gallerybanoo

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

دل خواسته ها


3 مشترك

    ابراهيم حاتمي کيا

    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 2:57 pm

    نادر طالب زاده : فیلم "به رنگ ارغوان" را پسندیدم


    نادر طالب زاده کارگردان سینمای ایران گفت: فیلم سینمایی "به رنگ ارغوان" به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا یکی از آثار سینمایی ارزشمند در سینمای ایران است که با استقبال داوران بخش بین المللی جشنواره فیلم فجر نیز مواجه شد.


    این کارگردان سینما به ایرنا گفت: در میان آثاری که تاکنون در جشنواره فیلم فجر اکران شده فیلم سینمایی "به رنگ ارغوان" را دیدم و آنرا به لحاظ ساختاری و محتوی پسندیدم.

    وی افزود: این اثر سینمایی مورد استقبال داوران جشنواره بین المللی قرار گرفت هرچند دیگر آثار سینمایی این بخش نیز حرف هایی برای گفتن داشتند.

    طالب زاده در پاسخ به این پرسش که این فیلم چه جایگاهی در بخش مسابقه ملی خواهد داشت خاطر نشان کرد: این اثر سینمایی شخصیت این را دارد که یکی از رتبه های اول تا سوم بخش سینمای ملی را به خود اختصاص دهد و به حتم این اثر سینمایی در این بخش جایگاهی خواهد داشت.

    وی یادآور شد: به رنگ ارغوان ارتباط بسیار موثری با مخاطبان و البته داوران بخش بین الملل برقرار کرد.
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 3:00 pm

    يک منتقد سينما در گفتگو با آريا:به رنگ ارغوان يک فيلم شخصي است

    خبرگزاري آريا- فيلم سينمايي "به رنگ ارغوان" پيام و محتواي درست و مطلوبي دارد.
    وي به خبرنگار آريا گفت: "به رنگ ارغوان" جلوتر از زمان توليدش است ،ما در سينماي ايران از اين دست فيلم ها کم داريم که با گذشت اين همه سال همچنان تازه باشد و گذر زمان آن را کهنه نکند چراکه "به رنگ ارغوان" خود را درگير ماجراي دم دستي و روزمره روزنامه اي نکرده است،بلکه سعي کرده به موضوعي بپردازد که فراگير و خاص است تا براي مخاطب موضوع نويي باشد.
    اين منتقد سينما اذعان داشت:"به رنگ ارغوان" ساختار مناسبي دارد که باعث شده براي بيننده موضوع،بسيار باورپذير شود.تاکنون فيلم هاي زيادي ساخته شده که در آن به مسائل امنيتي پرداخته شده و يا يک عمليات مخفي به تصوير کشيده شده است اما المان هايي که استفاده مي شود آنقدر تکراري و کهنه است که عملاً مخاطب باور نمي کند و موضوع خيلي کودکانه از آب درمي آيد اما در "به رنگ ارغوان" نوع ارتباط اين مأمور با فرد بالادست خودش،نوع ارسال پيام،کارگذاشتن دوربين،کارگذاشتن ميکروفن،همه آنها آنقدر پرداخت خوبي داشته که مخاطب خواه ناخواه آن تصويري که از فيلم هاي خارجي از اين دست در ذهن خود دارد کاملاً برايش مابه اضافه پيدا مي کند و از آنها هيچ چيزي کم ندارد.
    وي خاطرنشان کرد:مسئله اي که در فيلم هاي اخير ابراهيم حاتمي کيا ديده مي شود،بحث ترديد يک آدم نسبت به باورهاي گذشته و اعتقاداتش دارد که در فيلم "به نام پدر" ديده مي شود که کاراکتر اصلي داستان(پرويز پرستويي) در ترديدهايي که نسبت به اعتقادات و باورهاي گذشته خود دارد به يقين مي رسد و اين يقين نسبت به باورهاي گذشته اين فرد خيلي قطعي تر است و تفکيکي که در عقايدشان است نهايتاً به يک قطعيت مي رسد که در واقع اين مسئله،يک نوع ويژگي قوي فيلم "به رنگ ارغوان" است.
    استادي با بيان اينکه "به رنگ ارغوان" يک فيلم شخصي است افزود:به نظر من حاتمي کيا در اين فيلم بر دغدغه هاي خودش تأکيد دارد و حميد فرخ نژاد کاراکتر اصلي فيلم مي تواند به نوعي خود حاتمي کيا باشد که انگار دارد از دست مي رود و از همه مي خواهد که توجه بيشتري نسبت به وي نشان بدهند و در نهايت هم به نوعي حفظ مي شود.تصورم بر اين است که همان اتفاقي که در پايان فيلم مي افتد و حميد فرخ نژاد حفظ مي شود،حاتمي کيا نيز به عنوان يک فيلمساز ارزشمند براي مجموعه سينماي ايران حفظ مي شود.
    وي توضيح داد:بيشتر از آنکه بگويم "به رنگ ارغوان" استحقاق جايزه هايي را که گرفته است دارد يا خير،بايد از مسئوليني که در اين سالها "به رنگ ارغوان" را توقيف کردند بخواهيم پاسخگو باشند که چرا اين فيلمي که از نظر خيلي از افراد خوب و قابل توجه است کنار گذاشته شده و توقيف گشته!من اين فيلم را در سينماهاي مردمي ديدم و واکنش هاي مردم بسيار مثبت بود ولي چرا "به رنگ ارغوان" اين همه سال به روي پرده نيامده شايد به اين دليل باشد که کارهايي که مقداري خارج از آن چارچوب عرف سينماي ايران باشند معمولاً براي اکران دچار مشکل مي شوند و مشکلشان نيز به دليل بدبودن و محتواي نادرست فيلم نيست بلکه به اين دليل است که مسئولين سينمايي،اين گونه فيلم ها را متوجه نمي شوند و اين موضوع لطمه سنگيني به فيلم ها مي زند.
    استادي همچنين گفت:اساساً مسئولين سينمايي ما نبايد به سمت توقيف يا عدم توقيف بروند چراکه اين مسئله بيهوده اي در سينماي ايران و تجربه هم ثابت کرده است که خيلي کارايي مشخصي ندارد مثلاً فيلمي همانند "کسي از گربه هاي ايراني خبرندارد" عملاً توقيف مي شود ولي همه آن فيلم را مي بينند و اين توقيفات گويي تبديل به يک کارخانه قهرمان سازي شده است و باعث شده که هيچ فاصله اي بين موضوع و مخاطب ايجاد نشود و ميزان استقبال افراد را نسبت به اين گونه فيلم ها چند برابر مي کند.
    وي در پايان افزود:فيلم "هيچ" و "آتشکار" قابليت نمايش خيلي محدودي را دارند و در سانس هاي پاياني قابليت اکران دارند اما در مقابل،فيلمي مثل "زم هرير" هيچ مشکلي براي نمايش عمومي ندارند و همچنين فيلم "تسويه حساب" که دغدغه بسيار سالمي را مطرح مي کند در عجبم که چرا تا به حال توقيف بوده است اما خرسندم که بعد از اين همه محافظه کاري از سوي معاونت سينمايي دوره پيشين،در جشنواره فجر امسال شاهد بوديم که جواد شمقدري با شجاعت از ميان 13 فيلم توقيفي 11 فيلم را اکران کرد که اين نوع حرکت ها نويد ارتقاي سينماي ايران را مي دهد.
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 3:18 pm

    حاتمي‌کيا: سيمرغ «به رنگ ارغوان» به اندازه پنج سال وزن دارد

    خبرگزاري فارس: «ابراهيم حاتمي‌کيا» پس از دريافت سيمرغ بلورين بهترين فيلمنامه از بخش جام جهان‌نما گفت: وزن اين سيمرغ بلورين، به اندازه پنج سال است.

    به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، «ابراهيم حاتمي‌کيا» در هنگام دريافت جايزه خود ، سيمرغ را بالا برد و گفت: من تشکر مي‌کنم از داوران محترم، وزن اين سيمرغ پنج سال است. پنج طول کشيد تا فيلم نمايش داده شد.



    وي گفت: من اين اتفاق و اين موفقيت را مديون آقاي شمقدري هستم. جلسات متعددي با ايشان داشتيم و کمک ايشان بود که موجب شد تا فيلم را اکران کنيم. راستش من اولين بار فيلم را روي پرده سينما در جشنواره ديدم و نگرش و تلقي من و شمقدري نسبت به اين فيلم يکسان بود. فرصت نمايش اين فيلم را، عزيزمان آقاي شمقدري ايجاد کرد و من از ايشان تشکر مي‌کنم.
    به گزارش فارس، شهريار بحراني دارنده جايزه بيرق طلايي براي فيلم «ملک سليمان» در اين مراسم گفت: چقدر خوشحالم که نشان ويژه مصطفي عقاد را دريافت کردم براي فيلمي که حاصل تلاش بيش از هزار و دويست هنرمند است که من به نمايندگي از آنها اين جايزه را دريافت کردم.
    ابطحي قائم مقام موسسه فرهنگي اکو نيز در بخشي از اين مراسم گفت: اميدوارم بتوانيم در سال آتي جشنواره فيلم، تئاتر و موسيقي اکو را با کمک مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و به ويژه معاونت سينمايي برگزار کنيم.
    علي معلم به نمايندگي از هيات داوران بخش جلوه‌گاه شرق گفت: اميدواريم در سال آينده دقت بيشتري در انتخاب فيلم‌هاي آسيايي انجام شود.
    بيانيه بخش در جست‌وجوي حقيقت و عدالت را «احمدرضا درويش» قرائت کرد و اظهار اميدواري کرد فيلم‌هاي اين بخش در اکران‌ سينمايي ديده شود و فقط به برنامه‌هايي مانند سينما 4 اکتفا نشود!
    حسن نجاريان قائم مقام بنياد سينمايي فارابي نيز هنگام اهداي جايزه سيمرغ مردمي به فيلم «عصر روز دهم»، گفت: من اين جايزه را به احترام کساني که اين فيلم را کار کرده‌اند، دريافت مي‌کنم اما (با شوخي) اين جايزه را به راعي نمي‌دهم!
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 3:18 pm

    پايان تلخ يك جشنواره سرد


    جشنواره- گروه ادب و هنر - كامران محمدي:
    بيست‌وهشتمين جشنواره فيلم فجر براي اينكه در تاريخ جشنواره‌هاي فيلم ماندگار شود، تنها به يك اختتاميه پرحاشيه و متفاوت نياز داشت كه حالا آن‌هم اتفاق افتاده است.

    سرماي فراگير در جشنواره‌اي كه هميشه زمستان‌هاي تهران را گرم مي‌كرد، هراس پايان سرد و بي‌نمك را در جان برگزاركنندگان افكند و اين، آغاز آنچه بود كه شامگاه 14 بهمن در برج ميلاد روي‌داد. اين هراس ريشه در اختتاميه اول داشت.

    اختتاميه بخش بين‌الملل كه در سالني نيمه‌خالي برگزار شد، ريشه‌هاي اين ترس را چنان در جان مسئولان محكم كرد تا براي اختتاميه اصلي، بيش از ظرفيت‌ سالن كارت دعوت چاپ كردند كه ديگر حتي جا براي خبرنگاران نيز باقي نماند.

    اين وضع از ورودي برج ميلاد روشن بود و سبب شد كارت‌هاي ورودي مراسم در دستان دستفروش‌هايي ديده شود كه با پاكتي پر از كارت، در محوطه مقابل برج، كاسبي فرهنگي راه انداخته بودند!

    اين نكات، هنوز ابتداي ماجراي اختتاميه است؛ اختتاميه امسال، فراتر از اين حرف‌ها بود.
    در 10 روز نمايش فيلم، براي ورود خبرنگاران، چند مامور جلوي در سالن همايش‌هاي برج ميلاد، به‌طور جدي و دقيق، كارت‌ها را چك مي‌كردند و در حالي كه سالن تنها در هنگام نمايش فيلم‌هاي توقيفي پر مي‌شد، هيچ كس جرات ورود بدون كارت نداشت.

    اما اين مراقبت سفت و سخت، ناگهان در مراسم اختتاميه رنگ باخت و هر كس كه مي‌خواست مي‌توانست وارد شود؛ با كارت يا بدون كارت. اين شد كه خبرنگاران، كه اين سالن تا صبح اختتاميه به آنها تعلق داشت، سردرگم و لابه‌لاي جمعيت، گير كردند و عده‌اي نيز حتي نتوانستند وارد شوند.

    اين اتفاق سبب شد باقي خبرنگاران داخل سالن هم به نشانه اعتراض خارج شوند و همه آنها به نشانه اعتراض به همراه عكاسان در بيرون از سالن تجمع كردند. اين ماجرا اما آنقدرها كه به‌نظر مي‌رسد براي دبير جشنواره و ديگران، ماجراي مهمي نبود.

    هيچ كس خبرنگاران را با وجود همه شعارهايي كه در طول جشنواره داده مي‌شد، تحويل نگرفت تا يك ساعت بعد كه مسعود شاهي،‌ دبير جشنواره آمد و تنها توانست بگويد: من هم در كنار شما خواهم ماند. اما حبيب ايل‌بيگي، مدير روابط عمومي جشنواره 2 ساعت پس از آغاز مراسم به ميان خبرنگاران آمد و از اتفاقات پيش آمده عذرخواهي كرد.

    ايل‌بيگي گفت: مثل همه جشنواره‌هاي قبل، امسال هم مكاني براي استقرار خبرنگاران در سالن در نظر گرفته شده بود، اما مورد قبول قرار نگرفت. وي توضيح بيشتري نداد، اما ديگر جايي نرفت و تا پايان مراسم در كنار خبرنگاران باقي ماند.

    اينها كه چيزي نيست!

    از اينها باورنكردني‌تر چيزي است كه محسن روزبهاني، برنده سيمرغ بلورين بهترين جلوه‌هاي ويژه ميداني به مهر گفته است. روزبهاني مي‌گويد: بي نظمي بسياري در مراسم اختتاميه وجود داشت و به‌دليل حضور اهالي غيرسينمايي در سالن برگزاري مراسم اختتاميه، حتي بسياري از نامزدهاي دريافت سيمرغ بلورين جايي براي نشستن در سالن نداشتند و بسياري از آنها به ناچار در انتهاي سالن نشستند.

    اما حتي روزبهاني هم خبر نداشت كه نداشتن جا در سالن، تازه شرايط خوب محسوب مي‌شد. نامزدهايي هم بودند كه بيرون سالن و از طريق تلويزيون مراسم را دنبال مي‌كردند! از جمله مهدي نادري، تورج اصلاني، محمد زرين‌دست و قاسم قلي‌پور.

    اينها كه چيزي نيست، اوضاع اختتاميه حتي خراب‌تر از اينها بود؛ تا جايي كه سيمرغ بلورين بهترين صداگذاري به اشتباه به فيلم «آل» تعلق گرفت. ايسنا از قول مدير روابط عمومي جشنواره در اين باره مي‌نويسد: به‌دليل اشتباه تايپي متني كه در اختيار مجري قرار گرفته بود، چنين خطايي رخ داد كه به اشتباه فيلم آل براي بهترين صداگذاري معرفي شد.

    اين اشتباه تايپي روي سن اصلاح نشد و جايزه به اشتباه اهدا شد و عده‌اي متأسفانه اين برداشت را كردند كه مجري از قصد متن را اينگونه خوانده است؛ درصورتي كه چنين موضوعي نبود.

    مجري، علي معلم يعني تهيه‌كننده فيلم آل بود. خلاصه، در مراسم نام اباصدق براي فيلم آل به‌عنوان برگزيده صداگذاري اعلام شد و بعد از آن، سيمرغ و حواله و لوح تقدير را از او پس گرفته و به عليرضا علويان، براي صداگذاري فيلم «آناهيتا» دادند.

    بگذريم، سينما ادامه دارد

    جشنواره كه همه چيز نيست. سينماي ايران، اگرچه در ايام جشنواره عملا در آن خلاصه مي‌شود، اما زياد طول نمي‌كشد كه توفان فرومي‌نشيند و بحث هميشگي، دوباره خود را نشان مي‌دهد؛ شيوه اكران.

    خبرها حكايت از اين دارند كه اكران فيلم‌ها بعد از جشنواره، يعني از همين امروز با فيلم‌هاي قبلي ادامه پيدا مي‌كند و سپس 2 فيلم «عيار14» پرويز شهبازي و «به‌رنگ ارغوان» ابراهيم حاتمي‌كيا به نمايش درمي‌آيند.

    از عجايب سينماي ما يكي هم همين است كه به رنگ ارغوان حاتمي‌كيا ، تا همين 2 هفته پيش اصلا قابليت نمايش نداشت و پنج شش سال در توقيف بود، ولي حالا ناگهان گل سرسبد جشنواره مي‌شود و همه جوايز اصلي را مي‌گيرد و بلافاصله هم در نوبت اكران قرار داده مي‌شود.

    جالب است بدانيم كه به رنگ ارغوان جايزه بهترين فيلمنامه را در بخش بين‌الملل گرفت و بعد در بخش مسابقه سينماي ايران، بهترين كارگرداني و بهترين فيلم كه كلكسيونش كامل شود. به هر حال قرار است كه به رنگ ارغوان پس از جشنواره فيلم فجر در گروه آفريقا به نمايش درآيد.

    همين‌طور گروه سينمايي عصر‌جديد اكران فيلم «هر شب تنهايي» ساخته رسول صدرعاملي، گروه استقلال فيلم «حلقه‌هاي ازدواج»، گروه آزادي اكران «تاكسي نارنجي» و گروه قدس، «دختر ميليونر» را پي مي‌گيرند.

    بعد از به رنگ ارغوان هم قرار است «هفت دقيقه تا پاييز» عليرضا اميني اكران شود. بد نيست بدانيد كه تهيه‌كننده هر دوي اين فيلم‌ها سيدجمال ساداتيان است.
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 6:52 pm

    نقدی بر "به رنگ ارغوان"
    "به رنگ ارغوان"‌می‌توانست با تمرکز روی تضاد درونی بروکراسی و وظیفه عمومی با عشق فردی، با تلطیف نگاه سطحی رایج نسبت به نیروهای امنیتی(که البته در همین حداقل خود هم یکه و بدعت‌گذار است)، با نزدیک‌ و عمیق‌تر شدن در احوالات شخصیت اول فیلم، به اثری در خور تبدیل شود، که نشد. ولی می‌تواند امیدبخش خروج حاتمی‌کیا از برزخ کنونی "دعوت" و "به نام پدر" باشد.

    شبکه ایران: "به رنگ ارغوان" به رغم مضمون انسانی، لحظات زیبای سینمایی گاه به گاه و حرکت به سمت یک ژانر کمتر تجربه شده سینمای ایران(تریلر سیاسی)، در نهایت موفق نمی‌شود به یک اثر منسجم و موثر تبدیل شود و در نیمه راه رسیدن به بیان احساسی و ساختاری فیلمی چون "آژانس شسشه‌ای"(کماکان بهترین فیلم حاتمی‌کیا و یکی از شاخص‌های سینمای دو دهه اخیر ما) متوقف می‌ماند.

    این امر بیش از هر چیز برمی‌گردد به تناقضات بی‌پایان حاتمی‌کیا در برخورد با شخصیت‌هایش. این تناقضات در شکل کنترل شده‌اش، شخصیت محبوب "حاج کاظم" آژانس شیشه‌ای را متبلور کرد و "ستاری" به رنگ ارغوان به خاطر لجام‌گسیختگی این تناقضات و بلاتکلیفی و محافظه‌کاری سازنده‌اش، عقیم می‌ماند.

    هنکل فون دورنسمارک در سال 2006 فیلی ساخت به نام "زندگی دیگران" که موفق شد اسکار بهترین فیلم خارجی را نیز از آن خود کند که بی‌شباهت به فیلم حاتمی‌کیا نیست. اینجا قصد ارزش‌گذاری مطرح نیست،نوع رویکرد به یک مضمون واحد مورد نظر است که فیلم هنکل را به اثری دیدنی تبدیل می‌کند و فیلم حاتمی‌کیا را به اثری مغشوش و سردرگم.

    اگر در "زندگی دیگران" رابطه سه‌گانه مامور اطلاعاتی، دستگاه اطلاعاتی(آلمان شرقی) و سوژه تحت نظر کاملا دیالکتیکی و پویا است، در "به رنگ ارغوان" هراس فیلمساز از نزدیک‌تر شدن به شخصیت ستاری، متعاقب آن بلاتکلیفی در برخورد با دستگاه امنیتی به در سطح ماندن هر چه بیشتر فیلم و عدم کشمکش بسنده و درام الکن منجر شده که گاه به گاه تماشاگر را جذب می‌کند و در نقطه ورود به مصیبت، رهایش می‌کند.

    هیچ اطلاعاتی از پیش زمینه ستاری، علایق و نگاهش به پیرامون و مختصات دستگاهی که برایش کار می‌کند دیده نمی‌شود. به همین دلیل عشق درون فیلم الکن می‌ماند و صحنه‌های تبعی آن هم به انجام نمی‌رسد. معدود لحظات خوب فیلم‌ (به طور مثال صحنه مابعد زد و خورد پایانی و محافظت ستاری از ارغوان) به رغم پتانسیل بالا برای تبدیل شدن به یک سکانس فوق‌العاده، به نتیجه نمی‌رسد و اسلوموشن‌های بجا و بی‌جای آن تماشاگر را در یاس و رجا باقی می‌گذارد.

    در عین حال روایت‌های فرعی فیلم نیز بیجا و تحمیلی هستند. صحنه‌های مربوط به دانشگاه و اکیپ‌های دانشجویی، مانند نمونه‌های مشابه‌اش در آثار ایرانی، به شدت آزار دهنده هستند. هر چند رویکرد حاتمی‌کیا نسبت به دانشجویان در قیاس با نگاه سخیف کیمیایی در "اعتراض" یا درویش در "متولد ماه مهر"، قابل تحمل‌تر است، با این حال همچنان علاقه‌ فیلمسازان به دسته‌بندی دانشجویان (آن هم از نوع رایجش) در این فیلم هم قابل مشاهده است. هیچ گاه سینماگران ما نتوانستند به دانشجو به عنوان یک کلیت یکپارچه و ارگانیک، فارق از تفاوت‌هایش نگاه کنند و همواره با برداشت‌های سطحی و القائی از بیرون مواجهیم.

    "به رنگ ارغوان"‌می‌توانست با تمرکز روی تضاد درونی بروکراسی و وظیفه عمومی با عشق فردی( مانند پرسیوال)، با تلطیف نگاه سطحی رایج نسبت به نیروهای امنیتی(که البته در همین حداقل خود هم یکه و بدعت‌گذار است)، با نزدیک‌ و عمیق‌تر شدن در احوالات شخصیت اول فیلم، به اثری در خور تبدیل شود، که نشد. ولی می‌تواند امیدبخش خروج حاتمی‌کیا از برزخ کنونی "دعوت" و "به نام پدر" باشد.
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 6:54 pm

    سيمرغ توقيفي

    مريم عباسي

    اتفاقات متعددي در طول برگزاري جشنواره فيلم فجر امسال رخ داد. اما يکي از مسائلي که بيش از هر چيزي به چشم آمد نمايش فيلم «به رنگ ارغوان» پس از پنج سال توقيف و دادن سيمرغ هاي متعدد به فيلم، تهيه کننده و کارگردان آن بود؛ اينکه چطور فيلمي مي تواند اين همه سال توقيف باشد و سرانجام اکران شود و مورد تاييد قرار گيرد.

    خلاف قانون

    جواد آرين منش عضو کميسيون فرهنگي مجلس هم به نکته ديگري درباره جشنواره امسال اشاره مي کند؛ «اتفاق جديدي که امسال رخ داد، اين بود که بخش عمده يي از فيلم هايي که در جشنواره فيلم فجر به نمايش گذاشته شد، مورد بررسي و بازبيني شوراي بررسي فيلم قرار نگرفته و بدون مجوز به نمايش عمومي گذاشته شد که اين خلاف قانون است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بايد مراقبت هاي لازم را در جهت رعايت قانون داشته باشد.»

    تناقض سياستگذاران

    البته در نهايت اگر سخنان جواد شمقدري معاونت سينمايي را در اختتاميه جشنواره پرحاشيه فيلم فجر در نظر بگيريم چندان دست پر بازنمي گرديم چون به نظر مي رسد امکان رسيدن به اهداف در درازمدت مدام به آينده موکول مي شود؛ «تصميمات کلان در خصوص سينما اخذ خواهد شد و استانداردسازي يکي از ابزارهاي کليدي ترسيم اين سياست ها خواهد بود. چشم انداز و افق سينماي ايران متکي بر باورهاي ايراني اسلامي و صلح و دوستي و محبت و عدالت رقم مي خورد... ما در سينماي ايران در جست وجوي مخاطب جهاني با تکيه بر فطرت آدمي خواهيم بود.» شمقدري اين سخنان را در حالي گفته که تاکيد داشته است؛ «ما در سياست هايمان جدي هستيم. تفسير و تحليل هاي حاشيه يي نشود، تفسير آن را از خودمان بخواهيد. من در اينجا مي گويم هدف فقط اعتلاي سينماي ايران، اعتلاي فرهنگ و هنر ايران و اعتلاي انقلاب اسلامي و ايران عزيز است. و در اين راه از اندک سرزنش ها و بعضي شبهه افکني ها خوف نداريم. البته هر توصيه، موعظه و نصيحتي را که خالصانه و دلسوزانه باشد با طيب خاطر مي پذيريم و به آن عمل خواهيم کرد.» حالا بايد باز هم منتظر ماند و ديد مسوولان جديد سينمايي چه راهي را در پيش مي گيرند؛ راهي خلاف آنچه در اين چهار سال بر سر سينماي ايران آمده است، راهي که حتي بسياري از سياستگذاران را به اعتراض فراخوانده است. مرتضي طلايي کسي است که به جاي احمد مسجدجامعي در جايگاه رئيس کميسيون فرهنگي شوراي شهر نشسته است. او نگاهي به فيلم هاي عرضه شده طي اين چند سال داشته است هرچند به نظر مي رسيد اين مسوول فرهنگي کنوني با سابقه انتظامي هم تنها از سوپري ها فيلم خريداري مي کند. اما حرف هايش در اين روزها مي تواند بيانگر همان نکته هايي باشد که سه چهار سال است اهالي سينما بيان مي کنند. او که يادداشتش را در سايت خود منتشر کرده چنين نوشته است؛ «فرهنگ از جمله قطعي ترين مصاديقي است که مي توان براي آن اصطلاح «سهل و ممتنع» آورد. تنها نگاهي به عناوين فيلم هاي توليدي در اين سال ها کافي است دريابيم تا چه ميزان توليدات سطحي و کم ارزش پرده هاي نقره يي را فتح کرده اند و سالن هايي که روزي با نمايش آثاري چون «مادر» جلوه گاه فرهنگ و آداب و رسوم ملي بودند امروز جولانگاه تمسک به دم دستي ترين روش ها براي خنداندن مخاطب شده اند و حال اگر در اين ميان ارزش هايي چون دفاع مقدس نيز سوژه خنديدن و خنداندن شد، چه باک؟

    دغدغه نويسنده سواي مسووليتم به عنوان رئيس کميسيون فرهنگي، اجتماعي و زيست شهري شوراي اسلامي شهر تهران از منظر يک علاقه مند به فرهنگ ملي، سينماي فاخر و ارزشي و پدر يک خانواده ايراني است. به راستي دوستاني که روزي بر اين عقيده بودند که مي توان سينما را از سبد فرهنگي جامعه حذف کرد و امروز بي کمترين حد و مرزي لودگي هاي وقيح را به خانه هاي مردم مي فرستند به آينده سينماي ايران مي انديشند؟»

    رابطه سياست و سينما

    سال هاي قبل وقتي در جشنواره فيلم فجر مشکلي پيش مي آمد يا ماجراي خاصي رخ مي داد سياستگذاران مجلس و نمايندگان درباره آن جلسه مي گذاشتند و به آن مي پرداختند. اما اين روزها انگار خود سينما مساله يي خاص شده است که درباره آن سخن مي گويند يا نظرات خود را مطرح مي کنند. يکي از کارهايي که نمايندگان مجلس در زمان جشنواره فيلم فجر انجام داده اند ديدن فيلم «به رنگ ارغوان» با حضور وزير ارشاد دومين دولت احمدي نژاد است.

    نگاه سياسي ها وقتي درباره سينما مهم مي شود که آنان به شدت از وضعيت سينما انتقاد مي کنند. اين نظرشان در حالي است که بسياري از منتقدان درباره سياست هاي احمدي نژاد در حوزه فرهنگ سخن مي گفتند و اين بار جشنواره بيست و هشتم توانست اين وضعيت را به نحو کامل به تصوير بکشاند. با اين حال اين نکته ها مي تواند نشان دهنده عمق اين اتفاق باشد. رئيس کميسيون فرهنگي مجلس گفته است؛ «وضعيت موجود در حوزه سينما با آرمان ها و ايده آل هايي که از سينما درباره جمهوري اسلامي وجود دارد، فاصله گرفته است.» او چنين نتيجه گيري کرده است؛ «برداشت ها در مجموع اين است که فيلم هاي سينمايي موجود، از فيلم هاي فاخر که بتواند انتقال دهنده پيام انقلاب اسلامي و برخوردار از خصوصيات برجسته باشد، فاصله گرفته است.» هدف از نظر اين سياستگذار فرهنگي و طبق آنچه ايرنا گزارش داده است بايد چنين تعريف شود؛ «فيلم هاي توليدي بايد از ويژگي هايي برخوردار باشد که جامعه ما را به سمت اهداف متعالي هدايت کند.» اين نکته وقتي تعريف خود را پيدا مي کند که او چنين نتيجه گيري کرده است؛ «بسياري از فيلم هاي توليدشده، حداقل شرايط لازم را براي اکران و نمايش عمومي ندارند و اکثر فيلم ها با دغدغه و نگراني به نمايش گذاشته مي شوند.»
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 6:58 pm

    به رنگ ارغوان؛همه داورند

    ابراهيم حاتمي کيا آنقدر صبر کرد که بعد از پنج سال سرانجام به رنگ ارغوان از محاق توقيف به درآمد، اما نکته عجيب ماجرا اين است که فيلم حاتمي کيا در دولت اصلاحات متوقف شد و در دولت اصولگراي دهم رفع توقيف شد. بسياري رفع توقيف به رنگ ارغوان را اقدامي مي دانند که مسوولان سينمايي خواسته اند به وسيله آن تا حدي از رخوت جشنواره فيلم فجر بکاهند و کسب سه سيمرغ جشنواره تاييدکننده اين تحليل است. براي اينکه چنين شائبه هايي تاحدي برطرف شود بسياري از اصولگرايان شروع به تحسين و تمجيد فيلم حاتمي کيا کردند تا جايي که چندي پيش در خبرها آمده بود محمود احمدي نژاد فيلم حاتمي کيا را پسنديده و او را مورد تفقد قرار داده است. اکنون بعد از رئيس دولت دهم نوبت به روح الله حسينيان رسيده که به حمايت از به رنگ ارغوان بپردازد. اين حامي سرسخت دولت دهم با مثبت خواندن فيلم به رنگ ارغوان و تبيين نقاط قوت و ضعف آن و توصيه هايي براي اکران عمومي فيلم مذکور، بر لزوم توليد فيلم هاي اطلاعاتي در کشور تاکيد کرد.روح الله حسينيان نماينده تهران و رئيس کميسيون سياست داخلي و شوراهاي مجلس که سه شنبه گذشته به دعوت مسوولان وزارت ارشاد به تماشاي فيلم به رنگ ارغوان نشست، درباره اين فيلم به خبرگزاري فارس گفت؛ «اين فيلم مجموعاً مثبت بوده و اگر چند نکته در اکران عمومي آن مورد توجه قرار گيرد، در آشنايي توده مردم با واقعيت دستگاه امنيتي کشور موثر خواهد بود.» حسينيان معتقد است در فيلم به رنگ ارغوان اشراف اطلاعات جمهوري اسلامي به موضوعات امنيتي، استفاده از تکنولوژي در اطلاعات، قانون گرايي وزارت اطلاعات و برخورد مديران وزارتخانه با ماموري که در جريان ماموريت مرتکب تخلف شده، به نمايش درآمده و از طرف ديگر نشان داده دستگاه اطلاعاتي ما با ماموران اخراجي خود با ملاطفت برخورد مي کند و با وجود نظارت بر آنها، مانند سازمان هاي سياه اطلاعاتي دست به حذف فيزيکي نمي زند. او اما تنها به محاسن فيلم نپرداخته و به اشکالات فيلم به رنگ ارغوان هم اشاره کرده است. به اعتقاد حسينيان در اين فيلم قدري نسبت به دانشجويان جفا شده و آنها را افرادي لاابالي و اهل عياشي نشان داده که به نظر اين اصولگراي بهارستان نشين ضرورت نداشت به فيلم اضافه شود و ربطي نيز به موضوع ندارد و جزء حواشي فيلم است.حسينيان که خود زماني معاون وزارت اطلاعات بوده، بر اين باور است که صحنه برخورد مامور اطلاعاتي با يکي از کساني که در مسير ماموريت وي قرار داشت و احساس مي کرد مزاحمتي در مسير انجام وظيفه وي ايجاد کرده، خشونت آميز بود و پيشنهاد مي کند اين بخش در اکران عمومي حذف شود. ارزيابي حسينيان اين است که80 درصد فيلم به رنگ ارغوان بسيار مثبت است و 20 درصد آن منفي است که اگر نقاط منفي برطرف شود فيلم بسيار مناسب و خوبي است.
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 6:59 pm

    ساداتيان: براي گذار به دنياي جديد، بايد بتوانيم زايش فكري ايجاد كنيم

    تهيه‌كننده «به رنگ ارغوان» هم‌زمان با آغاز نمايش عمومي اين فيلم پس از 5 سال، با اشاره به لزوم توليد فيلم‌هاي اجتماعي و سياسي در سينماي ايران، گفت: ما بايد با يك سياست‌گذاري فرهنگي مناسب و در شرايط گذار به دنياي جديد، بتوانيم زايش فكري ايجاد كنيم.
    «سيدجمال ساداتيان» تهيه كننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» كه 5 سال سخت را به جهت توقيف اين فيلم پشت سر گذاشته است، از شرايط توليد اين فيلم، دليل ساخته شدن «به رنگ ارغوان»، اعمال نفوذ برخي از نهادها در عدم اكران اين فيلم، مواضع متفاوت وزير ارشاد دولت نهم و مشاور هنري رئيس‌جمهور در دولت نهم در خصوص اين فيلم و در نهايت رفع مشكل اكران اين فيلم با نظر مثبت رئيس جمهور به صحبت پرداخت كه ماحصل آن را مي‌توانيد در ذيل بخوانيد.

    * سكوت خبري فيلم به دليل جلوگيري از جنجال‌هاي رسانه‌‌اي بود
    ساداتيان در شروع اين مصاحبه در پاسخ به اين سوال كه چرا در سال 82 «به رنگ ارغوان» در سكوت كامل خبري ساخته شد و آيا دليل اين سكوت به اتفاقات حاشيه‌اي مشابه فيلم آژانس شيشه‌اي بازمي‌گشت به فارس گفت: دليل اصلي اين كه «به رنگ ارغوان» در زمان ساخت خود سكوت خبري داشت اين بود كه آقاي حاتمي‌كيا سعي مي‌كرد از جنجال‌هاي رسانه‌اي دور بماند چرا كه قصه‌، قصه‌اي متفاوت بود.
    وي ادامه داد: البته ايشان كارگردان متفاوتي در سينماي ايران هستند كه زماني «از كرخه تا راين» را ساخت كه نسبت به فيلم‌هاي جنگي كاملا متفاوت بود و موج جديدي را در سينماي ايران به راه انداخت و چندي بعد «آژانس شيشه‌اي» را ساخت كه بازخورد شرايط پس از جبهه و جنگ بود و قصه «به رنگ ارغوان» نيز متفاوت‌تر از همه فيلم‌هايي بود كه آن زمان در كشور در حال ساخت بود.
    تهيه كننده «به رنگ ارغوان» تصريح كرد: اما «از كرخه تا راين» و «آژانس شيشه‌اي» هيچ‌گاه گرفتار توقيف نشدند اما به دليل آن كه امكان داشت به خاطر حساسيتي كه فيلم‌هاي حاتمي‌كيا هميشه داشته‌اند، مراجعه اهالي رسانه كار را سخت كند تصميم گرفتيم فيلم را در سكوت خبري به پيش ببريم.

    * فيلم تمامي شرايط طبيعي خود را طي كرده بود
    ساداتيان همچنين در پاسخ به اين سوال كه ايا در همان زمان ساخت به دليل سوژه خاص به رنگ ارغوان اين فيلم گرفتار مشكلات نظارتي شده بود يا خير گفت: ما در زمان ساخت و همچنين در زمان مراحل فني فيلم هيچ مشكل نظارتي نداشته‌ايم و حتي فيلم بدون هيچ مشكلي به وزارت ارشاد ارائه شد و توانست پروانه نمايش بگيرد بنابراين تمامي شرايط تغيير را طي كرديم اما اين كه به يك باره شرايط چرا تغيير كرد و مهر توقيف بر روي فيلم خورد مساله‌اي بود كه خود ما هم از آن بي‌اطلاع بوديم.

    * به دليل نگاه متفاوت «به رنگ ارغوان» اين فيلم را تهيه كردم
    اين تهيه كننده سينماي ايران كه در چند سال اخير فيلم‌هاي مهمي را تهيه كرده است درخصوص دلايل توليد «به رنگ ارغوان» به فارس گفت: من سينما را صرفا به عنوان يك وجه سرگرم كننده نگاه نمي‌كنم بلكه به اعتقاد من سينما يك هنر متفكر است كه در عين متفكر بودن بايد بتوانند با مخاطب ارتباط برقرار كند و براي من اين دو وجه بسيار مهم است و «به رنگ ارغوان» نيز به دليل اينكه قصه‌اي بسيار متفاوت و گيرا داشت مرا جذب كرد و تصميم گرفتم اين فيلم را كار كنم.

    * بهمن ماه سال 83 پروانه نمايش فيلم صادر شده بود
    وي همچنين با اشاره به اين كه مراحل فني فيلم بيش از يك سال به طول انجاميد گفت: اواخر سال 82 فيلمبرداري «به رنگ ارغوان» به طور كامل تمام شد و 10 ماه بر روي مراحل فني فيلم زمان گذاشتيم تا در سال 83 و در بهمن ماه فيلم كاملا آماده نمايش شد و يك نسخه از آن را براي جشنواره ارسال كرديم و نسخه‌اي ديگر از آن را به اداره كل نظارت و ارزشيابي معاونت سينمايي براي دريافت پروانه نمايش فرستاديم كه بدون هيچ مشكلي پروانه نمايش ما صادر شد و حتي آن موقع با گروه قدس براي اكران گسترده فيلم نيز به توافقات نهايي رسيده بوديم و قرار بود پس از پايان جشنواره فيلم بلافاصله در اين گروه به نمايش دربيايد اما به يك باره همه چيز عوض شد و خارج از بدنه وزارت ارشاد دستور توقيف فيلم را صادر كرديم.

    * گفتند بعد از انتخابات رياست جمهوري نهم شرايط اكران فيلم بررسي مي‌شود
    تهيه‌كننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» در پاسخ به سوال خبرنگار فارس در خصوص دلايل اعلام شده مبني بر توقيف اين فيلم گفت: آن زمان آقايان فيلم را ديدند و گفتند به دليل آن كه كشور در تب و تاب انتخابات است و موضوع فيلم نيز به زعم آنها موضوعي حساس ‌است بهتر است به زمان ديگري موكول شود و وزير اطلاعات وقت گفت كه شرايط اكران «به رنگ ارغوان» در حال حاضر فراهم نيست و بعد از انتخابات تصميم‌گيري مي‌كنيم كه آيا فيلم اكران شود يا خير.
    وي ادامه داد: با وجود اين كه بعد از انتخابات به نظر مي‌رسيد روند خوبي در انتظار فيلم باشد اما با تغيير دولت، سياست‌ها تغيير كرد و وزير ارشاد وقت خيلي با فيلم موافق نبود اما در دولت نهم جواد شمقدري مشاور هنري رئيس جمهور فيلم را ديد و اعلام كرد كه هيچ مشكلي براي اكران ندارد اما به دليل اين كه ايشان مشاور بودند و سمت اجرايي نداشتند، حكم‌شان نافذ نبود. ساداتيان تصريح كرد: بلافاصله پس از انتصاب آقاي شمقدري با عنوان معاونت سينمايي در دولت دهم طبيعتا حكم ايشان نافذ شد و ما باز هم براي رفع مشكل فيلم به ايشان مراجع كرديم و به دليل اينكه ايشان در آن زمان مشاور هنري رئيس‌جمهور بودند، موضوع فيلم را با رياست محترم جمهوري در ميان گذاشته بودند و رئيس جمهور نيز براساس نقل‌ قول‌هاي آقاي شمقدري با اكران فيلم موافق بودند و همانطور كه يك روز به ما گفته شد كه «به رنگ ارغوان» مجوز نمايش ندارد روز ديگر اعلام شد اين فيلم پروانه نمايش گرفته است.

    * «به رنگ ارغوان» يك فيلم اجتماعي است
    تهيه كننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» در ادامه گفت‌وگو خود با فارس در پاسخ به اين سوال كه آيا اين فيلم يك فيلم سياسي است يا خير؟ گفت: من «به رنگ ارغوان» را يك فيلم كاملا اجتماعي مي‌دانم البته اين موضوع كه اين فيلم را اجتماعي بدانيم يا سياسي كاملا به تعابير ما از سينما و نوع نگاه ما به شرايط برمي‌گردد.
    وي افزود: ما كشور جواني هستيم كه در حوزه فرهنگ مدعي هستيم و به نظرم بايد با يك سياست‌گذاري فرهنگي مناسب، توليد و نمايش اين گونه فيلم‌ها را كه اجازه فكر كردن را به افراد بخصوص نسل جوان مي‌دهد، به فال نيك گرفت و به دليل اين كه ما در يك شرايط گذار به دنياي جديد هستيم، بايد بتوانيم يك زايش فكري را ايجاد كنيم.
    ساداتيان خاطرنشان كرد: خوشبختانه در بدنه وزارت ارشاد دولت دهم در مدت اخير فيلم‌هاي زيادي با حسن نظر مسئولان رفع توقيف شده‌اند و اين نشان دهنده تغييراتي خوبي در عرصه فرهنگ ماست و اگر امروز اجازه بروز افكار‌هاي متفاوت‌تر داده شود مطمئنا سينماي ما بسيار موفق‌تر از حال حاضر خواهد بود.

    * سناريوي اوليه آنقدر محكم بود كه تنها تغييرات كمي در كار ايجاد شد
    تهيه كننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» همچنين با اشاره به اينكه در زمان ساخت تغييرات بسيار جزئي در فيلمنامه كار بوجود آمد گفت: سناريوي اوليه كه در اختيار من قرار گرفت آنقدر مستحكم و منسجم بود كه جاي هيچگونه بحث و جدلي را باقي نمي‌گذاشت اما در زمان فيلمبرداري تنها يك مقدار كمي اصلاحات به روي فيلمنامه انجام شد كه آنهم با نظر همه عوامل بود.

    * از رويكرد جديد مسئولان سينمايي نسبت به سينماي سياسي خوشحال شدم
    ساداتيان در ادامه با اشاره به اين كه به هيچ عنوان دلايلي را كه براي توقيف اين فيلم عنوان مي‌شد [با اين مضمون كه «به رنگ ارغوان» چهره وزارت اطلاعات را مخدوش مي‌كنند] قابل قبول نمي‌دانند، گفت: به اعتقاد تمام كساني كه فيلم را ديده‌اند «به رنگ ارغوان» نه تنها چهره وزارت اطلاعات را مخدوش نمي‌كند بلكه تماشاگر بعد از ديدن فيلم به درك جديدي از وزارت اطلاعات مي‌رسد و كاملا با ديدي مثبت سالن را ترك مي‌كند. وي ادامه داد: من اعتقاد دارم به طور كلي بايد ساخت چنين فيلم‌هايي را در سينماي ايران مدنظر قرار داد و بسيار خوشحال شدم كه معاونت سينمايي نويد توليد فيلم‌هاي سياسي در سينماي ايران داد چرا كه همان قدر در سينماي ايران در حوزه اجتماعي بسيار فعال است بايد بتواند در ساير حوزه‌ها نيز فعال شود.

    * «به رنگ ارغوان» بدون هيچ تغييري نسبت به جشنواره اكران مي‌شود
    تهيه كننده فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» در خاتمه گفت‌وگو خود با خبرگزاري فارس با تكذيب شايعات اخير مبني بر اين كه اين فيلم با كمي تغيير نسبت به نسخه جشنواره‌اي بخصوص تغيير پايان‌بندي فيلم روانه اكران عمومي خواهد شد، گفت: اين موضوع صحت ندارد و «به رنگ ارغوان» هيچ تغييري نمي‌كند و همان نسخه جشنواره‌اي فيلم براي اكران عمومي روانه پرده سينماها شده است.
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 9:42 pm

    بازیگر فیلم به رنگ ارغوان:
    سینمای حاتمی کیا منحصر بفرد است
    يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۱۷:۰۰

    تهامی بازیگر نقش محسن در فیلم به رنگ ارغوان در گفت و گو با خبرنگار برنا درباره چگونگی پردازش نقش خود گفت: تمامی کاراکترهای این فیلم در نتیجه جلسات متعدد دورخوانی و تمرین شکل گرفت و در این پروسه بازیگران فرصت داشتند تا تا به آنالیز نقش خود از ابعاد مختلف بپردازند
    وی افزود: حاتمی کیا در شیوه کارگردانی خود روش منحصر بفردی دارد که من در هیچ فیلمساز دیگری ندیده ام ٰ وی تمامی پلان ها را قبل از برداشت اصلی با هندی کم خود ضبط می کند و اگر پس از چینش نتیجه دلخواه را نگرفت نوع دکوپاژ خود را تغییر می دهد
    تهامی درباره شاه سکانس فیلم ٰ گرفتن اعتراف توسط مامور وزارت اطلاعات از محسن گفت: این سکانس بسیار دشوار و نفس گیر بود یک سکانس پلان 4 دقیقه ای که باید در حین کار کاست فیلم عوض می شد اجرای حس این صحنه با چشمان بسته نیز بسیار دشوار بود و بی شک تبحر حاتمی کیا سبب شد این سکانس تبدیل به یکی از بهترین سکانس های سینمای ایران شود
    وی درباره تاثیر پیش تولید در نحوه اجرای بازیگر گفت: قطعا یک پروسه زمانی مناسب در این مرحله سبب می شود که بازیگر خود را پیدا کند و در به رنگ ارغوان با سعه سدر جمال ساداتیان به عنوان تهیه کننده این اتفاق افتاد
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 9:43 pm

    نگاهي به فيلم به رنگ ارغوان;
    ردپاي حاتمي کيا



    علي اصغر سيدآبادي -ابراهيم حاتمي کيا از" آژانس شيشه اي" تا آخرين فيلمش "دعوت" با همه تفاوت هاي شکلي و مضموني فيلم هايش، ويژگي هايي را در کارهايش جست و جو کرده است که برخي از آن ها به امضاي او تبديل شده است.امضاي حاتمي کيا پاي فيلم هايش نسبت فيلم با زمانه است.تقريبا تمام فيلم هاي او نسبتي با زمانه اي دارد که ساخته شده است. چنين نسبتي البته مي تواند فيلم را به محصول يک دوره تقليل داده و آن را محدود به زمانه و شرايطي خاص کند، اما اين اتفاق درباره فيلم هاي او و به خصوص فيلم هايي مثل آژانس شيشه اي و به رنگ ارغوان نيافتاده است و اين فيلم ها فارغ از نشانه هاي مرتبط با روزگارشان کماکان ديدني است. بحث درباره سينماي حاتمي کيا را بايد از همين جا شروع کرد، از فايق شدن بر همين دشواري، از همين که فيلم در نسبت با زمانه ساخته مي شود، اما محدود به دوره و زمانه اي نمي ماند و اگر چنين نمي شد بايد الان فيلم " به رنگ ارغوان" کهنه شده بود، پس از گذشت پنج - شش سال.به رنگ ارغوان با تاخيري پنج - شش ساله ديده شده و مي شود، اما هنگام تماشاي فيلم چنين تاخيري توجهي بر نمي انگيزد. چه چيزي در فيلم هست که جلوي کهنگي اش را مي گيرد؟ در اين فيلم نيز حاتمي کيا در نسبت با زمانه اش فيلمي ساخته است و انگار تغيير و تحولات اجتماعي و سياسي بدون اين که اشاره و ربط مستقيمي به و با رويدادهاي فيلم داشته باشند، در شکل گيري داستان فيلم موثرند.در دو سر طيف متنوع فيلمسازان از هنري سازان گرفته تا بازاري سازان برخي از فيلمسازان درباره آدم ها فيلم مي سازند،آدم هايي منتزع از آدم هاي ديگر، بيش تر به فرديت همان آدم توجه مي شود و به حس و حالش در نسبت با حوادثي که رخ مي دهد. برخي ديگر از فيلمسازان درباره تيپ ها فيلم مي سازند. شخصيت هايي که از فرط تکرار، واکنش هايشان قابل پيش بيني است و اتفاقا عامه دنبال همين تکرارهاست، اما حاتمي کيا نه اين است و نه آن. او، هم درباره آدم ها فيلم مي سازد و هم نمي سازد. اتفاقي که در فيلم هاي او مي افتد پيچيده تر است. او به تحول ها شخصيت ها توجه دارد. اين فيلم به پديده اي اشاره داشت که بعدها سياست و اقتصاد و فرهنگ کشور را تحت تاثير قرار داد و در شکل گيري حوادث بعدي موثر بود.به رنگ ارغوان نيز به تمامي همين است. در اين فيلم همه کليشه ها به هم مي ريزد تا طبقات تازه اي را که از دل حوادثي دردناک بيرون مي آيند، برکشد و پيش روي مخاطب بگذارد. او از ظهور جريان هايي تازه از آدم ها خبر مي دهد که چنين پيشينه اي دارند و چنين تغيير کرده اند، چيزي که رد پاي آن را پيش تر در سينماي ايران نمي توان يافت. به رنگ ارغوان اما پيش تر مي رود و سعي مي کند و با پيش کشيدن رابطه اي عاطفي ميان آنان، هم به تغيير و تحول شخصيتشان سرعت و تاثيرگذاري بيش تري بخشد و هم به فيلمش خصلت پيش بيني کننده بدهد.اکنون که اين فيلم را پس از پنج - شش سال تماشا مي کنيم از نسبت هايي که با زمانه ما دارد، تعجب مي کنيم. آيا اين نسبت ها اتفاقي است يا به ويژگي هاي فيلمسازي حاتمي کيا بر مي گردد؟
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 9:43 pm

    آغاز دوران جديد سينماي ابراهيم حاتمي كيا
    سيدمحمد خاتمي مهمان ويژه نخستين نمايش «دعوت»





    گروه فرهنگي: 11 سال بعد از ساخت و نمايش فيلم جنجالي «آژانس شيشه يي»، سيدمحمد خاتمي رئيس جمهور پيشين كشورمان كه ابراهيم حاتمي كيا در نخستين سال تصدي دولت او اين فيلم را ساخت، پنجشنبه شب به تماشاي جديدترين فيلم فيلمساز جريان ساز سينماي بعد از انقلاب ايران نشست. پنجشنبه شب سازندگان فيلم «دعوت» ميزبان جمع گسترده يي از اهالي فرهنگ و هنر كشور بودند كه سيدمحمد خاتمي يكي از آنها بود. مصطفي ملكيان، محمدعلي موحد، كمال تبريزي، محمدعلي نجفي، مهناز افشار، سيما تيرانداز، چيستا يثربي و اهالي رسانه و سينما از جمله اين مهمانان بودند كه در كنار ابراهيم حاتمي كيا و تهيه كننده اش محمد پيرهادي در سالن نمايش فرهنگستان هنر به تماشاي دعوت نشستند. حاتمي كيا پيش از آغاز فيلم با بلندگويي كه در صحنه از آن براي هدايت عوامل استفاده كرد به مهمانان خوشامد گفت و بعد تشكر ويژه يي از سيدمحمد خاتمي به عمل آورد.او در ادامه گفت: اولين باري است كه فيلم در يك جمع به نمايش درمي آيد و براي من نفس تماشاگر مقدس است و حالم را جور ديگري مي كند، چون تماشاگر براي من مهم است. حاتمي كيا به شرايط سخت كاري در زمستان سال گذشته اشاره كرد و افزود: عوامل ساخت فيلم «دعوت» سال گذشته با همتي كه داشتند در زمستان نگذاشتند كار بخوابد، به خصوص بازيگران زحمت كشيدند تا فيلم ساخته شد. حاتمي كيا در سخنان كوتاهش از همكاري عوامل فيلم دوباره ياد كرد و نسبت به اكران و بازتاب نتيجه كار در عيد فطر اظهار اميدواري كرد و سپس نزد خاتمي رفت تا در كنار او تماشاگر فيلم جديدش همراه تماشاگران ديگر باشد. حاتمي كيا در «دعوت» موضوع سقط جنين را در قالب يك داستان پنج اپيزودي تصوير كرده است كه يك زوج در سنين مختلف درگير آن مي شوند.اما واكنش ها به فيلم «دعوت» در همين دو روز اول نمايش آغاز شد: واكنش هايي مختلف كه ترجيع بند تمام آنها «پا گذاشتن حاتمي كيا به دنيايي جديد كاملاً متفاوت از آثار پيشين» است. با اين همه بايد طي روزهاي آينده منتظر واكنش هاي مكتوب منتقدان به فيلم جديد حاتمي كيا باشيم. هرچند گفته هاي شفاهي در همان نمايش پنجشنبه شب چندان مثبت نبود. ديروز و در ميان رسانه هاي اينترنتي خبرگزاري مهر با مرور كارنامه حاتمي كيا از دعوت به عنوان رويكرد تازه فيلمساز محبوب دفاع مقدس به مسائل اجتماعي ياد كرده و آورده بود: «پس از تجربه ناكام به نام پدر، حاتمي كيا از مايه هاي آشناي فيلم هايش فاصله مي گيرد و پا به دنياي جديد مي گذارد. به نظر مي رسد دوراني تازه براي ابراهيم حاتمي كيا شروع شده و او مي خواهد باز هم نسلي تازه را به تماشاي فيلم هايش دعوت كند.» به نوشته مهر «دعوت» آزموني سخت براي كارگردان فيلم هاي خاطره انگيز سال هاي دور است. به غير از مهر، سايت خبري الف در مطلبي با عنوان «دعوت فيلمي كه يك بار ديدن آن هم مشقت بار است» انتقادهاي تندي را به فيلم جديد حاتمي كيا وارد كرده و نوشته است: به جرات مي توان گفت حاتمي كيا در آثار اخير خود چه در تلويزيون و چه اينك در سينما به وضوح ناموفق عمل كرده است. اگر نيش و كنايه هاي غيرمنصفانه زماني باعث شد كارگردان مهاجر، از كرخه تا راين، بوي پيراهن يوسف، آژانس شيشه يي، روبان قرمز و ارتفاع پست تصميم بگيرد ديگر فيلم جنگي نسازد، اما واقعيت تلخ ضعف فاحش آثار اخير به مراتب دردناك تر از انتقادات نرم گذشته است. نويسنده اين سايت در پايان از حاتمي كيا خواسته است بار ديگر به سينماي جنگ بازگردد. اما مدير سينما آفريقا درباره ميزان فروش دعوت در روز اول اكران به مهر گفت: «اين فيلم چهارشنبه 3/1ميليون تومان و پنجشنبه نيز 2/3 ميليون تومان فروخته كه به اين ترتيب مجموع فروش آن در دو روز اول، 5/4 ميليون تومان بوده است.»
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 9:45 pm

    حاتمی‌کیا سکوت دو ماهه‌اش را در این سایت و با شما شکست. حالا نوبت شماست که در بخش کامنت‌ها و نظرها با خالق «آژانس شیشه‌ای» گفتگو کنید؛
    نامه ابراهیم حاتمی‌کیا برای کاربران سایت «سینمای ما»: بیاین با هم بریم آدرس حاج کاظم و سلحشور و اصغر و سلمان و عباس رو دربیاریم...

    سینمای ما - امیر قادری: چند روز پیش در سایت درباره ابراهیم حاتمی‌کیا صحبت کردیم و آژانس شیشه‌ای‌اش. این که اگر قرار بود آن فیلم حالا ساخته شود، آدم‌هایش کجا بودند. حاتمی‌کیا حرف‌ها و بحث‌ها و جدل‌های شما در کامنت‌ها و نظرها خواند. پس به عنوان خالق اثر اصلی برایش جالب شد که این بحث را ادامه دهد و این نامه کوتاه را برای‌ شما نوشت. حالا می‌توانید از سر نو شروع کنید. حرف‌‌های‌تان را با ابراهیم بزنید و بگویید که از «آژانس 2» چه می‌خواهید. این سایت شماست و آن فیلم شما. و اما نامه ابراهیم حاتمی‌کیا برای آن‌ها که قرار است درباره حاج کاظم‌اش در این اوضاع و احوال بنویسند. برای خواندن یادداشت‌ها و کامنت‌های قبلی خودتان در این باره و تکرارش در این گفتگوی تازه، می‌توانید به لینک‌های پایین صفحه مراجعه کنید:

    گیوه‌های مکاشفه

    یا لطیف

    این ایام بعضی شوخی و جدی ازم آدرس حاج کاظم و سلحشور و اصغر و سلمان و عباس رو می‌گیرن. عزیزم من هم مثل شما گاهی وقتا اونا رو می‌بینم. از شما چه پنهون یه وقتایی فهمیدم که شونه به شونه هم وایستادیم، ولی ساکت. بیائید گیوه‌های مکاشفه رو وربکشیم و بریم تعقیب‌شون. ببینیم کجا می‌رن. با کی نشست و برخاست دارن. حرف دل‌شون چیه. حال و روزشون چطوره. نکنه دارن آژانس 2 رو می‌سازن و ما بی‌خبر نشستیم. ممنون‌تون می‌شم منو از دلشورگی دربیارین.
    ابراهیم حاتمی‌کیا
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 9:47 pm

    پنج شنبه 7/9/1387

    فیلمسازی برای من نوعی بیان حدیث نفس است

    ابراهیم حاتمی‌كیا در جمع دانشجویان:
    در هنگام نگارش، امیدی به ساخت «آژانس شیشه‌ای» نداشتم
    «به رنگ ارغوان» اگر زهری داشته، پس از سه سال از بین رفته است
    ابراهیم حاتمی‌كیا كارگردان سینما در قالب نشستی با عنوان بررسی سینمای دهه‌ی 70، پس از نمایش «آژانس شیشه‌ای» در جمع دانشجویان دانشگاه شریف به سئوالات مختلفی پاسخ داد.
    به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، روز چهارم آذرماه ـ در دومین روز از همایش «سی سال انقلاب اسلامی، دستاوردها، آسیب‌ها و فرصت‌ها» این نشست با اجرای حسین معززی‌نیا ـ منتقد ـ برگزار شد.

    سینما وسیله‌ای برای بیان اهدافم است

    ابراهیم حاتمی‌كیا به آغاز كارش درحرفه‌ی سینما اشاره كرد و گفت: سال 1361 برای فیلمبرداری از عملیاتی راهی مناطق جنگی شدم، اما در آخرین لحظه این عملیات لغو شد و به دنبال آن تصمیم گرفتم طرحی‌ كه از مدت‌ها قبل درذهن داشتم را كلید بزنم و بدین ترتیب فیلم اول من با عنوان «تربت» ساخته شد.

    او افزود: بدین ترتیب ورود من به سینما ورودی كاملا هدفمند و هدفدار بود. معتقدم اگر این هدف را از من بگیرند، دلیل حضورم دراین حوزه را نخواهم دانست. سینما برای من ایستگاه پایان نیست، بلكه وسیله‌ای است برای بیان اهدافم، احساس می‌كنم اگر قرار باشد این اهداف در سینما بیان نشود، دلیلی برای حضور دراین حوزه وجود نخواهد داشت.




    فیلمسازی حرفه‌ای من پس از جنگ شروع شد

    این كارگردان همچنین فیلم «هویت» را اولین تجربه خود دانست كه بعدها به دلایلی به جای سینما از طریق رسانه ملی پخش شد.

    او با بیان این‌كه پس از این فیلم، «دیده‌بان» اولین تجربه سینمایی او به‌شمار می‌رود، تصریح كرد: این فیلم دقیقا زمانی ساخته شد كه جنگ به پایان رسیده بود و بدین ترتیب می‌توان گفت، فیلمسازی حرفه‌ای من به تعبیری با پایان گرفتن جنگ آغاز شد و بعدها، از زمان ساخت «وصل نیكان» به بعد فیلم‌های من وارد فضای شهر شد.

    حاتمی‌كیا اذعان داشت: در ساخت این فیلم‌ها، هیچ‌گاه در پی بیان مسائل جنگ به شیوه حماسی نبودم و دغدغه اصلی‌ام انتقال مسائل مربوط به جنگ بود و تنها قصد داشتم از افرادی كه در جبهه‌ها با آنها بوده‌ام، بگویم و خیلی زود فهمیدم كه فیلم‌های جنگی برایم اغنا‌كننده نیست.

    او همچنین گفت: صرفا حوزه هنر برایم اغنا‌كننده نبوده و نیست. همواره معنا داشتن فیلم برایم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده و لازم است، پیش از ساختن فیلم بتوانم ارتباطی قلبی و اعتقادی با موضوع فیلم برقرار كنم.

    حاتمی‌كیا یادآور شد: فعالیت دراین حرفه را از اوایل انقلاب و از سینمای آماتوری و در محضر استادانی چون عالمی، عسگری‌نسب و حاجی مشهدی آغاز كردم و انواع دوره‌های آماتوری را پشت‌سر گذاشتم. در آن دوره‌ها گفته شده بود كه تا جایی كه می‌توانید حرف خود را با كمك تصویر بیان كنید و پیش از ساخت اثر به‌دنبال حرفی تازه و جذاب باشید.

    من نیز بنابرهمین آموزش‌ها، دردوران جنگ و پس از آن تخیلات خود و فضای شخصی‌ام را به تصویر كشیدم.

    به گزارش ایسنا، كارگردان «ارتفاع پست» درادامه در پاسخ به سوالی كه مبنی‌بر روایت ملودرام فیلم‌های او مطرح شده بود، نیز گفت: در دوران پیش از انقلاب، به‌دلیل فضای نامناسبی كه سینماها داشتند، امكان سینما رفتن نداشتم. از سوی دیگر عاشق سینما بودم و به همین دلیل به ناچار به تماشای فیلم‌های هندی می‌نشستم و امروز ممكن است بخشی از این بیان ملودرام برگرفته از تاثیرات آن فیلم‌ها باشد.
    او درباره‌ی اهمیت ارتباط با مخاطب عنوان كرد: از ابتدا ارتباط با مخاطب، یكی از اهدافم بود و یكی از بحث‌های جدی من و زنده‌یاد آوینی این بود كه برای مردم كار می‌كنیم و باید این موضوع را با تمام قوا احساس كنیم. در واقع ارتباط با مخاطب به‌شدت برایم مهم است و معتقدم اگر این ارتباط حذف شود، كار ما بی‌معنا خواهد بود.

    كارگردان «موج مرده» درادامه از اهمیت شرایط و زمانه صحبت كرد و افزود: یكی از مسائلی كه در ساخت فیلم برایم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، مساله‌ی شرایط زمانه است تاجایی كه می‌توانم بگویم اگر زمان را از من بگیرند، قادر به انجام هیچ‌گونه حركتی نخواهم بود، اكثر فیلم‌هایم نیز واكنشی به شرایط زمانه محسوب می‌شوند.


    «وصل خوبان» را در پاسخ به «عروسی خوبان» نساختم

    حاتمی‌كیا در بخش دیگری نیز در پاسخ به سوالی كه مبنی‌بر پاسخ‌گویی او به مخملباف در «وصل خوبان» مطرح شده بود اظهار كرد: در فیلم «وصل خوبان» به هیچ عنوان در پی پاسخ‌دادن به «عروسی‌ خوبان» مخملباف نبودم. البته ممكن است در آن زمان نسبت به آن دیدگاه معترض بودم اما دركل معتقدم «وصل خوبان» براساس فضای حاكم بر آن زمانه ساخته شده است.

    حاتمی‌كیا هم‌چنین به دیدارش با حبیب احمدزاده اشاره كرد و گفت: پیش از ساخت «آژانس شیشه‌ای» روزی احمد‌زاده به دیدن من آمد و درباره حادثه گروگان‌گیری یك رزمنده در آژانس هواپیمایی صحبت كرد. از همان زمان من جذب این موضوع شدم و بدین‌ترتیب این فیلم شكل گرفت. حال آنكه شاید اگر این مساله برای فرد دیگری روایت می‌شد او جذب این داستان نمی‌شد.


    «آژانس شیشه‌ای» بهترین فضا برای توضیح مانیفست‌ام بود

    كارگردان «آژانس‌ شیشه‌ای» در بخش دیگری از صحبت‌هایش فضای حاكم بر جامعه را در زمان ساخت این فیلم، بهترین موقعیت برای بیان مانیفست خود دانست و این فیلم را مانیفستی خواند كه در قالب آن حرف‌های خود را مطرح كرده است.

    او در ادامه یكی از موارد و موضوعات مهم سهیم دراین اثر را محدودیت‌ها و فشارهای آن دانست و گفت: هنگامی كه فیلمنامه این فیلم را می‌نوشتم، به‌هیچ‌ عنوان امیدی به ساخته‌شدن آن نداشتم و همین امر موجب شد كه در نگارش فیلمنامه این فیلم خیلی راحت برخورد كنم و تنها هدفی كه از نگارش آن دنبال می‌كردم، بیان حرف‌های دلم بود و در واقع واكنشی به شرایط زمانه، پس از آن نیز كه این فیلم ساخته شد مورد توجه قرار گرفت و هنوز بسیاری از افراد مخاطب و علاقه‌مند این فیلم هستند كه این مساله نیز از زیبایی‌های هنر است، چرا كه اثر هنری پس از آنكه از مقطع زمانی خود جدا می‌شود نیز جلوه‌های دیگری پیدا می‌كند كه همین مساله از زیبایی‌های هنر به‌شمار می‌رود.




    فیلمسازی برای من نوعی بیان حدیث نفس است

    حاتمی‌كیا در بخش دیگری از این همایش در پاسخ به سوالی كه امكان ساخت «آژانس‌ شیشه‌ای» زمانه فعلی را جویا شده بود، گفت: طی این سال‌ها بارها از من خواسته شده كه كارهای قبلی خود را تكرار كنم، اما من هیچ‌گاه نمی‌توانم این‌گونه فیلم بسازم و آثارم بیش از هرچیزی به شرایط زمانه خود متكی هستند.

    او در پاسخ به سوال دیگری نیز عنوان كرد: فیلمسازی برای من نوعی بیان حدیث نفس محسوب می‌شود و فیلم‌هایم به نوعی ثبت خاطراتم به‌وسیله دوربین است.

    هم‌چنین این كارگردان دربخش دیگری مطرح كرد: هنوز از برخی افراد كینه به دل دارم، چرا كه هنگامی كه این آب و خاك زیر گلوله بود، آنها به جای پرداختن به جنوب به سمت شمال نگاه كردند و من فیلمسازانی كه به‌جای جنوب، شمال را مورد توجه قرار دادند، فراموش نمی‌كنم.

    كارگردان «دعوت» در پاسخ به این سوال كه آیا به سینمای دفاع مقدس باز خواهد گشت هم گفت: اواخر جنگ آقای نوری‌زاد در «سوره» از من سوالی پرسید و من در پاسخ به او گفتم كه اگر از من فیلم غیرجنگی دیدید می‌توانید آن را بسوزانید. اكنون پس از دو دهه، هنوز بارها این حرف را برسر من كوبیده‌اند، در حالی‌كه من مومنانه در این فضا كار كردم و مدت‌ها نیز از آن دست نكشیدم.

    زمانی نیز برسر فیلم «موج مرده» صحبت‌هایی شد و من ناراحت شدم و گفتم دیگر هیچ‌گاه فیلم جنگی نخواهم ساخت، اما واقعیت آن است كه اگر انگیزه و صحبتی برای گفتن داشته باشم، برای بیان آن حتی تا «هیمالیا» نیز خواهم رفت. اما این‌كه بگویم صرفا فیلم اجتماعی، فرهنگی و یا ... می‌سازم به هیچ عنوان درست نیست.

    او ادامه داد: البته شاید بتوان این مساله را این‌گونه توجیه كرد كه هنوز حرفه‌ای نشده‌ام. هم‌چنین به هیچ عنوان هم نمی‌توانم فیلم سفارشی بسازم، چون لازم است با موضوع فیلم ارتباط برقرار كنم.

    حاتمی‌كیا هم‌چنین به حل برخی مسائل میان ملت ایران و عراق اشاره كرد و گفت: در زمان جنگ برای بیست متر پیشروی به‌سمت كربلا باید چندین شهید می‌دادیم، اما اكنون به راحتی می‌توان این مسیر را طی كرد. این‌گونه مسائل برای من بسیار عجیب است و اگر قرار باشد، در این روزگار فیلمی بسازم و در آن، این مسائل را در نظر نگیریم، احساس خواهم كرد كه دیدم كور شده است.

    او در ادامه به دلخوری‌هایش از جشنواره فجر به هنگام نمایش «از كرخه تا راین» اشاره كرد و از شهید آوینی به عنوان تنها كسی كه می‌توانسته به او انگیزه و قدرت كار بدهد، یاد كرد و هم‌چنین نگارش نامه‌اش به آوینی را برگرفته از همین فضا دانست.

    این كارگردان در پاسخ به فردی كه می‌گفت، شما در مصاحبه‌ای تلویزیونی هنگامی كه بحث مخملباف بود گفتید «خدا عاقبت همه ما را به خیر كند» منظورتان از این جمله چه بوده، افزود: این جمله، ذكر بسیار خوبی است و اصلا بد نیست كه همیشه آن را تكرار كنیم.
    به گزارش ایسنا، حاتمی‌كیا دراین همایش فیلم‌های خود را اجتماعی دانست و عنوان كرد: مشخصا فیلمسازی اجتماعی هستم، حال اگر گاهی فیلم‌هایم طعم سیاسی نیز داشته بحثی طبیعی است. اما در كل از نظر خودم، سبقه اجتماعی فیلم‌هایم قوی‌تر از سابقه سیاسی آنها است.

    او در پاسخ به مطلبی كه او را كارگردان صاحب سبكی ندانسته بود نیز اظهار كرد: هیچ حرفی دراین مساله نیست. این‌ها مواردی است كه گاه به ما نسبت می‌دهند، اما از نظر من این ادعاها بیهوده است.

    حاتمی‌كیا از فریدون جیرانی یاد كرد و گفت:یكی از مسائلی كه از جیرانی آموختم، این بود كه تنها رشته‌ای از سینما كه مختص بعد از انقلاب است، سینمای جنگ است. این سینما مولفه‌های خود را دارد و شبیه هیچ نوع دیگری از سینما نیست.

    اكنون نیز اگر نگاهی به فیلم‌های شهری بیندازیم به خوبی احساس خواهیم كرد كه این فیلم‌ها هیچ‌گونه هویتی ندارند و گویی تحریف شده‌اند. اما سینمای جنگ مناسبات خاص خود را داشته و درهیچ كجای دنیا مانند و نمونه آن را نداشته‌ایم.

    حاتمی‌كیا در پاسخ به سوالی كه مبنی برساخت فیلم انقلابی اسلامی توسط او مطرح شده بود نیز اذعان كرد: در زمان انقلاب اسلامی سن زیادی نداشتم و خیلی به شكل درونی و قلبی مسائل انقلاب را درك نكردم. به همین دلیل بعید می‌دانم، بتوانم فیلمی در این زمینه بسازم.

    اما ارتباط «آژانس شیشه‌ای» با فیلم «بعدازظهر سگی» از دیگر سوالاتی بود كه دراین نشست مطرح شد. حاتمی‌كیا نیز در پاسخ به این سوال گفت: تنها یك‌بار آن فیلم را دیده بودم و به هنگام نوشتن فیلمنامه‌ی «آژانس» نیز با وجودی اینكه آشكارا می‌دانستم یك‌بار دیگر این قصه ساخته شده، هیچ‌گاه سراغ آن نرفتم تا دوباره آن را ببینم. سعید عقیقی نیز كتابی دراین زمینه نوشته و در آن شباهت‌های میان این دوفیلم را نوشته، اما من نام این مسائل را چیزی جز تمارد نمی‌توانم بگذارم و معتقدم فیلم من به مراتب بهتر از «بعداز ظهر سگی» است.
    این كارگردان در بخش دیگری از این نشست درباره‌ نمادین‌بودن فیلم‌هایش عنوان كرد: ارزش فیلم به لایه‌های مختلف آن است و هرچه این لایه‌بندی قوی‌تر باشد، فیلم بهتر می‌شود. من نیز دوست دارم آثار‌م حاوی این لایه بندی‌ها باشد اما هیچ‌گاه در پی آن نبوده‌ام تا به واسطه این لایه‌ها بر فضای دیگری دلالت كنم.

    او هم‌چنین عنوان كرد: زمانی منتقدان «آژانس شیشه‌ای» را فیلم روزنامه‌ای خواندند و گفتند پس از گذشته زمان این فیلم حرفی برای گفتن نخواهد داشت، اما اكنون پس از ده سال این اثر هم‌چنان مخاطب و علاقه‌مندان خود را دارد.

    امیدوارم «به رنگ ارغوان» در جشنواره‌ی فیلم فجر امسال اكران شود

    حاتمی‌كیا در پاسخ به سوالی كه درباره‌ی «به رنگ ارغوان» مطرح شده بود نیز اظهار كرد: این فیلم درحال حاضر توقیف شده است و ما در پی رفع این مساله‌ایم و امیدواریم بتوانیم در جشنواره فجر امسال آن را به نمایش بگذاریم. اكنون سه‌سال از زمان ساخت این فیلم گذشته و اگر زهری هم در فیلم موجود باشد، با گذشت زمان از بین رفته است.

    كارگردان «حلقه سبز» در پاسخ به سوالی كه نظر او را درباره‌ی رسول ملاقلی‌پور جویا شده بود نیز گفت: ملاقلی‌پور پیشگام سینمای جنگ است و من روزی هنگامی كه فیلم‌های او را درسینما می‌دیدم از خود می‌پرسیدم كه آیا خواهد آمد روزی كه این تعداد آدم به تماشای فیلم من بنشینند؟ فیلم‌های ملاقلی‌پور دلی بود و كلا نسل ما نیز همین‌گونه است. اما این میزان در رسول به مراتب بالاتر از ما بود.

    به گزارش ایسنا، حاتمی‌كیا در بخش دیگری از این همایش عنوان كرد: در هنر، مرغ یك پا بی‌معنی است. من نیز اگر روزی به این نتیجه برسم كه باید حرفی بزنم كه نقیض حرف‌های قبلی‌ام باشد، حتما این كار را خواهم كرد و امیدوارم روزی به آن درجه از غرور حرفه‌ای نرسم كه بخواهم خلاف این‌كار را انجام بدهم.

    او درباره‌ی ارتباطش با نسل جوان هم گفت: همواره به نسل بعد از خود احترام گذاشته‌ام و معتقدم اگر از سوی این نسل نیز احترام دیده‌ام به همین علت است، اما هیچ‌گاه به این نسل باج نداده‌ام و آنها را بی‌خود لوس نكرده‌ام، اما با این حال تفاوت‌های میان نسل‌ها را قبول دارم.

    حاتمی‌كیا در پایان صحبت‌هایش به مسعوده‌ ده‌نمكی اشاره داشت و گفت: تغییرات صورت‌گرفته او را جادوی عجیب سینما می‌دانم و این مساله‌ای است كه از سینما هنری متفاوت ساخته است.

    گفتنی است، فریدون جیرانی، احمدطالبی‌نژاد و سیف‌الله داد نیز قرار بود دراین همایش حضور داشته باشند كه هریك به‌دلیلی موفق به شركت دراین همایش نشدند.

    در ابتدای این نشست حسین معززی‌نیا كه به عنوان مجری برنامه حضور داشت، از دانشجویان خواست با توجه به موضوع این نشست كه به سینمای دهه‌ی 70 مربوط است از طرح سوال درباره‌ی مسایلی مانند فیلم‌های اخیر حاتمی‌كیا خودداری كنند.
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 9:52 pm

    يکشنبه 20/2/1388
    تاريخ :

    حاتمی کیامخدومه است یا به رنگ ارغوان ...؟!



    1- ساداتیان گفت این نامه دیگر آخرین تیر ترکش من بود

    «جمال ساداتیان» گفت: نوشتن نامه به رئیس‌جمهور آخرین تیر تركش من برای رفع مشكل «به رنگ ارغوان» بود.

    سیدجمال ساداتیان تهیه كننده سینما در گفت‌وگو با خبرنگار سینمایی فارس در مورد دلیل نوشتن نامه‌ای سرگشاده برای رئیس جمهور جهت حل مشكل فیلم به «رنگ ارغوان» گفت: نوشتن این نامه آخرین تیری بود كه در تركش داشتم.

    وی در پاسخ به سخنان مشاور هنری رئیس جمهور كه نوشتن این نامه را نوعی فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا دانسته در حالی كه رفع مشكل فیلم در دست بررسی است،گفت: البته من تا حدودی از اقداماتی كه برای رفع مشكل فیلم در حال انجام است خبر داشتم اما این كارها بسیار كند پیش می‌رفت و من با نوشتن این نامه تنها خواستم مقداری روند این كار را سریع‌تر كنم و بحث فشار و چانه‌زنی مطرح نبود.

    «جمال ساداتیان» دو روز پیش در نامه‌ سرگشاده به رئیس‌جمهور از وی درخواست كرد در آستانه‌ انتخابات دستور اكران «به رنگ ارغوان» را صادر نماید. «شمقدری» نیز از دستور رئیس‌جمهور برای پیگیری حل مشكل نمایش عمومی این فیلم خبر داد.




    2- شمقدری گفت نامه تهیه‌کننده مشکل "به رنگ ارغوان" را بیشتر کرد

    مشاور هنری رئیس جمهوری با انتقاد از انتشار نامه سیدجمال ساداتیان تهیه‌کننده فیلم سینمایی"به رنگ ارغوان" این اقدامها را در شرایط فعلی به زیان فیلم دانست.

    جواد شمقدری در این باره به خبرنگار مهر گفت: حل مشکل "به رنگ ارغوان" یکی از دغدغه‌های من بود و در صحبت‌هایی با ابراهیم حاتمی‌کیا و ساداتیان از آنها خواسته بودم فیلم را به دستم برسانند تا آن را ببینم، بالاخره چهار ماه پیش فیلم را دیدم. حاتمی‌کیا فیلمساز دفاع مقدس و صاحب پیشینه و سابقه‌ای است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

    وی در ادامه افزود: متاسفانه در این شرایط که تلاش برای حل این مشکل به نتیجه می‌رسید تهیه‌کننده با انتشار نامه‌ای فضا را ملتهب کرد. این اقدام‌ها این شائبه را به وجود می‌آورد که عده‌ای دوست دارند فیلم اکران نشود و از اکران نشدن "به رنگ ارغوان" به عنوان یک عنصر تبلیغاتی استفاده می‌کنند.

    کارگردان "توفان شن" ادامه داد: قرار بود حاتمی‌کیا و ساداتیان با دوستان وزارت اطلاعات جلسه اشته باشند. فیلم درباره این گروه است و آنها حق دارند نسبت به فیلم حساس باشند. نمی‌دانم با شرایط فعلی و با توجه به نامه تهیه‌کننده روند این ماجرا به چه شکل تغییر می‌کند، با این وجود امیدوارم مشکل فیلم حل شود.

    مشاور هنری رئیس جمهوری گفت: انتشار این نامه در شرایط فعلی درست نبود و ماجرای نمایش فیلم را سیاسی کرد، در حالی که تلاش من و نگاه دکتر احمدی‌نژاد به این فیلم سیاسی نیست. ضمن اینکه نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری تاثیری بر تصمیم‌گیری‌ها و تلاش‌های دولت نهم ندارد.

    شمقدری افزود: مشکل فیلم‌های "به رنگ ارغوان" و "درباره الی" ارتباطی به شرایط فعلی ندارد که با نزدیک شدن به انتخابات بخواهیم به عنوان یک مانور تبلیغاتی این مشکل‌ها را حل کنیم. پرونده "به رنگ ارغوان" از شش ماه قبل برای من جدی شد و برای حل مشکل آن تلاش کردم.

    وی در پایان گفت: تا وقتی در خدمت دکتر احمدی‌نژاد هستم به فیلمسازی فکر نمی‌کنم و پس از آن برای فیلمسازی برنامه‌ریزی می‌کنم.


    3- و بالاخره تحلیل خبرگزاری مهر از سابقه فیلم و حاصل جریان‌های اخیر

    نامه چند روز پیش تهیه‌کننده فیلم سینمایی "به رنگ ارغوان" خطاب به رئیس جمهوری دور جدید خبرسازی درباره تنها فیلم به نمایش درنیامده کارنامه ابراهیم حاتمی‌کیا را کلید زد.

    سیدجمال ساداتیان در تازه‌ترین اقدام خود برای زنده نگه داشتن یاد و نام "به رنگ ارغوان" در اذهان سینمادوستان و اهالی رسانه نامه‌ای "سرگشاده" خطاب به دکتر محمود احمدی‌نژاد نوشت و در آن رسیدگی به وضعیت اکران عمومی این فیلم را خواستار شد.

    در بخش‌هایی از این نامه "سرگشاده" آمده است: چهار سال است از عدم نمایش "به رنگ ارغوان" می‌گذرد... هر چند این اتفاق در اواخر دولت اصلاحات صورت گرفت ولی انتظار این بود که با استقرار دولت نهم به این امر رسیدگی می‌شد. در چهار سال گذشته به کرات پیگیر اکران فیلم بوده‌ام. برای وزرای محترم ارشاد اسلامی و اطلاعات نامه نوشتم...

    تهیه‌کننده "به رنگ ارغوان" ادامه داده است: به من اجازه دهید از فرصت باز شدن فضای عمومی برای گفتگو و طرح مطالبات این روزهای رقابت انتخاباتی بهره برده با صراحت بیشتر خواسته خود را مطرح نمایم... در ملاقات کارگردانان تأکید داشتید که ممیزی باید در سینما از بین برود. ولی نفرمودید چه کسی باید این امر را اجرایی کند...

    ساداتیان خطاب به دکتر احمدی‌نژاد نوشته است: با توجه به شرایط به وجود آمده قطعا جز جناب عالی حل این معضل از عهده کسی ساخته نیست. دخالت جناب عالی و حل این امور برای هدایت سینمای کشور بسیار راهگشا خواهد بود... چرا باید حل مسائل اداری یک فیلم بعد از چهار سال اینقدر دچار آشفتگی گردد؟

    وی در پایان نامه خود آورده است: این نامه را از طریق مشاور هنریتان آقای جواد شمقدری برایتان ارسال می‌کنم که مطمئن باشم به دستتان رسیده است. برای بنده، کارگردان و گروه سازنده فیلم باعث خوشحالی خواهد بود با صراحت نظر خود را درباره اکران عمومی فیلم اعلام فرمایید...

    این نامه در چند رسانه منعکس شد، اما ماجرا وقتی رنگ و بویی جذابتر به خود گرفت که پایگاه خبری هنر در خبر "انتقاد آقای شمقدری از جوسازی رسانه‌ای تهیه‌کننده "به رنگ ارغوان" به زمان انتشار نامه "سرگشاده" ساداتیان انتقاد کرد و البته از زبان مشاور هنری رئیس جمهوری نقل قول‌هایی هم از دکتر احمدی‌نژاد آورد.

    جواد شمقدری به هنرنیوز گفت: در پی درخواست آقای حاتمی‌کیا و تماس‌های آقای ساداتیان برای اکران "به رنگ ارغوان" فیلم را دیدم و خوشبختانه فیلم خوبی است. البته ضعف‌هایی دارد... من در گزارشی به حضور آقای احمدی‌نژاد گفتم منعی برای اکران نمی‌بینم. آقای رئیس جمهوری نیز گفتند پس چرا تا به حال اکران نشده است، گفتم بعضی‌ها مخالف اکران آن هستند، مثلاً آقای یونسی وزیر اطلاعات دوره اصلاحات همچنان مخالف اکران فیلم است.

    وی ادامه داد: دکتر احمدی‌نژاد تأکید کردند پس تلاش کنید نظر مسئولین امر در وزارت اطلاعات نیز اخذ شود. در حال مذاکره و برگزاری جلسه با وزارت اطلاعات بودیم که نامه سرگشاده منتشر شد. تعجب می‌کنم چطور پس از آنکه تهیه‌کننده فیلم می‌بیند ممکن است مشکل فیلم حل شود دست به این اقدام می‌زند. این شیوه به سیاسی‌‌کاری‌هایی از نوع فشار از پائین، چانه‌زنی از بالا بیشتر شباهت دارد.

    مشاور هنری رئیس جمهوری در پایان با اشاره به شخصیت و جایگاه فرهنگی حاتمی‌کیا به عنوان فیلمساز انقلاب و دفاع مقدس مسئولیت اکران فیلم را به عهده خود این فیلمساز دانست که مجوز آن را باید وزارت ارشاد صادر کند. با این گفته‌ها شمقدری تلویحا توپ را به زمین حاتمی‌کیا و ساداتیان انداخت.

    اما در روزهایی که تب انتخابات ریاست جمهوری داغتر از همیشه شده، ناگهان خبر "رئیس جمهوری دستور رفع مشکل "به رنگ ارغوان" را صادر کرد" روی خروجی چند رسانه می‌رود. منبع این خبر هم چیزی نیست جز همان خبر هنرنیوز و گفته‌های شمقدری و نقل چند جمله از دکتر احمدی‌نژاد درباره "به رنگ ارغوان".

    با مطالعه دوباره و چندباره خبر هنرنیوز می‌بینیم رئیس جمهوری نه به تصریح نه به تلویح دستوری برای رفع مشکل فیلم ناکام حاتمی‌کیا نداده و جالب اینکه مذاکره شمقدری با دکتر احمدی‌نژاد برای رفع این مشکل هم پیش از منتشر شدن نامه "سرگشاده" ساداتیان خطاب به رئیس جمهوری بوده است!

    شاید خیلی‌ها اصطلاح "تایمینگ" یا همان "زمان‌بندی" را فقط در حوزه ورزش شنیده باشند و از آن استفاده کنند. اما تایمینگ تهیه‌کننده "به رنگ ارغوان" در انتشار نامه "سرگشاده" خطاب به رئیس جمهوری این بار دیگر مناسب نبود و ساداتیان توپی را که می‌توانست با یک ضربه آرام به گل تبدیل کند، با شوتی وحشتناک از بالای دروازه به بیرون زد.

    حاتمی‌کیا و ساداتیان حالا دیگر می‌توانند منتظر بمانند مشکل "به رنگ ارغوان" در حوزه وزارت ارشاد ـ نه وزارت اطلاعات و ریاست جمهوری ـ حل شود و با تعبیرهایی که آقای تهیه‌کننده خطاب به وزیر ارشاد دولت نهم به کار برده، بعید به نظر می‌رسد صبح دولت تنها فیلم به نمایش درنیامده کارنامه حاتمی‌کیا به این زودی‌ها بدمد.
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 9:54 pm

    يکشنبه 12/11/1382
    تاريخ :
    اخبار ادبی و هنری 12 بهمن ماه 1382

    پشت صحنه‌ی آخرین فیلم «حاتمی كیا» فیلم می‌شود




    مستندی از پشت صحنه فیلم «به رنگ ارغوان» ابراهیم حاتمی كیا كه از اوایل بهمن ماه فیلمبرداری آن در ارتفاعات فیروزكوه علیرغم وضعیت آب و هوایی نامساعد، آغاز شده، توسط گلاره كیازند ساخته می‌شود.
    به گزارش ایسنا، گلاره كیازند در «به رنگ ارغوان» به عنوان عكاس و تصویربردار پشت صحنه همكاری می‌كند و در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر با مستندی به نام «دستی كه نقش می‌آفریند» از كانادا در بخش نمایش‌های ویژه آثار مستند جشنواره بین‌المللی فیلم فجر دارد.

    به رنگ ارغوان آخرین فیلم ابراهیم حاتمی كیا بعد از كرخه تا راین، ارتفاع پست، برج مینو روایت آدم‌هایی است كه در موقعیت خاص بین عقل و دل قرار می‌گیرند و در آن حمید فرخ نژاد، خزر معصومی به ایفای نقش می‌پردازند . بازیگردان آن حبیب رضایی و سایر عوامل فیلم عبارتند از:

    فیلمبردار: حسن كریمی، طراح صحنه و لباس: محسن شاه ابراهیمی، گریم: عبدالله اسكندری، مدیر تولید: علی قائم مقامی، عكاس و تصویربردار پشت صحنه گلاره كیازند و تهیه كننده: بشرا فیلم.
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 9:55 pm

    دوشنبه 28/11/1381
    تاريخ :

    مصاحبه ابراهمی حاتمی کیا ( قسمت دوم )

    من دیکته نوشته شده ام !



    در قسمت اول، صحبتهای ما با آقای حاتمی کیا حول نحوه ارتباط ایشان با مخاطب بود. در ادامه، قسمت دوم مصاحبه ایشان را می خوانیم :

    فکر می کنم بتوان مخاطبان فیلم های حاتمی کیا را در سه دسته جای داد؛ دسته اول عامه مردم، دوم اهل هنر و نخبگان فرهنگی - هنری و سوم مسؤولان. شما به هر دسته ، به نحوی پاسخگو بوده اید و هر کدام هم نسبت به شما دغدغه های خاصی داشته اند. بعضی ها می خواهند شما را کنترل کنند. بعضی ها معتقدند که از دست رفته اید یا مدام از شما می پرسند: خسته شدی؟ ضد جنگ شدی؟ می خواهی برگردی؟ وحرفهایی از این قبیل، رویکرد خودتان به این سه گروه چیست؟

    برای قشر اول، وقتی فیلمی را شروع می کنم، تصوری دارم که باید اتفاق بیفتد. ولی در "بوی پیراهن یوسف" با وجود بازیگرانی مثل نیکی کریمی و علی نصیریان، مردم به سینما نیامدند. شاید علتش شکل پخش فیلم بود که اصلا وارد آن نمی شوم، چون مافیای عجیب و غریبی است که نمی شود خوب تعریف کرد که آیا واقعاً مخاطب عامه است یا به او گفته می شود که چه فیلمی را ببیند. به هر حال اگر سینما قصه گو باشد، مخاطب تا آخر فیلم می نشیند و گوش می دهد. بعضی فیلم ها هم روشنفکرانه است و می دانم مخاطبی که برای سرگرمی به سینما آمده قطعاً از دیدن این فیلم لذت نمی برد و این برای من مشخص است. به قشر دوم یعنی منتقدان و صاحب نظران، شدیداً حساسم و نظرهایشان برایم مهم است، ولی این هم مثل قضیه پخش فیلم است. این قدر در خودشان عدد زیاد شده که سره را نمی شود از ناسره جدا کرد. نمی شود فهمید نظری که در روزنامه کثیرالانتشار چاپ شده واقعا نظر درستی است و تحقیقات روی آن شده یا نه خرده حساب شخصی بوده، طرف عصبانی بوده، واخورده بوده یا امثال آن.

    این ها این قدر مخدوش است که وقت می برد بفهمیم چه کسی سر جایش نشسته. بعضی از این آقایان با تمام قوا سعی می کنند مرا نبینند و نمی بینند ، ولی عده ای هستند که اعتقاد دارند، تحلیل می کنند و بعضی وقت ها از شیوه من عصبانی می شوند. این را می فهمم. قطعاً تاثیرش این است که در کار بعدی ام احتیاط می کنم. یک بخش حسود از منتقدان را هم می شناسم که به شدت از رویارویی مستقیم من با مخاطب در " ققنوس" عصبانی شدند. می گفتند : بگذار من بگویم تو که هستی، تو نگو چه کسی هستی ! این خیلی عجیب بود که آنها شدیداً عصبانی شده بودند. گفتم : الان قضیه مثل تعاونی هاست که عرضه مستقیم می کنند از تولید به مصرف! دیگر نمی خواهم غیر مستقیم ارتباط برقرار کنم. ولی این را فهمیدم در حوزه فرهنگ و بچه های منتقد حتی آن هایی که نمی خواهند به من محل بگذارند، مجبورند شب بروند فیلم را ببینند.

    چرا ؟

    چون جدی است ؛ چون به نوعی این سینما با خود هویت انقلاب و شرایط انقلاب گره خورده، چون خیلی از فیلم هایی که دوستان و عزیزان می سازند هیچ نسبتی با زمان حال ندارد زمان شاه هم می توانست رخ دهد الان هم می توانداتفاق بیفتند سالهای بعد هم همین طور. اتفاقاً خیلی از منتقدان هم سعی می کنند این خط را رواج بدهند. نگاه لائیکی که آقای کیارستمی به راه انداخت یعنی ندیدن، با تمام قوا ندیدن. به نظر من، مؤمنانه ترین و صادقانه ترین نگاه را هم دارد. یعنی عزیزی مثل آقای کیارستمی که از جنس واقعی ، راحت و صادق این نوع نگرش روشنفکرانه است، کار خودش را می کند و راه خودش را می رود. قلابی هایی هم از دلش در می آیند، آن هایی که یاد می گیرند چطور ببینید تا چیزهای دیگر را نبینند! مطمئن هستم که خودآقای کیارستمی هم آن ها را تشخیص می دهد. من با آنها کاری ندارم، ولی به هر حال معتقدم که آن قشر هم سرجایش است. برای من هم مهم هستند. عصبانی ام می کنند، مثل قرص تلخی که مجبورم بخورم.

    این عصبانیت مربوط به نقد کار شماست یا نقد نگاه شما؟

    همه چیز! به صراحت می دانم که چند نفر بیشتر نیستند که از سر دل سوزی نقد می کنند و این اتفاق برای من افتاده که دوست و دشمن، موافق و مخالف می فهمند من که این حرف را می زنم مؤمنانه و با دلم حرف می زنم، دوز و کلک نمی زنم. این را اعتقاد دارند. من در بعضی نقدها می بینم که نویسنده متاسف است از این که من دارم بیراهه می روم. این تاسف از لحن قلم دیده می شود. خوب من در مقابل این لحن به شدت متاثر می شوم. در مقابل کسی که بشکن می زند و خوشحال است که فرصتی یافته تا مرا با تمام قوا له کند، بهانه بگیرد تا کل کار را زیر سوال ببرد، نمی تواند روی من اثری بگذارد. می فهمم کینه دارد. خوب، این قلم عصبانی ام می کند وسعی می کنم آن را از بقیه جدا کنم.

    اما قشر سومی که به آن اشاره کردید، جماعت مسؤولان را به دو گروه تقسیم می کنم. یک گروه آن هایی که میهمانند، دو روزه می آیند و می روند، اصلاً کاری به آنها ندارم. ولی بین من و آنهایی که قدیمی ترند و در این عرصه ایستاده اند حس اعتماد به وجود آمده که قصد من، قصد ویران کردن نیست. می دانند که من نمی خواهم آن هواپیما در "ارتفاع پست" سقوط کند. قصد دل سوزی دارم. تحمل این ها بالاتر است. منتظر این نیستند که با بلندگویی که دستم است جزئیات جریانی را بگویم، ولی به هر حال آنها هم با دیده احتیاط به ما نگاه می کنند.

    هر چند اصرار می کنید که به مخاطب کاری ندارید، خودآگاه یا ناخودآگاه با مخاطب همسو هستید الان بیشتر فیلم هایی که تولید می شود عافیت اندیشانه است. اما نیاز مخاطب اثر دیگری است اثری که فریاد اعتراض آمیز سر بدهد این اعتراض در فیلم های شما دیده می شود. در "آژانس شیشه ای"حاج کاظم را می بینیم که قصه می گوید. ولی کسی گوش نمی دهد در "موج مرده" سردار راشد است که قصه می گوید و کسی گوش نمی دهد، یا در "ارتفاع پست" قاسم. انگار این شخصیت ها خود شما هستید که می خواهید قصه بگویید، ولی کسی به آن گوش نمی دهد. برایتان هم مهم نیست که کسی گوش می دهد یا نه ولی ارتباطتان را بر قرار می کنید.

    واقعیت این است که من بعضی وقت ها از همکاران خودم دردم می گیرد. فشار به من می آید. مخاطب توقع دارد. یک چیزی هایی هست که آدم به آنها اتصال دارد. وقتی هم پی عافیت طلبی اند اگر کسی در این عرصه به بحث روز و مسائل جامعه اش بپردازد گرفتار می شود. بعد هم می گویند دچار روز مرگی شده نگاهشان هم تیز می شود. موافق و مخالف خیلی شدید هم پیدا می شود. طبیعتاً خیلی ها خودشان را گرفتار نمی کنند و می روند شمال و در جنگل های شمال قصه شان را می گویند. این عرصه کتک خوردن دارد. هول و ولا دارد. از طرفی هم من در این جامعه نفس می کشم و ذهنم در این فضا شکل می گیرد. تجلی این نسخه من از فضای جامعه در فیلم منعکس می شود. اگر من برای ساخت سریال "خاک سرخ" چند ماهی به آبادان نمی رفتم. امکان نداشت "ارتفاع پست"را بسازم. بر اساس چیزهایی که در آبادان دیدم به جنوبی ها حساس شدم و قصههواپیما ربایی آنها را دنبال کردم. اما جالب این جاست که وقتی من آذربایجانی تبار می روم آبادان و از آن جا می گویم ، یکی از همکاران آبادانی ما می گوید فیلمت آبروی ما را می برد و نباید آن را به آمریکا ببری، نباید این حرف ها را بگویی.

    تکلیف مخاطبی که نگاه آرمان گرایانه شما را دنبال کرده چیست؟ بالاخره تکلیف این آرمان خواهی چه می شود؟

    من تنها کاری که کردم این بود که مخاطبم را صاحب شعور دانستم و به وقتش احترام گذاشتم. بخش دیگرش یک قصه گویی غریزی است که تعریف می کنم. و الا بعضی جاها بلدم حرف بزنم و بعضی جاها زبانم قاصر است. بیشتر از این نیست. بحث «این چه می شود؟» همان قصه است. یک موقع شفاف بود. دشمن پشت خاک ریز بود. ولی الان نمی شود روی دشمن فوکوس کرد.

    از همین جا گریزی به "خاک سرخ" بزنیم . وقتی سریال را می ساختید، اصلاً نگران پیش ذهنیت های مخاطب در مورد بحثی که می کنید، نبودید؟

    تنها چیزی که فکر می کنم پس از "خاک سرخ" برای مخاطب پیش می آید این است که توقعاتی را که از لحن من در سینما دارد در این سریال و به وضوح در شخصیت ها پیدا نمی کند.

    حقیقتش را بخواهید هنوز اطمینان ندارم که رسانه و مسؤولان تلویزیون زبان مرا تحمل می کنند. آیا می پذیرند که سریال "آژانس شیشه ای" بسازم؟ چون معتقدم "روایت فتح" کهنه است. بوی نا می دهد، مال گذشته است. "روایت فتح" زمان جنگ پخش می شد که این آدم داردمی جنگد، دنبالش می کنیم و می فهمیم که او یک کارگر در مشهد است، انگیزه اش را از جنگ می فهمیم و غیره. اما امکان این هم هست که زندگی بسیجی های الان را به نمایش بگذارم؟ من معتقدم این تحمل کم است و اگر وارد این مرحله بشوم، از همان ابتدا دچار مشکل خواهم شد .

    به نظر شما کجای کار اشتباه کردیم که با وجود این همه تبلیغات هنوز جوان ها و نوجوانهای ما ، بنا به نقل هایی که در نامه هاشان نوشته اند برای اولین بار است که دارند سقوط خرمشهر را می بینند؟ یعنی تا حالا ندیده اند ، فقط نگاه کرده اند .

    چه پاسخی باید به سوال شما بدهم؟

    کجا اشتباه کردیم؟ چون شما تجربه کردید، کار هنرمندانه کردید و قاعدتا اشتباهی را که دیگران مرتکب شدند شما انجام ندادید.

    نمی دانم چرا در مقابل سوال شما قفل کرده ام. شما یک دفعه مرا در مقابل کُلیّتی قرار داده اید که طرحش سنگین است.

    بیشتر توضیح بدهم؟

    بله.

    ببینید خیلی ها مطرح می کنند که این نسل ژل زده امروز ، نسل پس از انقلاب است که با وجود تبلیغات گوناگون نتوانستند آنها را در مسیر دلخواه قرار بدهند. قاعدتاً در روش های ما اشکالی بوده که چنین شده کجای روش ما اشتباه بوده است ؟

    کم ترین اشتباه ما این بود که جمله «ادب از که آموختی؟ از بی ادبان» را نادیده گرفتیم. به هر حال ما در این جامعه نفس می کشیم و واکنش هایی را که در باب تبلیغات رسمی کشور می شود می بینیم. بی حسی تماشاگر، مردم و مخاطب را احساس می کنیم.

    می دانیم این راه ورود نیست و اگر از این راه وارد بشویم نتیجه عکس می گیریم. این درک عادی «ادب از که آموختی...» است. بخش دیگر هم فن است. باید قالب خود چیده شود. ولی از بد حادثه یا خوب حادثه این قدر آدم ناشی وارد این حوزه شده که آدمی مثل من ، به چشم می آید. و گرنه من هیچ وقت کار چندان کارستانی انجام نداده ام. اتفاقی که در سینمای جنگ رخ داد این بود که خیلی از این بچه ها که در عرصه سینمای جنگ صحبت کردند، اینکاره نبودند. یعنی افرادی که هم فیلم ساز باشند و هم این کاره ، از انگشتان دست هم فراتر نمی رفتند.

    بیشتر بچه هایی بودند که می خواستند تعهدشان را نشان بدهند. این تعهد آنقدر بزرگ بود که فکر می کردند همان حرف " گدار" است که " سینما اسلحه ای است که 24 فریم در ثانیه شلیک می کند . " ولی بعداً فهمیدند که این طور هم نیست حالا فهمیده ایم که به قول شهید آوینی، رسانه تلویزیون شیوه بیانی را می طلبد که جدا از پیامی که می دهد نیست و نمی شود فرم و محتوا را از پیام جدا کرد. اول انقلاب گفتند داستان ندارید؟ بفرمایید این "داستان راستان" شهید مطهری و این "داستان های شگفت انگیز" شهید دستغیب. ولی بعد درگیر شدیم و دیدیم که نه به این سادگی ها هم نیست و این ماجرا برای خودش قواعد و قوانینی دارد که هر چیزی را نمی شود به زبان آن بیان کرد. بخشی از سینمای جنگ و سینمای اجتماعی جنگ به خاطر کار سازی نکردن سیستم از بین رفت ؛ کارسازی به معنی این که زبان تبلیغ را متوجه شود. این که چهار نفر حمله کنند، چهار نفر اعتراض کنند تا همه چیز را پایین بکشند و نگذارند حرفی زده بشود ، عملا عده ای را تربیت کرد که پای حرفشان نمی ایستند.

    می دانم که سوال شما را جواب نداده ام. ولی وقتی می بینم که در حوزه سینمای جنگ که هشت سال بزرگ ترین دغدغه ی این مملکت بود، فقط سه چهار نفر ماندنی می شوند، تاب نمی آورم. ما در روزهای موشک باران در این مملکت سریال "آینه" ساختیم ... معذرت می خواهم که نتوانستم جوابتان را آن طور که باید بدهم.

    خواهش می کنم ، با تشکر از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.

    به نقل از مجله سروش شماره 111
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 9:59 pm

    آغاز سال سینمایی با به رنگ ارغوان:

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 5_881029_L600

    با اکران فیلم سینمایی "به رنگ ارغوان" به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا به طور رسمی سال جدید سینمای ایران آغاز می‌شود، "به رنگ ارغوان" از روزهای پایانی بهمن‌ماه در حالی که هنوز از جشنواره بیست و هشتم فیلم فجر فاصله نگرفته‌ایم و تب و تاب تبلیغاتی درباره این فیلم جنجالی حاتمی‌کیا به پایان نرسیده روی پرده می‌رود و نمایش عمومی آن تا سال آینده ادامه دارد.

    در حالی که به جز "عیار 14" این روزها فیلم جذابی روی پرده نیست و نمایش آثاری مانند "به کبودی یاس" و "شب حورا" نمی‌تواند رونقی به سینماهای شهر بدهد، مخاطبان سینما و سینماداران به امید اکران گرم فیلم پرحاشیه حاتمی‌کیا سال تازه سینمایی را شروع می‌کنند. سالی که می‌تواند افتتاحیه‌ای درخشان داشته باشد و با "به رنگ ارغوان" به فروش فیلمهای بعدی هم امیدوار بود.

    پیش از این و در سالهای گذشته اکران فیلمهای سینمایی "بوتیک"، "چهارشنبه سوری"و "اخراجی‌ها1" از اسفندماه شروع شده بود و نمایش موفق این فیلمها در سال بعد نشان داد برنامه‌ریزی برای اکران نوروزی تنها به روزهای آغازین سال محدود نمی‌شود و می‌توان با اطلاع رسانی درباره اکران فیلم‌ها پس از جشنواره، سال جدید سینمایی را زودتر از فروردین ماه آغاز کرد.

    "به رنگ ارغوان" به دلیل مسائل حاشیه‌ای ظرفیت تبدیل شدن به یک فیلم پرفروش و جذاب را دارد، مضمون و ساختار فیلم هم می‌تواند مخاطبی را که سالها در انتظار دیدن این فیلم بوده به سالنهای سینما بکشاند. پس این فیلم نسبت به دیگر گزینه‌هایی که وجود دارد بیش از سایر فیلمها می‌تواند با استقبال روبرو شود.

    هنوز رقیبان "به رنگ ارغوان" برای اکران اسفند 88 و فروردین 89قطعی نشده‌اند، اما به نظر نمی‌رسد هیچ کدام از فیلم‌های که اسامی آنها شنیده می‌شود بتوانند بیش از این فیلم مخاطب جذب کنند، احتمالا پدیده آخرین اکران 88 و اولین اکران 89 سینمای ایران "به رنگ ارغوان" است و فیلم‌های بعدی که نامشان از گوشه و کنار شنیده می‌شود با اقبال نسبی مواجه می‌شوند.

    اگر پیش‌بینی‌ها و حدس و گمان‌ها درباره موفقیت فیلم سینمایی "به رنگ ارغوان" درست از کار درآید، پس از "دعوت" حاتمی‌کیا بازهم یک فیلم پرفروش در کارنامه‌اش ثبت می کند، "دعوت" با وجود فروش قابل قبول نتوانست نظر مثبت منتقدان را جلب کند، اما "به رنگ ارغوان" موقعیت بهتری دارد.

    منبع:خبرگزاری مهر
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 10:02 pm

    رفع توقیف این فیلم:
    روایت تهیه‌کننده "به رنگ ارغوان" از حواشی توقیف فیلم
    وساطت هاشمی رفسنجانی برای رفع توقیف «به رنگ ارغوان»

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 FullImage



    سینمای ما- سید جمال ساداتیان روایت تازه ای از رایزنی با آیت الله هاشمی رفسنجانی در چند سال پیش برای رفع توقیف این فیلم بازگو کرده است:

    وساطت رفسنجانی وروحانی

    ساداتیان بااشاره به توقیف این فیلم در چند سال قبل گفته است : در آن زمان من سعی کردم از طریق شورای امنیت ملی و آقای رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت این قضیه را پی گیری کنم هم آقای روحانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند و هم آقای هاشمی وساطت کردند . اما افاقه نکرد و توصیه هایشان نمی دانم به چه دلیل اجرایی نشد .

    مخالفان وموافقان به رنگ ارغوان

    وی درادامه این گفت وگو افزوده :آقای روحانی با بعضی از معاونانشان و روسای کمیسیون های شورای امنیت ،فیلم را دیدند ودر آنجا هم فیلم مخالفان وموافقانی داشت نمی دانم به چه دلیل آقای روحانی آن قاطعیتی را که لازم بود را اعمال نکردند و موانع بر طرف نشد .

    حاتمی کیا زیر بار سانسور نرفت

    ساداتیان در پاسخ به سوالی که آیا در آن زمان امکان هیچ اصلاح وممیزی هم وجود نداشت و با اصلاحیه فیلم قابل اکران نبود؟ می گوید : زمانی که آقایان روحانی وهاشمی وارد ماجرا شدند اصلاحیه ای دادند وگفتند اگر این اصلاحات صورت گیرد فیلم قابل تحمل تر می شود اما اگر آن اصلاحیه اعمال می شد چیزی از فیلم باقی نمی ماندو آقای حاتمی کیا زیر بار نرفتند.

    فرازی از زندگی یک مامور امنیتی

    آقا ی ساداتیان در پاسخ به سوال دیگری درباره فیلم به رنگ ارغوان گفته است: این فیلم درباره مشکلات یک سازمان نیست . فراز کوچکی اززندگی یک مامور را نشان می دهد که ربطی هم به سازمان او ندارد .وزارت اطلاعات پرسنل زیادی دارد که هر کدام از آنها تعلقات شخصی و تعلقات سازمانی دارند که همه آنها هم به یک شکل عمل نمی کنند.این فیلم داستان یک مامور ساده اطلاعاتی است که وظیفه ای راانجام می دهد .مثل قطره ای مقابل یک اقیانوس است .فیلم نقدیک سیستم نیست بلکه فرازی از زندگی یک مامور امنیتی است .
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 10:03 pm

    فرهنگ > سینما - عضو هیئت داوران جشنواره فیلم فجر از کیفیت فیلم​های حاضر در دوره بیست و هشتم جشنواره انتقاد کرد.


    به گزارش خبرآنلاین، داوری​های این دوره از جشنواره فیلم فجر با اهدای سیمرغی نادرست در مراسم اختتامیه و اهدای دیپلم​های متعدد در بخش​های مختلف پرسش​هایی را به وجود آورد که در گفت​و​گویی با اسفندیار شهیدی مورد بررسی قرار می​گیرد.

    در نگاهی کلی فیلم​هایی را که در بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر داوری کردید،​ چطور ارزیابی می​کنید؟
    امسال برای سومین سال در جشنواره فیلم فجر داور بودم و از آن​جا که معمولاً در طول سال فرصت چندانی برای دیدن فیلم ندارم، در جریان جشنواره فیلم فجر 27 فیلم دیدم و تصور می​کنم براساس این فیلم​ها می​توان چنین اظهار کرد که سینمای ایران به سمت سطحی​گرایی حرکت کرده​ است.

    از چه نظر معتقدید فیلم​ها به سمت سطحی​گرایی رفته​اند؟
    محتوا،​ بیان و نگاه اغلب این فیلم​ها در مسیری که اشاره کردم قرار دارد.

    یعنی این فیلم​ها با آثاری که در دو دوره قبلی داوری​تان در جشنواره فیلم فجر دیده بودید،​ تفاوتی جدی داشتند؟
    به طور کلی انتظاری که داشتیم تامین نشد. البته در زمینه صدا، فیلمبرداری، تدوین و جلوه​های ویژه پیشرفت​هایی دیده شد. طیف جوانان حاضر در سینما به لحاظ تکنیکی پیشرفت​هایی را موجب شده​اند اما ماهیت خود فیلم​ها از نظر من بیشتر شبیه تله‌فلیم​های 90 دقیقه​ای بود که در این مدت شاهد تولید آن در تلویزیون بوده​ایم. این کارها اگر از تلویزیون پخش شوند کارهای مقبولی هستند اما نمی​توان انتظار داشت تماشاگران برای دیدن این فیلم​ها هزینه کنند و راهی سالن سینما شوند.

    هیئت داوران برای قضاوت در مورد کارها آزادی نظر کافی داشت؟
    شرط حضور من به عنوان داور در جشنواره فیلم فجر آزادی اظهار نظر در مورد کارها بود،​ زیرا من به عنوان داور علاقه​ای ندارم که براساس توصیه​های فردی خارج از مجموعه داوران کارم را انجام دهم. البته در میان داوران نظرات مختلفی بود و هرکس به راحتی نظر خود را اعلام می​کرد اما نظری از بیرون بر کار ما اعمال نمی​شد.

    گاه چنین عنوان شد که هیئت داوران خیلی یکدست هستند و این به عنوان یک انتقاد مطرح شد. با این اظهار نظر موافقید؟
    به هیچ عنوان ترکیب هیئت داوران جشنواره یکدست نبودند که اگر این​طور بود،​ شاهد نتایج بسیار بدی بودیم. به وضوح تفاوت نظر و دیدگاه در میان داوران وجود داشت و این صحت داوری​ها را تایید می​کند.

    نبود هشت فیلم در میان نامزدهای بخش​های مختلف جشنواره و تاکید روی چند فیلم خاص و اهدای جایزه به آن​ها این شبهه را به وجود آورد که گویا از ابتدا قرار بوده این فیلم​ها بیشتر مورد توجه باشند.
    اتفاقاً​ برخلاف همیشه که در داوری​ها از ابتدا چهار پنج فیلم خاص مورد توجه قرار می​گیرند و تمامی جوایز بین این آثار بدون توجه به دیگر فیلم​​ها تقسیم می​شود، ما تلاش کردیم تا تمامی فیلم​ها را با دقت بالایی در نظر بگیریم و حتی چند فیلم را دو بار دیدیم تا با دقت نظر بالایی کار داوری را انجام دهیم. در جشنواره امسال هفده، هجده فیلم جایزه گرفتند و این نشان می​دهد ما به عنوان هیئت داوران سراغ چهار پنج فیلم گل​درشت نرفته​ایم.

    همین هفده هجده فیلمی که اشاره کردید جایزه دریافت کردند، اغلب دیپلم افتخار گرفتند، دلیل اهدای این تعداد از دیپلم​های افتخار چه بوده است؟
    واقعاً​ تعداد دیپلم​هایی که در جشنواره امسال اهدا شد چندان بالا نبود. ما در مورد صدا با فیلمی به نام «ملک سلیمان» مواجه بودیم که کارهای مربوط به صدای آن در خارج از کشور انجام شده بود. شاید این کار ویژگی​های بالایی داشت اما از سوی دیگر لازم بود تا به کارهایی که در ایران ساخته شده بود هم توجه کنیم. در نتیجه هم دیپلم افتخار اهدا شد هم سیمرغ.

    در مورد بازیگری چطور؟
    اتفاقاً​ این بخش یکی از بخش​هایی که در جریان داوری آن بحث​ها و گفت​و​گوهای بسیاری انجام دادیم. تعداد بازی​های خوب به خصوص در میان بازیگران زن بسیار زیاد بود و ما تلاش کردیم برای اینکه کاری را نادیده نگیریم، دیپلم​هایی را در این بخش اهدا کنیم.

    چرا بازی حمید فرخ​نژاد آنچنان که انتظار می​رفت در جشنواره مورد توجه قرار نگرفت؟ او تعداد نسبتاً زیادی فیلم در جشنواره داشت،​ هیچ یک از این​ها نظر شما را به عنوان اعضای هیئت داوران به خود جلب نکرد؟
    تعداد زیاد بازی​ها ملاکی برای اهدای جایزه نیست. فردین هم سالانه 16 فیلم بازی می​کرد. داوران به این نتیجه رسیدند که محسن تنابنده باید سیمرغ بلورین این بخش را دریافت کند.

    و اما اتفاق شبهه​برانگیزی که در جشنواره امسال رخ داد، اهدای سه سیمرغ نادرست بود. اعضای هیئت داوران چه کسی را به عنوان صاحب سیمرغ بخش صدا معرفی کردند؟
    همانطور که گفتم در مورد بخش صدا «ملک سیلمان» وجود داشت که نمی​توانستیم صدای آن را نادیده بگیریم اما در میان فیلم​های ایرانی هم باید کاری را که صدای مناسبی داشت انتخاب می​کردیم. به همین دلیل در این مورد هم دیپلم دادیم هم سیمرغ.

    پرسش من این است که کدام فیلم به عنوان صاحب سیمرغ شناخته شد؟
    دقیقاً​ به خاطر ندارم که در جلسه نهایی چه اتفاقی افتاد اما تا جایی که یادم هست، علیرضا علویان برای فیلم «آناهیتا» به عنوان برگزیده شناخته شد.
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 10:04 pm

    مقایسه حمید فرخ نژاد با فردین هم در نوع خودش جالب توجه

    خبری از به رنگ ارغوان:
    گله‌‌مندي معاون سينمايي از اهالي رسانه؛
    شمقدري: «به رنگ ارغوان» براي اكران ويژه به شهرستان مي‌رود

    خبرگزاري فارس: جواد شمقدري معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از ارسال فيلم «به رنگ ارغوان» براي نمايش در شهرستان‌ها خبر داد.



    به گزارش خبرگزاري فارس، جواد شمقدري در گفت‌وگو با شبكه يك سيما از ارسال فيلم «به رنگ ارغوان» براي نمايش در شهرستان‌ها خبر داد و گفت: تا به حال ارسال فيلم به شهرستان به اين صورت در جشنواره اتفاق نيفتاده بود.
    وي افزود: علي‌رغم اينكه از رفع توقيف اين فيلم بسيار خرسند بوديم اما نگراني‌هايي هم از اكران آن در جشنواره داشتيم كه خدا را شكر، آن نگراني‌ها نيز برطرف شد و «به رنگ ارغوان» از استقبال خوبي برخوردار شد.
    اين فيلم از سال 83 تا به حال موفق به دريافت مجوزي براي اكران نشده بود كه امسال با همت و تلاش معاونت سينمايي موفق به نمايش در جشنواره شد.
    شمقدري در پايان سخنانش گله‌مندي خود را از برخي اهالي رسانه ابراز كرد و خواستار همكاري بيشتر خبرنگاران و اهالي رسانه در شرايط خاص شد.
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 10:17 pm

    فایل صوتی صحبتهای آقای حاتمی کیا در اختتامیه جشنواره فیلم فجر

    با تشکر از مهدی دبیر وبلاگ خبری ترانه علیدوستی

    [URL="http://www.taranehh-alidoosti.blogfa.com/"]فایل صوتی صحبت ها [/URL]

    اگر از این فایل دانلود نشد به فایل ۲ مراجعه کنید

    [URL="http://taranehh2.persiangig.com/audio/ebrahim%20hatamikiya-simorgh88.wma"]فایل [/URL]۲



    عکسهای آقای حاتمی کیا در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر:

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Pgimg_image6_26_2528

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Pgimg_image1_26_2528

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Pgimg_image2_26_2528
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 10:20 pm

    * گزارش حاشیه جشنواره از وبلاگ خبری :

    - ابراهیم حاتمی كیا و سید جمال ساداتیان و حمید فرخ نژاد در ردیف دوم سالن در كنار یكدیگر نشسته بودند

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Copy%20of%20IMG_3065

    - هر بار كه تصویر حاتمی كیا و اطرافیانش به روی پرده ی نمایش می افتاد، جمعیت یكپارچه ایشان را تشویق می كردند. این تشویق ها در هنگام كسب جوائز به رنگ ارغوان به اوج خود رسید.

    - در بخش اهدای جوایز بازیگری نقش اول مرد، برخی تماشاگران نام حمید فرخ نژاد را صدا می زدند. وقتی كه جایزه به محسن تنابنده رسید و او با اجازه از فرخ نژاد جایزه اش را دریافت كرد، سالن حمید فرخ نژاد رامورد تشویق قرارداد و علی معلم این را هم به نوعی سیمرغ برای بازیگر به رنگ ارغوان و شب واقعه دانست.

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 IMG_3086

    - در هنگام سخنان ابراهیم حاتمی كیا برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین كارگردانی وقتی كه حرف های او به سمت انتقادی جدی تر پیش می رفت، میكروفن او دو بار به علت مشكلات فنی قطع شد و رشته ی كلام را از هم گسستاند!!.

    - اعتراض تماشاگران به سخنان رسمی در مراسم وقتی به اوج خود رسید كه تهیه كننده ی فیلم نفوذی به جای استفاده از میكروفون دستی، به پشت تریبون رفت و متن طولانی ای را از روی برگه ای كه آورده بود خواند. جو سالن برای دقایق بسیاری متشنج شد.

    - وقتی كه پرده نمایش سالن چهره ی خانم حمیده خیرآبادی را بی خبر از همه جا برای مدتی پخش می كند، جمعیت به شدت او را مورد تشویق قرار می دهند. فرد كناری وقتی ایشان را خبر می دهد كه دلیل تشویق ها نمایش چهره ی او می باشد، شادی نجیبانه ای او را فرا می گیرد. احترام به انسان ها و پیشكوست ها و بزرگان یادمان نرود.

    - در كلیپی كه از حواشی نشست های خبری و اتفاقات جشنواره پخش شد، نكته ی باریك تر از مویی قرار داشت كه به شدت مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت. با كارگری از مجموعه ی برج میلاد مصاحبه شده بود كه بیشتر از هزار كارشناس فرهنگی، به امور آگاه بود و همچون یك فیلسوف برای مواجهه ی فرهنگی ایده های انسانی ارائه می كرد.
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 10:21 pm

    * ارغوان نامه / قسمت اول


    لكنت و معجزه ی دو رؤیت در سه شنبه... و باز هم سه شنبه!


    روایت ِسكولاریته ی به رنگ ارغوان


    سجاده نشین ِبا وقاری بودم بازیچه ی دست ِكودكانم كردی

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Be%20Rang%20arghavan




    اگر از لكنت و بی پایه بودن ِتولید ِفیلم ِ«راز دشت تاران» بگذریم( كه در جای خود به آن خواهیم پرداخت و گوشْ زد خواهیم داشت و انتقادمان را هم مدت‌ها پیش از این! با تیتری بیان كرده بودیم)، اتفاقی- كه من از آن به تعبیر معجزه استفاده می‌كنم - در حوزه ی مشاهده ی اكثریت ِتماشاگران ِفیلم فجر 88 روی داد به نام ِرنگ ارغوان.

    می خواهم از فعل ِجمع جدا شوم كه دیگران به نوبه ی خود طرز نگاهشان به رنگ ارغوان را خواهند گفت و نوشت و من می خواهم از من ِشخصی‌ام بنویسم. از مَعبد ِفیلم های محدود ِ شخصی‌ام. از قطار ِهامون و شب‌‌های روشن و شب یلدا و آژانس شیشه ای و چندتایی دیگر كه حالا واگنی به همت ِشیدایی ِابراهیم حاتمی كیا به آن افزوده شده كه در وقتِ احتیاج‌ام به هنر سینمایی ناب، سوارش خواهم شد.

    به رنگ ارغوان را سه شنبه شب دیدم. از همین جهت 6 بهمن ماه 88 صاحب جایگاه وی‍ژه‌ای در تقویم سینمایی‌ام شد. از رخوت و فقر و غروب ِراز دشت تاران در سینمای سپیده رستم و به شوق تا طلوع ِراستین ِبه رنگ ارغوان در ساعت هفت و مقدس ِسینمای فلسطین هروله كردم. آن مناجات و هراسی هم كه پیش از این داشتم كه نكند فیلم در ادامه ی سیر ِشریف ِفیلم های آژانس شیشه ای و روبان قرمز حاتمی كیا نباشد، چنان با مشاهده ی فیلم رنگ باخت كه در انتهای زیارت ِآن از اینكه به اوی شكوهمندمان شك كرده بودم با چشمانی نمناك، استغفار كردم. به رنگ ارغوان بیش از انتظار بود. حتی كفی كه داشت دو سه متر از سقف ِتوقع‌ام فراتر بود. همچون مادری كه پس از سال ها فرزندش را می بیند و جدا از جستجوی سلامتی او، در پی آن است كه فرزند به فنا نرفته باشد و همچنان در كالبد او رگه های ضخیمی از حضور اجداد، جویباری جهت ِاستمرار خون ِموروثی باشند...



    ... و به رنگ ارغوان ِابراهیم حاتمی كیا، نه تنها فرزند ِخلف او بود، بلكه صفحات ِشناسنامه اش باید جای مُهر ِمـِهرمندی قیومیت ِتمام ایرانیان باشد. كه اگر مانیفست ِ پنهان و عیان ِبه رنگ ارغوان را درك كنیم ... كه اگر املای برملاشده ی ابراهیم حاتمی كیا را بفهمیم... كه اگر بدانیم او در میان ِخطوط ِِنستعلیق ِفیلم‌اش نه فقط به تقابل ِعشق و وظیفه ی ارغوان و بهزاد، بلكه به لشگر كشی ِخونین ِگوشت و تفنگ، و تجاوز ِسیاست به انسان پرداخته و مرثیه سروده و اشك ریخته، كه حاصل‌اش چنین صحنه ی ِفیلم و نی نی نگاهش را مطهر كرده... كه اگر اینها را می دانستیم... كه اگر اینها را می فهمیدیم... هیچگاه در دهه ی چهارم انقلاب اسلامی ریسمان سیاه و سفید را مار نمی‌پنداشتیم و دوستان ِمشترك را مرزبندی نمی‌كرديم.



    به رنگ ارغوان، سكولارترین فیلم ابراهیم حاتمی كیاست. روبانی كه او به مدد ِفهم و تغزل و شناخت، مابین ِحوزه های درونی انسان كشیده است و با علم و ایمان، به تفكیك ِنهادهای شخصی و عمومی پرداخته است، زمینه ساز سیاسی‌ترین و در عین حال شاعرانه‌ترین اثر اوست؛ كه حرمت ِهر دو را نیز در جایگاهی كه دارند و قابل احترام هستند ارج می نهد.

    شیرازه ی دیالوگ‌های فیلم( كه برترین نحوه ی داستان‌گویی در میان ِآثار ابراهیم حاتمی‌‌كیاست) در جمله ای ست كه شفق به دخترش ارغوان می گوید. او همچون پیامبری مامور به رساندن ِنتیجه ی اندیشه ی مشترك شان با مادر است. نتیجه ی اندیشه ای كه حاصل ِیك عمر فعالیت ِساحت ِسیاسی ( و دور از ساحت ِانسانی) آن دو و در پی تحقق آرمان‌های درست یا غلط شان می باشد.

    پدر، خسته از مسیری كه طی كرده رو به دختر كه حامل ِژن‌های اوست( ولی هیچگاه او نیست) به رنج و شكست می‌گوید: « هیچ چیز تو دنیا به اندازه ی تو ارزش نداشت».

    چه بر سر ِاختلاط و چیرگی ِمفهوم ِوظیفه بر عشق در زندگی ِاین چریك‌های شكست‌خورده( پدر و مادر) آمده كه آخرین وصیت ِ مادر به پدر این است كه به جبران ِتمام ِسال‌های نادیده گرفتن ِارغوان( عشق و انسانیت) پدر او را به نیابت از هر دو، در آغوش بگیرد و تتمه و نتیجه ی راهشان را با گفتن ِاین حرف بگوید؛ بگوید كه ارزش ِانسان و ذات ِاو فراتر از همه ی چیزهای زودگذر و موقتی‌ای ست كه به اشتباه ارزشمندش می‌دانستند.

    پدر همچون« كو» و مادر همچون« لی» و همه ی سیاست ورزانی كه عشق ِانسان به انسان را نمی فهمند، كولی های بدنام و فاحشه و آواره ی سرزمین ِارغوانی و معاصر ِ «ابراهیم»‌حاتمی كیا هستند.

    در تاریخ انبیاء آمده است كه: در هنگام ِمجازات ِبت شكنی و به آتش انداختن ِحضرت ابراهیم علیه‌السلام، نمرود با دیدن ِنسوختن ِابراهیم مدام فرمان می داد كه آتش را بیشتر و تیزتر كنند؛ غافل از اینكه به فرمان خداوند فرشته هایی با گشودن بال‌هایشان، حائلی عظیم در برابر ِرسیدن آتش به ابراهیم هستند و محیطی امن برای او فراهم كرده‌اند. در همین حال برادر و خواهری به نام های كو و لی از آنجا می گذرند و با دیدن صحنه و عصبانیت ِنمرود، به او پیشنهاد می‌دهند برای اینكه فرشته‌ها(عشق) شرم كنند و بال‌هایشان از پیرامون ابراهیم( انسان‌ ِِخلیفه الله) دور شود و آتش او را بسوزاند، آنها با هم مشغول شوند. نمرود می پذیرد و كو و لی در مقابل فرشته ها عریان می شوند. به جریان ِحمایت ِفرشته ها از ابراهیم ، با مشاهده ی آن صحنه خللی وارد شده و كمی بال هایشان سست می شود، اما باز به لطف ِخدا استحكام می‌یابند و راسخ تر از پیش، پیرامون ابراهیم علیه‌السلام در مقابل آتش نمرود می ایستند. فرشته‌ها در لحظه آن برادر و خواهر را نفرین می‌كنند و از همان زمان است كه به عقوبت ِنفرین فرشته‌ها، « كولی‌ها» همیشه آواره هستند و بی سرزمین مانده اند.

    *

    باز هم از به رنگ ارغوان خواهم نوشت. این تازه اول ِشستشو و غور در دریای ارغوانی ماست.
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 10:22 pm

    * قسمت دوم

    وی‍ژه :

    آقای احمدی نژاد

    سلام

    در خبرها خواندم كه پنج شنبه شب به دیدن ِفیلم « به رنگ ارغوان» رفته بودید. این دیدار شما حامل دو اتفاق معمولی بود. اول اینكه به دیدن فیلمی سینمایی( حالا بگوییم خاص) رفته اید و این برای كسی كه باید رئیس ِجمهوری به گستردگی ایران باشد، لازم و ضروری است (شنیده ام كه جناب حسینی وزیر ارشاد، در ابتدای دوران صدارتش به معاونین اش گفته كه اسامی تعدادی از چهره های شاخص هر یك از هنرهای هفتگانه را به حضورش بیاورند تا آشنایی! حاصل شود). و دوم اینكه بعد از دیدار به رنگ ارغوان گفته اید كه فیلم باید اصلاح شود.

    در اواخر فیلمی كه دیدید، ارغوان (این طعمه ی معصوم كه مانند عباس حیدری در آن آژانس شیشه ای«گوشت قربانی» ِدو نگاه شده بود) به پای نماینده ای از قدرت كه پایش همچون بایزید بسطامی به گـِل عشق فرو رفته، می افتد و به زاری و ناله می گوید:« به دست و پات می افتم... هر كاری بگی می كنم... فقط نذار بابام كشته بشه».

    آقای احمدی نژاد!، آنقدر محق نیستید كه هر كاری می خواهید بگویید تا انجام بدهم، اما با كمال میل به دست و پایتان می افتم كه به تابلوی نقاشی«به رنگ ارغوان» كاری نداشته باشید. هر یك از جزئیات این تابلوی نفیس را كه بردارید، كلیات آن ضربه ی معنوی می خورد. راستش را بگویم انگار كه شن پاشیده بشود به لقمه ای از مائده ی آسمانی مان.

    اگر محبت ِعدم ِاين اصلاح را متقبل بشويد، لطف كرده ايد در حق ما.

    *

    خبر فوری:

    * نمايش های وي‍ژه به رنگ ارغوان در روزهای پايانی جشنواره. لینک
    catuyoun
    catuyoun
    Admin


    تعداد پستها : 1950
    Age : 58
    Registration date : 2008-02-27

    ابراهيم حاتمي کيا - صفحة 11 Empty رد: ابراهيم حاتمي کيا

    پست من طرف catuyoun الجمعة فبراير 19, 2010 10:22 pm

    * قسمت سوم

    تاریخ انتشار: 23 بهمن

    دست هایی زنانه بر دکمه های ِکیبورد ِزمُخت

    آیا محسن هم!؟...



    گور بابای ارغوان که کنده شد در آخر فیلم، اما من می خواهم شما را با سفینه ی خیالات خودم ( و خدا را چه دیدی، شاید مطابق با محتوای افکار خود ِحاتمی کیا) ببرم به قبل از تیتراژ اول فیلم و بعد از تیتراژ پایانی فیلم.

    می خواهم فکر کنید که «به رنگ ارغوان» مثلا قسمت دوم از یک سریال تلویزیونی بوده و حالا می خواهم قسمت اول و سوم آن را که ندیده اید شاید!، برایتان روایت کنم.

    هسته ی اولیه ی این فکر که داستان به رنگ ارغوان یک تکه از پازل است، وقتی در ذهن ام نطفه بست که در انتهای فیلم، آنجا که بهزاد یا هوشنگ و یا شهاب 8 ( و حتما هزاران اسم دیگر که در هزاران ماموریت ِدیگر کاربرد داشته ولی اما از معجزه ی عشق دیگر نمی خواهد و نمی تواند وارد هزار و یکمی شود و همه چیز را گذاشته و رفته- حالا کی و چطور برگشته بماند برای قسمت های بعد-) می گفتم!؛ همانجا که بهزاد دوربین بر دوش، هویت جدید خود را برای ارغوان برملا می کند و رخ می نماید. در واپسین قاب های فیلم در صفحه ی مانیتور مامور جدید می بینیم که خبر از شناسایی شدن بهزاد می دهد. به کیبورد مامور دقت کردید!؟ دست های زنانه ایی بر روی آن موج می خورد. افق 3 که مامور پیگیری شهاب 8 شده بود، یک زن است.

    حالا می خواهد روایت من شروع شود. حالا می خواهم بگویم همانطور که شهاب 8 که بهزاد بود و مرد بود، عاشق ِارغوان و سوژه ی خود شد، آیا بعید نیست که افق 3 هم در مسیر تفحص ِخود، عاشق بهزاد شود!!؟

    خب!، پس عشق ارغوان و بهزاد چه می شود!؟ افق 3 چگونه وارد این خط ِ ممتد خواهد شد و مثلث ایجاد خواهد کرد!؟ مگر قبل از آن مثلث ِمحسن و ارغوان و بهزاد را ندیده بودیم!؟ محسن عاشق ارغوان بود اما از او زخم خورده بود و هر وقت هم که معاشقه ی پنهانی بهزاد و ارغوان را می دید( صحنه ی ملاقات رفتن ارغوان به درب خانه ی بهزاد و یا صحنه ای که ارغوان سازدهنی می زند و بهزاد مجذوب نگاهش می کند) محسن به صحنه می آید و هندسه ی آن را به کینه و خشم به هم می زند.

    اما حالا قسمت اول این سریال؛ البته اگر اسب ِخیالتان با من تا قسمت سوم سریال که بالا خواندید دویده باشد، قسمت اول را هم تاب می آورید، و گرنه حتما خواهید گفت که دیوانه ام.

    قسمت اول را اینگونه در ذهن تان پی ریزی کنید:

    محسن هم یک مامور اطلاعاتی بود که در مسیر تجسس از ارغوان ...

    در دیدار بعدی تان از فیلم، ببینید که چه کدهای ریز و درشتی از سابقه ی محسن چشمک می زنند.

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الجمعة نوفمبر 22, 2024 12:35 am ميباشد