرد(ارغوان مامانت زنگ زده))
شش سال پیش بود که نشستم تنها پشت در اتاق ابراهیم حاتمی کیا و منتظر ماندم که بقیه گروه نماهای فیلم را که تازه از تهران آمده بودیم با هم ببینند و در باز شود و حبیب رضایی بگوید((شمام بی خودی چه خوب بازی کردین))،تا بدانم که تایید آدم های سخت گیر با درد به دست می آید.
شش سال از آن روزهای بی روزنامه و بی موبایل گذشت.شش سال پیش بود که رسیدیم تهران و من هر کار کردم شماره پلاک خانه امان یادم نیامد.
و پنج سال پیش بود که یک شی پس از تمرین به نام پدر آقای پرستویی گفتند به رنگ ارغوان توقیف شد.همسایه های خانه پیشین شاید به یاد داشته باشند فریادهای اشک آلودم را آن شب .وقتی زندگی اعلام کرد دیگر ساده نیست.پنج سال زمان رفت تا یاد بگیرم دیگر به نام ارغوان صدایم نمیکنند و یاد بگیرم چیزهایی هستند در دنیا که خیلی مهمند برای ما اما برای دیگران بیش از اسمی نیستند.
پنج سال زمان برد تا بتوانم نامه مشهور ابراهیم حاتمی کیا را دوباهر بخوانم و بفهمم که چرا شهادت داد ،و عصبانی نشوم.پنج سال لازم بود بگذرد تا من فرق بازی کردن در به رنگ ارغوان را با بازیگر شدن بدانم.و بدانم گاهی تنها باید آرام و به موقع از سر میز بلند شد.
شش سال پیش در آن زمستان سنگده با آن بیدار شدنها وقتی هنوز شب بود و روباه ها کنار پله های خوابگاه،محسن شاه ابراهیمی به ما یاد داد چه طور میشود با آن همه پیچ و مهره و چوب و فلز روح مشترک یک گروه را در روزهای سخت و پیچ های تند حفظ کرد.
و همان شش سال پیش جان سینماگر-به قول خودش-غیر حرفه ای ابراهیم حاتمی کیا به ما یاد داد که به رنگ ارغوان را برای خیال نازک ارغوان ، برای باور سلیم هوشنگ ستاری و برای به رنگ ارغوان شدن بسازیم اما به اندازه یک زمستان 82 تا یک زمستان 88 زمان لازم بود تا یاد بگیریم چه طور میشود به رنگ ارغوان ساخته شده را گذاشت درون یک سبد،درش را بست و به رود سپردشو منتظر ایستاد،و نه به رود که به آسمان نگاه کرد.که وقتی به آسمان مگاه میکنینمیدانی زمان چه طور میگذرد .که ریده ای به ااین روزها که باز حقوقدان شده ای و در غیر مکنتظره ترین لحظه ها ایمیل هایی دریافت میکنی از بهترین سینمایی نویسان کشورت که سهیمت میکنند در لذت به رنگ ارغوان دیدنشان و شرمنده ات میکنند از نگاهشان به اولین بازی ات.
به رنگ ارغوان مرا دچار یک زندگی ارغوانی کرد .که به قول کسی نه قرمز است نه آبی .و این راز بقاست.و که میگویدشش سال زمان زیادی است برای یافتن رازی؟
به رنگ ارغوان فیلم محبوب نویسندگان مجله فیلم
«به رنگ ارغوان» كه با 39 رأي به عنوان بهترين فيلم به انتخاب منتقدان و نويسندگان ماهنامه سينمايي فيلم انتخاب شده، در رشتههاي بهترين كارگرداني، بهترين تدوين (به صورت مشترك) و بهترين فيلم بخش بينالملل انتخاب شده است.
در اين نظرخواهي، «هيچ» در رشتههاي بهترين فيلمنامه (عبدالرضا كاهاني و حسين مهكام)، بهترين بازيگر نقش اول مرد (مهدي هاشمي)، بهترين بازيگر نقش دوم مرد (مهران احمدي)، بهترين بازيگر نقش مكمل زن (نگار جواهريان) برگزيده منتقدان شده و در رده دوم بهترين فيلم قرار گرفته است.
فيلم «بدرود بغداد» كه به عنوان انتخاب ويژه منتقدان برگزيده شده، در اين نظرسنجي به عنوان فيلم پنجم انتخاب شده و در رشته بهترين فيلمبرداري (تورج اصلاني) برگزيده شده است.
نكته مهم در نظرسنجي مجله فيلم، توجه به فيلمهاي مهجور جشنواره مثل «پرسه در مه»، «فصلبارانهاي موسمي» و «كيفر» است كه در رده 4 و 5 قرار دارند و نكته جالب ديگر، عدم توجه منتقدان اين ماهنامه به فيلم «طلا و مس» (كه در ردهبندي نهايي دهم شده) و نيز فيلم رده هفتمي «آتشكار» است ضمن آن كه فيلمهاي «شب واقعه» ، «ملك سليمان»، «آل»، «بيداري روياها»، «چهل سالگي» هم به طور جدي مورد توجه قرار نگرفتهاند.
نكته جالب ديگر، اشتراك رأي برگزيدههاي اين مجله با داوران جشنواره فيلم فجر در رشته بهترين فيلم،بهترين كارگرداني، بهترين بازيگر زن نقش اول است و اين از معدود دفعاتي است كه آراي اين ماهنامه تخصصي با رأي داوران جشنواره به ويژه در زمينه بهترين فيلم و كارگردان يكي شده است.
در این شماره مجله فیلم پرونده کامل به رنگ ارغوان به همراه گفتگو با عوامل این فیلم و همین طور یادااشت هایی از عوامل منتشر شده.
گفتگو با سید جمال ساداتیان در مورد به رنگ ارغوان
تهيهكننده «به رنگ ارغوان» گفت: اين روزها ابراهيم حاتميكيا بنا به سكوت دارد و بايد ديد ايشان كي ميخواهند سكوتشان را بشكنند. سيدجمال ساداتيان با بيان اينكه اين سكوت روزي شكسته خواهد شد،اظهار داشت: ايشان حرفهايشان را خواهند زد و شايد امروز ترجيح دادند با سكوت روزهايشان را سپري كنند.
وي استقبال از «به رنگ ارغوان» را در روزهاي ابتدايي اكراناش بسيارخوب عنوان كرد و گفت: با وجود اينكه تبليغات شهري ما به طور جدي شروع نشده اما استقبال بسيارخوب است. موضوع و ساختار قصه براي مخاطبان فيلم جذاب است و اشتياق عمومي براي ديدن آن به وجود آمده و هر سليقهاي كه فيلم را ميبينند تحليل خاص خود را نسبت به آن بروز ميدهند.
ساداتيان با بيان اينكه گذشت زمان فيلم را كهنه نكرده است،اظهار داشت: به خاطر شرايط سياسي كه داريم، حوزههاي اجتماعي درحال تغيير و تحول است اما عليرغم اينكه «به رنگ ارغوان» متعلق به شش سال پيش است اما همچنان جذاب است و تازگي خود را دارد و خوشبختانه همان نسخهي اوليه هم كه تدوين شده بود به صورت كامل نمايش داده ميشود.
وي درباره رقابت اين فيلم كه متعلق به شش سال پيش است با فيلمهاي روز سينماي ايران در جشنواره و دريافت جوايز اصلي گفت: هر فيلمي دو وجه دارد، يكي محتوا و يكي تكنيكي كه در ساخت آن به كار ميرود و بايد حاتميكيا را تحسين كرد كه كاري را كه از نظر تكنيكي متعلق به ششسال پيش بوده است را توانسته با رقباي تازه نفس طوري رقابت كند كه بتواند جايگاهش را حفظ كند.
ساداتيان افزود: اين فيلم به لحاظ تكنيكي بيشتر با رقباي مشابه خارجي مقايسه ميشود و بسياري آن را از لحاظ ساختاري و محتوايي از بهترين فيلمهاي حاتميكيا ميدانند.
وي درباره ژانر فيلم «به رنگ ارغوان» خاطرنشان كرد: شايد تا امروز ژانر سياسي در كشور نداشتيم و فيلمهايمان بيشتر اجتماعي بود و ميتوانيم اين فيلم را سياسي تلقي كنيم، اما اگر تعابير را بازتر كنيم ميتوانيم بگوييم «به رنگ ارغوان» فيلم اجتماعي قدرتمندي است. بايد توجه داشت چه آن را سياسي و يا اجتماعي تلقي كنيم به نظر ميرسد بايد اين تيپ كارها در سينماي ايران بيشتر شود.
ساداتيان كه پيش از اين دو فيلم «چهارشنبه سوري» و «دايره زنگي» را نيز در اسفندماه اكران كرده است در پيشبينياش از اكران «به رنگ ارغوان» گفت: فكر ميكنم با استقبالي كه در جشنواره از اين فيلم صورت گرفت و نظراتي كه مطرح شد فيلم از سوي مردم با استقبال زيادي همراه شود.
شب فراق داند که تا سحر چندست
حقیقت دارد که شش سال گذشته است.یعنی بیست ساله بودی وقتی به دعوت حبیب رضایی رفتی بشرا فیلم تا با ابراهیم حاتمی کیا صحبت کنی.یعنی تازه 2 سال میگذشت از دیدن ارتفاع پست.حالا شش سال گذشته و بخواهی در ذهنت بنویسی به رنگ ارغوان؟
به رنگ ارغوان مثل زندگی ست.مثل اولین باری است که شناسنامه ات عکس دار شد.مثل اولین بار که با دنده دو تنهایی در اتوبان چمران رانندگی کردی.مثل جیغ های که زدی از شوق امضای علیرضا منصوریان.مثل اولین بار که حقوق سه ماه کار تابستانی ات را گرفتی.مثل اولین باری که رای دادی....
حالا از همه چیز 6 سال گذشته ...شش سال گذشته که حبیب رضایی یادت داد که چه طور ارغوان شوی.
حالا آن قهوه خانه بلوط که آقای شاه ابراهیمی سااخت یک ساختمان 6 ساله است.و یعنی گلاره کیازند عکاس خیلی خوبی است.و حمید فرخ نژاد شش سال پیش بود که عکس نوزادی پسرش را نشان می داد و از بس که پشت کوها بودیم و از همه جا بی خبر ،شوخی میکرد که وقتی برگردیم تهران لابد پسرش رفته سربازی.
شش سال از شب تمرین سکانس خداحافظی هوشنگ ستاری در قهوه خانه بلوط گذشته که اشک امانمان نداد دیالوگ ها را ادامه دهیم.
شش سال پیش بود که تلفن خوابگاه زنگ میزد کسی صدا میکرد(ارغوان مامانت زنگ زده))
شش سال پیش بود که نشستم تنها پشت در اتاق ابراهیم حاتمی کیا و منتظر ماندم که بقیه گروه نماهای فیلم را که تازه از تهران آمده بودیم با هم ببینند و در باز شود و حبیب رضایی بگوید((شمام بی خودی چه خوب بازی کردین))،تا بدانم که تایید آدم های سخت گیر با درد به دست می آید.
شش سال از آن روزهای بی روزنامه و بی موبایل گذشت.شش سال پیش بود که رسیدیم تهران و من هر کار کردم شماره پلاک خانه امان یادم نیامد.
و پنج سال پیش بود که یک شی پس از تمرین به نام پدر آقای پرستویی گفتند به رنگ ارغوان توقیف شد.همسایه های خانه پیشین شاید به یاد داشته باشند فریادهای اشک آلودم را آن شب .وقتی زندگی اعلام کرد دیگر ساده نیست.پنج سال زمان رفت تا یاد بگیرم دیگر به نام ارغوان صدایم نمیکنند و یاد بگیرم چیزهایی هستند در دنیا که خیلی مهمند برای ما اما برای دیگران بیش از اسمی نیستند.
پنج سال زمان برد تا بتوانم نامه مشهور ابراهیم حاتمی کیا را دوباهر بخوانم و بفهمم که چرا شهادت داد ،و عصبانی نشوم.پنج سال لازم بود بگذرد تا من فرق بازی کردن در به رنگ ارغوان را با بازیگر شدن بدانم.و بدانم گاهی تنها باید آرام و به موقع از سر میز بلند شد.
شش سال پیش در آن زمستان سنگده با آن بیدار شدنها وقتی هنوز شب بود و روباه ها کنار پله های خوابگاه،محسن شاه ابراهیمی به ما یاد داد چه طور میشود با آن همه پیچ و مهره و چوب و فلز روح مشترک یک گروه را در روزهای سخت و پیچ های تند حفظ کرد.
و همان شش سال پیش جان سینماگر-به قول خودش-غیر حرفه ای ابراهیم حاتمی کیا به ما یاد داد که به رنگ ارغوان را برای خیال نازک ارغوان ، برای باور سلیم هوشنگ ستاری و برای به رنگ ارغوان شدن بسازیم اما به اندازه یک زمستان 82 تا یک زمستان 88 زمان لازم بود تا یاد بگیریم چه طور میشود به رنگ ارغوان ساخته شده را گذاشت درون یک سبد،درش را بست و به رود سپردشو منتظر ایستاد،و نه به رود که به آسمان نگاه کرد.که وقتی به آسمان مگاه میکنینمیدانی زمان چه طور میگذرد .که ریده ای به ااین روزها که باز حقوقدان شده ای و در غیر مکنتظره ترین لحظه ها ایمیل هایی دریافت میکنی از بهترین سینمایی نویسان کشورت که سهیمت میکنند در لذت به رنگ ارغوان دیدنشان و شرمنده ات میکنند از نگاهشان به اولین بازی ات.
به رنگ ارغوان مرا دچار یک زندگی ارغوانی کرد .که به قول کسی نه قرمز است نه آبی .و این راز بقاست.و که میگویدشش سال زمان زیادی است برای یافتن رازی؟
به رنگ ارغوان فیلم محبوب نویسندگان مجله فیلم
«به رنگ ارغوان» كه با 39 رأي به عنوان بهترين فيلم به انتخاب منتقدان و نويسندگان ماهنامه سينمايي فيلم انتخاب شده، در رشتههاي بهترين كارگرداني، بهترين تدوين (به صورت مشترك) و بهترين فيلم بخش بينالملل انتخاب شده است.
در اين نظرخواهي، «هيچ» در رشتههاي بهترين فيلمنامه (عبدالرضا كاهاني و حسين مهكام)، بهترين بازيگر نقش اول مرد (مهدي هاشمي)، بهترين بازيگر نقش دوم مرد (مهران احمدي)، بهترين بازيگر نقش مكمل زن (نگار جواهريان) برگزيده منتقدان شده و در رده دوم بهترين فيلم قرار گرفته است.
فيلم «بدرود بغداد» كه به عنوان انتخاب ويژه منتقدان برگزيده شده، در اين نظرسنجي به عنوان فيلم پنجم انتخاب شده و در رشته بهترين فيلمبرداري (تورج اصلاني) برگزيده شده است.
نكته مهم در نظرسنجي مجله فيلم، توجه به فيلمهاي مهجور جشنواره مثل «پرسه در مه»، «فصلبارانهاي موسمي» و «كيفر» است كه در رده 4 و 5 قرار دارند و نكته جالب ديگر، عدم توجه منتقدان اين ماهنامه به فيلم «طلا و مس» (كه در ردهبندي نهايي دهم شده) و نيز فيلم رده هفتمي «آتشكار» است ضمن آن كه فيلمهاي «شب واقعه» ، «ملك سليمان»، «آل»، «بيداري روياها»، «چهل سالگي» هم به طور جدي مورد توجه قرار نگرفتهاند.
نكته جالب ديگر، اشتراك رأي برگزيدههاي اين مجله با داوران جشنواره فيلم فجر در رشته بهترين فيلم،بهترين كارگرداني، بهترين بازيگر زن نقش اول است و اين از معدود دفعاتي است كه آراي اين ماهنامه تخصصي با رأي داوران جشنواره به ويژه در زمينه بهترين فيلم و كارگردان يكي شده است.
در این شماره مجله فیلم پرونده کامل به رنگ ارغوان به همراه گفتگو با عوامل این فیلم و همین طور یادااشت هایی از عوامل منتشر شده.
گفتگو با سید جمال ساداتیان در مورد به رنگ ارغوان
تهيهكننده «به رنگ ارغوان» گفت: اين روزها ابراهيم حاتميكيا بنا به سكوت دارد و بايد ديد ايشان كي ميخواهند سكوتشان را بشكنند. سيدجمال ساداتيان با بيان اينكه اين سكوت روزي شكسته خواهد شد،اظهار داشت: ايشان حرفهايشان را خواهند زد و شايد امروز ترجيح دادند با سكوت روزهايشان را سپري كنند.
وي استقبال از «به رنگ ارغوان» را در روزهاي ابتدايي اكراناش بسيارخوب عنوان كرد و گفت: با وجود اينكه تبليغات شهري ما به طور جدي شروع نشده اما استقبال بسيارخوب است. موضوع و ساختار قصه براي مخاطبان فيلم جذاب است و اشتياق عمومي براي ديدن آن به وجود آمده و هر سليقهاي كه فيلم را ميبينند تحليل خاص خود را نسبت به آن بروز ميدهند.
ساداتيان با بيان اينكه گذشت زمان فيلم را كهنه نكرده است،اظهار داشت: به خاطر شرايط سياسي كه داريم، حوزههاي اجتماعي درحال تغيير و تحول است اما عليرغم اينكه «به رنگ ارغوان» متعلق به شش سال پيش است اما همچنان جذاب است و تازگي خود را دارد و خوشبختانه همان نسخهي اوليه هم كه تدوين شده بود به صورت كامل نمايش داده ميشود.
وي درباره رقابت اين فيلم كه متعلق به شش سال پيش است با فيلمهاي روز سينماي ايران در جشنواره و دريافت جوايز اصلي گفت: هر فيلمي دو وجه دارد، يكي محتوا و يكي تكنيكي كه در ساخت آن به كار ميرود و بايد حاتميكيا را تحسين كرد كه كاري را كه از نظر تكنيكي متعلق به ششسال پيش بوده است را توانسته با رقباي تازه نفس طوري رقابت كند كه بتواند جايگاهش را حفظ كند.
ساداتيان افزود: اين فيلم به لحاظ تكنيكي بيشتر با رقباي مشابه خارجي مقايسه ميشود و بسياري آن را از لحاظ ساختاري و محتوايي از بهترين فيلمهاي حاتميكيا ميدانند.
وي درباره ژانر فيلم «به رنگ ارغوان» خاطرنشان كرد: شايد تا امروز ژانر سياسي در كشور نداشتيم و فيلمهايمان بيشتر اجتماعي بود و ميتوانيم اين فيلم را سياسي تلقي كنيم، اما اگر تعابير را بازتر كنيم ميتوانيم بگوييم «به رنگ ارغوان» فيلم اجتماعي قدرتمندي است. بايد توجه داشت چه آن را سياسي و يا اجتماعي تلقي كنيم به نظر ميرسد بايد اين تيپ كارها در سينماي ايران بيشتر شود.
ساداتيان كه پيش از اين دو فيلم «چهارشنبه سوري» و «دايره زنگي» را نيز در اسفندماه اكران كرده است در پيشبينياش از اكران «به رنگ ارغوان» گفت: فكر ميكنم با استقبالي كه در جشنواره از اين فيلم صورت گرفت و نظراتي كه مطرح شد فيلم از سوي مردم با استقبال زيادي همراه شود.
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 369
رد: ابراهيم حاتمي کيا
نقد از به رنگ ارغوان:
یک دنیای ارغوانی
اكران فيلم "به رنگ ارغوان" آنهم بعد از چندين سال توقيف در بيست و هشتين جشنواره فيلم فجر خبر خوبي براي دوستداران سينماي ابراهيم حاتمي كيا بود. حاتمي كيا با حضور تاثير گذار خود پس از جنگ، انعكاس تازه اي را از آن نسل به جامعه ارائه داد تا جايي كه نام كارگردان مولف را به او دادند. حضور آدمهاي به جا مانده از جنگ در سينمايي كه او روايت مي كرد به قدري ملموس بود كه به جرات ميتوان گفت شخصيتهاي آثار او ارتباط تنگاتنگي را با نسلي كه جنگ را نديده بود برقرار كرد. او در اوايل دهه 80 رويكردي تازه را در روايت سينماي جنگ در پيش گرفت. پرداختن به نسل بعد از جنگ. آدمهايي كه بواسطه درگيري پدر ناخوادگاه سرنوشتشان با جنگ گره خورده بود موج مرده و به نام پدر و ... در اين بين فيلمي از او ساخته شد به نام "به رنگ ارغوان" که در نهايت حاشيه ها و بازخوردهاي ساخت اين فيلم به توقيف آن منجر شد. شايد توفيق اين فيلم در جشنواره بيست هشتم فجر بهترين جايزه براي صبر و شكيبايي حاتمي كيا در اين سالهاست كه با سكوت به انتظار اكران به رنگ ارغوانش نشسته بود.
داستان فيلم راوي زندگي يك مامور امنيتي است كه وظيفه دارد جاسوسي دختر يكي از سركردگان منافق را انجام دهد. پدر به ديدن دخترش مي آيد و مامور امنيتي در كش و قوس داستان دل را به طعمه اش مي بازدو ...
نمايش زندگي يك مامور امنيتي در حين تعقيقب طعمه اش به شيوه روايي حاتمي كيا با دكوپاژ و نماهايي بسيار زيبا اين فيلم را به دور از جنجال هاي سياسي اش بسيار دلنشين كرده است.
با اينكه اطلاعات داده شده از شخصيت شهاب 8 به عنوان يك جاسوس امنيتي به تماشاگر بسيار اندك است اما بازي جذاب حميد فرخ نژاد و ايفاي نقش شوخ و در نهايت جدي اين شخصيت تماشاگر را به ديدن سرنوشت او ترغيب ميكند. او يك مامور دوره ديده و بسيار خبره و در عين حال متدين است. به نوعي كارش را همانند عبادت كردن ميبيند. اما در نهايت باز هم همان داستان هميشگي عشق به ميان مي آيد. او دلش مي لرزد. در ابتداي داستان بيينده تصاوير گورهاي كنده شده را بر روي پس زمينه لب تاپ شهاب در چند نما ميبيند ولي در سكانهساي پاياني تصويري از ارغوان جاي آن را گرفته است كه در نهايت منجر به تبديل شدن شهاب به يك مهره سوخته است و حاتمي كيا با تاكيد بر اين دو عكس سير تغييرات روحي كاراكترش را بيان ميكند.
ارعوان دختر بي گناهي است كه به شدت از سياست دوري ميكند و تنها گناهش پدري است كه عليه حكومت مي جنگد. او طعمه اصلي هر دو گروه است. چه ماموران امنيتي و چه دوستان پدرش كه در جهت حذف او هستند دخترش را هدفي براي رسيدن به پدر مي داند. پرداختن به مظلوميت ارغوان و قرباني بودنش حقيقت تلخي از زندگي فرزندان اين افراد را بیان مي كند. و اينگونه است كه حاتمي كيا داستاني را روايت مي كند كه در آن سرنوشت فداشدگان و بي تابي ها و بدعقوبي آنها را نسل بعدشان بر دوش ميكشند.
چيزي كه در بين تماشاي فيلم نظر من را جلب كرد انتخاب اسامي كاراكترهاي فيلم بود. شهاب و فلق. او شخصيت نقش اولش را به شهابي تشبيه كرده كه در نهايت نور خود را از دست ميدهد و با نوشتن اسم فلق براي مامور امنيتي كه شهاب را زير نظر دارد تشبيهي كرده است از ظهور و ادامه كار با افرادي قدرتمند تر با قابليتهاي بهتر.
روايت داستان اين فيلم در بستر جنگل قياس جالبي است از مقايسه درختان با افراد جامعه. و در نهايت در سكانسهاي پاياني فيلم ارغوان نيز مانند بسياري از دوستانش حلقه تمثيلي دار را بر گردن مي اندازد تا مانع از قطع شدن درختان و يا به عبارتي ديگر انسانها شود.
شکارچی که در دام شکار افتاد:
قبل از هر حرفی "به رنگ ارغوان" را باید با 2 فیلم دیگر ابراهیم حاتمی کیا یعنی "ارتفاع پست" و "آژانس شیشه ای" مقایسه کرد و حتی آن را سه گانه ای دانست درباره انسان هایی که از شرایط موجود به تنگ امده و تفنگ در دست می گیرند (فرد در برابر سیستم). در آژانس شیشه ای حاج کاظم یرای رسیدن به هدفش در برابر کسانی تفنگ می کشد که زمانی برای آن ها جنگیده است. در ارتفاع پست هم همین طور پاشیدن آب جوش به صورت آن نگهبان میزان این خشم و ایستادگی در برابر یک مجموعه بزرگتر به نام سیستم را نشان می دهد.
اما در به رنگ ارغوان نگاه فیلم ساز تغییر می کند. این بار این ایستادگی در برابر سیستم خود را به صورت عشق نشان می دهد و شهاب 8 به عنوان یک فرد ساده در این سیستم نه تنها تفنگی به سوی کسی نمی کشد بلکه آن را زمین می گذارد. همین است که به رنگ ارغوان را از یک تریلر سیاسی جاسوسی جدا کرده و به یک اثر عاشقانه تبدیل می کند.
دلیل دیگری که به رنگ ارغوان با 2 فیلمی که اشاره شد متفاوت است این می باشد که فیلمی بی زمان و مکان است. زیرا عشق هیچ حد و مرزی نمی شناسد. یعنی شهاب 8 در هر کجای این دنیا یا ارغوان هم هر دختر دیگری این داستان می توانست تکرار شود. پس همین دلیل باعث می شود این فیلم کامل تر از دو فیلم قبل این کارگردان در این 3 گانه قرار گیرد.
فیلم ما را به داخل خانه و خلوت شهاب 8 می برد و ما کم کم او را می شناسیم سادگی اش را درک می کنیم و حتی خلوص نیت در انجام عملیاتش را می فهمیم ولی در مقابل ارغوان بدون هیچ گونه شناختی از شهاب 8 به او وابسته می شود و او را به عنوان یک تکیه گاه قبول می کند و این است قدرت عشق ...
با گذشت فیلم شهاب 8 که با یک تعصب به دنبال هدفش بود تغییر می کند و حتی اوج حسادتش را در عشق در سکانس بازجویی اش با یکی از دانشجو ها می بینیم زیرا او فردی است که هیچ گاه عشق را تجربه نکرده پس با اولین تجربه علاقه مندی اش حسادت درونش خانه می سازد. و در یک دیالوگ زیبا در ان جنگل ارغوان به او می گوید: تو یاد گرفتی که اون چیزی که هستی نباشی ...
اما یکی از مهم ترین مشکلات فیلم که البته تاثیر زیادی بر فیلم ندارد این است که ابراهیم حاتمی کیا نتوانسته فضای دانشجویی و محافل آن ها را خوب از کار در بیاورد.
این فیلم بی شک از خوش ساخت ترین فیلم هایی است که تا کنون دیده ام. همه چیز در خدمت هم هستند موسیقی به جا پخش می شود فیلم برداری نفس گیر است همه چیز در کنار هم هستند. حتی عنوان بندی اثر هم خوب از کار در آمده و بیننده را میخکوب می کند.
اما پایان فیلم که یکی از مهم ترین نقطه های مثبت اثر است. در آخرین دیدار ارغوان و شهاب 8 حرف از یک درگیری مهم در روز بعد پیش می آید و هر دو آماده دیدن یک جنگ به تمام عیار هستند. اما چه چیزی باعث می شود هردو در آن دهکده بمانند ؟
ارغوان به عشق پدرش که برای دیدار او می آید و شهاب 8 برای مواظبت از ارغوان. و هر دو به هدفشان می رسند پدر در آغوش ارغوان جان می دهد و شهاب 8 هم در آن کلبه خود فقط نظاره گر می ماند و در انتها بار دیگر به دیدار ارغوان می رود.
به رنگ ارغوان با یک انتی تز تمام می شود یعنی شکارچی (شهاب خود تبدیل می شود به یک شکار.
اما می توان این نتیجه را هم گرفت که شهاب 8 برای به دست آوردن شکار خود به تور او افتاد و این تور همان عشق است که در تمام سکانس های فیلم جاری است.
اما با تمام این حرف ها قبول این پایان کمی سخت به نظر می رسد ولی حاتمی کیا برای این هم حوابی دارد. نمای پایانی فیلم در آن تصویر. دوربین خود پاسخ گوی این است زیرا فیلم به تصویری سیاه و سفید ختم می شود و این نتیجه را به ما می دهد که شاید این پایان تصویری خیالی است که فقط در قاب دوربین دیده می شود.
ابراهیم حاتمی کیا فیلمی ساخته برای دیروز، امروز و فردا و رمز موفقیت فیلم بعد از یک توقیف 5 ساله همین است.
یک دنیای ارغوانی
اكران فيلم "به رنگ ارغوان" آنهم بعد از چندين سال توقيف در بيست و هشتين جشنواره فيلم فجر خبر خوبي براي دوستداران سينماي ابراهيم حاتمي كيا بود. حاتمي كيا با حضور تاثير گذار خود پس از جنگ، انعكاس تازه اي را از آن نسل به جامعه ارائه داد تا جايي كه نام كارگردان مولف را به او دادند. حضور آدمهاي به جا مانده از جنگ در سينمايي كه او روايت مي كرد به قدري ملموس بود كه به جرات ميتوان گفت شخصيتهاي آثار او ارتباط تنگاتنگي را با نسلي كه جنگ را نديده بود برقرار كرد. او در اوايل دهه 80 رويكردي تازه را در روايت سينماي جنگ در پيش گرفت. پرداختن به نسل بعد از جنگ. آدمهايي كه بواسطه درگيري پدر ناخوادگاه سرنوشتشان با جنگ گره خورده بود موج مرده و به نام پدر و ... در اين بين فيلمي از او ساخته شد به نام "به رنگ ارغوان" که در نهايت حاشيه ها و بازخوردهاي ساخت اين فيلم به توقيف آن منجر شد. شايد توفيق اين فيلم در جشنواره بيست هشتم فجر بهترين جايزه براي صبر و شكيبايي حاتمي كيا در اين سالهاست كه با سكوت به انتظار اكران به رنگ ارغوانش نشسته بود.
داستان فيلم راوي زندگي يك مامور امنيتي است كه وظيفه دارد جاسوسي دختر يكي از سركردگان منافق را انجام دهد. پدر به ديدن دخترش مي آيد و مامور امنيتي در كش و قوس داستان دل را به طعمه اش مي بازدو ...
نمايش زندگي يك مامور امنيتي در حين تعقيقب طعمه اش به شيوه روايي حاتمي كيا با دكوپاژ و نماهايي بسيار زيبا اين فيلم را به دور از جنجال هاي سياسي اش بسيار دلنشين كرده است.
با اينكه اطلاعات داده شده از شخصيت شهاب 8 به عنوان يك جاسوس امنيتي به تماشاگر بسيار اندك است اما بازي جذاب حميد فرخ نژاد و ايفاي نقش شوخ و در نهايت جدي اين شخصيت تماشاگر را به ديدن سرنوشت او ترغيب ميكند. او يك مامور دوره ديده و بسيار خبره و در عين حال متدين است. به نوعي كارش را همانند عبادت كردن ميبيند. اما در نهايت باز هم همان داستان هميشگي عشق به ميان مي آيد. او دلش مي لرزد. در ابتداي داستان بيينده تصاوير گورهاي كنده شده را بر روي پس زمينه لب تاپ شهاب در چند نما ميبيند ولي در سكانهساي پاياني تصويري از ارغوان جاي آن را گرفته است كه در نهايت منجر به تبديل شدن شهاب به يك مهره سوخته است و حاتمي كيا با تاكيد بر اين دو عكس سير تغييرات روحي كاراكترش را بيان ميكند.
ارعوان دختر بي گناهي است كه به شدت از سياست دوري ميكند و تنها گناهش پدري است كه عليه حكومت مي جنگد. او طعمه اصلي هر دو گروه است. چه ماموران امنيتي و چه دوستان پدرش كه در جهت حذف او هستند دخترش را هدفي براي رسيدن به پدر مي داند. پرداختن به مظلوميت ارغوان و قرباني بودنش حقيقت تلخي از زندگي فرزندان اين افراد را بیان مي كند. و اينگونه است كه حاتمي كيا داستاني را روايت مي كند كه در آن سرنوشت فداشدگان و بي تابي ها و بدعقوبي آنها را نسل بعدشان بر دوش ميكشند.
چيزي كه در بين تماشاي فيلم نظر من را جلب كرد انتخاب اسامي كاراكترهاي فيلم بود. شهاب و فلق. او شخصيت نقش اولش را به شهابي تشبيه كرده كه در نهايت نور خود را از دست ميدهد و با نوشتن اسم فلق براي مامور امنيتي كه شهاب را زير نظر دارد تشبيهي كرده است از ظهور و ادامه كار با افرادي قدرتمند تر با قابليتهاي بهتر.
روايت داستان اين فيلم در بستر جنگل قياس جالبي است از مقايسه درختان با افراد جامعه. و در نهايت در سكانسهاي پاياني فيلم ارغوان نيز مانند بسياري از دوستانش حلقه تمثيلي دار را بر گردن مي اندازد تا مانع از قطع شدن درختان و يا به عبارتي ديگر انسانها شود.
شکارچی که در دام شکار افتاد:
قبل از هر حرفی "به رنگ ارغوان" را باید با 2 فیلم دیگر ابراهیم حاتمی کیا یعنی "ارتفاع پست" و "آژانس شیشه ای" مقایسه کرد و حتی آن را سه گانه ای دانست درباره انسان هایی که از شرایط موجود به تنگ امده و تفنگ در دست می گیرند (فرد در برابر سیستم). در آژانس شیشه ای حاج کاظم یرای رسیدن به هدفش در برابر کسانی تفنگ می کشد که زمانی برای آن ها جنگیده است. در ارتفاع پست هم همین طور پاشیدن آب جوش به صورت آن نگهبان میزان این خشم و ایستادگی در برابر یک مجموعه بزرگتر به نام سیستم را نشان می دهد.
اما در به رنگ ارغوان نگاه فیلم ساز تغییر می کند. این بار این ایستادگی در برابر سیستم خود را به صورت عشق نشان می دهد و شهاب 8 به عنوان یک فرد ساده در این سیستم نه تنها تفنگی به سوی کسی نمی کشد بلکه آن را زمین می گذارد. همین است که به رنگ ارغوان را از یک تریلر سیاسی جاسوسی جدا کرده و به یک اثر عاشقانه تبدیل می کند.
دلیل دیگری که به رنگ ارغوان با 2 فیلمی که اشاره شد متفاوت است این می باشد که فیلمی بی زمان و مکان است. زیرا عشق هیچ حد و مرزی نمی شناسد. یعنی شهاب 8 در هر کجای این دنیا یا ارغوان هم هر دختر دیگری این داستان می توانست تکرار شود. پس همین دلیل باعث می شود این فیلم کامل تر از دو فیلم قبل این کارگردان در این 3 گانه قرار گیرد.
فیلم ما را به داخل خانه و خلوت شهاب 8 می برد و ما کم کم او را می شناسیم سادگی اش را درک می کنیم و حتی خلوص نیت در انجام عملیاتش را می فهمیم ولی در مقابل ارغوان بدون هیچ گونه شناختی از شهاب 8 به او وابسته می شود و او را به عنوان یک تکیه گاه قبول می کند و این است قدرت عشق ...
با گذشت فیلم شهاب 8 که با یک تعصب به دنبال هدفش بود تغییر می کند و حتی اوج حسادتش را در عشق در سکانس بازجویی اش با یکی از دانشجو ها می بینیم زیرا او فردی است که هیچ گاه عشق را تجربه نکرده پس با اولین تجربه علاقه مندی اش حسادت درونش خانه می سازد. و در یک دیالوگ زیبا در ان جنگل ارغوان به او می گوید: تو یاد گرفتی که اون چیزی که هستی نباشی ...
اما یکی از مهم ترین مشکلات فیلم که البته تاثیر زیادی بر فیلم ندارد این است که ابراهیم حاتمی کیا نتوانسته فضای دانشجویی و محافل آن ها را خوب از کار در بیاورد.
این فیلم بی شک از خوش ساخت ترین فیلم هایی است که تا کنون دیده ام. همه چیز در خدمت هم هستند موسیقی به جا پخش می شود فیلم برداری نفس گیر است همه چیز در کنار هم هستند. حتی عنوان بندی اثر هم خوب از کار در آمده و بیننده را میخکوب می کند.
اما پایان فیلم که یکی از مهم ترین نقطه های مثبت اثر است. در آخرین دیدار ارغوان و شهاب 8 حرف از یک درگیری مهم در روز بعد پیش می آید و هر دو آماده دیدن یک جنگ به تمام عیار هستند. اما چه چیزی باعث می شود هردو در آن دهکده بمانند ؟
ارغوان به عشق پدرش که برای دیدار او می آید و شهاب 8 برای مواظبت از ارغوان. و هر دو به هدفشان می رسند پدر در آغوش ارغوان جان می دهد و شهاب 8 هم در آن کلبه خود فقط نظاره گر می ماند و در انتها بار دیگر به دیدار ارغوان می رود.
به رنگ ارغوان با یک انتی تز تمام می شود یعنی شکارچی (شهاب خود تبدیل می شود به یک شکار.
اما می توان این نتیجه را هم گرفت که شهاب 8 برای به دست آوردن شکار خود به تور او افتاد و این تور همان عشق است که در تمام سکانس های فیلم جاری است.
اما با تمام این حرف ها قبول این پایان کمی سخت به نظر می رسد ولی حاتمی کیا برای این هم حوابی دارد. نمای پایانی فیلم در آن تصویر. دوربین خود پاسخ گوی این است زیرا فیلم به تصویری سیاه و سفید ختم می شود و این نتیجه را به ما می دهد که شاید این پایان تصویری خیالی است که فقط در قاب دوربین دیده می شود.
ابراهیم حاتمی کیا فیلمی ساخته برای دیروز، امروز و فردا و رمز موفقیت فیلم بعد از یک توقیف 5 ساله همین است.
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 370
رد: ابراهيم حاتمي کيا
ول از همه گزیده ای مصاحبه ابراهیم حاتمی کیا با مجله ایران دخت:
ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان فیلم سینمایی «به رنگ ارغوان»، این فیلم را تفسیر «امنیت» از نگاه فرهنگ دانست.
به گزارش خبرآنلاین، حاتمیکیا که بعد از رفع توقیف «به رنگ ارغوان»، حضور فیلم در جشنواره فجر و پس از آن اکران، همچنان ترجیح میدهد در مورد این کار چندان صحبت نکند. این کارگردان گفتوگویی با مجله «ایران دخت» انجام داده است.
مطلع گفتوگو و اشاره ابتدایی مطلب نشان از آن دارد که حاتمیکیا سختگیریهای خود را در گفتوگو در جریان این مصاحبه هم اعمال کرده است. در ابتدای این متن آمده: «مصاحبه را فرستادیم حاتمیکیا بخواند. او نیمی از مصاحبه را به انتخاب خود و با لحنی تازه و از نو نوشت و برای ما فرستاد. این گفتوگو همانی نیست که ما انجام دادیم و برای حاتمیکیا فرستادیم. پاسخهای او با همان لحن است که خود او فرستاده و بخشهای زیادی از گفتوگو را به میل خود حذف کرده است. و بسیاری از سوالهای ما هم به دلیل این حذفها بیپاسخ ماند.»
کارگردان «به رنگ ارغوان» در بخشی از این گفتوگو درباره تاثیر قتلهای زنجیرهای روی او برای ساخت چنین فیلمی و نوشتن فیلمنامهای در فضای «به رنگ ارغوان» اظهار داشت: «همین چند روز پیش داشتم از اتوبان همت میگذشتم که چشمم به پوستر بزرگ حاج همت افتاد که به چند جای آن رنگ پرتاب کرده بودن. اتوبان جای وایستادن نبود و من شاید در چند ثانیه این تصویر رو دیدم و پشت سرش متوجه شدم دارم اشک میریزم. اینجا از نظر من فیلم حاتمیکیا کلید خورد. سینما از نظر من همینه؛ یه لحظه، یه آن.»
او ادامه داد: «نقطه عطف تشکیلات امنیتی بعد از انقلاب، شاید با قتلهای زنجیرهای کلید خورد. بحثی به اسم امنیت. اگر «آژانس شیشهای» تکیهاش روی واژهای به اسم «مصلحت» بود، توی «ارغوان» واژه «امنیت» برایم پررنگ شد. «امنیت» یعنی چی از چه منظری؟ «ارغوان» تفسیر امنیت از دید «فرهنگ»هِ.»
این کارگردان همچنین در پاسخ به پرسشی درباره تلاشهایش برای آزاد کردن «به رنگ ارغوان» از توقیف، گفت: «اگرم تحقیرمون کنید مطمئن باشید نسلی با ما بزرگ میشه که شیره تحقیر لابهلای فریمها بهش تزریق میشه. کاش میدونستن این چه بلای بزرگیه. فکر میکنم تخته کردن یه فیلم فروشگاهِ که بالاش اعلامیه آویزون کنن که این بابا به علت تخلف تا اصلاع ثانوی تعطیله. من از این منظر کتمان نمیکنم که حتماً توی فریم به فریم فیلمهای بعدیم این خاطره بد تاثیرشو گذاشته. بالاخره این پرونده از نظر من مثل فایل باز توی کامپیوتره که بخشی از حافظه کامپیوتررو درگیر کرده.»
او ادامه داد: «من با اونایی که میگن روند من با این «ارغوان» به سکته افتاده موافقم. من محصول شرایطم با همه عرض و طول و ارتفاعش.»
حاتمیکیا درباره «دعوت» و اینکه برخی آن را خارج از مسیر فیلمسازی او میدانند، گفت: «اصلاً قبول ندارم. اصلاً ریل و مسیری در کار نبوده که من ازش خارج بشم. آقا، من به گواه سینمایی که تا حالا توش کار کردم، با کمال فروتنی میگم که آقایون و خانومها من خودم مسیر خودم هستم. حالا چه خوشتون بیاد یا بدتون بیاد.»
ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان فیلم سینمایی «به رنگ ارغوان»، این فیلم را تفسیر «امنیت» از نگاه فرهنگ دانست.
به گزارش خبرآنلاین، حاتمیکیا که بعد از رفع توقیف «به رنگ ارغوان»، حضور فیلم در جشنواره فجر و پس از آن اکران، همچنان ترجیح میدهد در مورد این کار چندان صحبت نکند. این کارگردان گفتوگویی با مجله «ایران دخت» انجام داده است.
مطلع گفتوگو و اشاره ابتدایی مطلب نشان از آن دارد که حاتمیکیا سختگیریهای خود را در گفتوگو در جریان این مصاحبه هم اعمال کرده است. در ابتدای این متن آمده: «مصاحبه را فرستادیم حاتمیکیا بخواند. او نیمی از مصاحبه را به انتخاب خود و با لحنی تازه و از نو نوشت و برای ما فرستاد. این گفتوگو همانی نیست که ما انجام دادیم و برای حاتمیکیا فرستادیم. پاسخهای او با همان لحن است که خود او فرستاده و بخشهای زیادی از گفتوگو را به میل خود حذف کرده است. و بسیاری از سوالهای ما هم به دلیل این حذفها بیپاسخ ماند.»
کارگردان «به رنگ ارغوان» در بخشی از این گفتوگو درباره تاثیر قتلهای زنجیرهای روی او برای ساخت چنین فیلمی و نوشتن فیلمنامهای در فضای «به رنگ ارغوان» اظهار داشت: «همین چند روز پیش داشتم از اتوبان همت میگذشتم که چشمم به پوستر بزرگ حاج همت افتاد که به چند جای آن رنگ پرتاب کرده بودن. اتوبان جای وایستادن نبود و من شاید در چند ثانیه این تصویر رو دیدم و پشت سرش متوجه شدم دارم اشک میریزم. اینجا از نظر من فیلم حاتمیکیا کلید خورد. سینما از نظر من همینه؛ یه لحظه، یه آن.»
او ادامه داد: «نقطه عطف تشکیلات امنیتی بعد از انقلاب، شاید با قتلهای زنجیرهای کلید خورد. بحثی به اسم امنیت. اگر «آژانس شیشهای» تکیهاش روی واژهای به اسم «مصلحت» بود، توی «ارغوان» واژه «امنیت» برایم پررنگ شد. «امنیت» یعنی چی از چه منظری؟ «ارغوان» تفسیر امنیت از دید «فرهنگ»هِ.»
این کارگردان همچنین در پاسخ به پرسشی درباره تلاشهایش برای آزاد کردن «به رنگ ارغوان» از توقیف، گفت: «اگرم تحقیرمون کنید مطمئن باشید نسلی با ما بزرگ میشه که شیره تحقیر لابهلای فریمها بهش تزریق میشه. کاش میدونستن این چه بلای بزرگیه. فکر میکنم تخته کردن یه فیلم فروشگاهِ که بالاش اعلامیه آویزون کنن که این بابا به علت تخلف تا اصلاع ثانوی تعطیله. من از این منظر کتمان نمیکنم که حتماً توی فریم به فریم فیلمهای بعدیم این خاطره بد تاثیرشو گذاشته. بالاخره این پرونده از نظر من مثل فایل باز توی کامپیوتره که بخشی از حافظه کامپیوتررو درگیر کرده.»
او ادامه داد: «من با اونایی که میگن روند من با این «ارغوان» به سکته افتاده موافقم. من محصول شرایطم با همه عرض و طول و ارتفاعش.»
حاتمیکیا درباره «دعوت» و اینکه برخی آن را خارج از مسیر فیلمسازی او میدانند، گفت: «اصلاً قبول ندارم. اصلاً ریل و مسیری در کار نبوده که من ازش خارج بشم. آقا، من به گواه سینمایی که تا حالا توش کار کردم، با کمال فروتنی میگم که آقایون و خانومها من خودم مسیر خودم هستم. حالا چه خوشتون بیاد یا بدتون بیاد.»
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 371
رد: ابراهيم حاتمي کيا
خبرگزاري فارس: اكران فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» ساخته ابراهيم حاتميكيا در تورنتو با استقبال ايرانيان روبهرو شد....
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي پرشيافيلم، دوشنبه شب گذشته ساعت 9:30 براي اولين بار فيلم «به رنگ ارغوان» ساخته ابراهيم حاتميكيا در تورنتو و سالن ريچموند هيل سنتر روي پرده رفت و 475 نفر بيننده اين فيلم بودند و اين فيلم مورد توجه كمنظيري قرار گرفت.
شاهرخ بحرالعلومي مدير عامل پرشيافيلم اين ميزان استقبال تماشاگران از فيلم را كم سابقه توصيف كرد و ياد آور شد، اكران اين فيلم در شهرهاي ديگر كانادا هم ادامه خواهد داشت، مجري برنامه در آغاز يادداشت سيدجمال ساداتيان تهيه كننده فيلم را قرائت نمود و با تشويق تماشاگران همراه بود، پس از آغاز نمايش فيلم تماشاگران بسياري پشت درب ورودي سالن ايستاده بودند و موفق به دريافت بليط نشدند، كه با تدبير شاهرخ بحرالعلومي اين جمعيت به بالكن فوقاني سالن منتقل شدند تا بتوانند فيلم را تماشا كنند.
مدير مجموعه ريچموند هيل در گفتوگو با خبرنگاران گفته است پرشيافيلم ركورد تماشاگر ايراني را پشت سر گذاشته است و در مجموع جايگاه دوم را در ريچموند هيل سنتر به دست آورده است، به طوري كه فقط يك فيلم از سينماي چين بوده كه در افتتاحيه خود 550 نفر بيننده داشته است اما اين تعداد تماشاگر ايراني در اين مجموعه بي سابقه بوده است و ما براي هيچ فيلمي از ظرفيت بالكن استفاده نكرده بوديم.
«به رنگ ارغوان» تا 30 ژوئن (9 تير) در شهرهاي مختلف كانادا روي اكران خواهد بود.
به گفته اين روابط عمومي، نمايش اين فيلم در كانادا با مخالفتهاي چند آشوبگر همراه بوده كه با دخالت پليس كانادا اين قضيه حل شده است.
انتهاي پيام/ا
مصاحبه ای با ابراهیم حاتمی کیا
گزارش فارس از نمايش مستندي درباره نادر ابراهيمي؛
حاتميكيا: مردي پيدا شود «ميرمهنا»ي نادر ابراهيمي را بسازد
خبرگزاري فارس: ابراهيم حاتميكيا پس از نمايش مستند «ريشه در خاك» گفت: فيلمنامه «ميرمهنا» واقعا فيلمنامه بسيار زيبايي درباره خليج فارس است و اميدوارم مردي پيدا شود كه اين سريال را بسازد.
به گزارش خبرنگار فارس، فيلم مستند «ريشه در خاك» به كارگرداني محمد خليلزاده عصر روز سهشنبه 18 خرداد همزمان با دومين سالمرگ نادر ابراهيمي در تالار بتهوون خانه هنرمندان به نمايش درآمد.
در اين مستند برخي از چهرههاي فرهنگ و هنر همچون ابراهيم حاتميكيا، اكبر زنجانپور، احمدرضا احمدي، انسيه شاهحسيني، مهري وداديان، كيومرث پوراحمد، راضيه تجار، شكور لطفي، پدرام اكبري، همسر و فرزندان و دوستان نادر ابراهيمي نقطه نظرات خود را پيرامون اين نويسنده و كارگردان مطرح كردند.
* نادر ابراهيمي به تمام معنا يك معلم اخلاق بود
پس از نمايش اين فيلم نشست نقد و بررسي آن با حضور پدرام اكبري تهيه كننده و فيلمساز، عزيزالله حاجي مشهدي از همكاران نادر ابراهيمي در فيلم «آتش بدون دود» و محمد خليلزاده كارگردان مستند «ريشه در خاك» برگزار شد.
حاجي مشهدي در اين نشست گفت: ما امروز چند تا آدم داريم كه درباره شاگردش بگويد من سرم را بلند كرده ام و او را ديدم.
وي افزود: نادر ابراهيمي به تمام معنا يك معلم اخلاق بود و آن سالهايي كه براي تدريس به قم ميآمد فقط يك عبا و عمامه كم داشت. او يك قديس بود.
وي با اشاره به يكي از صحنههاي مستند كه در آن نادر ابراهيمي حسرت ميخورد حاتميكيا به عنوان شاگردش فيلم «از كرخه تا راين» را ساخته، گفت: آن صحنه معناي واقعي غبطه است كه ابراهيمي ميگويد كاش من هم اين توانايي را داشتم كه اين فيلم را ميساختم.
حاجي مشهدي با اشاره به بعضي از نقطه ضعفهاي مستند «ريشه در خاك» اظهار داشت: اين ضعفها مانع از اين نميشود كه بگويم در اين وانفسايي كه همه دنبال يك قران پول هستند كار آقاي خليلزاده ارزشمند است.
حاجي مشهدي ادامه داد: نادر به تمام معنا يك انسان بود و امكان نداشت با او مواجه ميشدي و دست خالي برميگشتي.
وي با اشاره به خصلت آدمشناسي نزد نادر ابراهيمي به ذكر خاطره خود براي ورود به عوامل فيلم «آتش بدون دود» اشاره كرد و گفت: بهار سال 53 بود و من خودم را روز دوم كار به عوامل پشت صحنه معرفي كردم و به نادر ابراهيمي گفتم: دنبال كار هستم. او گفت: ما اينجا كارگر نميخواهيم. به او گفتم: كارهاي سينمايي كردهام. سوابق من را ديد و خيلي راحت مرا پذيرفت. دو هفته بعد از آن مدير صحنه يك سريال عظيم شدم.
* مستند حسن فتحي درباره نادر در مرحله رافكات
در ادامه اين نشست محمد خليلزاده كارگردان مستند طي صحبتهاي كوتاهي گفت: خوشحالم سينماي مستند توانست ابعادي از شخصيت نادر را به عنوان يكي از چهرههاي فرهنگ و ادب اين مملكت نشان بدهد.
وي تصريح كرد: اميدوارم توانسته باشم به عنوان آينهدار شخصيت نادر ابراهيمي تصويري تمام قد از او نشان دهم.
پدرام اكبري تهيهكننده سينما كه نقش مجري اين نشست را نيز ايفا ميكرد به ساخت فيلم مستند ديگري توسط حسن فتحي از زندگي و شخصيت نادر ابراهيمي اشاره كرد كه يك سال و نيم طول كشيده و هماكنون در مرحله رافكات است و هنوز تقطيع نهايي آن به پايان نرسيده است.
در ادامه پدرام اكبري از ابراهيم حاتميكيا شاگرد نادر ابراهيمي كه در تالار بتهوون حضور داشت خواست دقايقي صحبت كند.
* مردي پيدا شود «ميرمهنا» را بسازد
حاتميكيا ضمن عرض خسته نباشيد به محمد خليلزاده بيان داشت: به نظرم در اين وانفسا كه كاري نيست كار آقاي خليلزاده ارزشمند است.
وي افزود: ديشب با خانواده اين كار را ميديدم كه در ميان ما هم نسل جوان بود و هم نسل كهنسال. من سلايقي دارم كه برخي صحنهها براساس آن سلايق ميتوانست نباشد.
ابراهيم حاتميكيا عنوان داشت: خليلزاده خامي كرد كه وارد اين حوزه شد چرا كه آنقدر نام نادر بزرگ بود كه همه ما از وارد شدن به اين عرصه در ميرفتيم البته اين رندي شرقي است و من بارها دوست داشتم درباره نادر حرف بزنم اما ميترسيدم گوشهاي از كريستال وجودش را نگويم.
كارگردان فيلم «از كرخه تا راين» كه همواره مورد تحسين نادر ابراهيمي بود افزود: موقع نمايش فيلم به تماشاچيان نگاه ميكردم. چشمها همه به صحنه خيره بود و اين نشان از گيرايي كار داشت. اما با اين حال برخي از تروكاژها را نميپسندم.
وي از جملات اليكا دختر نادر ابراهيمي در پايان اين مستند به عنوان يكي از تكاندهندهترين صحنههاي فيلم براي خودش ياد كرد و گفت: تكرار چهره خندان آقاي زم در مراسم تشييع پيكر نادر ابراهيمي در اين مستند براي من ناخوشايند بود و ميتوانست آن همه تصوير از تشييع جنازه نباشد.
ابراهيم حاتميكيا در ادامه به ذكر خاطرهاي از نادر ابراهيمي و دلخوري او پرداخت و بيان داشت: قبلا كه در حوزه هنري بودم نادر ابراهيمي از من دلخور بود كه چرا مدير توليد سريال «ميرمهنا» شدهام. آخر سر فهميدم حوزه هنري خيلي مايل نيست آن را بسازد و من ميخواستم اين را به نادر ابراهيمي بگويم اما جرأت نميكردم.
حاتميكيا در پايان خاطرنشان كرد: فيلمنامه «ميرمهنا» واقعا فيلمنامه بسيار زيبايي درباره خليج فارس است و اميدوارم مردي پيدا شود كه اين سريال را بسازد.
فيلمنامه «ميرمهنا» نوشته نادر ابراهيمي با عنوان «برجادههاي آبي سرخ» در 5 جلد منتشر شده است و به گفته حاضران در اين نشست از گيراترين آثاري است كه ميتواند درباره خليج فارس ساخته شود.
* شخصيتي جذابتر از ميرمهنا درباره خليج فارس نيست
در ادامه مراسم محمود اربابي فيلمنامهنويس نيز اظهار داشت: كار آقاي خليلزاده از يك واقعه و يك فرد مهم تاريخ فرهنگ كشور ساخته شده است و ماندگار خواهد شد حال ممكن است نقطه ضعفهايي داشته باشد.
وي اضافه كرد: وقتي ميخواهيم راجع به يك شخصيت مهم فيلم بسازيم كارمان سخت ميشود و من احساس ميكنم نگاه تلويزيوني همراه آقاي خليلزاده بود.
اربابي عنوان داشت: اين تصور در آقاي خليلزاده نبوده كه ميخواهد اتوبيوگرافي بسازد بلكه فكر ميكرده قرار است يك اثري بسازد كه مناسبتي پخش شود.
اين تهيهكننده سينما با بيان اين كه نسبت به نادر ابراهيمي اداي دين ميكند و از كساني هستم كه همه كارهاي او را خوانده است، خاطرنشان كرد: سريال «ميرمهنا» بسيار جذاب و حماسي است و اگر بخواهيم درباره خليج فارس كاري بسازيم شخصيتي به اندازه ميرمهنا جذاب نيست.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي پرشيافيلم، دوشنبه شب گذشته ساعت 9:30 براي اولين بار فيلم «به رنگ ارغوان» ساخته ابراهيم حاتميكيا در تورنتو و سالن ريچموند هيل سنتر روي پرده رفت و 475 نفر بيننده اين فيلم بودند و اين فيلم مورد توجه كمنظيري قرار گرفت.
شاهرخ بحرالعلومي مدير عامل پرشيافيلم اين ميزان استقبال تماشاگران از فيلم را كم سابقه توصيف كرد و ياد آور شد، اكران اين فيلم در شهرهاي ديگر كانادا هم ادامه خواهد داشت، مجري برنامه در آغاز يادداشت سيدجمال ساداتيان تهيه كننده فيلم را قرائت نمود و با تشويق تماشاگران همراه بود، پس از آغاز نمايش فيلم تماشاگران بسياري پشت درب ورودي سالن ايستاده بودند و موفق به دريافت بليط نشدند، كه با تدبير شاهرخ بحرالعلومي اين جمعيت به بالكن فوقاني سالن منتقل شدند تا بتوانند فيلم را تماشا كنند.
مدير مجموعه ريچموند هيل در گفتوگو با خبرنگاران گفته است پرشيافيلم ركورد تماشاگر ايراني را پشت سر گذاشته است و در مجموع جايگاه دوم را در ريچموند هيل سنتر به دست آورده است، به طوري كه فقط يك فيلم از سينماي چين بوده كه در افتتاحيه خود 550 نفر بيننده داشته است اما اين تعداد تماشاگر ايراني در اين مجموعه بي سابقه بوده است و ما براي هيچ فيلمي از ظرفيت بالكن استفاده نكرده بوديم.
«به رنگ ارغوان» تا 30 ژوئن (9 تير) در شهرهاي مختلف كانادا روي اكران خواهد بود.
به گفته اين روابط عمومي، نمايش اين فيلم در كانادا با مخالفتهاي چند آشوبگر همراه بوده كه با دخالت پليس كانادا اين قضيه حل شده است.
انتهاي پيام/ا
مصاحبه ای با ابراهیم حاتمی کیا
گزارش فارس از نمايش مستندي درباره نادر ابراهيمي؛
حاتميكيا: مردي پيدا شود «ميرمهنا»ي نادر ابراهيمي را بسازد
خبرگزاري فارس: ابراهيم حاتميكيا پس از نمايش مستند «ريشه در خاك» گفت: فيلمنامه «ميرمهنا» واقعا فيلمنامه بسيار زيبايي درباره خليج فارس است و اميدوارم مردي پيدا شود كه اين سريال را بسازد.
به گزارش خبرنگار فارس، فيلم مستند «ريشه در خاك» به كارگرداني محمد خليلزاده عصر روز سهشنبه 18 خرداد همزمان با دومين سالمرگ نادر ابراهيمي در تالار بتهوون خانه هنرمندان به نمايش درآمد.
در اين مستند برخي از چهرههاي فرهنگ و هنر همچون ابراهيم حاتميكيا، اكبر زنجانپور، احمدرضا احمدي، انسيه شاهحسيني، مهري وداديان، كيومرث پوراحمد، راضيه تجار، شكور لطفي، پدرام اكبري، همسر و فرزندان و دوستان نادر ابراهيمي نقطه نظرات خود را پيرامون اين نويسنده و كارگردان مطرح كردند.
* نادر ابراهيمي به تمام معنا يك معلم اخلاق بود
پس از نمايش اين فيلم نشست نقد و بررسي آن با حضور پدرام اكبري تهيه كننده و فيلمساز، عزيزالله حاجي مشهدي از همكاران نادر ابراهيمي در فيلم «آتش بدون دود» و محمد خليلزاده كارگردان مستند «ريشه در خاك» برگزار شد.
حاجي مشهدي در اين نشست گفت: ما امروز چند تا آدم داريم كه درباره شاگردش بگويد من سرم را بلند كرده ام و او را ديدم.
وي افزود: نادر ابراهيمي به تمام معنا يك معلم اخلاق بود و آن سالهايي كه براي تدريس به قم ميآمد فقط يك عبا و عمامه كم داشت. او يك قديس بود.
وي با اشاره به يكي از صحنههاي مستند كه در آن نادر ابراهيمي حسرت ميخورد حاتميكيا به عنوان شاگردش فيلم «از كرخه تا راين» را ساخته، گفت: آن صحنه معناي واقعي غبطه است كه ابراهيمي ميگويد كاش من هم اين توانايي را داشتم كه اين فيلم را ميساختم.
حاجي مشهدي با اشاره به بعضي از نقطه ضعفهاي مستند «ريشه در خاك» اظهار داشت: اين ضعفها مانع از اين نميشود كه بگويم در اين وانفسايي كه همه دنبال يك قران پول هستند كار آقاي خليلزاده ارزشمند است.
حاجي مشهدي ادامه داد: نادر به تمام معنا يك انسان بود و امكان نداشت با او مواجه ميشدي و دست خالي برميگشتي.
وي با اشاره به خصلت آدمشناسي نزد نادر ابراهيمي به ذكر خاطره خود براي ورود به عوامل فيلم «آتش بدون دود» اشاره كرد و گفت: بهار سال 53 بود و من خودم را روز دوم كار به عوامل پشت صحنه معرفي كردم و به نادر ابراهيمي گفتم: دنبال كار هستم. او گفت: ما اينجا كارگر نميخواهيم. به او گفتم: كارهاي سينمايي كردهام. سوابق من را ديد و خيلي راحت مرا پذيرفت. دو هفته بعد از آن مدير صحنه يك سريال عظيم شدم.
* مستند حسن فتحي درباره نادر در مرحله رافكات
در ادامه اين نشست محمد خليلزاده كارگردان مستند طي صحبتهاي كوتاهي گفت: خوشحالم سينماي مستند توانست ابعادي از شخصيت نادر را به عنوان يكي از چهرههاي فرهنگ و ادب اين مملكت نشان بدهد.
وي تصريح كرد: اميدوارم توانسته باشم به عنوان آينهدار شخصيت نادر ابراهيمي تصويري تمام قد از او نشان دهم.
پدرام اكبري تهيهكننده سينما كه نقش مجري اين نشست را نيز ايفا ميكرد به ساخت فيلم مستند ديگري توسط حسن فتحي از زندگي و شخصيت نادر ابراهيمي اشاره كرد كه يك سال و نيم طول كشيده و هماكنون در مرحله رافكات است و هنوز تقطيع نهايي آن به پايان نرسيده است.
در ادامه پدرام اكبري از ابراهيم حاتميكيا شاگرد نادر ابراهيمي كه در تالار بتهوون حضور داشت خواست دقايقي صحبت كند.
* مردي پيدا شود «ميرمهنا» را بسازد
حاتميكيا ضمن عرض خسته نباشيد به محمد خليلزاده بيان داشت: به نظرم در اين وانفسا كه كاري نيست كار آقاي خليلزاده ارزشمند است.
وي افزود: ديشب با خانواده اين كار را ميديدم كه در ميان ما هم نسل جوان بود و هم نسل كهنسال. من سلايقي دارم كه برخي صحنهها براساس آن سلايق ميتوانست نباشد.
ابراهيم حاتميكيا عنوان داشت: خليلزاده خامي كرد كه وارد اين حوزه شد چرا كه آنقدر نام نادر بزرگ بود كه همه ما از وارد شدن به اين عرصه در ميرفتيم البته اين رندي شرقي است و من بارها دوست داشتم درباره نادر حرف بزنم اما ميترسيدم گوشهاي از كريستال وجودش را نگويم.
كارگردان فيلم «از كرخه تا راين» كه همواره مورد تحسين نادر ابراهيمي بود افزود: موقع نمايش فيلم به تماشاچيان نگاه ميكردم. چشمها همه به صحنه خيره بود و اين نشان از گيرايي كار داشت. اما با اين حال برخي از تروكاژها را نميپسندم.
وي از جملات اليكا دختر نادر ابراهيمي در پايان اين مستند به عنوان يكي از تكاندهندهترين صحنههاي فيلم براي خودش ياد كرد و گفت: تكرار چهره خندان آقاي زم در مراسم تشييع پيكر نادر ابراهيمي در اين مستند براي من ناخوشايند بود و ميتوانست آن همه تصوير از تشييع جنازه نباشد.
ابراهيم حاتميكيا در ادامه به ذكر خاطرهاي از نادر ابراهيمي و دلخوري او پرداخت و بيان داشت: قبلا كه در حوزه هنري بودم نادر ابراهيمي از من دلخور بود كه چرا مدير توليد سريال «ميرمهنا» شدهام. آخر سر فهميدم حوزه هنري خيلي مايل نيست آن را بسازد و من ميخواستم اين را به نادر ابراهيمي بگويم اما جرأت نميكردم.
حاتميكيا در پايان خاطرنشان كرد: فيلمنامه «ميرمهنا» واقعا فيلمنامه بسيار زيبايي درباره خليج فارس است و اميدوارم مردي پيدا شود كه اين سريال را بسازد.
فيلمنامه «ميرمهنا» نوشته نادر ابراهيمي با عنوان «برجادههاي آبي سرخ» در 5 جلد منتشر شده است و به گفته حاضران در اين نشست از گيراترين آثاري است كه ميتواند درباره خليج فارس ساخته شود.
* شخصيتي جذابتر از ميرمهنا درباره خليج فارس نيست
در ادامه مراسم محمود اربابي فيلمنامهنويس نيز اظهار داشت: كار آقاي خليلزاده از يك واقعه و يك فرد مهم تاريخ فرهنگ كشور ساخته شده است و ماندگار خواهد شد حال ممكن است نقطه ضعفهايي داشته باشد.
وي اضافه كرد: وقتي ميخواهيم راجع به يك شخصيت مهم فيلم بسازيم كارمان سخت ميشود و من احساس ميكنم نگاه تلويزيوني همراه آقاي خليلزاده بود.
اربابي عنوان داشت: اين تصور در آقاي خليلزاده نبوده كه ميخواهد اتوبيوگرافي بسازد بلكه فكر ميكرده قرار است يك اثري بسازد كه مناسبتي پخش شود.
اين تهيهكننده سينما با بيان اين كه نسبت به نادر ابراهيمي اداي دين ميكند و از كساني هستم كه همه كارهاي او را خوانده است، خاطرنشان كرد: سريال «ميرمهنا» بسيار جذاب و حماسي است و اگر بخواهيم درباره خليج فارس كاري بسازيم شخصيتي به اندازه ميرمهنا جذاب نيست.
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 372
رد: ابراهيم حاتمي کيا
نقدی از دنیا مدیر وبلاگ عباس کیارستمی بر این فیلم
هو الحبیب
نگاهی به آخرین فیلم به نمایش درآمده ی ابراهیم حاتمی کیا: به رنگ ارغوان
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد...
دنیا میرکتولی: *** به رنگ ارغوان واپسین کار اکران شده ی ابراهیم حاتمی کیاست که پس از وقفه ای چند ساله سرانجام توانست از بند توقیف رهایی یافته و رنگ پرده را ببیند؛ اثری جنجالی و بحث برانگیز از کارگردانی که محبوبیتش مرزهای میان نسل ها را درنوردیده و اخبار مربوط به هر فیلمش حتی پیش از کلید خوردن، در مرکز توجه و نگاه های تیزبین دوستداران سینما قرار می گیرد. نکته ی شگفت این که فیلمِ فوق بعد از گذشت 6 سال از تولید آن، کهنه که نشده هیچ، هنوز سرشار از طراوت است و اگر بیننده از تاریخ فیلم برداری آن مطلع نباشد، به یقین می داند که به تماشای یکی از محصولات سال اخیر نشسته است. اینجاست که از اعتبار به کارگیری لفظ «تاریخ مصرف» برای یک اثر هنری، کاسته می شود.
خلاصه ی داستان چند خطیِ فیلم که ماقبل توقیف آن و پیش از حضورش در جشنواره ی فیلم فجرِ سال 1383 در مطبوعات کشور انتشار یافته بود، به قدری جذاب بود که هر سینمادوستی را برای تماشای آن وسوسه کند:
« یک مأمور اطلاعاتی با هدفِ زیر نظر گرفتنِ دختری به نام ارغوان _که پدرش در سال های ابتدایی انقلاب، عضو فعال یکی از گروهک های سیاسی بوده و به تازگی برای دیدار تنها فرزندش به ایران بازگشته_ وارد دانشکده ی محل تحصیل او می شود. در این مسیر، پیدایش عشقی میان مرد و ارغوان، به سرگردانی مأمور در پیروی از عقل یا دل منجر می شود... »
*** به رنگ حاتمی کیا
به رنگ ارغوان به شدت رنگ و بوی سینمای حاتمی کیا را دارد و به عبارتی حاتمی کیایی ترین فیلم حاتمی کیاست؛ حاتمی کیایی که در سال های اخیر، عده ای معتقد بودند که دیگر کارگردان خوش ذوق سابق نیست و آرمان هایش رنگ باخته و یا تغییر یافته اند و ... اما حالا به رنگ ارغوان، علاوه بر اینکه حاوی بسیاری از مؤلفه های آثار قبلی اوست، تلفیقی تکامل یافته از آنان و اوج باشکوه کارنامه ی سازنده اش است. سیاست و عشق چنان زیبا و ظریف در هم تنیده شده اند که شاعرانه ترین عاشقانه_سیاسی تاریخ سینمای ایران را آفریده اند. فیلم، عادی ترین مخاطب را در تمام مدت 100 دقیقه بر صندلی میخکوب کرده و با ظاهرشدن تیتراژ پایانی در بسیاری از سینماها، تماشاگر برخاسته و احساسِ لذتِ غنیِ حاصل از تماشای آن را با تشویق کردن نمایان می سازد.
*** به رنگ سیاست
به رنگ ارغوان از آژانس شیشه ای که تاکنون به عنوان سیاسی ترین و بهترین اثر حاتمی کیا خوانده می شد، پیشی می گیرد و چند پله جلوتر می ایستد. و این به دلیل پرداختنِ متفاوت و جسورانه به رشته ای وقایع حساس دهه ی اخیر و نیز ورود به حوزه ی خصوصی و اختیارات، احوالات و احساسات یک مأمور امنیتی می باشد که البته تا به حال به این شکل، در سینمای ایران سابقه نداشته است. اگر «گوزنها» شاهکار مسعود کیمیایی را سیاسی ترین فیلم ماقبل انقلاب بدانیم، به رنگ ارغوان همین عنوان را بین آثار ژانر سیاسی سینمای بعد از انقلاب کسب می کند؛ با این تفاوت که در این فیلم، خشونت سیاست بی محابا با لطافت عشق و احساس در هم آمیخته و فضایی اثیری و اثری پرحس و حال پدید آورده است.
*** به رنگ عشق
عشق در به رنگ ارغوان در محوریت قصه قرار دارد و قالب درام بر پایه ی آن شکل می گیرد؛ عشق، این موضوع ازلی و ابدی جهان، و تنها چیزی که می تواند انسان را از بسیاری تعلقات رهایی بخشد. پرداختن به مفهوم عشق در این فیلم، از خاکستر سبز و روبان قرمز به عنوان عاشقانه ترین آثار حاتمی کیا جلوه ی عمیق تری دارد؛ بی آنکه به سیاق بخش عمده ای از تولیدات متداول سینمای ایران، ذره ای به سمت کلیشه ها بلغزد و در دام ابتذال گرفتار آید. به رنگ ارغوان، حماسه ای از غلبه ی شکوهمندانه ی قداستِ عشق بر بی رحمیِ سیاست است.
*** به رنگ تغییر
به رنگ ارغوان، نمونه ای درخشان از ناپایداریِ هویت فردی ست. دگرگونیِ شخصیتیِ قهرمان فیلم، هرگز به گونه ای اغراق آمیز و غیرمعمول صورت نمی گیرد؛ و این موجب شده که تحول پایانیِ این پرسوناژ، سخت باورپذیر و تکان دهنده درآید و بیننده با وی رابطه ی احساسیِ عمیقی برقرار کند.
هوشنگ ستاری با نام رمزی شهاب 8، یکی از مأموران امنیتی ست؛ فردی بلند قد و درشت اندام با صدایی بم و گاها همراه با رگه هایی از خشونت. در دقایق ابتدایی فیلم، مونتاژِ موازیِ نصب وسائل و تجهیزات کاریِ هوشنگ، و وضو و تکبیر او بیانگر آنست که برای وی حرفه و انجام وظیفه از نظر اهمیت شرعی همتای عبادت می باشد. اما او پس از چند روز نظاره کردن تمام اعمال و رفتار ارغوان و استراق سمع تلفنی، در میانه ی راه به وی دل بسته و در انجام تعهدش دچار تردید می شود. ارغوان به عنوان سمبل عشق و بی گناهی، انگیزه ی اندیشیدنِ شخصیت اصلی داستان به یک انتخاب دشوار و مقدمه ی تغییر تدریجی او می شود؛ مرد بر سر دوراهی و یک اگزیستانسیالیسم پیچیده قرار می گیرد. او به درستی نمی داند که بین فرمان های عقل و دل، کدام گزینه را برگزیند. وی بایستی یا در مقام یک مأمورِ فرمانبرِ بله قربانگو باقی بماند و یا راه دل پیش گرفته و از حرفه و مزایایش دست کشد. ولی او پس از جدل و تلاطمی ذهنی، در نهایت گریزی به رهایی زده و رفته رفته به رنگ معصومیتِ ارغوانیِ محبوبش در می آید. سکانسِ مهمِ نمایشِ تصویرِ ذهنیِ هوشنگ پس از مشاهده ی شفق در اطراف کافه ی بلوط، به زیبایی نمایانگر کشمکش بین دو نیروی متضاد در درون خود اوست.
*** به رنگ اعتراض
اعتراض از مشخصات ذاتی و بارز سینمای حاتمی کیاست. قهرمانان حاتمی کیا، نسبت به شرایط معترضند و این اعتراض را می توان از فریادهای سعید در «از کرخه تا راین»، گروگان گیری حاج کاظم در «آژانس شیشه ای»، اسلحه گرفتن قاسم و نرگس در «ارتفاع پست» تا شکوه و گلایه های دختر به پدر رزمنده اش در «به نام پدر»، روح حسن گلاب در «حلقه ی سبز» که به مرگ زودهنگام جسم خود معترض بود و حتی سیده در «دعوت» که با آغوش کشیدن درخت تنومند پیری که هنوز بار می داد، به خدا اعتراض می کرد، دید.
در به رنگ ارغوان نیز نسل جوان دانشجو به ایجاد جاده های جنگلی به قیمت از بین بردن طبیعت معترض است؛ ارغوان به شکل گیری بحث های سیاسی در کلاس درس واکنش هایی جدی نشان می دهد؛ همچنین هوشنگ ستاری پس از تحول فکری اش، نزد ارباب خویش دست به نوعی طغیان زده و ناتوانی اش را از ادامه ی فعالیت ابراز می کند.
تفاوت عمده ی ماهیت اعتراض در به رنگ ارغوان و سایر آثار حاتمی کیا در اینست که مثلا حاج کاظم به خاطر همرزمش عباس بود که دست به خشونت می زد و فریاد اعتراض خود را از طریق اسلحه به حاضران داخل آژانس (نمادی از جامعه) ابلاغ می کرد. اما در به رنگ ارغوان، اعتراض سیری درونی می یابد و دو جبهه ی متضاد در داخل آژانس، در تار و پود وجود قهرمان به جدال برخاسته اند؛ ضمن اینکه هوشنگ در انتخابش، تنهاست و هیچ عامل بیرونی محرک او نیست.
*** به رنگ طبیعت
جنگل و طبیعت به عنوان عناصر اصلی فیلم که به دنبال برنامه ی احداث تونل ها، هدف تخریب آن وجود دارد و در نتیجه ی اعتراض به این مسأله، دو دانشجوی رشته ی جنگلداری در زندان به سر می برند، می تواند سمبل سرمایه ها و میراث های ملی و فرهنگی، و همچنین ارزشها و حقوق اولیه ی انسانی باشد که به یغما می رود. عشقِ بین ارغوان و هوشنگ در قلب مادر آنان طبیعت که پاک و منزه از همه ی آلودگی ها و رذالت های انسانی در شهرها_نماد تمدن انسانی_است، متولد می شود. دانشجویان در صحنه ی پایانی در اعتراضی سمبولیک به پایمال شدن حقوق اولیه ی مادر خود، طنابِ دار به گردن آویخته اند. همچنین درخت مقدس به مثابه ی یکی از جلوه های اصلی جنگلی که خانه ی ابتدایی و حقیقی بشر است، میعادگاه دو جوان می شود؛ و چه مفهومی اصیل تر از زاده شدن عشق _نخستین نیاز معنوی بشر_ در دل مادرش؟
*** کارگردانی
به رنگ ارغوان، چه در مضمون و چه در ساخت، از بهترین نمونه های سینمای ایران به شمار می رود. فیلم، از ساختارِ رواییِ پرتعلیق، غافلگیرکننده و پرمعنایی بهره می برد که در آن، جزئیات اهمیتی بسیار دارند. فضاسازی خوب فیلم، مرهون فیلمبرداری هوشمندانه ی حسن کریمی است که در سطح آثار درخور توجه سینمای دنیا قرار می گیرد؛ به ویژه صحنه های مربوط به جنگل که بکارت طبیعت و رنگ ها و زیبایی های خاص آن به پیشبرد قصه و انتقال حس کمک شایانی کرده. و یا پرداختِ فوق حرفه ایِ صحنه ی درگیری در فصل ماقبل آخر که کوبنده، ملتهب و نفس گیر درآمده و دگربار استادی حاتمی کیا را در خلق موقعیت های مهیج و پرتنش آشکار می سازد؛ کمتر مخاطبی می تواند این قسمت را بدون احساسِ فرو ریختنِ چیزی در درونش تماشا کند.
طراحی صحنه و نورپردازی از نقاط قوت فیلم می باشند؛ از جمله طراحی اتاق ارغوان که برای دیوارهای آن از رنگ سبز که نماد معصومیت است، استفاده شده؛ و یا شکل صحنه آرایی و نورپردازی اتاقِ تقریبا خالی و تیره ی هوشنگ که روز به روز همراه با تکامل تدریجی او، رو به روشنایی می رود. گفتگوهای گیرا و پرنفوذ، تدوین مناسب و موسیقی مؤثر از دیگر امتیازات برجسته ی فیلم هستند.
اما در اینجا باید یادی کرد از بازیگر درخشان دهه ی اخیر که تا به اکنون چهره هایی متفاوت را در سطوحی عالی نمایانده است: حمید فرخ نژاد پس از دو حضور شگرف در «عروس آتش» و «ارتفاع پست»، در این فیلم نیز توانسته لایه های درونی، پیچیدگی و دوگانگی، و تحول شخصیتی هوشنگ را با ظرافتی تمام عیار به تصویر بکشد؛ باورپذیری رابطه ی عاشقانه بین او و ارغوان، تا حدود زیادی مدیون بازی سحرانگیز و تغییر حالت های بسیار ظریف چهره ی فرخ نژاد است. خزر معصومی در نخستین نقش آفرینی زندگیش، در ترسیم معصومیت ارغوان انصافا موفق بوده و عواطف تماشاگر را تسخیر می کند. رضا بابک و فرهاد قائمیان هم علیرغم کوچکی نقش، خوش می درخشند و تأثیر خود را بر بیننده می گذارند. تنها کوروش تهامی است که بازی چندان دلچسبی را ارائه نمی دهد.
*** به رنگ جاودانگی
حاتمی کیا فیلمساز هوشمندی ست. وی سیاسی ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران را ساخته که همواره آینه ای تمام نما از شرایط اجتماعی_سیاسی روز جامعه ی خود بوده اند. به رنگ ارغوان اثر شرافتمندانه ای است که شامل دلمشغولی های همیشگی سازنده اش می باشد؛ از آن فیلمهایی که ندیدنش در این زمان به «فنا شدن نصف عمر» تعبیر می شود. به رنگ ارغوان جاودانه خواهد شد؛ فیلمی که با همه ی تأثیر دیرپای و نیرومند و ساختار عالی اش، به فکرمان می اندازد و این هدفِ غائیِ هنرِ متعالی است.
تا پست بعدی
یا علی
هو الحبیب
نگاهی به آخرین فیلم به نمایش درآمده ی ابراهیم حاتمی کیا: به رنگ ارغوان
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد...
دنیا میرکتولی: *** به رنگ ارغوان واپسین کار اکران شده ی ابراهیم حاتمی کیاست که پس از وقفه ای چند ساله سرانجام توانست از بند توقیف رهایی یافته و رنگ پرده را ببیند؛ اثری جنجالی و بحث برانگیز از کارگردانی که محبوبیتش مرزهای میان نسل ها را درنوردیده و اخبار مربوط به هر فیلمش حتی پیش از کلید خوردن، در مرکز توجه و نگاه های تیزبین دوستداران سینما قرار می گیرد. نکته ی شگفت این که فیلمِ فوق بعد از گذشت 6 سال از تولید آن، کهنه که نشده هیچ، هنوز سرشار از طراوت است و اگر بیننده از تاریخ فیلم برداری آن مطلع نباشد، به یقین می داند که به تماشای یکی از محصولات سال اخیر نشسته است. اینجاست که از اعتبار به کارگیری لفظ «تاریخ مصرف» برای یک اثر هنری، کاسته می شود.
خلاصه ی داستان چند خطیِ فیلم که ماقبل توقیف آن و پیش از حضورش در جشنواره ی فیلم فجرِ سال 1383 در مطبوعات کشور انتشار یافته بود، به قدری جذاب بود که هر سینمادوستی را برای تماشای آن وسوسه کند:
« یک مأمور اطلاعاتی با هدفِ زیر نظر گرفتنِ دختری به نام ارغوان _که پدرش در سال های ابتدایی انقلاب، عضو فعال یکی از گروهک های سیاسی بوده و به تازگی برای دیدار تنها فرزندش به ایران بازگشته_ وارد دانشکده ی محل تحصیل او می شود. در این مسیر، پیدایش عشقی میان مرد و ارغوان، به سرگردانی مأمور در پیروی از عقل یا دل منجر می شود... »
*** به رنگ حاتمی کیا
به رنگ ارغوان به شدت رنگ و بوی سینمای حاتمی کیا را دارد و به عبارتی حاتمی کیایی ترین فیلم حاتمی کیاست؛ حاتمی کیایی که در سال های اخیر، عده ای معتقد بودند که دیگر کارگردان خوش ذوق سابق نیست و آرمان هایش رنگ باخته و یا تغییر یافته اند و ... اما حالا به رنگ ارغوان، علاوه بر اینکه حاوی بسیاری از مؤلفه های آثار قبلی اوست، تلفیقی تکامل یافته از آنان و اوج باشکوه کارنامه ی سازنده اش است. سیاست و عشق چنان زیبا و ظریف در هم تنیده شده اند که شاعرانه ترین عاشقانه_سیاسی تاریخ سینمای ایران را آفریده اند. فیلم، عادی ترین مخاطب را در تمام مدت 100 دقیقه بر صندلی میخکوب کرده و با ظاهرشدن تیتراژ پایانی در بسیاری از سینماها، تماشاگر برخاسته و احساسِ لذتِ غنیِ حاصل از تماشای آن را با تشویق کردن نمایان می سازد.
*** به رنگ سیاست
به رنگ ارغوان از آژانس شیشه ای که تاکنون به عنوان سیاسی ترین و بهترین اثر حاتمی کیا خوانده می شد، پیشی می گیرد و چند پله جلوتر می ایستد. و این به دلیل پرداختنِ متفاوت و جسورانه به رشته ای وقایع حساس دهه ی اخیر و نیز ورود به حوزه ی خصوصی و اختیارات، احوالات و احساسات یک مأمور امنیتی می باشد که البته تا به حال به این شکل، در سینمای ایران سابقه نداشته است. اگر «گوزنها» شاهکار مسعود کیمیایی را سیاسی ترین فیلم ماقبل انقلاب بدانیم، به رنگ ارغوان همین عنوان را بین آثار ژانر سیاسی سینمای بعد از انقلاب کسب می کند؛ با این تفاوت که در این فیلم، خشونت سیاست بی محابا با لطافت عشق و احساس در هم آمیخته و فضایی اثیری و اثری پرحس و حال پدید آورده است.
*** به رنگ عشق
عشق در به رنگ ارغوان در محوریت قصه قرار دارد و قالب درام بر پایه ی آن شکل می گیرد؛ عشق، این موضوع ازلی و ابدی جهان، و تنها چیزی که می تواند انسان را از بسیاری تعلقات رهایی بخشد. پرداختن به مفهوم عشق در این فیلم، از خاکستر سبز و روبان قرمز به عنوان عاشقانه ترین آثار حاتمی کیا جلوه ی عمیق تری دارد؛ بی آنکه به سیاق بخش عمده ای از تولیدات متداول سینمای ایران، ذره ای به سمت کلیشه ها بلغزد و در دام ابتذال گرفتار آید. به رنگ ارغوان، حماسه ای از غلبه ی شکوهمندانه ی قداستِ عشق بر بی رحمیِ سیاست است.
*** به رنگ تغییر
به رنگ ارغوان، نمونه ای درخشان از ناپایداریِ هویت فردی ست. دگرگونیِ شخصیتیِ قهرمان فیلم، هرگز به گونه ای اغراق آمیز و غیرمعمول صورت نمی گیرد؛ و این موجب شده که تحول پایانیِ این پرسوناژ، سخت باورپذیر و تکان دهنده درآید و بیننده با وی رابطه ی احساسیِ عمیقی برقرار کند.
هوشنگ ستاری با نام رمزی شهاب 8، یکی از مأموران امنیتی ست؛ فردی بلند قد و درشت اندام با صدایی بم و گاها همراه با رگه هایی از خشونت. در دقایق ابتدایی فیلم، مونتاژِ موازیِ نصب وسائل و تجهیزات کاریِ هوشنگ، و وضو و تکبیر او بیانگر آنست که برای وی حرفه و انجام وظیفه از نظر اهمیت شرعی همتای عبادت می باشد. اما او پس از چند روز نظاره کردن تمام اعمال و رفتار ارغوان و استراق سمع تلفنی، در میانه ی راه به وی دل بسته و در انجام تعهدش دچار تردید می شود. ارغوان به عنوان سمبل عشق و بی گناهی، انگیزه ی اندیشیدنِ شخصیت اصلی داستان به یک انتخاب دشوار و مقدمه ی تغییر تدریجی او می شود؛ مرد بر سر دوراهی و یک اگزیستانسیالیسم پیچیده قرار می گیرد. او به درستی نمی داند که بین فرمان های عقل و دل، کدام گزینه را برگزیند. وی بایستی یا در مقام یک مأمورِ فرمانبرِ بله قربانگو باقی بماند و یا راه دل پیش گرفته و از حرفه و مزایایش دست کشد. ولی او پس از جدل و تلاطمی ذهنی، در نهایت گریزی به رهایی زده و رفته رفته به رنگ معصومیتِ ارغوانیِ محبوبش در می آید. سکانسِ مهمِ نمایشِ تصویرِ ذهنیِ هوشنگ پس از مشاهده ی شفق در اطراف کافه ی بلوط، به زیبایی نمایانگر کشمکش بین دو نیروی متضاد در درون خود اوست.
*** به رنگ اعتراض
اعتراض از مشخصات ذاتی و بارز سینمای حاتمی کیاست. قهرمانان حاتمی کیا، نسبت به شرایط معترضند و این اعتراض را می توان از فریادهای سعید در «از کرخه تا راین»، گروگان گیری حاج کاظم در «آژانس شیشه ای»، اسلحه گرفتن قاسم و نرگس در «ارتفاع پست» تا شکوه و گلایه های دختر به پدر رزمنده اش در «به نام پدر»، روح حسن گلاب در «حلقه ی سبز» که به مرگ زودهنگام جسم خود معترض بود و حتی سیده در «دعوت» که با آغوش کشیدن درخت تنومند پیری که هنوز بار می داد، به خدا اعتراض می کرد، دید.
در به رنگ ارغوان نیز نسل جوان دانشجو به ایجاد جاده های جنگلی به قیمت از بین بردن طبیعت معترض است؛ ارغوان به شکل گیری بحث های سیاسی در کلاس درس واکنش هایی جدی نشان می دهد؛ همچنین هوشنگ ستاری پس از تحول فکری اش، نزد ارباب خویش دست به نوعی طغیان زده و ناتوانی اش را از ادامه ی فعالیت ابراز می کند.
تفاوت عمده ی ماهیت اعتراض در به رنگ ارغوان و سایر آثار حاتمی کیا در اینست که مثلا حاج کاظم به خاطر همرزمش عباس بود که دست به خشونت می زد و فریاد اعتراض خود را از طریق اسلحه به حاضران داخل آژانس (نمادی از جامعه) ابلاغ می کرد. اما در به رنگ ارغوان، اعتراض سیری درونی می یابد و دو جبهه ی متضاد در داخل آژانس، در تار و پود وجود قهرمان به جدال برخاسته اند؛ ضمن اینکه هوشنگ در انتخابش، تنهاست و هیچ عامل بیرونی محرک او نیست.
*** به رنگ طبیعت
جنگل و طبیعت به عنوان عناصر اصلی فیلم که به دنبال برنامه ی احداث تونل ها، هدف تخریب آن وجود دارد و در نتیجه ی اعتراض به این مسأله، دو دانشجوی رشته ی جنگلداری در زندان به سر می برند، می تواند سمبل سرمایه ها و میراث های ملی و فرهنگی، و همچنین ارزشها و حقوق اولیه ی انسانی باشد که به یغما می رود. عشقِ بین ارغوان و هوشنگ در قلب مادر آنان طبیعت که پاک و منزه از همه ی آلودگی ها و رذالت های انسانی در شهرها_نماد تمدن انسانی_است، متولد می شود. دانشجویان در صحنه ی پایانی در اعتراضی سمبولیک به پایمال شدن حقوق اولیه ی مادر خود، طنابِ دار به گردن آویخته اند. همچنین درخت مقدس به مثابه ی یکی از جلوه های اصلی جنگلی که خانه ی ابتدایی و حقیقی بشر است، میعادگاه دو جوان می شود؛ و چه مفهومی اصیل تر از زاده شدن عشق _نخستین نیاز معنوی بشر_ در دل مادرش؟
*** کارگردانی
به رنگ ارغوان، چه در مضمون و چه در ساخت، از بهترین نمونه های سینمای ایران به شمار می رود. فیلم، از ساختارِ رواییِ پرتعلیق، غافلگیرکننده و پرمعنایی بهره می برد که در آن، جزئیات اهمیتی بسیار دارند. فضاسازی خوب فیلم، مرهون فیلمبرداری هوشمندانه ی حسن کریمی است که در سطح آثار درخور توجه سینمای دنیا قرار می گیرد؛ به ویژه صحنه های مربوط به جنگل که بکارت طبیعت و رنگ ها و زیبایی های خاص آن به پیشبرد قصه و انتقال حس کمک شایانی کرده. و یا پرداختِ فوق حرفه ایِ صحنه ی درگیری در فصل ماقبل آخر که کوبنده، ملتهب و نفس گیر درآمده و دگربار استادی حاتمی کیا را در خلق موقعیت های مهیج و پرتنش آشکار می سازد؛ کمتر مخاطبی می تواند این قسمت را بدون احساسِ فرو ریختنِ چیزی در درونش تماشا کند.
طراحی صحنه و نورپردازی از نقاط قوت فیلم می باشند؛ از جمله طراحی اتاق ارغوان که برای دیوارهای آن از رنگ سبز که نماد معصومیت است، استفاده شده؛ و یا شکل صحنه آرایی و نورپردازی اتاقِ تقریبا خالی و تیره ی هوشنگ که روز به روز همراه با تکامل تدریجی او، رو به روشنایی می رود. گفتگوهای گیرا و پرنفوذ، تدوین مناسب و موسیقی مؤثر از دیگر امتیازات برجسته ی فیلم هستند.
اما در اینجا باید یادی کرد از بازیگر درخشان دهه ی اخیر که تا به اکنون چهره هایی متفاوت را در سطوحی عالی نمایانده است: حمید فرخ نژاد پس از دو حضور شگرف در «عروس آتش» و «ارتفاع پست»، در این فیلم نیز توانسته لایه های درونی، پیچیدگی و دوگانگی، و تحول شخصیتی هوشنگ را با ظرافتی تمام عیار به تصویر بکشد؛ باورپذیری رابطه ی عاشقانه بین او و ارغوان، تا حدود زیادی مدیون بازی سحرانگیز و تغییر حالت های بسیار ظریف چهره ی فرخ نژاد است. خزر معصومی در نخستین نقش آفرینی زندگیش، در ترسیم معصومیت ارغوان انصافا موفق بوده و عواطف تماشاگر را تسخیر می کند. رضا بابک و فرهاد قائمیان هم علیرغم کوچکی نقش، خوش می درخشند و تأثیر خود را بر بیننده می گذارند. تنها کوروش تهامی است که بازی چندان دلچسبی را ارائه نمی دهد.
*** به رنگ جاودانگی
حاتمی کیا فیلمساز هوشمندی ست. وی سیاسی ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران را ساخته که همواره آینه ای تمام نما از شرایط اجتماعی_سیاسی روز جامعه ی خود بوده اند. به رنگ ارغوان اثر شرافتمندانه ای است که شامل دلمشغولی های همیشگی سازنده اش می باشد؛ از آن فیلمهایی که ندیدنش در این زمان به «فنا شدن نصف عمر» تعبیر می شود. به رنگ ارغوان جاودانه خواهد شد؛ فیلمی که با همه ی تأثیر دیرپای و نیرومند و ساختار عالی اش، به فکرمان می اندازد و این هدفِ غائیِ هنرِ متعالی است.
تا پست بعدی
یا علی
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 373
رد: ابراهيم حاتمي کيا
سلام به همه شما همراهان همیشگی
باز هم نقدهایی از ارغوان ابراهیم حاتمی کیا....
گزارش فارس از نشست «بهرنگ ارغوان» در انجمن روزنامهنگاران مسلمان؛
فهيم: «بهرنگ ارغوان» امضاي شاخص «حاتميكيا» است
خبرگزاري فارس: يك منتقد با بيان اينكه «به رنگ ارغوان» فيلمي جدي و سياسي است كه قصه خود را در قالب يك قصه رمانتيك بيان ميكند، گفت: «به رنگ ارغوان» امضاي شاخص «حاتميكيا» را داراست.
ابراهيم حاتمي کيا در پشت صحنه فيلم به رنگ ارغوان
به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، شامگاه سه شنبه نشست نقد و بررسي فيلم "به رنگ ارغوان " بدون حضور "ابراهيم حاتميكيا " و با حضور "محمدتقي فهيم "، "عليرضا سربخش "، "ابراهيم بحرالعلومي " در انجمن روزنامه نگاران مسلمان برگزار شد.
بنابراين گزارش، ابتدا "فهيم " در مورد فيلم "به رنگ ارغوان "، اظهار داشت: اين فيلم خيلي جدي و سياسي است كه قصه خود را در قالب يك قصه رمانتيك بيان ميكند. "به رنگ ارغوان " مهر و امضاي شاخص "حاتميكيا " را داراست.
وي در ادامه افزود: فيلم چند سال توقيف بود كه توسط آقاي "شمقدري " رفع توقيف شد و به نمايش عمومي در آمد.
به گزارش فارس، در ادامه، "فهيم " از "بحرالعلومي " در مورد اين فيلم سئوال كرد كه وي در پاسخ اظهار داشت: به هر حال "ابراهيم حاتميكيا " هميشه با زحمت فيلم ميسازد و با زحمت هم فيلمش را اكران ميكند. همان طور كه آقاي "فهيم " گفت، اين فيلم امضاي شاخص "ابراهيم حاتميكيا " را داراست كه بخشي از تاريخ اجتماعي و سياسي ما را به تصوير ميكشد.
وي در ادامه افزود: من به شخصه روايت و قصه اين فيلم را مثبت ارزيابي ميكنم، اما در مورد استفاده از خطوط قرمزهاي اين فيلم مشكل دارم و براين اعتقاد هستم كه همه مسائل را نبايد به تصوير كشيد و به مخاطبان اطلاعات ناقص در مورد يك نهاد ارائه داد.
ابراهيم حاتمي کيا، خزر معصومي و کوروش تهامي در پشت صحنه فيلم به رنگ ارغوان
در ادامه، "فهيم " از "سربخش " در مورد ارزيابي خود از اين فيلم سئوال كرد كه وي در پاسخ اظهار داشت: فيلم "به رنگ ارغوان " از لحاظ ساختار اگر بخواهيم ارزيابي كنيم، فيلمي خوشساخت است و مادر اين فيلم لحظات ناب بسياري را ميبينيم. در كنار اين قضيه كارگرداني كار هم بينظير است، اما من هم با نظر "بحرالعلومي " موافقم كه از خط قرمزها خوب استفاده نشده و ما بايد ببينيم اين فيلم در چه فضايي ساخته شده است.
وي در ادامه افزود: سال 1382 دومين جنبش دانشجويي شكل گرفته بود و اين فيلم پاسخي به همان جنبش دانشجويي است كه از طريق جنگل و المانهاي ديگر حرفش را ميزند. در مورد مسائل امنيتي و خط قرمزهايي كه از آن استفاده شده خوب درنيامده است.
به گزارش فارس، در ادامه "فهيم " از "بحرالعلومي " در مورد استفاده از مامور امنيتي در فيلم پرسيد كه وي در پاسخ گفت: به نظر من مامور امنيتي نبايد دست و دلش بلرزد. من براين باورم كه اين افراد شيردلي هستند كه تربيت ميشوند و در زمينه كاري كه به آنها سپرده ميشوند كه نبايد دلشان بلرزد.
در ادامه "فهيم " از "سربخش " در مورد سرمايهگذاري در اين بخش سئوال كرد كه وي در پاسخ گفت: اين بخش سليقهاي شده است و اطمينان بيش از حد و عدم نظارت كافي بر كساني كه شناخت درستي از سينما ندارند به اين بخش ضرر وارد ميكند.
وي در ادامه افزود: همين نيروها و سربازان چندي پيش "ريگي " را دستگير كردند و مشكل اين فيلم اين است كه داخل جنبش دانشجويي شده و در سكانس آخر ميبينيم كه اينها آزادانه در جهت اهداف خود شعار ميدهند و "شفق " هم به ظاهر فردي منافق معرفي ميشود كه وابسته به گروه چپ است و بعد ما متوجه ميشويم كه او مجبور شده تا از ايران برود، اما رابطه بين پدر و دختر خيلي پررنگ است و يا سكانس خيالي شليك "شهاب 8 " به "شفق " اصلاً خوب درنيامده و بعد از اينكه مخاطب ميفهمد اين صحنه خيالي بوده، نفسي به راحتي ميكشد.
به گزارش فارس، در ادامه "فهيم " گفت: به هر حال اين فيلم نمادين و سمبليك است كه اطلاعات را قطره چكاني به مخاطبان ارائه ميدهد و از طريق استعاره و ارجاعات ميتوان معاني مختلفي استخراج كرد و من به شخصه اين فيلم را خيلي دوست دارم، چرا كه كاراكترها در اين فيلم آزادند و در سكانس آخر "ارغوان " پختهتر شده و عينكي در چشم دارد و آزادانه شعار ميدهد و يا "شهاب 8 " (حميد فرخ نژاد) بعد از اينكه از دستور تمرد ميكند، آزاد است و بعد از منفك شدن، فرهنگي شده و به كار فيلمبرداري مشغول است.
در ادامه "فهيم " از "بحرالعلومي " راجع به شخصيتپردازي اين فيلم سئوال كرد كه وي در پاسخ گفت: مقوله شخصيتپردازي در سينما يك بحث اساسي است و در اين فيلم، شخصيتپردازي بينقص است. "رضا بابك " شخصيت قرص و محكمي دارد و ديگر شخصيتها هم آزادند و اين نشان از توانايي بالاي كارگردان اثر دارد، اما در بحث وظيفه شناسي كمي در اين ف?لم بيمهري صورت گرفته است.
در ادامه "فهيم " از "سربخش " در مورد نقش "رحيم مشايي " در اكران اين فيلم سئوال كرد كه وي در پاسخ گفت: تا آنجا كه من شنيدم، وزير اطلاعات قبلي با اكران اين فيلم مخالفت كرده كه با اصرار "شمقدري " اين فيلم رفع توقيف شد و به گفته خود "شمقدري " ردپاي "مشايي " را منكر شد، اما پشت اين رفع توقيفها حرف و حديث است و ما طبق آمار مخاطبانمان را كاهش ميدهيم.
در ادامه "فهيم " گفت: فيلم از نظر ساختار، كار برجستهاي است و بعد از "آژانس شيشهاي " بهترين فيلم "ابراهيم حاتميكيا " است. در بقيه آثار او ضعف وجود دارد مثل "دعوت " اما "به رنگ ارغوان " يك فيلم سياسي عاشقانه است كه امضاي شاخص "ابراهيم حاتميكيا " را داراست و چيدمان فني و بازيهاي شاخصي برخوردار است. از طرفي ديگر اين فيلم را ميتوان يك فيلم در مورد اقتدار يك نظام هم دانست.
به گزارش فارس، در پايان "بحر العلومي " گفت: من با حرف "سربخش " مخالفم. "به رنگ ارغوان " چراغ سينما را روشن نگه ميدارد و فيلمهاي سخيف و لوده هستند كه سطح سليقه مخاطب را كاهش ميدهند و اين را فراموش نكنيم كه پيام اين فيلم چه هست. در "دعوت " پيام موذيانه شكل ميگيرد، اما اين فيلم پيامي انساني دارد و چالش بين عقل و عشق است كه از ساختار قابل دفاعي برخوردار است.
اين مراسم شامگاه سهشنبه به پايان رسيد.
باز هم نقدهایی از ارغوان ابراهیم حاتمی کیا....
گزارش فارس از نشست «بهرنگ ارغوان» در انجمن روزنامهنگاران مسلمان؛
فهيم: «بهرنگ ارغوان» امضاي شاخص «حاتميكيا» است
خبرگزاري فارس: يك منتقد با بيان اينكه «به رنگ ارغوان» فيلمي جدي و سياسي است كه قصه خود را در قالب يك قصه رمانتيك بيان ميكند، گفت: «به رنگ ارغوان» امضاي شاخص «حاتميكيا» را داراست.
ابراهيم حاتمي کيا در پشت صحنه فيلم به رنگ ارغوان
به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، شامگاه سه شنبه نشست نقد و بررسي فيلم "به رنگ ارغوان " بدون حضور "ابراهيم حاتميكيا " و با حضور "محمدتقي فهيم "، "عليرضا سربخش "، "ابراهيم بحرالعلومي " در انجمن روزنامه نگاران مسلمان برگزار شد.
بنابراين گزارش، ابتدا "فهيم " در مورد فيلم "به رنگ ارغوان "، اظهار داشت: اين فيلم خيلي جدي و سياسي است كه قصه خود را در قالب يك قصه رمانتيك بيان ميكند. "به رنگ ارغوان " مهر و امضاي شاخص "حاتميكيا " را داراست.
وي در ادامه افزود: فيلم چند سال توقيف بود كه توسط آقاي "شمقدري " رفع توقيف شد و به نمايش عمومي در آمد.
به گزارش فارس، در ادامه، "فهيم " از "بحرالعلومي " در مورد اين فيلم سئوال كرد كه وي در پاسخ اظهار داشت: به هر حال "ابراهيم حاتميكيا " هميشه با زحمت فيلم ميسازد و با زحمت هم فيلمش را اكران ميكند. همان طور كه آقاي "فهيم " گفت، اين فيلم امضاي شاخص "ابراهيم حاتميكيا " را داراست كه بخشي از تاريخ اجتماعي و سياسي ما را به تصوير ميكشد.
وي در ادامه افزود: من به شخصه روايت و قصه اين فيلم را مثبت ارزيابي ميكنم، اما در مورد استفاده از خطوط قرمزهاي اين فيلم مشكل دارم و براين اعتقاد هستم كه همه مسائل را نبايد به تصوير كشيد و به مخاطبان اطلاعات ناقص در مورد يك نهاد ارائه داد.
ابراهيم حاتمي کيا، خزر معصومي و کوروش تهامي در پشت صحنه فيلم به رنگ ارغوان
در ادامه، "فهيم " از "سربخش " در مورد ارزيابي خود از اين فيلم سئوال كرد كه وي در پاسخ اظهار داشت: فيلم "به رنگ ارغوان " از لحاظ ساختار اگر بخواهيم ارزيابي كنيم، فيلمي خوشساخت است و مادر اين فيلم لحظات ناب بسياري را ميبينيم. در كنار اين قضيه كارگرداني كار هم بينظير است، اما من هم با نظر "بحرالعلومي " موافقم كه از خط قرمزها خوب استفاده نشده و ما بايد ببينيم اين فيلم در چه فضايي ساخته شده است.
وي در ادامه افزود: سال 1382 دومين جنبش دانشجويي شكل گرفته بود و اين فيلم پاسخي به همان جنبش دانشجويي است كه از طريق جنگل و المانهاي ديگر حرفش را ميزند. در مورد مسائل امنيتي و خط قرمزهايي كه از آن استفاده شده خوب درنيامده است.
به گزارش فارس، در ادامه "فهيم " از "بحرالعلومي " در مورد استفاده از مامور امنيتي در فيلم پرسيد كه وي در پاسخ گفت: به نظر من مامور امنيتي نبايد دست و دلش بلرزد. من براين باورم كه اين افراد شيردلي هستند كه تربيت ميشوند و در زمينه كاري كه به آنها سپرده ميشوند كه نبايد دلشان بلرزد.
در ادامه "فهيم " از "سربخش " در مورد سرمايهگذاري در اين بخش سئوال كرد كه وي در پاسخ گفت: اين بخش سليقهاي شده است و اطمينان بيش از حد و عدم نظارت كافي بر كساني كه شناخت درستي از سينما ندارند به اين بخش ضرر وارد ميكند.
وي در ادامه افزود: همين نيروها و سربازان چندي پيش "ريگي " را دستگير كردند و مشكل اين فيلم اين است كه داخل جنبش دانشجويي شده و در سكانس آخر ميبينيم كه اينها آزادانه در جهت اهداف خود شعار ميدهند و "شفق " هم به ظاهر فردي منافق معرفي ميشود كه وابسته به گروه چپ است و بعد ما متوجه ميشويم كه او مجبور شده تا از ايران برود، اما رابطه بين پدر و دختر خيلي پررنگ است و يا سكانس خيالي شليك "شهاب 8 " به "شفق " اصلاً خوب درنيامده و بعد از اينكه مخاطب ميفهمد اين صحنه خيالي بوده، نفسي به راحتي ميكشد.
به گزارش فارس، در ادامه "فهيم " گفت: به هر حال اين فيلم نمادين و سمبليك است كه اطلاعات را قطره چكاني به مخاطبان ارائه ميدهد و از طريق استعاره و ارجاعات ميتوان معاني مختلفي استخراج كرد و من به شخصه اين فيلم را خيلي دوست دارم، چرا كه كاراكترها در اين فيلم آزادند و در سكانس آخر "ارغوان " پختهتر شده و عينكي در چشم دارد و آزادانه شعار ميدهد و يا "شهاب 8 " (حميد فرخ نژاد) بعد از اينكه از دستور تمرد ميكند، آزاد است و بعد از منفك شدن، فرهنگي شده و به كار فيلمبرداري مشغول است.
در ادامه "فهيم " از "بحرالعلومي " راجع به شخصيتپردازي اين فيلم سئوال كرد كه وي در پاسخ گفت: مقوله شخصيتپردازي در سينما يك بحث اساسي است و در اين فيلم، شخصيتپردازي بينقص است. "رضا بابك " شخصيت قرص و محكمي دارد و ديگر شخصيتها هم آزادند و اين نشان از توانايي بالاي كارگردان اثر دارد، اما در بحث وظيفه شناسي كمي در اين ف?لم بيمهري صورت گرفته است.
در ادامه "فهيم " از "سربخش " در مورد نقش "رحيم مشايي " در اكران اين فيلم سئوال كرد كه وي در پاسخ گفت: تا آنجا كه من شنيدم، وزير اطلاعات قبلي با اكران اين فيلم مخالفت كرده كه با اصرار "شمقدري " اين فيلم رفع توقيف شد و به گفته خود "شمقدري " ردپاي "مشايي " را منكر شد، اما پشت اين رفع توقيفها حرف و حديث است و ما طبق آمار مخاطبانمان را كاهش ميدهيم.
در ادامه "فهيم " گفت: فيلم از نظر ساختار، كار برجستهاي است و بعد از "آژانس شيشهاي " بهترين فيلم "ابراهيم حاتميكيا " است. در بقيه آثار او ضعف وجود دارد مثل "دعوت " اما "به رنگ ارغوان " يك فيلم سياسي عاشقانه است كه امضاي شاخص "ابراهيم حاتميكيا " را داراست و چيدمان فني و بازيهاي شاخصي برخوردار است. از طرفي ديگر اين فيلم را ميتوان يك فيلم در مورد اقتدار يك نظام هم دانست.
به گزارش فارس، در پايان "بحر العلومي " گفت: من با حرف "سربخش " مخالفم. "به رنگ ارغوان " چراغ سينما را روشن نگه ميدارد و فيلمهاي سخيف و لوده هستند كه سطح سليقه مخاطب را كاهش ميدهند و اين را فراموش نكنيم كه پيام اين فيلم چه هست. در "دعوت " پيام موذيانه شكل ميگيرد، اما اين فيلم پيامي انساني دارد و چالش بين عقل و عشق است كه از ساختار قابل دفاعي برخوردار است.
اين مراسم شامگاه سهشنبه به پايان رسيد.
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 374
رد: ابراهيم حاتمي کيا
نقد شیخ حائری بر به رنگ ارغوان:
نقد شفاهي فيلمهاي اكران/
«به رنگ ارغوان»؛ نه بهترين فيلم حاتميكيا است و نه بدترين
خبرگزاري فارس: يك منتقد با اشاره به اين كه «به رنگ ارغوان» تاريخ مصرف ندارد، گفت: اين فيلم نه بهترين فيلم «ابراهيم حاتميكيا» است نه بدترين
حبيب رضايي در پشت صحنه فيلم به رنگ ارغوان
«حسن شيخحائري» عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران در گفتو گو با خبرنگار سينمايي فارس در مورد فيلم «به رنگ ارغوان» ساخته ابراهيم حاتميكيا، اظهار داشت: «به رنگ ارغوان»، فيلمي است كه به واقع، تاريخ مصرف ندارد. سال 83 و در زمان توليد همان قدرتر و تازه بوده كه الان است، به هر حال امضاي كارگرداني مولف يعني «ابراهيم حاتميكيا» پاي اثر است.
وي در ادامه تأكيد كرد: «به رنگ ارغوان» نه بهترين فيلم «ابراهيم حاتميكيا» است نه بدترين. بدون ترديد «آژانس شيشهاي» همچنان در صدر است.
وي در ادامه افزود: درباره رفع توقيف اين فيلم ميتوان از دستاندركاران نظارتي وزارت ارشاد پرسيد سياستهاي فرهنگي دولت نهم با دولت دهم چه تفاوتي پيدا كرده كه اين فيلم همان سال 84 يا حداكثر 85 رفع توقيف نشد و الان در نخستين سال فعاليت دولت دهم، روانه اكران شده است؟!
مدير سابق روابط عمومي حوزه هنري استان تهران در ادامه افزود: «به رنگ ارغوان» مثل همه فيلمهاي «ابراهيم حاتميكيا»، لحظههاي ناب سينمايي دارد. لحظاتي مثل لحظه عاشق شدن «هوشنگ» (حميد فرخنژاد)، لحظه معذرت خواستن او از «محسن» (كوروش تهامي) در حضور جمع، لحظه آماده شدن او براي شروع ماموريتش و... كه همه اين لحظات بدون حضور «حميد فرخنژاد» بيمعناست. فيلم البته بازي قابل توجه ديگري ندارد و حتي در انتخاب «رضا بابك» يا «فرهاد قائميان» در نقشهايشان، ترديد داريم.
نويسنده كتاب «او...» در ادامه افزود: «به رنگ ارغوان» تيتراژ و شروع بسيار خوبي دارد اما پايانبندياش دلچسب نيست. فيلم در يك سوم پاياني خود افت ميكند كه بيشتر مشكل فيلمنامه است تا كارگرداني.
عضو انجمن گفتوگو و تبادل فرهنگي، همچنين اظهار داشت: استفاده از نامهاي مختلف باريتعالي اگر چه زيباست اما اشاره به آن در ديالوگ «هوشنگ» و «رئيساش» اضافي است. اگر «هوشنگ» (حميد فرخنژاد) صفحه زمينهي رايانه خود را با تصويري از گورستان تزيين كرده، پس بهتر است گزارشهايش با عنوانهايي چون: «هو المحيي» يا «هو المميت» شروع شود و به «هوالحبيب» يا «هو المحبوب» ختم شود.
او در پايان گفت: به نظر ميرسد تصميمگيري براي اجازه نمايش دادن يا ندادن به اين فيلم آنقدر سليقهاي است كه همين جا بايد به طرفداران اكران يا عدم اكران حق داد. سيستم اطلاعاتي - امنيتي آنقدر نظارت و دقت دارد كه وقتي كار به «هو الحبيب» كشيده ميشود، در مأموريتها بازنگري ميشود. بديهي است كه اين سيستم براي جاسوسي تنها از يك كارتن با يك شكاف تابلو در يك فضاي نسبتا وسيع استفاده نميكند يا تصميمگيري نهايي را به اعضاي رده پايين سازماني نميسپارد. نوع اعتراض دانشجويان در پايان فيلم به جاده كشي در جنگل، آنقدر مضحك است كه شايد نتوان باور كرد كه اين صحنهها از زيردست «حسن كريمي» (به عنوان مدير فيلمبرداري) يا «ابراهيم حاتميكيا» رد شده است.
نقد شفاهي فيلمهاي اكران/
«به رنگ ارغوان»؛ نه بهترين فيلم حاتميكيا است و نه بدترين
خبرگزاري فارس: يك منتقد با اشاره به اين كه «به رنگ ارغوان» تاريخ مصرف ندارد، گفت: اين فيلم نه بهترين فيلم «ابراهيم حاتميكيا» است نه بدترين
حبيب رضايي در پشت صحنه فيلم به رنگ ارغوان
«حسن شيخحائري» عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران در گفتو گو با خبرنگار سينمايي فارس در مورد فيلم «به رنگ ارغوان» ساخته ابراهيم حاتميكيا، اظهار داشت: «به رنگ ارغوان»، فيلمي است كه به واقع، تاريخ مصرف ندارد. سال 83 و در زمان توليد همان قدرتر و تازه بوده كه الان است، به هر حال امضاي كارگرداني مولف يعني «ابراهيم حاتميكيا» پاي اثر است.
وي در ادامه تأكيد كرد: «به رنگ ارغوان» نه بهترين فيلم «ابراهيم حاتميكيا» است نه بدترين. بدون ترديد «آژانس شيشهاي» همچنان در صدر است.
وي در ادامه افزود: درباره رفع توقيف اين فيلم ميتوان از دستاندركاران نظارتي وزارت ارشاد پرسيد سياستهاي فرهنگي دولت نهم با دولت دهم چه تفاوتي پيدا كرده كه اين فيلم همان سال 84 يا حداكثر 85 رفع توقيف نشد و الان در نخستين سال فعاليت دولت دهم، روانه اكران شده است؟!
مدير سابق روابط عمومي حوزه هنري استان تهران در ادامه افزود: «به رنگ ارغوان» مثل همه فيلمهاي «ابراهيم حاتميكيا»، لحظههاي ناب سينمايي دارد. لحظاتي مثل لحظه عاشق شدن «هوشنگ» (حميد فرخنژاد)، لحظه معذرت خواستن او از «محسن» (كوروش تهامي) در حضور جمع، لحظه آماده شدن او براي شروع ماموريتش و... كه همه اين لحظات بدون حضور «حميد فرخنژاد» بيمعناست. فيلم البته بازي قابل توجه ديگري ندارد و حتي در انتخاب «رضا بابك» يا «فرهاد قائميان» در نقشهايشان، ترديد داريم.
نويسنده كتاب «او...» در ادامه افزود: «به رنگ ارغوان» تيتراژ و شروع بسيار خوبي دارد اما پايانبندياش دلچسب نيست. فيلم در يك سوم پاياني خود افت ميكند كه بيشتر مشكل فيلمنامه است تا كارگرداني.
عضو انجمن گفتوگو و تبادل فرهنگي، همچنين اظهار داشت: استفاده از نامهاي مختلف باريتعالي اگر چه زيباست اما اشاره به آن در ديالوگ «هوشنگ» و «رئيساش» اضافي است. اگر «هوشنگ» (حميد فرخنژاد) صفحه زمينهي رايانه خود را با تصويري از گورستان تزيين كرده، پس بهتر است گزارشهايش با عنوانهايي چون: «هو المحيي» يا «هو المميت» شروع شود و به «هوالحبيب» يا «هو المحبوب» ختم شود.
او در پايان گفت: به نظر ميرسد تصميمگيري براي اجازه نمايش دادن يا ندادن به اين فيلم آنقدر سليقهاي است كه همين جا بايد به طرفداران اكران يا عدم اكران حق داد. سيستم اطلاعاتي - امنيتي آنقدر نظارت و دقت دارد كه وقتي كار به «هو الحبيب» كشيده ميشود، در مأموريتها بازنگري ميشود. بديهي است كه اين سيستم براي جاسوسي تنها از يك كارتن با يك شكاف تابلو در يك فضاي نسبتا وسيع استفاده نميكند يا تصميمگيري نهايي را به اعضاي رده پايين سازماني نميسپارد. نوع اعتراض دانشجويان در پايان فيلم به جاده كشي در جنگل، آنقدر مضحك است كه شايد نتوان باور كرد كه اين صحنهها از زيردست «حسن كريمي» (به عنوان مدير فيلمبرداري) يا «ابراهيم حاتميكيا» رد شده است.
catuyoun- Admin
- تعداد پستها : 1950
Age : 58
Registration date : 2008-02-27
- مساهمة رقم 375
رد: ابراهيم حاتمي کيا
نظرات مردم در مورد به رنگ ارغوان به نقل از خبرگزاری ایسنا:
به رنگ ارغوان» چه داشت كه پنج سال توقيف شد؟!
تماشاگران از دلايل انتخابشان براي تماشاي فيلم حاتميكيا گفتند
در پي اكران «بهرنگ ارغوان» ساختهي ابراهيم حاتميكيا پس از شش سال توقف در نمايش، تماشاگران اين فيلم موضوع سياسي، توقيفي بودن و كارگرداني ابراهيم حاتميكيا را مهمترين دليلشان براي تماشاي اين فيلم دانستند.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ميان مخاطبان اين فيلم، پسر جواني كه قصد ديدن اين فيلم را داشت دربارهي علت علاقهمندياش به اين فيلم گفت: به شخصه تمام فيلمهاي ابراهيم حاتميكيا را دوست دارم و فكر ميكنم فيلمهاي او، همه ارزش چندبار ديدن را دارند. حتي نسبت به «دعوت» هم با وجود انتقاداتي كه وارد شد، دوست داشتم و احساس ميكردم كه حرف تازهاي دارد و با نگاه خاصي به يك معضل اجتماعي پرداخته است.
اين جوان ديپلمه در ادامه دربارهي تاثير توقيف اين فيلم در افزايش انگيزهاش گفت: اطلاع نداشتم كه اين فيلم توقيفي بوده است.(!)
آقايي 31 ساله و با تحصيلات كارشناسي كامپيوتر هم در توضيح علت علاقهمندياش به اين فيلم اظهار كرد: فكر ميكنم اوج سينماي ما سالهاي 82 و 83 بود و پس از آن سالها خيلي با سينماي واقعي فاصله گرفتيم و سينماي ما به سمت كارهاي كليشهاي، كمدي و فارسي رفته است و دراين سالها كمتر فيلمي داشتهايم كه به طرح موضوعات اجتماعي هم توجه داشته باشد و سعي كند علاوه بر جذب مخاطب، پيامي اجتماعي هم داشته باشد.
وي ادامه داد: خوشبختانه مدتي است كه دوباره در حال بازگشت به اصالتهاي خود هستيم، البته منظورم اين نيست كه مديران يا مسئولان اين كار را كردهاند بلكه ميخواهم بگويم كه به نظر ميرسد كه خود كارگردانها از اين وضعيت خسته شدهاند و ديگر تحمل ندارند كه در اين اوضاع دست روي دست بگذارند. حتي خود اين افراد هم ميدانند كه ممكن است اين نوع فيلمسازي با ريسك در اكران مواجه است، اما با اين وجود ترجيح ميدهند كه كار كنند.
اين مخاطب «به رنگ ارغوان» همچنين اظهار كرد: در سالهاي قبل از 83 و بهخصوص از سالهاي 80 تا 83 هر كارگرداني با هر سليقه و موضوعي كه فيلم ميساخت، ميدانست كه به احتمال 90 درصد شانس اكران دارد، اما طي سالهاي 84 تا 87 عملا هيچ مجوزي به فيلمهاي خاص داده نميشد و ريسك ردشدن فيلمها طي اين دوران به مراتب بيشتر از گذشته شده بود. به همين دليل بسياري از كارگردانان مطرح كار نكردند يا اگر هم فيلمي ساختند با شكست مواجه شدند.
وي ادامه داد: بنده فكر ميكنم «به رنگ ارغوان» هم از همين دسته است و تعبير خود من اين است كه اين فيلم مانند نوعي زيرخاكي است. در واقع سينماي ما طي اين سالها به نوعي بنبست رسيده و اكنون مديران جديد راه برونرفت از اين بنبست را در اكران فيلمهاي توقيفي ديدهاند و با به نمايش درآمدن اين آثار، قطعا از اين پس شاهد تجربههايي به مراتب بهتر خواهيم بود.
اين آقاي 31 ساله در بخش ديگري از صحبتهاي خود اظهار كرد: عليرغم اينكه حداقل هر دوماه يكبار به سينما ميرود، براين باورم كه طي اين چندسال به معناي واقعي فيلم نداشتهايم، اما اكنون با ديدن «به رنگ ارغوان» فكر ميكنم كه واقعا يك فيلم ديدهام. اين اثر داستاني جذاب دارد و داستان آن بهگونهاي است كه شايد هيچ كارگردان ديگري جز حاتميكيا جرات ساخت آن را نداشته باشد، اما حاتميكيا از آنجا كه تا حدي با اين فضا آشناست به خوبي توانسته وارد اين فضا شود و ريزهكاريهاي آن را به خوبي در بياورد.
اين مخاطب به بحث سياسي بودن فيلم «به رنگ ارغوان» اشاره كرد و افزود: در واقع اين موضوع يا توقيفيبودن اين فيلم نقش چنداني در علاقهمندي من به اين اثر نداشت، چرا كه اصولا تمام فيلمهاي حاتميكيا را ميبينم.
خانمي 23 ساله و دانشجوي كارشناسي ارشد ارتباطات هم كه براي تماشاي «به رنگ ارغوان» به سينما آمده بود به ايسنا گفت: كمتر فرصت پيدا ميكنم كه به سينما بروم اما تعريف اين فيلم را زياد شنيدهام و كارگردان آن را هم بسيار دوست دارم. اكنون هم علاوه بر علاقهام به آثار حاتميكيا، موضوع سياسي اين فيلم انگيزهام را چندين برابر كرده است، چرا كه طي اين سالها كمتر پيش آمده كه در سينمايمان فيلمي سياسي داشته باشيم.
خانم 26 ساله ديگري با تحصيلات كارشناسي زبان هم فضاي بهوجود آمده پيرامون «به رنگ ارغوان» و جوايز آن را از دلايل اصلياش براي ديدن اين فيلم برشمرد و گفت: البته فيلمهاي قبلي حاتميكيا را هم بسيار دوست دارم و اصولا فيلمهاي او را ميبينم. اكنون هم با ديدن اين فيلم كاملا راضي شدهام و فكر ميكنم كه شايد پس از پنج سال، اكنون آگاهكردن ذهنيت مردم و تعديل احساس آنها نسبت به چهرهي اطلاعات يكي از دلايل اكران اين فيلم است،علاوه بر اين برايم واقعا جذاب بود كه ببينيم اين فيلم چه داشته كه 5 سال توقيف شده است.
خانمي 47 ساله با تحصيلات ديپلم هم كارگرداني حاتميكيا را از مهمترين دلايل ديدن «به رنگ ارغوان» برشمرد و داشتن تهيهكننده و بازيگران حرفهاي و خوب را از ديگر علتهاي انتخاب اين فيلم دانست.
وي همچنين عنوان كرد: اين فيلم در جشنواره جوايز متعددي گرفته و علاوه بر آن شش سال هم توقيف شده است و فكر ميكنم همه اين دلايل براي ديدن يك فيلم كفايت ميكند.
آقايي 23 ساله و دانشجوي علوم سياسي نيز دربارهي علت ديدن اين فيلم به ايسنا عنوان كرد: پيش از سينما رفتن موضوع اين فيلم را شنيده بودم و برايم بسيار جالب بود، چرا كه تا بهحال كمتر فيلمهاي سياسي داشتهايم.
وي ادامه داد: با وجود اينكه فيلم 6 سال پيش ساخته شده هنوز جذاب است، اما به شخصه در برخي قسمتها احساس كردم كه شايد كمي دور از واقعيت باشد. به عنوان مثال اينكه يك شهر به يك باره چنين شلوغ ميشود و در آن تيراندازي ميكنند تا حدي غيرواقعي به نظر ميرسد.
اين دانشجوي علوم سياسي در پايان صحبتهايش هم به بحث عاشقانه اين فيلم اشاره كرد و گفت: فكر ميكنم ديگر بحثهاي عشاقانه به نوعي تبديل به كليشه شدهاند و در تمام فيلمها وجود دارند. كاش سازندگان اين فيلم داستان را به گونهاي طراحي ميكردند كه به غير از عشق موضوع ديگري با سياست تلفيق شود تا فيلم جذابتر شود.
اما خانمي 22 ساله و دانشجو كه اين فيلم را سه بار ديده، معتقد است: موضوع سياسي فيلم و توقيف پنج ساله آن، ديدن «به رنگ ارغوان» را براي من بسيار جذاب كرده بود، علاوه بر اين فيلمهاي حاتميكيا را دوست دارم و ترجيح ميدهم كه همه فيلمهاي او را ببينيم.
به رنگ ارغوان» چه داشت كه پنج سال توقيف شد؟!
تماشاگران از دلايل انتخابشان براي تماشاي فيلم حاتميكيا گفتند
در پي اكران «بهرنگ ارغوان» ساختهي ابراهيم حاتميكيا پس از شش سال توقف در نمايش، تماشاگران اين فيلم موضوع سياسي، توقيفي بودن و كارگرداني ابراهيم حاتميكيا را مهمترين دليلشان براي تماشاي اين فيلم دانستند.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ميان مخاطبان اين فيلم، پسر جواني كه قصد ديدن اين فيلم را داشت دربارهي علت علاقهمندياش به اين فيلم گفت: به شخصه تمام فيلمهاي ابراهيم حاتميكيا را دوست دارم و فكر ميكنم فيلمهاي او، همه ارزش چندبار ديدن را دارند. حتي نسبت به «دعوت» هم با وجود انتقاداتي كه وارد شد، دوست داشتم و احساس ميكردم كه حرف تازهاي دارد و با نگاه خاصي به يك معضل اجتماعي پرداخته است.
اين جوان ديپلمه در ادامه دربارهي تاثير توقيف اين فيلم در افزايش انگيزهاش گفت: اطلاع نداشتم كه اين فيلم توقيفي بوده است.(!)
آقايي 31 ساله و با تحصيلات كارشناسي كامپيوتر هم در توضيح علت علاقهمندياش به اين فيلم اظهار كرد: فكر ميكنم اوج سينماي ما سالهاي 82 و 83 بود و پس از آن سالها خيلي با سينماي واقعي فاصله گرفتيم و سينماي ما به سمت كارهاي كليشهاي، كمدي و فارسي رفته است و دراين سالها كمتر فيلمي داشتهايم كه به طرح موضوعات اجتماعي هم توجه داشته باشد و سعي كند علاوه بر جذب مخاطب، پيامي اجتماعي هم داشته باشد.
وي ادامه داد: خوشبختانه مدتي است كه دوباره در حال بازگشت به اصالتهاي خود هستيم، البته منظورم اين نيست كه مديران يا مسئولان اين كار را كردهاند بلكه ميخواهم بگويم كه به نظر ميرسد كه خود كارگردانها از اين وضعيت خسته شدهاند و ديگر تحمل ندارند كه در اين اوضاع دست روي دست بگذارند. حتي خود اين افراد هم ميدانند كه ممكن است اين نوع فيلمسازي با ريسك در اكران مواجه است، اما با اين وجود ترجيح ميدهند كه كار كنند.
اين مخاطب «به رنگ ارغوان» همچنين اظهار كرد: در سالهاي قبل از 83 و بهخصوص از سالهاي 80 تا 83 هر كارگرداني با هر سليقه و موضوعي كه فيلم ميساخت، ميدانست كه به احتمال 90 درصد شانس اكران دارد، اما طي سالهاي 84 تا 87 عملا هيچ مجوزي به فيلمهاي خاص داده نميشد و ريسك ردشدن فيلمها طي اين دوران به مراتب بيشتر از گذشته شده بود. به همين دليل بسياري از كارگردانان مطرح كار نكردند يا اگر هم فيلمي ساختند با شكست مواجه شدند.
وي ادامه داد: بنده فكر ميكنم «به رنگ ارغوان» هم از همين دسته است و تعبير خود من اين است كه اين فيلم مانند نوعي زيرخاكي است. در واقع سينماي ما طي اين سالها به نوعي بنبست رسيده و اكنون مديران جديد راه برونرفت از اين بنبست را در اكران فيلمهاي توقيفي ديدهاند و با به نمايش درآمدن اين آثار، قطعا از اين پس شاهد تجربههايي به مراتب بهتر خواهيم بود.
اين آقاي 31 ساله در بخش ديگري از صحبتهاي خود اظهار كرد: عليرغم اينكه حداقل هر دوماه يكبار به سينما ميرود، براين باورم كه طي اين چندسال به معناي واقعي فيلم نداشتهايم، اما اكنون با ديدن «به رنگ ارغوان» فكر ميكنم كه واقعا يك فيلم ديدهام. اين اثر داستاني جذاب دارد و داستان آن بهگونهاي است كه شايد هيچ كارگردان ديگري جز حاتميكيا جرات ساخت آن را نداشته باشد، اما حاتميكيا از آنجا كه تا حدي با اين فضا آشناست به خوبي توانسته وارد اين فضا شود و ريزهكاريهاي آن را به خوبي در بياورد.
اين مخاطب به بحث سياسي بودن فيلم «به رنگ ارغوان» اشاره كرد و افزود: در واقع اين موضوع يا توقيفيبودن اين فيلم نقش چنداني در علاقهمندي من به اين اثر نداشت، چرا كه اصولا تمام فيلمهاي حاتميكيا را ميبينم.
خانمي 23 ساله و دانشجوي كارشناسي ارشد ارتباطات هم كه براي تماشاي «به رنگ ارغوان» به سينما آمده بود به ايسنا گفت: كمتر فرصت پيدا ميكنم كه به سينما بروم اما تعريف اين فيلم را زياد شنيدهام و كارگردان آن را هم بسيار دوست دارم. اكنون هم علاوه بر علاقهام به آثار حاتميكيا، موضوع سياسي اين فيلم انگيزهام را چندين برابر كرده است، چرا كه طي اين سالها كمتر پيش آمده كه در سينمايمان فيلمي سياسي داشته باشيم.
خانم 26 ساله ديگري با تحصيلات كارشناسي زبان هم فضاي بهوجود آمده پيرامون «به رنگ ارغوان» و جوايز آن را از دلايل اصلياش براي ديدن اين فيلم برشمرد و گفت: البته فيلمهاي قبلي حاتميكيا را هم بسيار دوست دارم و اصولا فيلمهاي او را ميبينم. اكنون هم با ديدن اين فيلم كاملا راضي شدهام و فكر ميكنم كه شايد پس از پنج سال، اكنون آگاهكردن ذهنيت مردم و تعديل احساس آنها نسبت به چهرهي اطلاعات يكي از دلايل اكران اين فيلم است،علاوه بر اين برايم واقعا جذاب بود كه ببينيم اين فيلم چه داشته كه 5 سال توقيف شده است.
خانمي 47 ساله با تحصيلات ديپلم هم كارگرداني حاتميكيا را از مهمترين دلايل ديدن «به رنگ ارغوان» برشمرد و داشتن تهيهكننده و بازيگران حرفهاي و خوب را از ديگر علتهاي انتخاب اين فيلم دانست.
وي همچنين عنوان كرد: اين فيلم در جشنواره جوايز متعددي گرفته و علاوه بر آن شش سال هم توقيف شده است و فكر ميكنم همه اين دلايل براي ديدن يك فيلم كفايت ميكند.
آقايي 23 ساله و دانشجوي علوم سياسي نيز دربارهي علت ديدن اين فيلم به ايسنا عنوان كرد: پيش از سينما رفتن موضوع اين فيلم را شنيده بودم و برايم بسيار جالب بود، چرا كه تا بهحال كمتر فيلمهاي سياسي داشتهايم.
وي ادامه داد: با وجود اينكه فيلم 6 سال پيش ساخته شده هنوز جذاب است، اما به شخصه در برخي قسمتها احساس كردم كه شايد كمي دور از واقعيت باشد. به عنوان مثال اينكه يك شهر به يك باره چنين شلوغ ميشود و در آن تيراندازي ميكنند تا حدي غيرواقعي به نظر ميرسد.
اين دانشجوي علوم سياسي در پايان صحبتهايش هم به بحث عاشقانه اين فيلم اشاره كرد و گفت: فكر ميكنم ديگر بحثهاي عشاقانه به نوعي تبديل به كليشه شدهاند و در تمام فيلمها وجود دارند. كاش سازندگان اين فيلم داستان را به گونهاي طراحي ميكردند كه به غير از عشق موضوع ديگري با سياست تلفيق شود تا فيلم جذابتر شود.
اما خانمي 22 ساله و دانشجو كه اين فيلم را سه بار ديده، معتقد است: موضوع سياسي فيلم و توقيف پنج ساله آن، ديدن «به رنگ ارغوان» را براي من بسيار جذاب كرده بود، علاوه بر اين فيلمهاي حاتميكيا را دوست دارم و ترجيح ميدهم كه همه فيلمهاي او را ببينيم.